ترکی | فارسی | العربیة | English | اردو | Türkçe | Français | Deutsch
آخرین بروزرسانی : سه شنبه 13 شهريور 1403
سه شنبه 13 شهريور 1403
 لینک ورود به سایت
 
  جستجو در سایت
 
 لینکهای بالای آگهی متحرک سمت راست
 
 لینکهای پایین آگهی متحرک سمت راست
 
اوقات شرعی 
 
تاریخ : دوشنبه 19 اسفند 1392     |     کد : 68716

افتخاری از شاگردی مکتب نبوی(ص) و آموزه‌های علوی(ع)

امام علی(ع): خدا بر پیشوایان حق واجب کرده است که مانند مردم، یا فقیرترین آن‌ها زندگی کنند ا

امام علی(ع): خدا بر پیشوایان حق واجب کرده است که مانند مردم، یا فقیرترین آن‌ها زندگی کنند ا
افتخاری از شاگردی مکتب نبوی(ص) و آموزه‌های علوی(ع)


با دیدن چنین صحنه‌ای، اولین چیزی که به ذهن ابن عباس آمد این بود که چرا علی(ع)  از این کفش دست برنمی‌دارد؟  
او خلیفه مسلمین است، بزرگترین امپراطوری جهان در اختیار  او است. او حاکم نصف کره زمین است، این همه عاشق و مرید دارد، این چه کفشی است؟
آری، شاید ابن عباس نمی‌داند که علی(ع) معتقد است و فرموده است: «انّ الله فرض على ائمة الحق أن یتّصفوا بأوصاف رعیّتهم أو بأفقر رعیتهم‏ لئلا یزدرى الفقیر و لیحمد اللّه الغنى على غناه»  = «خداوند بر پیشوایان حق واجب کرد، خود را مانند رعیت خویش یا فقیرترین رعیتشان گردانند، تا فقیر به خاطر فقر خویش احساس حقارت نکند و ثروتمند به خاطر غنایش خدا را سپاس گوید.»
[سبط ابن جوزى، تذکرْ الخواص، ص‏106 + در مستدرک الوسائل، ج‏3، ص‏237، ح‏3471 به نقل از اختصاص شیخ مفید]
و هرکس که در اینگونه موارد اعتراضی به ذهنش برسد، باید آگاه گردد که امیرمؤمنان‏(ع) به حمید و جابر عبدى فرمود: «انّ الله جَعَلنى اًّماماً لخلقه فَفَرَضَ عَلىَّ التقدیر فى نَفْسى و مَطْعَمى وَ مَشْرَبى‏ وَ مَلْبَسى، کَضُعَفأِ الناسِ، کَىْ یَقْتَدى الْفَقیرُ بِفَقْرى وَ لا یُطْغِى الْغنى غِناهُ» = «خداوند مرا پیشواى خلق خویش قرار داد. از این‏رو، سخت‏گیرى بر من را، در خودم، غذایم و نوشیدنى‏ام لازم کرد - تا مانند ضعیفان مردم باشم - که فقیر به فقر من اقتدا کند و بى‏نیازىِ ثروتمند، وى را به سرکشى وادار نکند.»
[اصول کافى، ج‏1، ص‏410 + بحارالانوار، ج‏40، ص‏336،ح‏17]
به همین دلیل حضرت آیت الله العظمی امام خامنه‌ای، برخود فرض می‌داند - بر خلاف بسیاری از رهبران و رؤسای کشورهای جهان - پوششی ساده به دور از تجمل و تا حد امکان در حد فقراء کشور  - بویژه در دیدارهای داخلی - استفاده نماید.
چندی پیش حجت‌الاسلام علی‌اکبر رشاد رئیس پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، با بیان خاطره‌ای از دیدار با ولی امرمسلمین گفته بود: دلم می‌خواهد از نعلین پاره پاره و ترک خورده مقام معظم رهبری عکس بگیرم تا مظلومیت و ساده‌زیستی «سید علی» را به دیگران نشان دهم.
تصویر این صفحه مربوط به جلسه معظم‌له با اعضای خبرگان رهبری است که مورد توجه خبرنگاران و شبکه‌های اجتماعی قرار گرفته است.
پایگاه «الخبر» لبنان، «نظر یکی از مخاطبانش را به عنوان تیتر برای این عکس انتخاب کرده و نوشته است: ((«مشایه» مرشدالعلی خامنئی تشرف رؤوس حکام الخلیج» که ترجمه آن چنین است «کفش‌های‌ رهبر معظم [آیت‌الله] خامنه‌ای به سرهای حاکمان خلیج [فارس] شرف دارد!»
* یادی از کفش پاره علی (ع)
با دیدن این کفش در پای محبوبترین انسان در ایران و جهان اسلام، به یاد کفش‌های پاره علی(ع) افتادم.
در زمانی که حکومت حضرت امیر(ع) بزرگترین قدرت سیاسی - نظامی آن موقع جهان بود؛ چون امپراطوری ایران و امپراطوری رم در آن زمان متلاشی شده بودند و اسلام تقریباً قدرت اول سیاسی، نظامی و اقتصادی و یا یکی از دو قدرت اصلی جهان بود.
