ترکی | فارسی | العربیة | English | اردو | Türkçe | Français | Deutsch
آخرین بروزرسانی : سه شنبه 29 اسفند 1402
سه شنبه 29 اسفند 1402
 
 
  جستجو در سایت
 
  آثار تاريخي شهرستان سراب

تاريخچه شهرستان سراب

منطقه سراب از جمله مناطقي است كه از ديرباز مسكوني بوده است . وجود كتيبه اورادتويي ، تپه هاي باستاني و معابد سنگي در حومه اين شهر نشانگر قدمت تاريخي منطقه است . سنگ نبشته رازليق كه يك باستان شناس آلماني در سال 1971 آن را خواند به خط ميخي و متعلق به آرگيشتي دوم پسر روساي اول است . در منطقة سراب آثار متعددي از جمله معابد سنگي ، قلاع و يك چهار طاقي متعلق به دوران تمدن ساساني به جاي مانده كه مبين اهميت آن در دوره ساساني است . شهر سراب در دوران حكومت مغولان از مراكز عمده حكومتي در آذربايجـان بود . در زمان حكومت چوپانيان نيز سراب مورد توجه بود و حكومت آن با « جاني بيك خان » از اولاد « جوجي خان » بود كه در سال 758 در اين شهر كشته شد . در اوايل حكمراني صفويه كه شهرهاي تبريز و اردبيل از شهرهاي مهم به شمار مي رفتند ، سراب به دليل نزديكي به اين دو شهر از اهميت ويژه اي برخوردار بود . جنگ شاه اسماعيل و خليل پاشا در سراب روي داد و آغا محمد خان قاجار با صادق خان شقاقي در اين منطقه جنگيد .

بقعه شيخ اسحاق


masjed-mehrabad.jpg 

 

در ساحل جنوبي رودخانه‌ كوچك روستاي خانقاه محال خانمرود بقعه آجري بزرگي قرار گرفته كه به بقعه‌ شيخ اسحاق معروف است . در مورد هويت شيخ اسحاق و صاحبان ديگر قبرهاي اين بقعه اطلاعات مستندي در دست نيست .


امام زاده بزرگ

 

 emamzade-sarab.jpg

 

اين امام زاده در جنوب غربي شهر سراب ، جنب قبرستان عمومي شهر واقع شده است . بنا داراي دو مناره به ارتفاع 9 متر است كه از كنگره و مأذنه‌ آن اثري بر جاي نمانده است . نوع ساختمان ساده است ، ولي در بعضي قسمت ها با آجر چيني ، تنوعي به ظاهر ساختمان داده اند . سبك بنا و ستونها آن را به قرن هشتم و نهم منسوب مي كند .

 موزه عشاير سراب

img633736627452187500.jpg 

موزه عشايري اذربلايجان شرقي در شهرستان سراب ، محملي براي آشنايي گردشگران با دشواري ها و زيبايي هاي زندگي کوچ نشيني و دستاوردهاي چندين هزار ساله عشاير کشورمان در حوزه هاي مختلف است.

زندگي کوچ نشيني در ايران و از جمله آذربايجان سابقه اي بس کهن دارد و کوچ نشينان نقش مهمي در تاريخ سياسي و اجتماعي اين مرز و بوم داشته اند.

بسياري از دولت ها و حکومت هاي قبل از اسلام و بعد از اسلام از ميان ايلات و عشاير برخاسته اند به طوري که حکومت هاي غزنويان، سلجوقيان، خوارزمشاهيان، ايلخانان، قره قويونلوها، آق قويونلوها، افشاريه، زنديه و قاجاريه حکومت هاي ايلي بودند که قدرت اوليه خود را از تشکيلات ايلي خود گرفته اند.

روند کوچ نشيني در ايران و از جمله آذربايجان چنان است که مي توان پيش بيني کرد با آخرين نسل عشاير کوچ رو در ايران مواجه هستيم.

از اين رو تاسيس موزه ي عشايردر آذربايجان شرقي به عنوان يکي از خاستگاه هاي اصلي عشاير کشور ضرورت تاريخي داشت.

در اين ميان ، شهرسراب موقعيت ويژه اي بر سر راه تبريز- اردبيل و استان گيلان داشته و همه ساله هزاران نفر به قصد استفاده از آب هاي گرم و معدني سبلان و سرعين و طبيعت زيباي شمال کشور اين شهر را پشت سر مي گذارند.

با توجه به اين شرايط و اهميت اين خطه از کشور در زمينه گذرگاه بودن براي عشاير شمال غرب ، حمام تاريخي " جلال " براي احداث موزه عشايري انتخاب شده و پس از تملک و مرمت ،عمليات تبديل به موزه اين مکان تاريخي نهايي شد.

حمام جلال که قدمت آن به دوران قاجار رسيده و به شماره 9/419 در فهرست آثار ملي به ثبت رسيده ، با معماري ارزشمند در شهرتاريخي و فرهنگي سراب در زميني به وسعت 650 مترمربع بنا شده است.

موزه ي عشاير آذربايجان به عنوان اولين موزه ي عشايري ايران از شمار موزه هاي مردم شناسي است.

