ترکی | فارسی | العربیة | English | اردو | Türkçe | Français | Deutsch
آخرین بروزرسانی : سه شنبه 25 ارديبهشت 1403
سه شنبه 25 ارديبهشت 1403
 لینک ورود به سایت
 
  جستجو در سایت
 
 لینکهای بالای آگهی متحرک سمت راست
 
 لینکهای پایین آگهی متحرک سمت راست
 
اوقات شرعی 
 
تاریخ : پنجشنبه 30 تير 1390     |     کد : 22746

رهبر معظم انقلاب در ديدار مسئولان كتابخانه‌ها و كتابداران: تيراژ كنوني كتاب، شايسته ايران نيست

كتابخواني بايد در جامعه ترويج شود و اين كار برعهده همه دستگاه‌هايي است كه در اين زمينه مسئولند ...

كتابخواني بايد در جامعه ترويج شود و اين كار برعهده همه دستگاه‌هايي است كه در اين زمينه مسئولند.

حضرت آيت‌الله العظمي خامنه‌اي رهبر معظم انقلاب ديروز در ديدار مسئولان كتابخانه‌هاي بزرگ و عمومي و جمعي از كتابداران سراسر كشور همه مسئولان دستگاه‌هاي فرهنگي و مرتبط با موضوع كتاب و كتابخواني را به بازنگري جدي و حركتي جديد و فراگير براي ترويج كتابخواني و مطالعه كتاب‌هاي مفيد و سالم به ويژه ميان نوجوانان و جوانان فراخواندند.

به گزارش پايگاه اطلاع‌رساني دفتر مقام معظم رهبري متن كامل بيانات ايشان چنين است:

بسم‌اللَّه‌الرّحمن‌الرّحيم‌‏

خيلى خوش آمديد برادران و خواهران عزيز اهل كتاب.

جلسه، يك جلسه‌ى صددرصد فرهنگى است؛ و بنده‌ى حقير قصد اوّلم از ايجاد اين جلسه و ملاقات با شما برادران و خواهران عزيز، يكى تشكر از زحمات مسئولان كتابخانه‌ها و كتابدارها در سراسر كشور بوده، به خاطر كار بزرگ و مهمى كه انجام مي‌دهند، و ديگرى در واقع يك رمز احترام به كتاب و كتابخوانى و اهميت كتاب در جامعه.‏

هرچه ما پيش برويم، احتياج ما به كتاب بيشتر خواهد شد. اين كه كسى تصور كند با پديد آمدن وسائل ارتباط جمعىِ جديد و نوظهور، كتاب منزوى خواهد شد، خطاست. كتاب روزبه‌روز در جامعه‌ بشرى اهميت بيشترى پيدا مي‌كند. ابزارهاى نوظهور مهمترين هنرشان اين است كه مضمون كتابها و محتواى كتابها و خود كتابها را راحت و آسان منتقل كنند. جاى كتاب را هيچ چيزى نمي‌گيرد.‏

يك نكته اين است كه ما اگر درصدد هم‌افزائى آحاد خودمان، از لحاظ فكر و تجربه و ذوق و هنر هستيم، بايستى ارتباط خودمان را با كتاب بيشتر كنيم. كتاب مجموعه‌اى است از محصولات يك فكر، يك انديشه، يك ذوق، يك هنر؛ مجموعه‌اى است از يافته‌هاى يك يا چند انسان. ما خيلى بايد مغتنم بشمريم كه از محصول فكر آحاد گوناگون بشر استفاده كنيم؛ اين كارى است كه كتاب به ما تقديم ميكند، هديه مي‌كند؛ اين هديه‌ كتاب به ماست. لذا كتاب يك پديده و يك موجود ذى‌قيمت است؛ هميشه اينجور بوده است، در آينده هم همين جور خواهد بود. لذاست كه به كتاب بايستى اهتمام ورزيد.‏

