افزايش كودكان كار طي سالهاي اخير نگرانكننده به نظر ميرسد و به نوعي اين كودكان را بايد تهديدي براي آينده جامعه دانست.
به گزارش سلامت نیوز، روزنامه قانون نوشت: كودكان كار بهويژه كودكاني كه در خيابانها به دستفروشي و تكديگري مشغول هستند را همه ما ديدهايم. بچههايي كه در اين سن و سال، كانون خانواده بايد بهترين مأمن و مأوايشان باشد، در سرما و گرما در خيابانها يا برخي از كارگاهها روز را به شب ميرسانند و براي پيدا كردن لقمه ناني تمام مصائب كار را بايد با وجود نحيفشان تحمل كنند. برخي كارشناسان، تعداد زياد كودكان كار و خياباني را ناشي از بيتوجهي مسئولان ميدانند و در اين زمينه معتقدند سالها قبل زماني كه تعداد كمي از كودكان، به كار گمارده ميشدند به دليل بيتوجهي مسئولان و نپرداختن به آنها، مشكل كودكان كار به معضلي بزرگ براي جامعه تبديل شده است و به همين علت امروز كودكان زيادي در خيابانها مشغول به كار هستند و مسئولان كشور درست زماني متوجه معضل كار كودكان شدند كه دريافتند واقعا نميتوانند اين مشكل را ناديده بگيرند و در اين زمينه بايد تصمياتي را اتخاذ كنند كه البته آن زمان هم به جاي اقداماتي در جهت كمك به اين كودكان و كاهش اين معضل، اولين گزينه يعني جمعآوري كودكان خياباني را اجرايي كردند و بدين منظور كودكاني كه در خيابانها به دستفروشي ميپرداختند را جمع و به مراكز نگهداري منتقل كردند و فكر ميكردند كه با جمعآوري كودكان كار، هم چهره شهر زيباتر خواهد شد و هم اينكه با طرحي ضربتي ميتوانند مشكل كودكان كار را ريشه كن كنند. اما غافل از اينكه ريشه كن كردن معضل كودكان كار، به برنامهريزيهاي بلند مدت نياز دارد و نه طرحهاي كوتاهمدت و ضربتي. مصطفی سراج، مدیرکل بهزیستی شهر تهران درمورد طرح جمعآوری کودکان گفته بود: سازمان بهزيستي هم با طرح جمعآوری كودكان خياباني به این شکل موافق نیست.
اما براساس آییننامه ساماندهی کودکان کار، سازمان بهزیستی متولی رسیدگی به این کودکان است که باید بعد از جمعآوری آنها، مسائل مربوط به حمایت و ساماندهی کودکان و خانوادههایشان را به عهده بگیرد. البته شهريورماه امسال نيز، طرح ضربتی جمعآوری متکدیان و کودکان خیابانی در اصفهان آغاز شد كه به گفته مدیر پیشگیری و رفع تخلفات شهری شهرداری اصفهان، در این طرح به منظور جلوگیری از بروز تکدیگری در این کلانشهر ، متکدیان و کودکان خیابانی را تا پایان شهریور جمع آوری میکنند .اين درحالي است كه تجربه سالهاي اخير نشان داده كه طرحهاي ضربتي هيچگاه راهكار درستي براي مقابله با معضلات نبوده و به نوعي پاك كردن صورت مساله است و معضل كودكان كار نيازمند بررسي دقيق موضوع توسط كارشناسان و صاحبنظران و همچنين درگير كردن مسئولان سازمانها يا نهادهاي متولي است تا در اين زمينه بتوانند تصميمات و راهكارهايي ارائه كنند كه در بلندمدت كاهش كودكان كار را در پي داشته باشد.
فقر، اصليترين عامل پيدايش كودكان خياباني
اما دليل اصلي افزايش كودكان كار و خياباني چيست؟ بزرگترين مشكل و اصليترين عامل كار كودكان، فقر يا در برخي موارد نيز اعتياد والدين آنهاست. كه البته دلايل مختلفي براي كاركودكان وجود دارد از جمله عدم حضور پدر در خانواده يا بيماري وي يا نداشتن سرپرست، يا اينكه در برخي از موارد نيز به دليل اينكه والدينشان در زندان هستند و غيره اين كودكان مجبورند كه كودكيشان را صرف كسب درآمد و تامين مخارج زندگي خود و والدينشان كنند.
