ترکی | فارسی | العربیة | English | اردو | Türkçe | Français | Deutsch
آخرین بروزرسانی : پنجشنبه 8 آذر 1403
پنجشنبه 8 آذر 1403
 لینک ورود به سایت
 
  جستجو در سایت
 
 لینکهای بالای آگهی متحرک سمت راست
 
 لینکهای پایین آگهی متحرک سمت راست
 
اوقات شرعی 
 
تاریخ : سه شنبه 20 مهر 1389     |     کد : 10229

گسترش حملات هواپيماهاي بدون سرنشين آمريكا در خاك پاكستان

به نوشته نشريه داخلي كنگره آمريكا، حملات هواپيماهاي بدون سرنشين ايالات متحده به بهانه جنگ عليه تروريسم به غير از كشورهاي در حال جنگ عراق و افغانستان در پاكستان هم گسترش چشم‌گيري داشته است.

به نوشته نشريه داخلي كنگره آمريكا، حملات هواپيماهاي بدون سرنشين ايالات متحده به بهانه جنگ عليه تروريسم به غير از كشورهاي در حال جنگ عراق و افغانستان در پاكستان هم گسترش چشم‌گيري داشته است.
به گزارش فارس، و به نقل از هفته نامه "سي كيو ريسرچر " (CQ Researcher)، نشريه داخلي كنگره آمريكا، با افزايش حملات هواپيماهاي بدون سرنشين نيروهاي ائتلاف تحت فرماندهي آمريكا در افغانستان به مناطق قبايلي پاكستان و استفاده روزافزون از اين هواپيماها در افغانستان، كه شمار زيادي قرباني از ميان غير نظاميان گرفته است، موضوع استفاده از هواپيماهاي بدون سرنشين به موضوعي حساس و مطرح در سطح جهاني تبديل شده است.
در اين راستا، هفته نامه سي كيو ريسرچر، مقاله‌اي تحت عنوان استفاده از هواپيماهاي بدون سرنشين در جنگ منتشر كرده و به بررسي ابعاد حقوقي و اخلاقي به‌كارگيري چنين جنگ افزارهايي پرداخته است.
اين نشريه در ابتدا مي‌نويسد: هواپيماهاي بدون سرنشيني كه به صورت كنترل از راه دور هدايت مي‌شوند، به طور روزافزوني از سوي ارتش آمريكا در افغانستان و سازمان اطلاعات مركزي ايالات متحده (سيا) در پاكستان و ساير حوزه‌هايي كه خارج از مناطق جنگي شناخته شده قرار دارند، به كار گرفته مي‌شوند. برخي از نخبگان بر اين باورند كه حملات صورت گرفته توسط هواپيماهاي بدون سرنشين سيا در پاكستان غير قانوني است در حالي كه سايرين معتقدند اين حملات در چهارچوب قوانين جنگي قرار دارند.
سي كيو ريسرچر ادامه مي‌دهد: گسترش استفاده از پهبادهاي جنگي در كنار افزايش تلفات غير نظامي ناشي از حملات اين هواپيماها، موجب شده نگراني‌هايي در خصوص اخلاقي بودن استفاده از اين جنگ‌افزارها و نيز ميزان مؤثر بودن آن‌ها ايجاد شود.
نشريه مزبور مي‌افزايد: ارتش آمريكا هم‌اكنون حدود 7 هزار هواپيماي بدون سرنشين در اختيار دارد و 40 كشور ديگر، شامل ايران و چين نيز از تكنولوژي ساخت چنين پهبادهايي برخوردارند. هواپيماهاي بدون سرنشين امروزه در امور متنوعي - از كنترل مرزها و محيط زيست گرفته تا مبارزه و كشف مواد مخدر و بازرسي ساختمان‌ها - به‌ كار مي‌روند.
سي كيو ريسرچر هم‌چنين آورده است: برخي سياستگذاران نگران هستند كه با توجه به گسترش استفاده از پهبادها در جهان، تكيه آمريكا به اين دسته از جنگ‌افزارها نه‌تنها ايالات متحده را به كشور مقتدري از نظر نظامي تبديل نمي‌سازد، بلكه اين كشور را در معرض خطرات بيشتري از جانب دشمنانش كه توانايي ساخت و كنترل پهبادها را دارند، قرار مي‌دهد.

• حملات محرمانه ولي بسيار مشهود سيا عليه مظنونين مسلح در پاكستان
اين نشريه در ادامه مي‌نويسد: با حمله موشكي هواپيماهاي بدون سرنشين سيا به "مصطفي ابواليزيد " - كه به عنوان شيخ سعيد المصري نيز شناخته مي‌شد و از مظنونين شركت در ترور "انور سادات "، رئيس جمهور سابق مصر در سال 1981 ميلادي (1360 هـ.ش) به‌شمار مي‌رفت و به عنوان شخص سوم سازمان تروريستي القاعده شناخته شده بود و گمان مي‌رفت مديريت امور مالي حملات 11 سپتامبر 2001 در نيويورك و واشنگتن را بر عهده داشته است - در مناطق قبايلي نشين پاكستان، حملات پهبادهاي آمريكايي وارد مرحله تازه‌اي شد.
سي كيو ريسرچر مي‌افزايد: القاعده بعدا اعلام كرد كه حمله هواپيماهاي بدون سرنشين سيا هم‌چنين موجب كشته شدن همسر، سه دختر و نوه ابواليزيد در كنار برخي كودكان و بزرگسالان ديگر نيز شده است. اين حمله تنها بخشي از استفاده گسترده و جنجال‌برانگيز از هواپيماهاي بدون سرنشين در جمع‌آوري اطلاعات از صحنه نبرد و كشتن هدفمند مظنونان شبهه‌نظامي و مسلح به شمار مي‌آيد.
نشريه داخلي كنگره آمريكا در اين شماره خود آورده است: استفاده روزافزون از هواپيماهاي بدون سرنشين موجب بروز نگراني‌هاي متعددي در ميان منتقدان شده است ولي بيشترين نگراني‌ها در خصوص حملات محرمانه ولي بسيار مشهود سيا عليه مظنونين مسلح داخل پاكستان است.
منتقدان بر اين باورند كه استفاده سيا از هواپيماهاي بدون سرنشين قوانين جنگي را نقض مي‌كند زيرا اين پهبادها توسط نيروهاي غير نظامي هدايت مي‌شوند و حملات داخل خاك يك كشور مستقل به‌وقوع مي‌پيوندند. مدافعان اينگونه حملات نيز بر اين باورند كه استفاده از هواپيماهاي بدون سرنشين اقدامي قانوني تحت قوانين جنگي بوده و دفاع از خود در جنگ عليه طالبان و القاعده محسوب مي‌شوند.