اهتمام به كتاب در واقع قوامش به اهتمام به كتابخوانى است. در جامعه بايد سنت كتابخوانى رواج پيدا كند. فايده‌ى سوادآموزى اين است. اثر حركت و نهضتى كه در كشورها براى ريشه‌كن كردن بيسوادى انجام مي‌گيرد، عبارت است از همين، كه بتوانند از اين مجموعه‌ عرضه‌كننده‌ى فكر و ذوق و استعدادِ ديگران استفاده كنند؛ اين بدون كتابخوانى امكان‌پذير نيست. به گمان من يكى از بدترين و پرخسارت‌ترين تنبلى‌ها، تنبلى در خواندن كتاب است. هرچه هم انسان به اين تنبلى ميدان بدهد، بيشتر مي‌شود. كتابخوانى بايد در جامعه ترويج شود؛ و اين كار بر عهده‌ى همه‌ى دستگاه‌هائى است كه در اين زمينه مسئولند؛ از مدارس ابتدائى بگيريد - كه برنامه‌هائى بايد باشد كه كودكان ما را از اوان كودكى به خواندن كتاب عادت بدهد؛ خواندن با تدبر، خواندن با تحقيق و تأمل - تا دستگاه‌هاى ارتباط جمعى، تا صدا و سيما، تا وسائل تبليغاتى گوناگون.‏

يكى از كارهاى بزرگ و مهم در سطح جامعه اين است كه تبليغات كتابخوانى همه‌گير شود. ما امروز مى‌بينيم براى كالاهاى كم‌اهميت كه تأثيرى هم در زندگى انسانها ندارند، صاحبانش تبليغات رنگينِ عجيب و غريبى را متصدى ميشوند، مباشر مي‌شوند؛ دستگاه‌هاى ارتباط جمعى، مطبوعات، صدا و سيما آنها را پخش مي‌كنند؛ در حالى كه آن محصولات هيچ ضرورتى ندارند، هيچ لزومى ندارند، يك چيز اضافى در زندگى هستند؛ گاهى بودنشان مفيد است، گاهى بودنشان حتّى مفيد هم نيست؛ شايد مضر هم هست. محصولى با عظمت كتاب، با ارزش كتاب، درخور اين است كه تبليغ بشود؛ تشويق بشوند كسانى كه مي‌توانند كتاب را بخوانند؛ اين را ما بايد به صورت عادت در بياوريم.‏

و من عرض كنم؛ ما در كشورمان، در جامعه‌ى خودمان، از واقعيتى كه در اين زمينه وجود دارد، راضى نيستيم. بله، درست است؛ امروز حجم كتابهائى كه توليد مي‌شود، با گذشته خيلى تفاوت كرده است؛ گاهى چند برابر كتاب منتشر مي‌شود، يا تيراژ كتابها بالا مي‌رود؛ ليكن اين كافى نيست؛ اينها براى كشور ما خيلى كم است. بايد جورى بشود كه در سبد كالاى مصرفى خانواده‌ها، كتاب يك سهم قابل قبولى پيدا كند و كتاب را بخرند براى خواندن، نه براى تزئين اتاق كتابخانه و نشان دادن به اين و آن. اين هم يك نكته است، كه مسأله‌ى كتابخوانى در جامعه است.‏

يك مسأله، مسأله‌ى كتابخانه‌هاست. خب، كتابداران محترم زحمات عمده‌اى را در اين زمينه به عهده مي‌گيرند و متصدى و مباشرند. بنده از دوران نوجوانى در مراجعه‌ى به كتابخانه‌ها، نقش كتابداران را از نزديك مشاهده مي‌كردم. مي‌رفتيم كتابخانه‌ى آستان قدس رضوى و مي‌ديدم كه كتابدارهاى آنجا چه نقشى ايفاء مي‌كنند، چه زحمتى مي‌كشند، چه دلسوزى‌اى به خرج مي‌دهند. نفس كتابدارى، يك كار انسانىِ فرهنگىِ برجسته‌اى است؛ منتها كتابدار صرفاً آن كسى نيست كه خدمتِ آوردن و دادن كتاب را به عهده مي‌گيرد؛ كتابدار مي‌تواند منبع و منشأ و مرجعى باشد براى راهنمائى مراجعه كنندگان به كتاب.‏