بابام مريضه و مخارج درمانش زياده
آتنا يكي از دختراني است كه همه روزه در ورودي مترو روي تكهمقوايي بساط كوچكي پهن كرده و گل، دستمال كاغذي و چسب زخم ميفروشد. وقتي از او كه نه سال دارد دليل كاركردنش را ميپرسم، در جواب ميگويد: «پدرم مريضه و نميتونه كار كنه. مامانم كار ميكنه اما بايد براي بابام دارو بخره آخه داروهاي بابام خيلي گرونه. براي همين من و خواهرم بايد كار كنيم تا بتونيم به مامانم كمك كنيم و بتونيم خودمون هم درس بخونيم».پس ميتوان گفت اولين گام براي كاهش كودكان كار، كاهش فقر در جامعه است. خانوادهاي كه به لحاظ اقتصادي توان ضعيفي دارد و نميتواند مخارج خانواده را تامين كند، مجبور است كه كودك خود را بهكار گمارد. هرچند كه با توجه به پيشينه فرهنگي ما برخي از خانوادهها تمايل زيادي ندارند كه كودكشان تحصيل را رها كرده و براي كمك به خانواده مشغول به كار شود. اما در بسياري از موارد به اجبار به اين كار تن ميدهند . پس بايد گفت اولين گام براي كاهش كودكان كار، ميتواند كمك به خانوداههاي اين كودكان باشد.
رضا كه هروز سر چهارراه گل ميفروشد، 10 سال دارد و پسري زيبا با چشماني روشن و پوستي گندمگون است. وقتي از او دليل كاركردنش را ميپرسم اول از جواب دادن طفره ميرود اما پس از اينكه مطمئن شد كه از طرف سازمان بهزيستي نيستم ميگويد: «پدرم فوت كرده. ما چهارتا بچه هستيم كه من از همه بزرگتر هستم. پس بايد كار كنم تا بتوانم به مادرم كمك كنم».
اما در اين ميان بسياري از كودكان كار، فرزندان مهاجراني هستند كه طي اين سالها به دليل عدم نظارت برمرزها وارد كشور شدند. به عبارت ديگر بسياري از كودكاني كه سرچهارراهها دستفروشي ميكنند، مهاجران افغاني، پاكستاني يا عراقي هستند. كه اين افراد باعث بالا رفتن آمار كودكان شدهاند.
كودكان كار فقط كودكان خياباني نيستند
اما نكته مهم اين است كه كودكان كار فقط كودكاني نيستند كه در خيابانها دستفروشي ميكنند بلكه بسياري از آنان در كارگاهها و در برخي از مشاغلي كه به هيچوجه متناسب با سن آنها نيست، مشغول به كار هستند. به اين ترتيب بايد گفت كودكاني كه در خيابان كار ميكنند هرچند چهره شهر را زشت و نازيبا ميكنند اما قابل رويت هستند و ميتوان آنها را ديد. اما كودكاني كه در كارگاههاي زير زميني مشغول فعاليت هستند، هرگز ديده نميشوند و درآمارها هم به حساب نميآيند اما نبايد فراموش كنيم كه كودكاني كه در كارگاهها به كار گرفته ميشوند، بيشتر مورد استثمار و بهرهكشي قرار ميگيرند و هيچ نظارتي هم بر كار اين كودكان در اين كارگاهها اعمال نميشود و حتي در بهترين حالت و زماني كه بازرسي براي سركشي از كارگاه مراجعه ميكند، صاحب كارگاه اين كودك را به خارج كارگاه ميفرستد تا از نگاه بازرس به دور باشد.
اين در حالي است كه هرچه تعداد بیشتری از کودکان وارد بازار کار شوند، ممکن است در آینده کشور با کمبود نیروهای متخصص در بخشهای مختلف اقتصادی و بخش هاي مختلف روبرو شود به نحوی که فاصله گرفتن کودکان از تحصیل و مدرسه میتواند اثرات مخربی بر آینده آنان و در نتیجه آینده کشور داشته باشد. زيرا كودكي كه در اين سن بايد فقط مشغول به تحصيل و آموزش باشد، بهواسطه كسب درآمد از آموزش و تحصيل باز ميماند و در آينده نيز نميتواند به عنوان فردي متخصص به جامعه خدمت كند. اين درحالي است كه كشورما سالهاست كه سعي دارد با مشكل بيسوادي مبارزه و آن را ريشه كن كند و پديده كار كودك مانعي بزرگ بر سر ريشهكن كردن بيسوادي در كشور خواهد بود.
اما قوانين در رابطه با كاركودكان چگونه است؟
بايد گفت افزايش پديده و معضل كاركودكان در حالي افزايش يافته است كه طبق کنوانسیون حقوق کودک كه كشور ما نيز به اين كنوانسيون پيوسته است، افراد باید از سن ۱۸ سال به بالا به کار مشغول شوند، مگر در کارهای سبکتر.