• دولت اوباما حملات را تشديد مي‌كند
سي كيو ريسرچر به نقل از "بنياد آمريكاي جديد " (New American Foundation)، يك مركز مطالعاتي در واشنگتن، مي‌نويسد: تاكنون، دولت "باراك اوباما "، رئيس جمهور آمريكا (كه از ژانويه 2009 سكان هدايت اين كشور را بر عهده دارد) دست‌كم 101 مورد حمله با استفاده از هواپيماهاي بدون سرنشين در پاكستان انجام داده است كه اين تعداد بيش از دو برابر 45 حمله مشابهي است كه در زمان رئيس جمهور پيشين، "جرج بوش " بين سال‌هاي 2004 تا 2008 ميلادي انجام شد.
اين نشريه به نقل از بنياد مزبور، مي‌افزايد: حجم بالاي تلفات غير نظاميان در اين حملات، بر مناقشه پيرامون استفاده از هواپيماهاي بدون سرنشين در هدف قراردان اهداف، افزوده است. تقريبا يك سوم قربانيان چنين حملاتي از سال 2004 تاكنون را غير نظاميان تشكيل مي‌دهند.
سي كيو ريسرچر ادامه مي‌دهد: اين در حالي است كه برخي ميزان تأثير حملات پهبادها در كاهش حملات طالبان و القاعده را زير سؤال مي‌برند. خبرگزاري "رويترز " در گزارشي اعلام كرد كه از زمان تشديد حملات هواپيماهاي بدون سرنشين آمريكايي در پاكستان در سال 2008، تعداد قربانيان رده‌هاي پايين گروه‌هايي نظير القاعده و طالبان به مراتب بيشتر از قربانيان سطوح متوسط يا بالاي آن‌ها بوده است.
نشريه كنگره آمريكا در ادامه گزارش خود آورده است: منتقدان بر اين باورند كه حملات هواپيماهاي بدون سرنشين موجب افزايش احساسات ضد آمريكايي و گسترش تروريسم شده است. اين دسته از منتقدان براي اثبات گفته‌هاي خود به پرونده "فيصل شهزاد "، مهاجر پاكستاني‌الاصل مقيم ايلات كنتيكت آمريكا اشاره مي‌كنند كه در ماه مي سعي داشت خودرويي بمب‌گذاري شده را در ميدان تايم نيويورك منفجر كند. وي كه در دادگاه مجرم شناخته شد، يكي از علل اقدام خود را تداوم حملات هواپيماهاي بدون سرنشين آمريكايي در پاكستان عنوان كرد.
سي كيو ريسچر مي‌افزايد: اين در حالي است كه حاميان تداوم حملات هواپيماهاي بدون سرنشين معتقدند كه اين حملات دقيق بوده و در قياس با استفاده از حملات متعارف زميني، هوايي يا موشكي، خسارات جانبي كمتري به بار مي‌آورند و در نتيجه در نجات جان نيروهاي آمريكايي نقش عمده‌اي ايفا مي‌كنند.
نشريه فوق ادامه مي‌دهد: در سوم اوت، "اتحاديه آزادي‌هاي مدني آمريكا " (American Civil Liberties Union) و "مركز حقوق قانوني " (Center for Constitutional Rights) دادخواستي را با مستدلات گسترده عليه كشتار هدفمند به دادگاه ارائه كردند. اين دادخواست حكم وزارت خزانه‌داري را كه وكلا را ملزم مي‌سازد براي دفاع از يك روحاني مسلمان متولد آمريكا - كه به نظر مي‌رسد در يمن مخفي شده و دولت اوباما نام وي را در فهرست ترور خود قرار داده است - مجوز خاصي را دريافت كنند، زير سؤال مي‌برد.
در اين راستا روزنامه "نيويورك تايمز " نوشت: به موجب اين دادخواست، امكان بررسي برخي از مهم‌ترين مناقشاتي كه در نبرد آمريكا عليه القاعده مطرح است به بوته آزمون گذارده مي‌شود. از جمله مي‌توان به بررسي موضوعاتي مانند اين كه آيا كل جهان عرصه نبرد محسوب مي‌شود يا اينكه آيا مظنونين به تروريسم كه در مناطقي دور از محدوده نبرد دستگير شده‌اند، در غياب يك تهديد فوري، بايد دادگاهي شده و مانند يك مجرم با آن‌ها برخورد شود، اشاره كرد.
سي كيو ريسرچر در ادامه مي‌نويسد: استفاده روزافزون از هواپيماهاي جنگي بدون سرنشين بخشي از كاركرد وسيع اين فنآوري است كه هم كاربرد نظامي دارد و هم كاربرد غير نظامي. اين كاركردها طيف وسيعي را از نظارت‌هاي زيست‌محيطي تا برخورد با قاچاقچيان مواد مخدر و جستجوهاي پس از بروز حوادث، شامل مي‌شود. ولي اين بعد نظامي فناوري مزبور است كه بيشترين مجادلات را به همراه داشته.

