در نخستين مناظره تلويزيوني ارائه شد
پاسخ نامزدهاي رياست جمهوري به 8پرسش اساسي
هشت کانديداي يازدهمين دوره انتخابات رياست جمهوري بعدازظهرديروزدر يك مناظره تلويزيوني مشترك در شبکه اول سيما، به هشت سئوال مجري برنامه پاسخ دادند وسپس جواب هاي يكديگررا نقد كردند.
سئوال نخست:«مشکل اشتغال را چگونه و تا چه اندازه و در چه مدتي در دولت خود مهار خواهيد کرد؟
به گزارش ايسنا،سيدمحمد غرضي به اين پرسش که«مشکل اشتغال را چگونه و تا چه اندازه و در چه مدتي در دولت خود مهار خواهيد کرد؟ » پاسخ داد و هفت نامزد ديگر، هرکدام ظرف يک دقيقه و نيم، صحبت هاي وي را نقد کردند.
غرضي: ما در 100سال گذشته توليد نداشتهايم و اشتغال وقتي سامان مييابد که توليد سامان يابد. توليد هم وقتي سامان مي يابد که هزينه پول به سمت نزولي شدن برود در غير اين صورت اشتغال مصنوعي است و بعد از اينکه ما توانستيم محکم جلو تورم بايستيم، اشتغال ايجاد ميشود.
قاليباف: واقعيت اين است که بايد به موضوع به گونهاي نگاه شود که زمينههاي اشتغال در برنامههاي کوتاه مدت و ميان مدت فراهم شود. تامين منابع مالي، جلوگيري از کاهش وضع تورم به ويژه در شرايط فعلي در کارخانه ها در واقع کارهايي است که در کوتاه مدت ميتوان آنها را در اولويت قرار داد و در راستاي يک برنامه ميان مدت آنها را به انجام رساند.
حداد عادل: تورم در اشتغال تاثير بسيار زيادي دارد و در کشور مسائلي وجود دارد که بايد به اين نکات توجه کنيم از جمله اين که بازار کار متولي ندارد يعني وزارت کار ميگويد که من مسئول اشتغال نيستم و فقط مسئول حل و فصل روابط کارگر و کارفرما هستم. تعدادي از کارگاهها و کارخانهها وجود دارند که تعطيل شدهاند و بايد با حمايت از آنها و استمهال ديون دولت کمک كردکه اين کارخانهها احيا شود.
ولايتي: سياست دولتها چه در قبل و چه بعد از انقلاب بيش از اين که توليدمحور باشد توزيعمحور بوده است و اگر توليد مردمي شود همانطور که بر اساس تفسير اصل 44 قانون اساسي که توسط مقام معظم رهبري نهايي و ابلاغ شد و مجلس هم براي آن قانوني را وضع کرد، به جز معدودي از صنايع بالادستي و اساسي مانند صنعت نفت،بايد در تشخيص مصلحت نظام به عنوان واحدهايي که امکان واگذاري وجود دارد اين واگذاريها انجام شود،آن هم نه اين که دولت به دولت باشد بلکه دولت به ملت باشد.
رضايي: بيکاري و تورم دو موضوع جدا از هم هستند که بعضا ضد هم عمل ميکنند. در اين مورد منحني فيليپس را در اقتصاد داريم که گرچه ممکن است تناسبهايي ضعيف بين بيکاري و تورم برقرارشود، ولي دو موضوع جدا از هم هستند. براي اشتغال بايد دو عنصر شاغل و شغل وجود داشته باشد. شغل را کارآفرين درست ميکند و شاغل هم کساني هستند که توانايي انجام کار را داشته باشند.
جليلي: امروز بيکاري از مهمترين موضوعات کشور است. ما مزيتهاي نسبي در نفت و گاز ، فنآوري اطلاعات و فولاد داريم که اگر به آنها توجه شود، ميتوان اقدام هاي قوي و موثري در اشتغال انجام داد. اشتغال بايد در توليد باشد و اين توليد مبتني بر رقابت و کيفيت بيشتر باشد. در صنايع دستي هم مزيتهايي داريم که ميتوانند شغل ايجاد کنند.