‏ يكى از كارهاى مهم اين است كه ما ذهن را عادت بدهيم به نظم در مطالعه. گاهى مراجعه‌ى به يك كتاب اگر در جاى خود قرار بگيرد؛ يعنى قبل از اين كتاب، كتابهاى ديگرى كه متناسب با اين موضوع است، خوانده شده باشد، بعد اين كتاب مطالعه شود، تأثير به‌مراتب بيشتر و عميق‌ترى خواهد داشت از اين كه اين كتاب بدون ملاحظه‌ى آنچه كه مرتبط با آن است، ديده شده باشد. خب، اين راهنمائى مي‌خواهد.‏

بعضى از ذهنها اهل كتابند؛ منتها كتاب آسان، كتابى كه احتياج به فكر كردن نداشته باشد. عيبى ندارد، اين هم كتاب خواندن است، نفى نمي‌كنيم؛ اما بهتر از اين شيوه‌ى كتابخوانى، اين است كه انسان در مجموعه‌ى كتابخوانىِ خود بتواند بياميزد كتاب آسان را - فرض كنيد رمان را، خاطره را، كتابهاى تاريخى آسان را - با كتابهائى كه احتياج دارد به فكر كردن، مطالعه كردن؛ اين نوع كتابها را بايد وارد مقوله‌ى كتابخوانى كرد. ذهن را عادت بدهيم به اين كه اهل تأمل باشد، اهل تدقيق باشد؛ ذهن كار كند، در مواجهه‌ى با كتاب فعاليت كند؛ اين احتياج دارد به راهنمائى.‏

يكى از چيزهائى كه ما امروز خيلى احتياج داريم، برنامه‌هاى مطالعاتى براى قشرهاى مختلف است. بارها اتفاق مى‌افتد كه جوانها را، نوجوانها را به كتابخوانى تشويق مي‌كنيم؛ مراجعه مي‌كنند، ميگويند آقا چه بخوانيم؟ اين سؤال يك جواب ندارد؛ احتمالاً جوابهاى متعددى دارد. مجموعه‌ى متصديان امر كتاب - چه در وزارت ارشاد، چه در مجموعه‌ى كتابخانه‌ها - روى اين مسأله بايد كار جدى بكنند؛ در بخشهاى مختلف، براى قشرهاى مختلف، به شكلهاى مختلف، با تنوع متناسب، سير مطالعاتى درست كنند؛ اول اين كتاب، بعد اين كتاب، بعد اين كتاب. وقتى كه جوان، نوجوان، يا كسى كه تاكنون با كتاب انس زيادى نداشته است، وارد شد، حركت كرد، راه افتاد، غالباً مسير خودش را پيدا خواهد كرد. اين هم يك نكته است.‏

يك نكته‌ى ديگر، انتخاب و گزينش كتاب است. كتاب، محصول فكر و مغز و تجربه و هنر و ذوق يك كسى است يا كسانى است كه اين كتاب را تهيه و توليد كرده‌اند. لزوماً هر كتابى مفيد نيست و هر كتابى غيرمضر نيست. بعضى كتابها مضر است. مجموعه‌اى كه متصدى امر كتاب است، نمي‌تواند با اتكاء به اين فكر كه ما آزاد مي‌گذاريم، خودشان انتخاب كنند، هر كتاب مضرى را وارد بازار كتابخوانى كند - همچنان كه داروهاى مسموم را، داروهاى خطرناك را، داروهاى مخدر را متصديان امور اين داروها آسان و بى‌قيد در اختيار همه نمي‌گذارند؛ از دسترس دور نگه مي‌دارند؛ گاهى هشدار مي‌دهند - اين يك خوراك معنوى است؛ اگر فاسد بود، اگر مسموم بود، اگر مضر بود، ما به عنوان ناشر، به عنوان كتابدار، به عنوان كتابخانه‌دار، به عنوان متصدى پخش - به هر عنوانى كه با كتاب ارتباط دارد - حق نداريم اين را در اختيار افرادى قرار بدهيم كه آگاه نيستند، ملتفت نيستند؛ كه اين در فقه اسلام، يك فصل مخصوص به خود دارد. پس بايد مراقبت كرد. بايد كتاب خوب را، كتاب سالم را در اختيار گذاشت. بيشتر هم بايد توجه كرد به اين كه آن كتاب بتواند هم پرورش فكرى بدهد، هم راه درست را در اختيار بگذارد. بنابراين در كنار برنامه‌ى مطالعاتى، توجه به اين نكته هم لازم است.‏