ابن عباس روایت می‌کند: روزی دیدم امیرالمومین نشسته‌ و کفش پاره‌ای را وصله می‌زنند. گفتم آقا از این کفش دست بردارید شما خلیفه مسلمین هستید، بزرگترین امپراطوری جهان در اختیار شماست.
ابن عباس می‌گوید: آقا! شما حاکم نصف زمین هستید، این همه عاشق و مرید دارید، این چه کفشی است؟ من خجالت می‌کشم. حضرت امیر(ع) سر خود را بالا کرد و لبخندی زد و فرمود: به خدا سوگند این پاره کفش بی‌ارزش، برایم از حکومت بر شما دوست‌داشتنی‌تر است، مگر به وسیله آن حقی را به پا دارم یا باطلی را دفع کنم.
و در تعبیری دیگر سخن امام (ع) چنین آمده است: «اگر (در این مقام که هستم) نتوانم حق را برقرار و ثابت‏بدارم و باطل را زایل سازم، در نظر من، این کفش پاره، از حکومت‏بر شما بهتر است و برتر» [ترجمه الامام على (جرج جرداق) -ج 1/184]
* داستان «عاصم بن زیاد»
و لباس زبر و خشن او
در زمان حضرت على عاصم بن زیاد لباس پشمینه و زبر و خشن مى‏پوشید و لباس نرم‏ و لطیف را ترک کرده بود. برادرش ربیع بن زیاد شکایت وى را به حضرت على برد.
امیرمؤمنان دستور داد عاصم را حاضر کردند و با حالت خشم به وى فرمود:
«آیا از خانواده‏ات حیا نکردى؟ چرا به فرزندانت ترحم ننمودى؟ آیا مى‏پندارى خداوند خوبى‏ها را بر تو حلال کرده است و استفاده از آن را برایت خوش ندارد؟ تو نزد خداوند کمتر از این هستى...»
عاصم به امام عرض کرد: «اى امیرمؤمنان، پس چرا خود به غذاى خشک و نامرغوب و لباس زبر و خشن بسنده کرده‏اى؟» امام فرمود:
«اى بیچاره، خداوند بر پیشوایان عدالت واجب کرده است، خود را مانند ضعیف‏ترین‏ مردم سازند، تا فقر و تنگدستى به فقیران فشار نیاورد و سبب هلاکت آنان نگردد!»
عاصم با سخن امام، لباس پشمینه را به کنارى افکند و لباس نرم و لطیف   به تن کرد.
[اصول کافى، ج‏1، ص‏410-411; وسائل الشیعه، ج‏5، ص‏112، ب‏72]
این ماجرا در نهج البلاغه اینگونه آغاز مى‏شود: على‏(ع) در بصره به عیادت علأ بن زیاد حارثى - یکى از شیعیان خود - رفت در این دیدار خانه‏اش را وسیع یافت. به این جهت به او اعتراض کرد و فرمود: «با این خانه به این وسعت و بزرگى در این دنیا چه مى‏کنى، در حالى که‏ در آخرت به آن نیازمندترى؟ آرى، اگر بخواهى با همین خانه مى‏توانى به آخرت دست‏یابى، در آن از میهمانان پذیرایى کنى، با خویشان خود ارتباط برقرار سازى و حقوق آنان را اد نمایى، در این صورت به وسیله آن به آخرت  رسیده‏اى!»
علأ در این ملاقات از برادرش عاصم نزد امام‏(ع) شکایت کرد که لباس خشن مى‏پوشد و تارک دنیا است. ادامه گزارش این ماجرا، در نهج البلاغه شبیه با آن چیزى  است که  گذشت.
[نهج البلاغه، صبحى صالح، ص‏324، خطبه 209]
ابن جوزى نیز این ماجرا را با اختلاف گزارش کرده است. در نقل وى سخن امام این گونه‏ آمده است:
«ویحک انّ الله فرض على ائمة الحق أن یتّصفوا بأوصاف رعیّتهم أو بأفقر رعیتهم‏ لئلا یزدرى الفقیر و لیحمد اللّه الغنى على غناه»= «واى برتو، خداوند بر پیشوایان حق واجب کرد، خود را مانند رعیت خویش ی فقیرترین رعیتشان گردانند، تا فقیر به خاطر فقر خویش احساس حقارت نکند و ثروتمند به خاطر غنایش خدا را سپاس گوید.»
[سبط ابن جوزى، تذکرْ الخواص، ص‏106; همچنین در مستدرک الوسائل، ج‏3، ص‏237، ح‏3471 به نقل از اختصاص شیخ مفید]

نویسنده: رضا صابری خورزوقی


نوشته شده در   دوشنبه 19 اسفند 1392  توسط   مدیر پرتال   
PDF چاپ چاپ بازگشت
نظرات شما :
Refresh
SecurityCode