• هفت هزار پرنده قاتل ايالات متحده در منطقه
نشريه فوق مي‌افزايد: طي سال‌هاي اخير، ارتش آمريكا ميلياردها دلار صرف گسترش ناوگان هواپيماهاي بدون سرنشين خود كرده كه در نتيجه آن، تعداد اين پهبادها از 167 عدد در سال 2002 ميلادي به بيش از هفت هزار عدد در سال جاري افزايش يافته است. در سال گذشته ميلادي (2009) نيز تعداد افرادي كه براي هدايت هواپيماهاي بدون سرنشين توسط نيروي هوايي آمريكا آموزش ديدند، بيش از خلبان‌هايي بود كه براي پروازهاي نظامي متعارف تحت آموزش قرار گرفتند.
سي كيو ريسرچر مي‌نويسد: اين فنآوري (هواپيماهاي بدون سرنشين) قابليت‌هاي چشم‌گيري در جهت شناسايي و كشتن به نمايش مي‌گذارد. در خصوص هواپيماهاي بدون سرنشين "پردتور " (درنده) و يا هم‌زاد قدرتمندتر آن "ريپر " (دروگر)، هدايتگرها در اتاق‌هاي فرمان كه هزاران كيلومتر با منطقه خطر فاصله دارند نشسته و از طريق ارتباطات ماهواره‌اي، اين پرنده‌ها را هدايت مي‌كنند.
نشريه داخلي كنگره آمريكا ادامه مي‌دهد: با توجه به قابليت‌هاي اين هواپيماها براي پروازهاي طولاني‌مدت بدون ديده و يا رديابي شدن - در خصوص پردتورها، بايد گفت كه اين هواپيماهاي بدون سرنشين مي‌توانند تا ارتفاع 50 هزار پا (نزديك 17 كيلومتر) بالا بروند - اين پرنده‌هاي بدون سرنشين مي‌توانند وظايف متعددي را از گرفتن تصاوير بسيار با كيفيت از نيروهاي متخاصم و خودروهاي آن‌ها تا هدف قراردادنشان با موشك‌هاي "هل فاير " (Hell Fire)، به انجام رسانند.
سي كيو ريسرچر مي‌افزايد: آرشيو اطلاعات نظامي طبقه‌بندي شده‌اي كه در ماه ژانويه توسط گروه "ويكي ليكز " (WikiLeaks) افشا شد، به خوبي قدرت مرگبار پردتورها را به تصوير مي‌كشد.
اين نشريه در ادامه به نقل از روزنامه نيويورك تايمز مي‌نويسد: در اوايل زمستان سال 2008 ميلادي، يك فروند پردتور يك گروه از نيروهاي شورشي را كه مظنون به جاسازي يك بمب جاده‌اي نزديك يك پاسگاه نظاميان آمريكايي در افغانستان بودند مشاهده كرد و بلافاصله يك فروند موشك هل فاير به سمت آن‌ها شليك نمود. همه افراد مورد هدف پس از اصابت موشك 60 هزار دلاري بخار شدند و هنگامي كه نيروهاي نظامي به حفره ايجاد شده توسط انفجار رسيدند، تنها آثار باقي مانده از نيروهاي شورشي يك بيلچه و يك ديلم بود.
نيويورك تايمز مي‌افزايد: امروزه نيروي هوايي آمريكا روزانه 20 فروند پردتور و ريپر را بر فراز افغانستان به پرواز در مي‌آورد كه اين دو برابر تعدادي است كه سال گذشته به پرواز در مي‌آمدند. اين علاوه بر پهبادهاي نيروهاي آلماني و انگليسي است كه به عنوان متحدان آمريكا در افغانستان حضوري فعال دارند.
اين روزنامه ادامه مي‌دهد: بر اساس اطلاعات درز كرده، مأموريت هواپيماهاي بدون سرنشين آمريكا شامل گردآوري تصاوير شناسايي، ضبط و رديابي ارتباطات الكترونيكي، ارسال تصاوير درگيري‌ها به فرماندهان جنگي، هدف قرار دادن شورشيان مسلح و حمايت از نيروهاي ويژه آمريكا در مأموريت‌ها است.
"افشين جان رادسان "، يك وكيل سابق سيا كه در دانشكده حقوق "ويليام ميچل " در ايالت مينسوتا تدريس مي‌كند در پاسخ به هيئت حقيقت‌ياب مجلس نمايندگان آمريكا در آوريل اظهار داشت: "آينده جنگ‌ها در دست پهبادهاي قاتل است. "

• حكمراني سيا در استفاده از هواپيماهاي بدون سرنشين
سي كيو ريسرچر در اين خصوص مي‌نويسد: آنچه كه اين آينده را تحت الشعاع قرار داده، اين است كه هواپيماهاي بدون سرنشين جنگي چگونه، كجا و توسط چه كسي اداره خواهند شد. اين نگراني خصوصا در مورد برنامه پهبادي سيا مشهود است كه بر اساس گزارش‌ها، تاكنون نيروهاي مظنون را در غرب پاكستان و ساير نقاط پر خطر كه نيروهاي آمريكايي حضور مستقيم ندارند - مانند يمن كه در سال 2002 ميلادي، حمله يك هواپيماي بدون سرنشين به كشته شدن گروهي از مظنونين به همكاري با القاعده شامل يك شهروند آمريكايي در اين كشور انجاميد - هدف قرار داده است.
اين نشريه مي‌افزايد: حملات سيا منجر به بروز مسائل مهم قانوني متعددي در خصوص نقش كشتار هدفمند عليه القاعده و طالبان شده است. مقامات دولتي مدعي هستند كه اين حملات با استناد به قوانين مربوط به حق دفاع از خود، قوانين بين‌المللي در خصوص درگيري‌هاي مسلحانه و قانون اجازه استفاده از نيروي نظامي - كه به عنوان قانون يازده سپتامبر شناخته شده و پس از حملات تروريستي سال 2001 توسط كنگره تصويب شد - قانوني به‌شمار مي‌آيند.