ما به عنوان ملت ايران و به عنوان يك ملت مسلمان، ارتباط‌مان با كتاب، ارتباط بنيانى و عميق و كهن است. ما امروز و ديروز با مقوله‌ى كتاب آشنا نشده‌ايم. در كشور ما، بخصوص بعد از انتشار اسلام، كتابخانه‌هاى عظيم، مجموعه‌هاى علمى، مكتوبات باارزش، يك سابقه‌ى كهن تاريخى دارد. ما ملتى هستيم كه با كتاب خيلى سابقه داريم؛ در طول قرنهاى متمادى با كتاب انس داشته‌ايم. البته آن روزها دسترسى به كتاب آسان نبود. استنساخ كتابهاى خطى دشوار بود، اما در عين حال كسانى كه اهل بودند، شايسته براى استفاده‌ى از كتاب بودند، چه مجاهدتها مي‌كردند. خوانده‌ايم و مكرر شنيده‌ايم كه كسانى به يك كتاب احتياج داشتند، دارنده‌ى كتاب بخل مي‌ورزيده و نمي‌داده است؛ بعد با التماس، با زحمت، يك شب، دو شب اين كتاب را امانت گرفتند، شب و روز نخوابيدند، استراحت نكردند، براى اينكه اين كتاب را استنساخ كنند و يك نسخه‌ى آن را در اختيار خودشان داشته باشند. از اين قبيل فراوان است. امروز اين موانع برطرف شده است. پيشرفت علم، توليد كتاب، تكثير كتاب، انتشار كتاب را آسان كرده. ما امروز بايستى با توجه به اين سابقه‌ى كهن، جايگاه خودمان را در نشر كتاب، در استفاده‌ى از كتاب، بالا ببريم.‏

توليدكنندگان كتاب هم بايستى به اين معنا توجه كنند. در توليد كتاب - چه توليد به معناى ايجاد كتاب، چه توليد به معناى ترجمه‌ى كتاب، چه توليد به معناى نشر كتاب و در اختيار اين و آن قرار دادن - به نيازها و خلأهاى جامعه نگاه كنند؛ خلأهاى فكرى را، نيازهاى فكرى را بشناسند، انتخاب كنند، سراغ آنها بروند. ما مى‌بينيم در مجموعه‌ى كتاب و بازار كتاب، گاهى اوقات هدايت‌هاى همراه با انحراف را دنبال مي‌كنند؛ بخصوص سراغ مسائلى مي‌روند كه براى ذهنيت جامعه، براى ذهنيت كشور، چه از لحاظ جنبه‌هاى اخلاقى، چه از لحاظ جنبه‌هاى دينى و اعتقادى، چه از لحاظ جنبه‌هاى سياسى، زيانبخش است. انسان به‌وضوح مشاهده مي‌كند كه در بازار كتاب، در مجموعه‌ى كتاب، دستهائى فعالند؛ يك چيزهائى را وارد كنند، ترجمه‌هائى را به وجود بياورند، با مقاصد سياسى؛ ظاهرش هم فرهنگى است، اما باطنش سياسى است.‏