عارف: ما حداقل به يک ميليون فرصت شغلي نياز داريم که براي اين که اين اتفاق بيفتد به ثبات اقتصادي نياز داريم که مهمترين کار احياي سازمان مديريت است. رتبه ما در کسب و کار متاسفانه رتبه 45 در دنياست. مشکل فضاي کسب و کار نيازمند به طرح هاي ويژهاي دارد.
روحاني: اشتغال و پايين آوردن نرخ بيکاري مهمترين دغدغه مردم است. وقتي در جامعه ايراني بيش از 3 ميليون نفر بيکار وجود دارد و بيش از 800 هزار نفر نيروي متخصص فارغالتحصيل آماده کار است ولي کار و شغلي ندارند نشان ميدهد اين مهمترين موضوع است. راه حل اين مساله بهبود شرايط محيط کسب و کار است که متاسفانه قانون بهبود مستمر فضاي کسب و کار در مجلس شوراي اسلامي تصويب شد، اما آييننامههاي اجرايي آن تصويب نشد.
دفاع غرضي: در توليد رقابت خارجي را به حساب نياوريد. توليد رقابت جهاني دارد. در تمام دنيا هزينه پول براي توليد حدود يک درصد است، اما در ايران اين مقدار بيش از تورم است و هزينه پول 25 درصد و تورم 20 درصد است. بنابراين هيچ سرمايهاي براي توليد باقي نميماند.
سئوال دوم:«نگاه و برنامه شما براي نظام تصميمگيري کشور و تعامل با ساير قوا و نهادهاي نظارتي کشور چيست؟»
محمدرضا عارف به اين پرسش که «نگاه و برنامه شما براي نظام تصميمگيري کشور و تعامل با ساير قوا و نهادهاي نظارتي کشور چيست؟» پاسخ داد و هفت نامزد ديگر صحبتهاي وي را نقد کردند.
عارف: مهمترين مسايل اقتصادي، حاکميت يکپارچه يک جريان سياسي بر اقتصاد کشور در طول هشت سال گذشته بوده و کنار گذاشتن ساير جريانها از اين عرصه بوده است. يکي ديگر از عوامل اين موضوع حضور برخي از نظاميان و شرکتهاي وابسته به نهادهاي نظامي در امور اقتصادي بوده است و اين امر موجب شده که فضا براي مشارکت بخشهاي خصوصي تنگتر شود و ما شاهد کمترين مشارکت بخش خصوصي در امور اقتصادي بودهايم. بايد نگاه خرد جمعي در کشور حاکم شود و بپذيريم که يک جريان سياسي نميتواند کشور را اداره کند.
روحاني: مهمترين مساله اين است که از نگاه فردمحوري و استبداد راي فاصله بگيريم و از متخصصان بخشهاي خصوصي هم استفاده کنيم. نبايد بگذاريم که صاحبنظران منزوي شوند. سازمان مديريت و برنامهريزي بايد احيا شود. دولت بايد به صورت فراجناحي اداره شود، جناح واحد به اين معناست که نيمي از نيروهاي متخصص را کنار بگذاريم که در اين صورت کشور ضرر بزرگي را متحمل خواهد شد. بايد آزادي بيان و امکان نقد آزاد وجود داشته باشد.
ولايتي: ما بايد از نيروهاي متخصص استفاده کنيم که دولت از وجود آنها محروم نماند، اما نيروهاي مختلف بايد وجه مشترکي داشته باشند و آن اعتقاد به نظام، قانون اساسي و ولايت فقيه در قول و فعل است. بنا بر نظريه مونتسکيو، قوه مجريه، قوه قضاييه و قوه مقننه از هم تفکيک شدند و اين در تمام دنيا وجود دارد.
رضايي: معيار من براي به کارگيري نيروهاي توانمند، کارآمدي و قبول داشتن نظام است. نميشود وقت ملت بزرگ ايران را گرفت. کاش با توجه به اينکه مساله اقتصاد مهمترين مساله است، اقتصاددانان هم در اين جلسه بودند تا به نتيجه درست و صحيحي بتوان رسيد.