• حملات هواپيماهاي بدون سرنشين تنها ابزار موجود جهت مقابله با القاعده
در ماه مارس، "هارولد كوه " (Harold Koh) مشاور حقوقي وزارت امور خارجه آمريكا با دفاع از به ‌كارگيري هواپيماهاي بدون سرنشين توسط دولت جهت كشتار هدفمند، آن را چنين توجيه كرد كه ايالات متحده بر اساس "حق طبيعي استفاده از قوه قهريه جهت دفاع از خود مبتني بر قوانين بين‌المللي موجود "، مي‌تواند از اين ابزار استفاده كند.
سي كيو ريسرچر در اين خصوص مي‌نويسد: اين در حالي است كه "لئون پانتا "، رئيس سازمان سيا، حملات هواپيماهاي بدون سرنشين را به عنوان "تنها ابزار موجود جهت مقابله با القاعده و ايجاد اختلال در سطوح رهبري اين گروه " توصيف كرده است.
اين نشريه مي‌افزايد: اما منتقدان معتقدند كه حملات سيا در داخل پاكستان قوانين بين‌المللي جنگ را نقض مي‌كنند زيرا آمريكا در وضعيت جنگ با اين كشور قرار ندارد، هواپيماهاي بدون سرنشين به‌ كار گرفته شده به عنوان بخشي از عمليات نظامي در دستور كار نيروهاي مسلح پاكستان به‌شمار نمي‌آيند و هدايت اين پرنده‌ها به صورت مخفيانه و از سوي نيروهاي غير نظامي كه دور از منطقه عمليات قرار دارند، صورت مي‌پذيرد.
"مري الن اوكانل " (Mary Ellen O’Connel)، استاد حقوق در دانشگاه نوتردام در اين خصوص مي‌گويد: "در نهايت هرگز نمي‌توان مبناي قانوني براي اين‌گونه اقدامات سيا پيدا كرد. افرادي مانند مصطفي ابواليزيد بايد از طريق قانوني تحت پيگرد نيروهاي امنيتي قرار گيرند و نه از طريق حملات مخفيانه نظامي به قتل برسند. "
"فيليپ آلستون "، سخنگوي ويژه سازمان ملل متحد در خصوص اقدامات فراقانوني، در گزارشي كه بهار امسال منتشر كرد، ضمن انتقاد شديد از كشتار هدفمند مظنونين تروريستي و استفاده از پهبادها در اين راستا، آن را با عناويني چون "دور زدن استانداردهاي شفاف قانوني با استفاده از مجوزي مبهم جهت ارتكاب قتل و ايجاد خلاء پاسخگويي " توصيف نمود و در خصوص "ايجاد متبادر كردن كشتار به وسيله هواپيماهاي بدون سرنشين به‌صورت بازي‌هاي مجازي در اذهان عمومي " هشدار داد.
اين در حالي است كه يكي از سخنگوهاي سازمان سيا در گفتگو با روزنامه "يو.اس.نيوز اند ورلد ريپورت " (U.S. News and World Report) مدعي شد: بدون نام بردن از هيچ عمليات بخصوصي، بيان مي‌دارم كه اقدامات سازمان از همان ابتدا به گونه‌اي طراحي شده‌اند كه كاملا قانوني و تحت نظارت دقيق باشند.
هم‌چنين "جين ماير " (Jane Mayer)، خبرنگار مجله نيويوركر در شرح مفصلي از برنامه هواپيماهاي بدون سرنشين سيا كه پائيز گذشته منتشر شد، نوشت: به‌رغم آنكه پروژه پهباد پردتور نمادي از استفاده بي‌حد و مرز و بي‌بديل از قدرت مرگبار توسط دولت به‌شمار مي‌آيد، اما اين موضوع به شكل غير قابل باوري به‌دور از مباحثات عمومي قرار گرفته است.
وي افزود: هم‌چنين به‌ دليل پنهان‌كاري سيا در اين زمينه، هيچ ساز و كار مشهودي براي پاسخگويي در قبال پروژه استفاده از هواپيماهاي بدون سرنشين قاتل وجود ندارد. اين در حالي است كه سيا طي سال‌هاي اخير، غير نظاميان بي‌شماري را در يك كشور بي‌ثبات و هسته‌اي كه آمريكا با آن درجنگ نيست (پاكستان)، به قتل رسانده است.
در كنگره، جايي كه بهار امسال جلسات رسيدگي به سياست استفاده از پرنده‌هاي بدون سرنشين برگزار شد، "جان اف تيرني " (John F. Tierney)، نماينده جمهوري‌خواه ايالت ماساچوست كه رياست كميته جانبي امنيت ملي و سياست خارجي مجلس نمايندگان را نيز بر عهده دارد، اظهار داشت: "در مجموع هدف قرار دادن افراد و بالاخص استفاده از سلاح‌هاي بدون سرنشين براي كشتن انسان‌ها، سؤالات حقوقي پيچيده‌اي را برمي‌انگيزد. ما بايد ابتدا معياري را كه مي‌توانيم بر اساس آن افراد را به صورت مشروع هدف قرار دهيم تعيين نماييم و سپس مكان هدف قرار گرفتن آن‌ها را بررسي كرده و مطمئن شويم كه ميزان خسارات جانبي بيش از حد و زياد نباشد. "
هم‌چنين طبق اظهارات "پي دبليو سينگر " (P. W. Singer)، از دستياران ارشد مؤسسه بروكينگز "دست كم 40 كشور شامل ايران، چين و روسيه، در حال ساخت، خريد و استفاده از هواپيماهاي بدون سرنشين هستند. "
وي در كتاب خود "انقلاب روبوتيك و نبردها در قرن 21 "، مي‌نويسد: آنچه كه با آن مواجه هستيم نه‌تنها مباحثه‌اي در خصوص توانايي‌هاي اين سيستم‌ها (هواپيماهاي بدون سرنشين) است، بلكه بحث درباره افرادي است كه واجد شرايط استفاده از اين ابزار هستند. اينكه چه كساني مي‌توانند آن‌ها را به كار گيرد، طيف گسترده‌اي از نيروهاي مسلح، دولت فدرال، پليس محلي و حتي دست‌اندركاران غير نظامي را در بر مي‌گيرد.
سي كيو ريسرچر مي‌نويسد: متخصصان امنيت ملي نگران هستند كه اگر پهبادها به دست گروه‌هاي تروريستي بيافتند، آنگاه ايالات متحده خود در معرض حمله قرار خواهد گرفت.
"گري سوليس " (Gary Solis)، استاد سابق حقوق در مدرسه نظامي آمريكا در وست پوينت و استاده فعلي مركز حقوق دانشگاه جرج تاون (George Town) در اين خصوص مي‌گويد: "يك منطق ساده نشان مي‌دهد كه پهبادها هر روز به خطر بزرگ‌تر و بالقوه‌تري (براي آمريكا) تبديل مي‌شوند. "
در حالي كه استفاده از پهبادها افزايش روزافزوني يافته است، سؤالات بسياري در رابطه با آن‌ها از سوي سياستگذاران، تحليلگران حقوقي و حاميان حقوق بشر مطرح است كه برخي از آن‌ها در ذيل مي‌آيد.

• آيا حملات هواپيماهاي بدون سرنشين در چهارچوب قوانين بين‌المللي قرار دارند؟
كارشناسان حقوقي و هواداران حقوق بشر در مباحث خود در خصوص حملات هواپيماهاي بدون سرنشين، بيشتر بر حملات صورت گرفته توسط سيا در پاكستان تمركز دارند. در اين خصوص چند نكته كليدي وجود دارد، از جمله آنكه:
- آيا هدف قرار دادن جنگجوها و كشتن آن‌ها تنها راه است يا جايگزين‌هاي ديگري نيز مانند دستگيري يا بازداشت آن‌ها وجود دارد؟
- آيا شدت حملات - با در نظر گرفتن تلفات غير نظامي و خسارات جانبي - تناسبي با ميزان تهديد اعمال شده از سوي شبهه نظاميان دارد؟
- آيا هدايتگران پهبادها كه در خدمت سيا و نه نيروهاي مسلح قرار دارند، در چهارچوب قوانين بين‌المللي و در برخي موارد خاص در چهارچوب قوانين جنگي قرار دارند و به عنوان "رزمندگان قانوني " شناخته مي‌شوند؟
- آيا مظنونيني كه در مناطق مرزي پاكستان و افغانستان پنهان شده‌اند، مستقيما درگير تنش با ايالات متحده هستند تا به‌ عنوان اهداف قانوني شناخته شوند؟
- آيا اخذ مجوز رسمي از دولت پاكستان از سوي آمريكا جهت استفاده از هواپيماهاي بدون سرنشين در خاك اين كشور اهميتي دارد؟