به شما عرض كنم؛ بسيارى از كارهائى كه در مقوله‌ى فرهنگ در كشور ما از سوى بيگانگان، دشمنان، معارضان اسلام و نظام اسلامى ترويج مي‌شود، ظاهرش فرهنگى است، اما باطنش سياسى است؛ اين را انسان مشاهده مي‌كند. مجموعه‌ى دست‌اندركاران امر كتاب - چه شما كه كتابداريد، چه مديريت كتابخانه‌ها، چه آن كسانى كه در وزارت ارشاد مسئول اين كارند، چه خود ناشران محترم - بايد توجه كنند كه مواد تغذيه‌ى معنوى سالم، مفيد و مقوى بايستى در سطح جامعه منتشر شود. امروز خوشبختانه سطح سواد و امكان استفاده از كتاب، وسيع و گسترده است؛ از اين امكان بايد استفاده كرد.‏

من از اين اجتماعى كه امروز هست، مي‌خواهم اين استفاده را بكنم كه يك تجديد مطلعى بشود در مسأله‌ى كتاب و كتابخوانى و كتاب خوب و كتاب مفيد و كتاب سالم؛ يك حركتى را همه‌ى مسئولان در كشور آغاز كنند؛ از آنهائى كه برنامه‌ريزى مي‌كنند، تا آنهائى كه توليد مي‌كنند، تا آنهائى كه تبليغ مي‌كنند، تا مخاطبان كتاب، جوانها و غير جوانها كه كتاب را مي‌خوانند، يك نگاه جديدى داشته باشيم. تيراژهاى هزار و دو هزار و سه هزار و اينها شايسته‌ى كشورِ 75 ميليونى ما با اين همه جوان، با اين همه انگيزه نيست؛ بايد تيراژها خيلى بالاتر باشد. حالا در بعضى از موارد خوشبختانه انسان مى‌بيند دفعات چاپ كتابها خيلى بالاست؛ ليكن در عين حال در مجموع كه نگاه مي‌كنيم، نه، راضى‌كننده نيست، قانع‌كننده نيست؛ بايد يك حركتى آغاز شود.‏

به هر حال من، هم تشكر مي‌كنم از مجموعه‌ى مسئولان امر كتاب، و هم خواهش ميكنم كه به مسأله‌ى كتاب به شكل جدى‌ترى نگاه شود. كارى كنيم كه كتابخوانى يك امر رائج بشود و كتاب از دست جوان ما نيفتد. اين كه گفته مي‌شود در شبانه‌روز سرانه‌ى مطالعه‌ى كتاب فلان مقدار است، اينها آمارهاى راضى كننده‌اى نيست؛ خيلى بيشتر از اين بايد باشد. هيچ وقت انسان از كتاب مستغنى نيست. از دوران نوجوانى، از اول سوادآموزى تا آخر عمر، انسان احتياج دارد به كتاب؛ احتياج دارد به درك مسائل و جذب مواد تغذيه‌ى معنوى و روحى و فكرى؛ اين بايستى در سطح عموم جامعه فهميده شود و دنبال شود و اقدام شود.‏

ان‌شاءاللَّه خداوند متعال شماها را موفق و مؤيد بدارد. ما از زحماتتان تشكر مي‌كنيم. از آنچه كه اتفاق افتاده، خرسنديم و توقع ما اين است كه آنچه را كه انجام داديد، ان‌شاءاللَّه به اضعاف مضاعف آنها را زياد كنيد. خداوند شما را كمك كند و ان‌شاءاللَّه مشمول دعاى حضرت بقيه اللَّه (ارواحنا فداه) باشيد.‏

والسّلام عليكم و رحمه اللَّه و بركاته‌‏


نوشته شده در   پنجشنبه 30 تير 1390  توسط   مدیر پرتال   
PDF چاپ چاپ بازگشت
نظرات شما :
Refresh
SecurityCode