جليلي: ما وقتي ميتوانيم تصميم صحيح اقتصادي داشته باشيم که اين تصميم مبتني بر گفتمان نظام و انقلاب باشد زيرا باور مردم اين است که با اين گفتمان به پيشرفت ميرسيم. ما 75 ميليون جمعيت داريم و در تصميمگيريها مردم، کارشناسان و دولتيها دخيل هستند. مثلا در موضوع کشاورزي ميتوان از مردم سئوال کرد که چه نکاتي دارند، بعد کارشناسان و بعد دولتيها به اين سئوال پاسخ دهند.
حدادعادل: من موافقم که کشور نبايد از نيروهاي کارشناس و خدوم با آمدن هر دولتي خالي شود ولي اگر به فرض در دوران اصولگرايان چنين اتفاقي افتاده است، در دوران اصلاحطلبان هم چنين اتفاقي رخ داد. بنده اگر اداره کشور را برعهده گرفتم سعي ميکنم که گرايشهاي سياسي را از نيروهاي کارشناس و متخصص جدا کنم.
قاليباف: وقتي قرار است اقتصاد را حل کنيم، چه کار به کار سياستزدگي داريم؟ اگر سياستزدگي اينگونه شود، ديگر بايد اقتصاد را رها کنيم. اين که بگوييم اصولگرايان و اصلاحطلبان چه کار کردهاند، اين موضوع سبب اختلاف ميشود در حالي که دغدغه مردم چيز ديگري است.
غرضي: من متولد 1320 هستم و نسل من در اين کشور سه کار انجام داده، انقلاب کرده، جنگيده و سازندگي کرده است و 98 درصد آراي ملت را جمع کرده است. لذا فروکاستن اهداف جمهوري اسلامي ايران ظلم به انقلاب است. اين دولتها 1200 ميليارد ريال درآمد داشتهاند و بدهکاري نيز دارند و اين که بخواهيم سهم جمهوري اسلامي ايران را براي اهدافش کاهش دهيم، نقض حاکميت است، زيرا حاکميت ايجاب ميکند تا مردم را در مدار انقلاب نگاه داريم تا مادامي که ميخواهيم کشور را به گروههاي سياسي تقسيم کنيم، اين کار خلاف انقلاب و شأن رهبري است.
دفاع عارف : آقاي قاليباف بحث سياست را مطرح کردند. مگر ميشود بدون توسعه سياسي به توسعه اقتصادي رسيد؟ ما معتقد به توسعه موازي هستيم و اعتقاد داريم بايد توسعه سياسي و توسعه اقتصادي همزمان با هم پيشرفت کند.
آقاي جليلي بحث اشکالات مباني برنامه چهارم را مطرح کردند؛ اگر اين طرح اشکال داشت، چرا مجلس چهارم آن را تصويب کرد و چرا ايرادات آن را اصلاح نکرد؟
آقاي رضايي بحث دولت اصلاحطلب را مطرح کردند؛ مگر من گفتم اصلاحطلبان هيچ ايراد و اشکالي نداشتند؟ همه دولتها اشکال داشتند. بحث تعامل من با مجلس اصولگرا مطرح شد؛ بهترين رابطه را دولت خاتمي با مجلس پنجم که مجلسي اصولگرا بود، داشت و بيشترين آرا را وزراي آقاي خاتمي از اين مجلس آوردند. ما يک کميته هماهنگي با مجلس تشکيل داده بوديم نه اين که دعواي رئيس دو قوه را در صحن علني مجلس مطرح کنيم و اختلافات آنان را به ميان مردم بياوريم، کميتهاي تشکيل شده بود و مسائل را حل ميکرديم به اعتقاد من همين نگاه بايد دنبال شود و کشور اداره شود.
آقاي ولايتي هم بحث مهمي را مطرح کردند و بناي ما بر اين است که هر مسئول در هر سطحي بايد وفاداري خود را به نظام و ارزشها به اثبات رسانده باشد ما هيچ چالشي روي اين مساله نداريم.