• جنجال حقوقي
سي كيو ريسرچر در اين خصوص مي‌نويسد: پاسخ به اين سؤالات دشوار است زيرا آن‌ها در دو حوزه قانوني جداگانه مي‌گنجند. يكي از اين اصول "قانون بين‌المللي بشر دوستي " - كه به عنوان قانون جنگ مسلحانه نيز شناخته مي‌شود - است. اين قوانين با استناد به توافقات بين‌المللي طي سال‌هاي متمادي، ايجاد شده‌اند و به موجب آن‌ها، رزمندگان قانوني كه معمولا از نيروهاي اونيفورم پوش عضو نيروهاي مسلح كشوري بخصوص تشكيل شده‌اند، از حق حمله به جنگجويان يا حتي غيرنظامياني كه مستقيما در تنش‌ها نقش دارند، برخوردار مي‌باشند.
اين نشريه مي‌افزايد: اصل ديگري كه با استناد به آن موضوع حملات هواپيماهاي بدون سرنشين مورد بحث و بررسي قرار مي‌گيرد، "اصل دفاع از خود " است كه به موجب آن ملت‌ها مي‌توانند مدعي حق استفاده از نيروي مرگبار جهت دفاع از منافع ملي خود در ميدان‌هاي نبرد و حتي خارج از آن شوند.
به نوشته نشريه داخلي كنگره آمريكا، كوه مشاور حقوقي وزارت امور خارجه آمريكا در دفاع ماه مارس خود از حملات هواپيماهاي بدون سرنشين، به اين دو اصل استناد كرد. وي در اين سخنراني، مستقيما نامي از حملات پهبادي مخفيانه سيا نبرد و تنها به ذكر "آنچه كه مي‌توانم در انظار عمومي در خصوص كشتار هدفمند جنگجويان بيان كنم " اكتفا كرد ولي تأكيد كرد كه حملات هواپيماهاي بدون سرنشين قانوني بوده و در چهارچوب قوانين جنگي مي‌گنجد.
وي در ادامه اظهار داشت: بر اساس قوانين بين‌المللي و مسئوليت‌هايي كه در قبال شهروندان خود دارد، دولت ايالات متحده مجاز است جهت دفاع از خود از زور، خصوصا نيروي مرگبار، استفاده كند. دشمن تروريست ما (آمريكا) نيروي متعارف در اختيار ندارد اما ضمن مخفي شدن در ميان غير نظاميان، حملات خود را عليه ما برنامه‌ريزي و اجرا مي‌كند. چنين رفتاري پايبندي به قوانين بين‌المللي را دشوارتر و محافظت از غير نظاميان بي‌گناه را سخت‌تر مي‌سازد.
به نوشته سي كيو ريسرچر، بسياري از نخبگان آمريكا با ديدگاه كوه در خصوص به‌كارگيري هواپيماهاي بدون سرنشين، حتي از سوي سيا، در پاكستان موافق بوده و آن را قانوني و در چهارچوب قوانين بين‌المللي و حق دفاع از خود مي‌دانند.
"كنث اندرسون "، استاد حقوق در دانشگاه آمريكا (American University) و از همكاران مؤسسه محافظه‌كار "هوور " (Hoover Institute) در دانشگاه استنفورد، بر اين باور است كه حملات هواپيماهاي بدون سرنشين بر اساس دكترين دفاع از خود قانوني بوده و چنين رفتارهايي سابقه طولاني در سياست‌ آمريكايي دارند.
وي بيان مي‌دارد: "تروريست‌هاي پناه گرفته در غرب پاكستان و ساير مناطق نظير يمن و سومالي، خطر مستقيمي براي امنيت آمريكا به حساب مي‌آيند، حتي اگر مخفي‌گاه‌هاي آن‌ها در كشورهاي مستقل و خارج از مناطقي باشد كه ارتش ايالات متحده رسما در آن‌ها مشغول جنگ است. "
اندرسون بر اين باور است كه اظهاراتش تأييدي بر دكترين دفاع از خود است كه در سال 1989 توسط "آبراهام سوفائر " (Abraham Sofaer) مشاور حقوقي وقت وزارت امور خارجه آمريكا مطرح شد.
سوفائر در آن سال بيان داشت: "آمريكا از اين حق كه هر كشوري اجازه هدف قرار دادن تروريست‌ها در خاك كشوري ديگر كه تروريست‌ها از آن جهت اجراي حملات تروريستي خود استفاده مي‌كنند و كشور مزبور نتوانسته در پاسخ به درخواست‌هاي كشور عمل كننده اقدام مؤثري جهت توقف عمليات تروريستي از خاك خود انجام دهد، حمايت مي‌كند. "
"رادستان "، استاد حقوق كه طي سال‌هاي 2002 تا 2004 به عنوان دستيار مشاور حقوقي سيا خدمت كرده است، معتقد است كه قانون بين‌المللي جنگ‌هاي مسلحانه اصل دفاع از خود مي‌تواند توجيهي براي حملات هواپيماهاي بدون سرنشين آمريكا در مناطق غربي پاكستان باشد. وي ضمن تكيه بر قانون بين‌المللي مذكور، مي‌گويد: "من معتقدم كه تئوري دفاع از خود حيطه بسيار گسترده‌اي را پوشش مي‌دهد و لذا كمتر در اين زمينه مناسب است. "
اما نگراني اصلي وي اين است كه قوانين آمريكا در تطبيق خود با تحولات استفاده از فنآوري هواپيماهاي بدون سرنشين - خصوصا استفاده نيروهاي غير نظامي مانند مأموران سيا از اين فنآوري - عقب افتاده‌اند.
به نوشته سي كيو ريسرچر، اين استاد دانشگاه بيان مي‌دارد: به عنوان يك كشور مستقل، ما بايد الگوي قانوني انعطاف‌پذيري ايجاد كنيم كه به عنوان رابطي ميان درگيري‌هاي مسلحانه و اقدامات محافظتي عمل كند. در اين راستا شايد لازم باشد نظارت‌هايي سنگين‌تري نسبت به آنچه در خصوص عمليات‌هاي نظامي متعارف اعمال مي‌شود، اعمال كنيم.
"ويليام سي بنكز " (William C. Banks)، مدير مؤسسه امنيت ملي و ضد تروريسم در دانشگاه "سيراكيوز " (Syracuse University)، نيز كشتار هدفمند را تا زماني كه در چهارچوب عمليات نظامي بگنجد، قانوني مي‌داند.
وي در اين باره مي‌گويد: "ما در حال حاضر به طور وضوح درگير يك نبرد نظامي عليه القاعده و طالبان هستيم. اما سؤال ظريف‌تر و قابل تأمل‌تر اين است كه آيا منطقه عملياتي شامل پاكستان نيز مي‌شود؟ "
بنكز در ادامه اظهار مي‌دارد كه منطقه درگيري نظامي شامل پاكستان نيز مي‌شود زيرا تروريست‌ها از مخفي‌گاه‌هاي خود در مناطق مرزي بين پاكستان و افغانستان، هم داخل خاك افغانستان عمليات انجام مي‌دهند و هم دولت پاكستان را هدف قرار مي‌دهند.
او مي‌افزايد: "لذا بر اساس قانون بين‌المللي بشر دوستي، تنها بايد بررسي شود كه آيا بايد به صورت مداوم در اين مناطق از زور استفاده شود؟ پاسخ اين سؤال با در نظر گرفتن واقعيت‌هاي موجود، مثبت است. "
اين در حالي است كه بنكز، در شهادت خود در مقابل كنگره در بهار، اظهار داشت كه قوانين معاصر نتوانسته‌اند خود را با انعطافات موجود در درگيري‌هاي نظامي، تطبيق دهند. او اظهار داشت: "ضعف نظام حقوقي در هيچ كجاي ديگر مشهودتر از پرونده كشتارهاي هدفمند نيست. "
بنكز همچنين مدعي شد كه قوانين ايالات متحده و قوانين بين‌المللي در مورد درگيري‌هاي مسلحانه مشتركا در برخورد با "پديده‌اي كه جنجال‌ها و نزاع‌هاي فراواني در ارتباط با آن وجود دارد "، ضعيف عمل كرده‌اند.
وي در مقابل كميته تحقيق مجلس نمايندگان چنين اظهار داشت: "توجه كمي به به‌روزرساني قوانين براي تطبيق آن‌ها با درگيري‌هاي نوين انجام شده است. كنگره لطف بزرگي در حق همه ما (آمريكايي‌ها) مي‌كند اگر تمركز خود را بر تصويب سياست‌ها و ضوابطي قرار دهد كه اجازه استفاده از زور عليه تروريسم غير دولتي را توسط دولت بدهد. "
سي كيو ريسرچر در ادامه مي‌نويسد: بسياري از تحليلگران بر اين باورند كه دولت پاكستان بي سروصدا چشم خود را بر روي برخي از حملات هواپيماهاي بدون سرنشين بسته و علت حمايت در سكوت آن نيز جلوگيري از دامن‌زدن به احساسات ضد غربي در كشور خود بوده است.
اين نشريه ادامه مي‌دهد: اين در حالي است كه ساير ناظرين معتقدند اگر دولت پاكستان رسما و با صداي بلند حمايت خود را از اين حملات اعلام نكند، انجام آن‌ها كماكان غير قانوني خواهد بود.
به نوشته سي كيو ريسرچر، بسياري از كارشناسان حقوقي معتقدند كه عمليات‌هاي انجام شده توسط هواپيماهاي بدون سرنشين كه توسط سازمان غير نظامي سيا و خارج از چهارچوب فعاليت نيروهاي مسلح انجام مي‌گيرد، غير قانوني است.