با نگاهي به قوانين داخلي نيز متوجه ميشويم مطابق قانون کار کشور ما، سنین ۱۵ و ۱۸ سال برای کار کودکان در نظر گرفته شده است. یعنی در حقوق داخلی ما برای کار کودکان دو نوع شرط در نظر گرفته شده است: اولا در مشاغل عمومی، دولتی یا نظامی با توجه به قانون مدیریت خدمات کشوری و استخدامی خاص نیروهای مسلح، سن کار افراد باید بالای ۲۰ تا ۲۵ سال باشد و همین موضوع باعث شده تا تخلفی در این بخش صورت نگیرد و کودکان از چرخه بهکارگیری در این مشاغل خارج شوند.ثانيا در مشاغل خصوصی وضع به این منوال نیست و افراد در سنین ۱۵ و ۱۸ سال میتوانند در مشاغل خصوص مشغول به کار شوند. در ماده ۷۹ قانون کار مقرر شده است: به کار گماردن افراد کمتر از ۱۵ سال تمام ممنوع است. بنابراین اگر فردی کودک زیر ۱۵ سال را به کار گمارد، مجازات خواهد شد. اما کار نوجوانان ۱۵ تا ۱۸ سال با اعمال شرایطی مجاز شده است.
كاهش كودكان كار در برنامه ششم توسعه
در اين زمينه عضو کمیسیون قضایی و حقوقی مجلس با اشاره به افزايش پديده كار كودكان در سالهاي اخير، به خانه ملت ميگويد: اين دسته از كودكانباید همانند افراد دیگر از تمام حقوق کودکان در تحصیل و فعالیتهای دیگر بهرهمند باشندکه متاسفانه محروم هستند. ازاینرو بر مبنای تاکیدات مقام معظم رهبری و گزارشهای مربوطه، مقرر شده که اقدامات ویژهای از سوی همه دستگاهها و مسئولان انجام شود. بر همین اساس نمایندگان مجلس مصوبهای را دربرنامه ششم به موضوع کاهش کودکان کار اختصاص دادند.
محمد علی پورمختار در رابطه با مصوبه مجلس مبنی بر کاهش 25 درصدی جمعیت کودکان کار تا پایان برنامه ششم، گفت: یکی ازمشکلات و معضلات جدی اجتماعی امروز، فعالیت کودکان کار درسطح خیابانها است که به ظاهر مشغول به کار هستند اما در اصل به دنبال تکدیگری بوده و دربخشهای دیگر نیز توسط برخی افراد به اجبار به عنوان کارگر به کار گرفته میشوند. وی با بیان اینکه کاهش آمار کودکان کار نیازمند تلاش و جدیت مسئولان ذیربط است، تصریح کرد: وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی درخصوص کاهش تعداد کودکان کار مسئولیت اصلی را برعهده دارد و با برنامهریزیهای لازم باید تا پایان برنامه ششم به میزان 25 درصد آسیبهای اجتماعی کاهش پیدا کند؛ هرچند که به نسبت نگرانیهای جدی موجود درجامعه، 25 درصد عدد بزرگی نیست و کاهش سالی پنج درصد شاید خیلی درحوزههای مختلف جامعه تاثيرگذارنباشد. عضو کمیسیون قضایی و حقوقی مجلس با بیان اینکه وظیفه جدی مجلس نظارت براجرای قانون است، افزود: مجلس پس ازتصویب قطعی برنامه ششم توسعه و تایید شورای نگهبان، باید برنامهای دقیق و جدی درجهت نظارت صحیح اجرای مواد قانون برنامه ششم اتخاذ کند. بنابراین اگر نظارت قوای سهگانه دقیق باشد، به طورحتم شاهد اجرا و اثرات مفید برنامه خواهیم بود.
كار به جاي تحصيل
بر اساس اين گزارش بايد گفت در برخي از موارد اين كودكان به واسطه نداشتن خانواده اسير باندهايي هستند كه بايد و بايد براي زنده ماندن خود تكديگري، دستفروشي و در بسياري از موارد نيز به واسطه كارهاي خلاف مانند كيفقاپي، سرقت و... درآمد كسب كنند. به عبارت ديگر اين كودكان به جاي آموزش تحصيل، تحت آموزش كارهاي خلاف و برخي از جرايم قرار ميگيرند و در آينده نيز به مجرماني حرفه اي تبديل خواهند شد. حال با توجه به اينكه در برنامه ششم توسعه، دولت نيمنگاهي نيز به اين كودكان داشته است، اميدواريم اين مصوبه نيز مانند طرحها و آييننامهها و بسياري از موارد قبلي فقط در حد آييننامه و طرح روي كاغذ باقي نماند و با اجراي درست، هرگز شاهد كار كودكان نباشيم.