سئوال سو م: برنامه دولت شما براي تامين مسکن و مهار قيمت آن چيست؟
محسن رضايي به اين پرسش که «برنامه دولت شما براي تامين مسکن و مهار قيمت آن چيست؟» پاسخ داد و هفت نامزد ديگر، صحبت هاي وي را نقد کردند.
رضايي: معتقدم در اداره يک کشور بايد کار را به مردم بسپاريم، اکنون مردم در اقتصاد حضور ندارند، در مسکن و بسياري ديگر از کارهاي ديگر نيستند، مسکن مهر بحث خوبي بود. البته نواقصي نيز داشت. اين گونه نباشد که با پولهاي بدون پشتوانه صورت بگيرد. ما بايد مسکن را از حالت دارايي به نوعي سرمايهگذاري تبديل کنيم تا تورم آن را بگيريم و وامهاي بيشتري براي ساخت مسکن اختصاص
دهيم.
قاليباف: اگر مسکن در کشور توسعه پيدا کند، 250 شغل ايجاد ميکند و ما از اين طريق بيکاري را نيز حل کردهايم. مسکن مهر کار خوبي بوده است اما دو اشکال دارد. اين کار بايد با همين شتاب ادامه پيدا کند اما کيفيت ساخت آن بايد بالا برود.
غرضي: هر دولتي که بخواهد بخشي نگاه کند، دچار صدمات دولتهاي گذشته ميشود. بخشينگري باعث فرسودگي و از بين رفتن دولتها ميشود. اينکه ظرف 100 سال گذشته دولتها فکر کردهاند و يک روز آموزش و پرورش، يک روز دانشگاه، روز ديگر مسکن و روز ديگر کار ديگري کردهاند، همه يا بخشي از سرمايه ملي را صرف آنجا کردهاند و نتوانستند از بقيه سيستم دفاع کنند، به همين خاطر به وضع امروز گرفتار شدند
جليلي: در بخش مسکن دو تقاضا داريم؛ يکي تقاضاي مصرفي است يعني همان تقاضاي واقعي. ما در سال حدود 850 هزار ازدواج داريم و اين ازدواجها به مسکن نياز دارند که بايد به اين نياز پاسخ داده شود، به نظر من مسکن مهر پاسخي به اين نياز است، درست است و بايد ادامه پيدا کند. اصلاحاتي نيز بايد در بافتهاي فرسوده صورت بگيرد و نوسازي انجام بگيرد از تقاضاي واقعي هستند اما تقاضاي ديگر وجود دارد که ناشي از بورسبازي است که از نگاههاي سوداگرايانه است.
عارف: متاسفانه به دلايلي از جمله بيتوجهي به تاسيسات زيربنايي و رفاهي و اين که طرح مسكن مهردر خارج از شهر اجرا شد و تورمزايي بالايي که داشته نتوانسته پاسخگو به اين نياز باشد. ما براي رفع مشکلات طرح مسکن ماندگار را پيشنهاد داديم.
حدادعادل: مسکن مهر سوداگري مسکن را کاهش داد اگرچه اشکالاتي هم داشت از جمله اين که زيرساختهاي لازم ايجاد نشد. زندگي در شهر فقط زندگي در خانه نيست و غير از سرپناه چيزهاي ديگري لازم دارد. گاهي به اين زيرساختها و تاسيسات جنبي توجه نشد . سهم بودجهاي که دولت در اين سالها در تحريم و فشار اقتصادي به مسکن مهر اختصاص داد تناسبي با اوضاع کشور نداشت . به اعتقاد من اولويت با ايجاد مسکن در بافت فرسوده است تا در عين حال مقاومسازي هم تامين شود.