اوكانل در اين باره مي‌گويد: "تنها نيروهاي مسلح آمريكا، و نه سازمان سيا، مي‌توانند به‌صورت قانوني از هواپيماهاي بدون سرنشين جهت انجام حملات در پاكستان استفاده كنند آن هم در صورتي كه دولت پاكستان رسما از دولت ايالات متحده جهت سركوب چالشي كه براي دولت غير نظامي اين كشور ايجاد شده باشد، كمك بخواهد. "
وي شديدا با اين ديدگاه كه قانون دفاع از خود اجازه انجام حملات از طريق هواپيماهاي بدون سرنشين در داخل خاك پاكستان را داده است، مخالفت مي‌ورزد. اوكانل در اين خصوص اظهار داشت: "آمريكا تنها در صورتي مي‌تواند براي انجام اين حملات به اصل دفاع از خود استناد كند كه پاكستان رسما مسئول حمله مسلحانه به ايالات متحده شناخته شود. تنها حمله مسلحانه است كه حق دفاع از خود را قابل استدلال مي‌سازد. "
آلستون نيز در يك بيانيه، نگراني‌هاي خود را در خصوص پنهان‌كاري كه برنامه حملات پهبادي سيا را احاطه كرده است، ابراز داشت. وي در اين بيانيه اظهار داشت: جامعه بين‌المللي نمي‌داند سيا كجا و چه زماني مجاز به ارتكاب قتل است، معيار تشخيص اهدافي كه بايد كشته شوند چيست، چه ضوابطي براي حصول اطمينان از قانوني بودن اين كشتارها وجود دارد و هنگامي كه افراد غير نظامي و بي‌گناه به صورت غير قانوني كشته مي‌شوند، موضوع چگونه پي‌گيري مي‌شود.
وي افزود: در مواردي كه اعلام نمي‌شود چه كسي و به چه دليلي كشته شده است و اينكه آيا افراد بي‌گناه و غير نظامي نيز (در حمله) كشته شده‌اند يا خير، اصل بين‌المللي پاسخگويي رسما نقض و پايمال شده است.
به نوشته نشريه داخلي كنگره آمريكا، اتحاديه آزادي‌هاي مدني آمريكا در بهار سال جاري طي نامه‌اي به اوباما، قانوني بودن كشتار هدفمند مظنوني تروريستي را زير سؤال برده و بيان داشت: كل جهان منطقه جنگي محسوب نمي‌شود و لذا نمي‌توان تكنيك‌ها و تاكتيك‌هايي كه در مناطق جنگي مانند عراق و افغانستان استفاده مي‌شود را در ساير مناطق جهان به بهانه اينكه تروريستي ممكن است در آنجا مخفي شده باشد، به‌كار گرفت.
سي كيو ريسرچر در اين باره مي‌نويسد: اينكه تاكنون چه تعداد غير نظامي قرباني حملات هواپيماهاي بدون سرنشين در پاكستان شده‌اند، تنها به‌صورت حدس و گمان مطرح مي‌شود. با توجه به اينكه برنامه‌هاي مربوط به پرنده‌هاي بدون سرنشين سيا در هاله‌اي از پنهان‌كاري پوشيده شده و امكان تشخيص دوست از دشمن در مناطق مرزي پاكستان - افغانستان بسيار دشوار است، تعداد افراد عادي كشته شده در حملات هواپيماهاي بدون سرنشين به‌دقت قابل اندازه‌گيري نيست. اين مطلب موجب مي‌شود بسياري از تحليلگران در خصوص مفيد و مؤثر بودن اين پرنده‌ها به عنوان ابزار ضد تروريستي، شك كنند.
اين نشريه مي‌افزايد: اواسط ماه ژانويه، محققان بنياد آمريكاي جديد اعلام كردند كه بر اساس محاسبات آن‌ها، حملات هواپيماهاي بدون سرنشين آمريكايي در پاكستان از سال 2004 تاكنون، دست‌كم يك هزار و 40 نفر را به كام مرگ فرستاده است.
سي كيو ريسرچر مي‌نويسد: بر اساس گزارش بنياد مزبور، حتي اگر گزارش‌ رسانه‌ها مبني بر اينكه دو سوم قربانيان اين حملات از شبه‌نظاميان بوده‌اند، صحيح باشد، باز هم يك سوم كشته‌هاي حملات هواپيماهاي بدون سرنشين آمريكايي غير نظامي بوده‌اند كه خود رقم قابل اعتنايي است.
اين نشريه مي‌افزايد: شهادت كيلكولن و اعلام كشته شدن 700 غير نظامي پاكستاني در حملات هواپيماهاي بدون سرنشين، بارها در مباحث مربوط به اين پرنده‌ها مورد استناد واقع شد. در اين خصوص "سي كريستين فير " (C. Christine Fair)، استاديار علوم امنيتي دانشگاه جورج تاون در مقاله‌اي كه بهار امسال منتشر كرد، چنين نتيجه گرفت كه "اگر اطلاعات ارائه شده (توسط كيلكولن) ساختگي نبوده باشد، پس اين امر كه حملات هواپيماهاي بدون سرنشين موجب ظهور تروريست‌هاي بيشتري مي‌شود، قطعا حقيقت خواهد داشت. "
به نوشته سي كيو ريسرچر، به‌رغم آنكه هواداران حملات هواپيماهاي بدون سرنشين در دفاع خود از اين حملات به گزارش‌هاي منتشر شده از افزايش روزافزون دقت هدف‌گيري اين پهبادها استناد مي‌كنند، اما منتقدان معتقدند كه حتي اگر هدف‌گيري‌ها دقيق بوده و فقط جنگجويان و شورشيان را هدف قرار دهد، بازهم بذر افراط‌گرايي و گرايش به جنگجويان را آبياري مي‌نمايد.
اين نشريه در ادامه آورده است: يكي از نگراني‌هاي اصلي، استفاده از هواپيماهاي بدون سرنشين به عنوان روشي براي مقابله با نفوذ جنگجويان است. اين موضوع محور انتقادات ‍ژنرال "استنلي مك‌كريستال "، فرمانده سابق نيروهاي آمريكايي و بخشي از همكاران او از استرات‍ژي جنگي دولت اوباما در افغانستان طي يك مصاحبه با مجله‌اي در ماه ژانويه بود كه سرانجام به اخراج وي انجاميد. حال بايد ديد كه جانشين مك‌كريستال يعني ژنرال پترائوس تا چه حد به اين استراتژي پايبند خواهد ماند.
اوكانل نيز معتقد است حملات هواپيماهاي بدون سرنشين تلاش‌ها براي ريشه‌كن كردن افراط‌گرايي در غرب پاكستان را ناكام گذاشته و موجب شكست اقدام‌هاي صورت گرفته براي كسب اعتماد نسبت به ايالات متحده در افغانستان شده است.
وي در اين باره مي‌گويد: "اگر حملات هواپيماهاي بدون سرنشين موجب افزايش اشتياق به انتقام در ميان مردم شده و خشم آن‌ها را نسبت به برتري ناعادلانه افرادي كه اين ربات‌هاي پرنده را هدايت مي‌كنند در جنگ عليه آن‌ها مشتعل‌تر سازد و اگر اين پهبادها بي‌حساب به كشتار غير نظاميان ادامه دهند، آيا اين حملات در حقيقت موجب مقاومت عليه آمريكا نخواهد شد. آيا دست‌اندركاران برنامه هواپيماهاي بدون سرنشين به‌دنبال شعله‌ور ساختن و تشديد شورش‌ها و نزاع‌ها هستند؟
اين در حالي است كه رادستان معتقد است بايد از دو ديدگاه بلند مدت و كوتاه مدت به حملات هواپيماهاي بدون سرنشين عليه تروريست‌ها نگريسته شود.
او مي‌گويد: "در ديدگاه كوتاه‌ مدت، ما افراد بد را مي‌كشيم. ما ابزار ديگري (غير از هواپيماهاي بدون سرنشين) براي دسترسي به اين افراد نداريم. ولي من مي‌پذيرم كه اگر اين حملات موجب جذب مردم به جنگجويان مي‌شود، اين امر در دراز مدت موجب بروز مشكلاتي در سياست ضد تروريستي ما خواهد شد. "
رادستان مؤثر بودن حملات هواپيماهاي بدون سرنشين را وابسته به جايگاه شخصي مي‌داند كه هدف قرار گرفته شده است. او معتقد است كه اگر اين حملات افراد بلند پايه‌اي مانند "اسامه بن‌لادن "، رهبر القاعده يا معاون وي "ايمن الظواهري " را هدف قرار دهند، مي‌توان آن‌ها را مؤثر ارزيابي كرد و در غير اين صورت آن‌ها غير مؤثر بوده‌اند.
"دانيل بايمن " (Daniel L. Byman)، مدير مركز مطالعات صلح و امنيت در دانشگاه جرج تاون نيز معتقد است: "من بين پيشگيري - به معني جلوگيري از پيوستن افراد به گروه‌هاي شبهه نظامي - و ايجاد اختلال در فعاليت‌هاي آن‌ها تفاوت قائلم. من گمان نمي‌كنم حملات هواپيماهاي بدون سرنشين هيچ تأثيري در جلوگيري از پيوستن افراد به اين گروه‌ها داشته باشد ولي معتقدم تأثيرات اختلالي آن قابل اعتنا است. "
وي در ادامه در يادداشتي كه سال گذشته ميلادي در خصوص كشتار هدفمند نوشته بود، آورده است: "ما (آمريكا) نبايد چنين وانمود كنيم كه كه اين كشتارها چيزي بيش از يك اقدام كوتاه مدت است كه در بهترين حالت، تنها خطر القاعده را كاهش مي‌دهد ولي به هيچ‌وجه آن را از بين نمي‌برد. راهكار اصلي براي توقف فعاليت‌هاي القاعده در پاكستان حمايت از اقدامات ضد تروريستي دولت اين كشور است. اما در حال حاضر كشتار هدفمند يكي از معدود گزينه‌هاي موجود براي ايالات متحده (در برخورد با القاعده) به‌شمار مي‌آيد. "