قلمرو فعاليت موزه هاي مردم شناسي منطقه اي به نمايش گذاشتن نشانه هاي فرهنگي، سنتي، قومي و نمايانگر ارزش هاي فرهنگي، اقتصادي، اجتماعي و فني اين نشانه ها، اشيا و نمادهاي متعلق به مردمي است که آنها را به کار گرفته اند .

در موزه عشايري آذربايجان نتايج تحقيقات انجام شده در مورد اعتقادات و آداب و رسوم، زبان، معيشت، مسکن، هنرها و فنون، خوراک، پوشاک، صنايع دستي که در جامعه عشايري توسط کارشناسان گردآوري شده به علاقه مندان ارايه مي شود.

هر يک از اموال فرهنگي به نمايش گذاشته شده در موزه عشايري سراب با زبان بي زباني از کاربردهاي حياتي شان در زمان خود صحبت مي کنند.

غرفه هاي اين موزه ، حکايت گر تلخ و شيرين هاي زندگي عشايري و مبارزه با مشکلات کوچ نشيني براي به دست آوردن زندگي بهتر است.

موزه عشايري سراب از بخش هاي مختلفي تشکيل شده که غرفه " فضاي مرتع و چوپان " از جمله زيباترين و ديدني ترين آنها ست که علاقه مندان با حضور در آن از نزديک با دشواري ها و جاذبه هاي مرتع و چوپاني گله هاي بزرگ گوسفند در فرش سبز گسترده بر آن آشنا مي شوند.

غرفه هاي فرآوري سنتي و بومي لبنيات و پشم از ديگر بخش هاي جذاب و تماشايي موزه عشاير سراب است که بازديدکنندگان با لحظه اي توقف در آن به دنياي شيرين زندگي سنتي عشايري و نحوه فرآوري انواع مواد لبني از قبيل کره ، ماست ، پنير و روغن زرد قدم گذاشته و حکايت هاي بزرگسالان و سالمندان از سلامت زندگي در زمان هاي نه چندان دور را به صورتي عيني تر لمس مي کنند.

غرفه هاي دست بافت هاي عشايري، موسيقي، مسکن (آلاچيق)، نان پزي، اشياي اعتقادي و زيورآلات، قهوه خانه سنتي و ماکت و تابلو نوشته ها و عکس هاي مختلف از جلوه هاي فرهنگي عشايرآذربايجان از ديگر بخش هاي جالب موزه عشايري سراب است که بينندگان را با دستاوردهاي چندين هزار ساله عشاير اين خطه در حوزه هاي مختلف اقتصادي ، فرهنگي و سياسي آشنا مي سازد.

  مسجد جمال آباد

جمال آباد نام روستايي است از محال آلان بر آغوش كه در 6 كيلومتری شمال مهربان و 21 كيلومتري جاده تبريز – سراب قرار گرفته است . اين روستا مسجد كهني دارد كه 6 ستون عظيم سنگي سقف چوبي آن را نگه داشته است . ظاهراً اين مسجد در ابتدا داراي ديوارهاي سنگي و سقف گنبدي بود كه بعدها سقف و ديوارها فرو ريخت و قطعات آن هر يك در جايي افتاد و يا به جاي ديگري انتقال يافت . جنس سنگهاي به كار رفته در مسجد عموماً آهكي است .

 

مسجد جامع سراب

 

m-j-sarab.jpg 

 

 مسجد جامع سراب يادگار قرن نهم هجري قمري است . اين مسجد بدون گلدسته و مناره است و از يك شبستان بزرگ و يك حياط كوچك در سمت غربي و دو در ورودي تشكيل شده است . شبستان مسجد مجموعه اي است از 60 گنبد كه همه‌ آنها (‌به اسثناي رديف چهارم از شرق ) مستقيماً بر روي طاق جناقي و ستونها نهاده شده اند . مسجد جامع سراب سه محراب دارد كه هر كدام از ويژگي خاصي برخوردار است . يكي از اين محرابها  بسيار نفيس و زيبا از كاشي لعابدار برجسته است و با وجود صدمات مختلف كه ديده است باز هم از زيبايي قابل توجهي برخوردار است .

 لنجوان

 

 

 lanjavan.jpg

 

 نام روستايي است در جنوب غربي شهرستان سراب كه از نظر تاريخي نسب به زمانهاي دور مي برد. بر اساس بررسي هاي بعمل آمده پيشينه تاريخي اين روستا به قبل از اسلام مي رسد.  روايتهاي گوناگوني در زمينه تاريخ اين روستاي كهن موجود است. گروهي معتقدند لنجوان برگرفته از كلمه لنج فرزند خاچ كه نام خان اين روستا بوده,  مي‌باشد. لنج خان  بتدريج در اثر گذشت زمان به  لنجوان تبديل شده و نام كنوني ده  مي باشد. عده‌اي ديگر معتقدند گروهي ارمني در روزگاران گذشته در اين روستا زندگي مي‌كرده‌اند و ريشه لنجوان از ادبيات غير ايراني بوجود آمده و بروزگاران گذشته تغيير نيافته است. به هر روي بر اساس آثار بدست آمده ( قبرستان كساني كه ايستاده دفن شده‌اند , غسال خانه قديمي و اشياء باستاني) اين روستا از قدمتي چند هزار ساله برخوردار است.