آمريکا و اروپا نگران ورود جهان به دوران جنگهاي سايبري هستند. شناسائي کرم کامپيوتري «استاکسنت»، به اين بحث دامن زده است. خطر چنان جدي است که روسيه پيشنهاد عقد «پيمان چند جانبه منع جنگهاي سايبري» را مطرح کرده است.
دو دهه پيش، کارشناسان کامپيوتر نسبت به احتمال آغاز حملههاي غافلگيرکننده به شبکههاي کامپيوتري هشدار دادند. در سال 2007 ميلادي، اين هشدار جنبه عملي به خود گرفت. سرويسهاي اطلاعاتي روسيه، شبکههاي اينترنتي استوني و گرجستان را مورد حمله قرار دادند و فلج کردند.
کرمي براي خرابکاريهاي بزرگ
حمله روسها به شبکههاي اينترنتي استوني و گرجستان به عنوان "جنگ رواني اينترنتي" طبقه بندي شد. اما با کرم کامپيوتري استاکسنت، ثابت شده است که جنگ سايبري، ديگر يک روياي علمي نيست. براي نخستين بار، چيزي کشف شده که کارش خرابکاري در تاسيسات بزرگ فني است.
پيمان آتلانتيک شمالي (ناتو) در نسخه استراتژيک تازه خود در برابر تبديل فضاي مجازي به ميدان جنگ واکنش نشان داده است. حملههاي سايبري احتمالا ميتوانند در آينده سبب ايجاد شکاف در ميان اعضاي ناتو شوند. ايالات متحده آمريکا، يک فرماندهي سايبري تاسيس کرده و ارتش آلمان، گرداني از رزمندگان کامپيوتري را به خدمت گرفته است. دست کم ارتشها، خطر را جدي گرفتهاند.
ويرانگر، مثل حمله نظامي
به نوشته زوددويچه سايتونگ، جنگ سايبري ميتواند همان ويرانگري را داشته باشد که جنگنظامي دارد. ويروسي مثل استاکسنت توان خرابکاري در کارخانجات شيميائي و خطوط لوله نفت و گاز را هم دارد. از طريق اين حملهها، انسانها نيز ممکن است کشته شوند. دستکم سناريوهاي هولناکي که يک کشور را کاملا فلج کنند و به بهاي جان صدها نفر تمام شوند، قابل تصور است.
اما برخلاف پرتاب موشکها، تشخيص اين که حملات سايبري از کجا هدايتميشوند و چه کساني مسئول آن هستند، سخت دشوار است. هکرهايي که در خدمت سرويسهاي دولتي هستند ميتوانند هويت خود را به خوبي پنهان سازند يا آگاهانه گمراهي ايجاد کنند. حتي اگر امکان دنبال کردن سرنخ حمله در يک کشور باشد، نميتوان به صورت خودکار اين حمله را به حساب دولت گذاشت. حمله به استوني و گرجستان را کرملين با رضايت ناديده گرفت ، اما خود عامل آن نبود.
نقش چين و روسيه
اغلب صحبت از امکان حمله سايبري از چين يا روسيه در ميان است. اما استفاده از سلاح سايبري ميتواند به عنوان وسيلهاي ارزان براي کشورهاي به لحاظ نظامي ضعيفتر و گروههاي تروريستي هم جذابيت داشته باشد. اما فرماندهي سايبري آمريکا، درست مثل گروه سايبري ارتش آلمان، تنها بر دفاع از شبکههاي نظامي تسلط ندارد. هردو در حال توسعه توانائيهاي جنگ سايبري خود هستند.
اين که در چه شرايطي سلاحهاي سايبري به کار گرفته ميشوند، يک مساله به شدت محرمانه است. آيا اين سلاح فقط براي استفاده در جريان جنگها در نظر گرفته شده؟ يا اين که حمله با يک کرم کامپيوتري به تاسيسات صنعتي يك كشور، اگر مانع از پيامدهاي احتمالي يک حمله نظامي شود، داراي توجيه قانوني است؟
به دليل فقدان پايههاي قانوني، پاسخ ساده و روشني براي اين پرسش وجود ندارد. روسيه پيشنهاد عقد يک پيمان چندجانبه شبيه منشور ممنوعيت سلاحهاي شيميائي را مطرح کرده است. اينميتواند دست کم نقطه حرکتي براي يک بحث بينالمللي باشد. بيش از همه ايالات متحده آمريکا با اين پيشنهاد خويشتندارانه برخورد ميکند.
ميانجيگري اروپا
آمريکائيها، پيشنهاد روسيه را تلاشي براي محدود کردن برتري خود ميدانند. قرار است اروپائيها نقش ميانجي را در اين بحث به عهده بگيرند. آنها بيشترين علاقه را به محدود ساختن جنگهاي سايبري نشان ميدهند. زيرا اروپا در حالي که به اندازه آمريکا به تکنولوژي اطلاعات وابسته است، تاکنون براي حفظ خود در برابر حملات ديجيتال کار چنداني نکرده است.
دويچه وله