• آيا استفاده از فنآوري هواپيماهاي بدون سرنشين در جنگ اخلاقي است؟
سي كيو ريسچر در اين خصوص مي‌نويسد: سال گذشته ميلادي، "لرد بينگهام "، از قضات ارشد بازنشسته انگلستان پيش‌بيني كرد كه ممكن است در آينده نزديك به هواپيماهاي بدون سرنشين، مانند انواع مين و بمب‌هاي خوشه‌اي، به عنوان "ابزاري خشن كه فراتر از حيطه انسانيت قرار دارد " نگريسته شود.
بينگهام مي‌افزايد: من قصد ندارم نظر بدهم، اما شايد هواپيماهاي بدون سرنشين كه امكان دارد بر خانه‌هاي مملو از افراد غير نظامي فروافتند، جنگ‌افزاري به‌شمار آيند كه جامعه جهاني تصميم به عدم استفاده از آن‌ها بگيرد.

• آيا استفاده از اين فنآوري در جنگ مناسب جايز است؟
نشريه داخلي كنگره آمريكا در ادامه گزارش خود آورده است: قطعا همه هواپيماهاي بدون سرنشيني كه در مناطق جنگي به‌كار گرفته مي‌شوند، مأموريت كشتار ندارند. شايد از آن‌ها جهت تعيين اهداف براي انجام مأموريت‌ها توسط هواپيماهاي سرنشين‌دار و يا شناسايي محيط نبرد استفاده شود. اما اظهارات بينگهام سؤالات ريشه‌اي در خصوص موضوع استفاده از پهبادهاي نظامي برمي‌انگيزد و آن هم اين است: آيا استفاده از اين فنآوري در جنگ مناسب جايز است؟
به نوشته سي‌ كيو ريسرچر، برخي كارشناسان نظامي معتقدند كه هواپيماهاي بدون سرنشين تنها سلاحي جديد و پيشرفته، مانند آنچه تانك‌ها و مسلسل‌ها زماني به‌شمار مي‌آمدند، به‌شمار مي‌آيند اما منتقدان در خصوص ابعاد اخلاقي استفاده از تسليحاتي كه غير نظاميان را در معرض خطر قرار مي‌دهند در حالي كه هدايت‌گران اين جنگ‌افزارها از خطر دور هستند، هشدار مي‌دهند.
مجله "قرن مسيحي " (The Christian Century) در اين زمينه مي‌نويسد: بر اساس اصول جنگ عادلانه، بهتر است زندگي يك رزمنده در معرض خطر قرار گيرد تا زندگي تعداد زيادي از افراد عادي. اما اين اصل اخلاقي در مورد جنگ‌افزارهاي بدون سرنشين اصلا صدق نمي‌كند زيرا هدايت‌گران اين تسليحات به‌هيچ‌وجه جان خود را به خطر نمي‌اندازند.
سي كيو ريسرچر در ادامه مي‌افزايد: برخي متخصصان بر اين باورند كه با گسترش استفاده از هواپيماهاي بدون سرنشين و ساير جنگ‌افزارهاي ربات محور، اين احساس كه مي‌توان بدون متحمل شدن هزينه‌هاي گزاف جنگ به راه انداخت نيز در اذهان عمومي شكل مي‌گيرد.
سينگر هم در كتاب "جنگ عجيب " (Wired War) خود، به نقل از يك مقام سابق وزارت دفاع آمريكا (پنتاگون) مي‌نويسد: تكنولوژي‌هاي نوين اين وسوسه را در ميان عامه مردم ايجاد مي‌كند كه راه‌اندازي و جنگ‌ها و جنگيدن بسيار آسان است. لذا شاهد بازاريابي براي جنگ‌ها و مباحثات و مناظرات جهت توجيه اقتصادي آن‌ها خواهيم بود.
سينگر هم‌چنين ذكر مي‌كند كه امروزه تصاوير گرفته شده و هدف قرار گرفتن انسان‌ها و اهداف توسط هواپيماهاي بدون سرنشين در سايت "يو تيوب " (You Tube) قابل مشاهده است كه اين خود تبديل جنگ به نوعي "تفريح و سرگرمي " محسوب مي‌شود.
وي مي‌افزايد: رفتن به جنگ، طي پنج هزار سال گذشته، به معني رفتن به محلي چنان خطرناك بوده كه شايد هرگز بازگشتي از آن نباشد ولي امروزه اين مفهوم براي جمع كثيري از مردم تداعي‌گر آن است كه صبح از خواب برخواسته و با اتومبيل به پشت دستگاه رايانه‌اي خود برويم و بجنگيم و سپس با پايان ساعت اداري، مأموريت را به پايان برده و مجدد به خانه برگرديم.
او ادامه مي‌دهد: اين امر پديده‌اي جديد و بسيار چالش‌برانگيز است.

