کامپيوترها روز به روز پيشرفتهتر و در عينحال کوچکتر ميشوند. استفان ينيشن مدير موسسه پژوهشي فراونهوف در آلمان ميگويد كه کامپيوترهاي نسل آينده ديگر به چشم نخواهند آمد.
استفان ينيشن، پروفسور دانشگاه فني برلين از سال 1991 مديريت بخش معماري ذرهاي و نرمافزار کامپيوتر در موسسه فراونهوف را بر عهده دارد. پروفسور ينيشن و همکاران او سالهاست که در مورد سيگنالهاي مغزي تحقيق ميکنند و در تلاشاند اين سيگنال را ترجمه کنند. استفان ينيشن در گفتگويي با دويچهوله به پرسشهايي در مورد نسل آينده کامپيوترها پاسخ داده است.
دويچهوله: پروفسور ينيشن يک نظريه جنجالي ميگويد کامپيوترهاي که ما اکنون ميشناسيم در آينده ديگر وجود نخواهد داشت. چنين فرضيهاي از کجا ميآيد؟
استفان ينيشن: ببينيد، قرار نيست کامپيوتر از زندگي روزمره ما محو شود. کامپيوترها هر چه ميگذرد کوچکتر ميشوند و کمتر به چشم ميآيند. ما حتي اکنون بسياري از وسايل کامپيوتري را به چشم يک دستگاه نگاه نميکنيم. مثال روشن آن هم آيپد است. کسي آيپد را دستگاه کامپيوتر نميداند. آيپد به يک وسيلهاي مورد نياز روزمره تبديل شده است. وسيلهاي که مثل ماشين لباسشويي کاربرد دارد.
شما با آيپد وارد اينترنت ميشويد و مثلأ پنج عدد پيراهن سفارش ميدهيد. اما چون با برنامهاي سرو کار نداريد، در نتيجه فکر هم نميکنيد که با کاميپوتر کار ميکنيد. به عبارت ديگر براي شما مهم نيست که اطلاعات از کجا ميآيند و چطور پردازش ميشوند. شما ميخواهيد کارتان را انجام دهيد و يک وسيله در انجام آن به شما کمک ميکند.
يعني در آينده وسايل اطراف ما دستگاههاي هوشمند خواهند بود؟
براي به کار بردن کلمهاي مثل هوشمند بايستي دقت بيشتري کرد. اما در آينده بيترديد بيش از حال با وسايل کامپيوتري مدرن سروکار خواهيم داشت که زندگي روزمره ما را سادهتر ميکند. من فکر ميکنم وسايل اطراف ما ارتباط بيشتري با يکديگر پيدا ميکنند و زندگي راحتتر خواهد شد.
مثلأ روي مبل مينشينيد و با فشار يک دکمه به موسيقي محبوبتان گوش ميدهيد آنهم بدون آنکه در اينترنت دنبال آن بگرديد. يا دستگاهها گرم يا خنک کننده خانهتان خودکار و با فشار دکمهاي تنظيم ميشود.
فکر ميکنيد چنين تنظيماتي را ميتوان با دستورهاي شفاهي عملي کرد؟
نميتوان با اطمينان گفت که اين پروسه چطور پيش ميرود. مهم اين است که استفاده از اين برنامههاي کامپيوتري آسان باشد. مانند موبايلهايي که امروزه بسياري از آنها استفاده ميکنند. استفاده از چنين وسايلي بايستي براي مصرفکننده ساده باشد.
شما در حال حاضر روي سيگنالهاي مغزي کار ميکنيد. فکر ميکنيد بتوانيد راهي براي دستور دادن به کاميپوترها پيدا کنيد؟
ما در تلاش هستيم سيگنالهاي مغزي را اندازهگيري و ترجمه کنيم. نکته مهم در اين ميان اما ترجمه سيگنال نيست بلکه تبيين آنهاست. چنين سيگنالهايي با توجه به الگوهاي خاصي تعريف ميشوند. کاري که ما ميکنيم را ميتوان به خواندن فکر هم تعبير کرد.
مثلأ وقتي کسي تصميم ميگيرد دست چپ را بالا ببرد، سيگنال مغزي او از طريق سيمهاي متصل به سر، به کامپيوتر منتقل و در آنجا ترجمه ميشود. بعد فلش موشواره به سمت چپ حرکت ميکند. چنين دانشي در علم پزشکي و جراحيهاي پيچيده و ظريف کاربرد فرواني خواهد داشت. البته ما هنوز در ابتداي کار هستيم و هنوز راه درازي پيش رو داريم.
دويچه وله