روحاني: اصل تامين مسکن ارزان براي جامعه مخصوصا نسل جوان از برنامههاي دولت تدبير و اميد است. قيمت مسکن در سالهاي اخير براي مسکن کلنگي رشد 82 درصدي و براي آپارتمان رشد 52 درصدي داشته است. طرح مسکن مهر هم با مشکلاتي مواجه اگرچه اصل آن کار پسنديدهاي بود قرار بود 200 هزار واحد در 10 سال ساخته شود اما اين ميزان به يک و نيم ميليون واحد مسکوني افزايش يافت، با شتابزدگي بدون مطالعه مکانيابي صحيح و رعايت اصول فني و مهندسي که در نتيجه عيوب فراواني دارد
ولايتي: همانطور که گفته شد، کاري که صورت گرفته، از اساس درست بوده و بايد پاسخي به اين نياز مردم به سرپناه داده ميشد. لکن منحصر کردن اين کار به دولت کار درستي نبوده است و بايد براي افراد کم بضاعت دولت سرمايهگذاري ميکرد که اين اقدام دولت پسنديده است. اما از سوي ديگر بايد امکانات ديگري با کمک بخش خصوصي در اين بخش به وجود ميآمد.
سئوال چهارم: برنامه دولت شما براي گسترش و اندازهگيري عدالت اقتصادي چه خواهد بود؟
حسن روحاني به اين پرسش که «نگاه، برنامه و شاخص دولت شما براي گسترش و اندازهگيري عدالت اقتصادي چه خواهد بود؟» پاسخ داد و ديگر نامزدها، وي را نقد کردند.
روحاني: در شرايط امروز به جاي اين که توليد داخلي را بيشتر کنيم به واردات روي آوردهايم که اين بزرگترين بيعدالتي است. عدالت اقتصادي اين است که در شرايط فشار دشمن بتوانيم به توليد کمک کنيم، فضا را بهبود ببخشيم و توليد داخلي را بيشتر کنيم و از واردات کم کنيم.
شعارهاي سياسي ما با عملکرد اقتصادي ما سازگار نيست. در شعار سياسي، شعار مقاومت ميدهيم اما در عمل در بخش اقتصادي مقاومتي در کار نيست.
نقد صحبتهاي روحاني
جليلي: ما بايد عدالت را مقدم بر پيشرفت اصل بدانيم و اگر توانستيم عدالت را محقق کنيم و به تمام ظرفيتهاي مردم و آحاد کشور فرصت بروز استعدادهايشان را بدهيم، به دنبال آن پيشرفت نيز ايجاد ميشود. عدالت بايد به شکل ساختاري و نهادينه شکل گيرد نه اين که با حرکتهاي مقطعي يا در ارتباط با موضوعات مشخص صورت بگيرد.
غرضي: عدالت يعني اينکه دولت دست خود را از جيب مردم بيرون بياورد. وقتي که در دولتي ارز کشور يکدفعه به 3500 تومان ميرسد. اين موجب ميشود که جيب فقرا خالي شود . در راستاي تحقق عدالت، بايدقيمت پول ملي را تثبيت کنيم .
ولايتي: ما شهروند درجه يک، دو و سه نداريم. هر ايراني در داخل و خارج از ايران ايراني است و بايد از امکانات کشور بتواند استفاده کند. بدون پيشرفت، عدالت به معناي تقسيم عادلانه فقر است. البته پيشرفت بدون عدالت نيز فاصله طبقاتي را افزايش خواهد داد.
عارف: گسترش عدالت اقتصادي که از شعارهاي ماست براي تحقق نيازمند توليد ثروت است. فاصله طبقاتي بايد کاهش پيدا کندو متاسفانه خط فقر بالا رفته است. در سال 1383، 29.4 درصد زير خط فقر بودند که الان به 44 درصد رسيده است.
قاليباف: هر حرفي که از عدالت بزنيم ولي رشد اقتصادي در آن نباشد يک شعار بيشتر نيست. ما هرچقدر به مناطق محروم برسيم ولي رشد اقتصادي نداشته باشيم درست نيست. ما يک عدالت فردي داريم که در آن آحاد ملت طبق قانون اساسي با هر گرايشي که دارند بايد از همه فرصتها به طور برابر استفاده کنند . عدالت بعدي عدالت جغرافيا ست يعني نبايد فقط به مرکزيت حکومت برسيم و هرچه از مرکز دور شويم بقيه محرومتر شوند . ما بايد به کارگران و کشاورزان نيز اين فرصت را بدهيم.