• تلفات حملات هواپيماهاي بدون سرنشين از ابتدا تا 27 ژانويه سال 2010 بين 276 تا 465 نفر بوده است
بر اساس آمارهاي ارائه شده در گزارشي تحت عنوان "سال پهبادها: تحليلي بر حملات هواپيماهاي بدون سرنشين آمريكا در پاكستان از سال 2004 تا 2010 " كه توسط بنياد آمريكاي جديد در سال جاري ميلادي تنظيم شده است، تعداد حملات هواپيماهاي بدون سرنشين آمريكا در پاكستان بين سال‌هاي 2004 تا 2007 ميلادي 9 مورد بود كه اين تعداد در سال 2008، 34 مورد، در سال 2009 به 53 مورد و از ابتدا تا پايان ژانويه سال 2010، 50 مورد بوده است.
هم‌چنين طبق گزارش مزبور، ميزان تلفات اين حملات در سال‌هاي 2004 تا 2007 بين 86 تا 109 نفر، در سال 2008 بين 263 تا 296 نفر، در سال 2009 بين 413 تا 709 نفر و از ابتدا تا 27 ژانويه سال 2010 بين 276 تا 465 نفر گزارش شده است.
اين آمار بيانگر آن است كه از سال 2004 ميلادي تاكنون، بين يك هزار و 40 نفر تا يك هزار و 579 نفر در حملات هواپيماهاي بدون سرنشين آمريكا به مناطق مختلف پاكستان، جان خود را از دست داده‌اند.



نوشته شده در   سه شنبه 20 مهر 1389  توسط   مدیر پرتال   
PDF چاپ چاپ بازگشت
نظرات شما :
Refresh
SecurityCode