حدادعادل: يکي از نمونههاي تامين عدالت بحث هدفمند کردن يارانههاست. ما ميبينيم که يک خانواده قبل از اجراي اين طرح روزانه چندين ليتر بنزين استفاده ميکنند ولي يک خانواده فقير هيچ مقدار بنزيني مصرف نميکرد و هيچ استفادهاي از اين يارانهاي که دولت اختصاص داده بود نميکرد. يکي از اهداف هدفمند کردن يارانهها تامين عدالت بوده و بايد تمديد بشود.
رضايي: در طي شش ماه گذشته به بيش از 250 شهرستان سفر کردهام و در بازارها، مزارع و کارخانجات با تمام وجود احساس کردم با آرمان بزرگي که بيش از 30 سال است از آن حرف ميزنيم، فاصله داريم. تبعيض، پارتيبازي و رشوه در سيستم اداري کشور، قوه قضاييه و تمام ارکان نفوذ کرده و اجازه نميدهد توزيع عادلانه ثروت اتفاق بيفتد، اما چرا اين فاصله زياد است. الان دوران شعار دادن تمام شده و اگر با شعار دادن اين مساله حل ميشد تاکنون بايد حل ميشد. برنامههاي من درباره يارانه سبز، ايجاد پنج ميليون کسب و کار خانگي و ايجاد شغل براي جوانان ناظر بر اين است که عملا عدالت را محقق کنيم.
دفاع روحاني: در برخي بخشها بايد قانون اساسي مخصوصا فصل سوم آن را به خوبي اجرا کنيم. عدالت اقتصادي، فرهنگي و اجتماعي بايد هر سه مورد توجه قرار گيرد. در عدالت اجتماعي حمايت از محرومين بايد در اولويت باشد، کساني که حقوق ثابت دارند کارمندان، کارگران مورد توجه قرار گيرند و زنان بيکار نيز نيازمند توجه هستند. نکته مهم در بحث عدالت، تمرکززدايي است. ما بايد بار را از دوش تهران برداريم و امکانات و اختيارات بيشتري را به استانها بدهيم.
سئوال پنجم: «برنامه دولت شما براي مواجهه با کاهش درآمدهاي نفتي در اولين سال دولت آينده چيست؟»
غلامعلي حدادعادل درپاسخ به پنجمين پرسش که «برنامه دولت شما براي مواجهه با کاهش درآمدهاي نفتي در اولين سال دولت آينده چيست؟» پاسخ داد و هفت نامزد ديگر، صحبتهاي وي را نقد کردند.
حدادعادل: براي مقابله با آثار ناشي از کاهش درآمدهاي نفتي بايد در درجه اول به صادرات غيرنفتي توجه کنيم. همچنين کشور ما از نظر کشاورزي امتيازات بالايي دارد، داراي تنوع اقليمي است لذا ميتوانيم صادرات کشاورزي داشته باشيم. همچنين ميتوانيم از مزاياي گردشگري براي تامين ارز به جاي کاهش ارز ناشي از نفت استفاده کنيم. ضمن اين كه اقتصاد مقاومتي از جمله اموري است که ميتواند کشور را در مساله نفت بيمه کند.
روحاني: يکي از راهحلهايي که ضروري است در اين زمينه اقدام کنيم، اين که دست از خامفروشي برداريم. در نفت هم ميتوانيم چنين کاري را انجام بدهيم و آن را به صورت فرآوري شده صادر کنيم. بايد موانع را برداريم تا مردم با ايجاد پالايشگاه ها و صنعت پتروشيمي، نفت را از خام فروشي دربياورند. بايد موانع صادرات را برداريم تا صادرات غير نفتي جاي نفت جايگزين شود.
عارف: جهتگيري کلي دولت ما اقتصاد بدون نفت است. يعني وابستگي بودجه به نفت بايد به صفر برسد. ما بايد نفت را يک ثروت ملي بدانيم، ثروتي که مولد و ماندگار باشد. اساسا نگاه ما به نفت اين است که بايد بتوانيم آن را براي آيندگان هم حفظ کنيم. اما در کوتاه مدت با راه حلهايي مثل انضباط مالي دولت، ميتوان هزينههاي دولتي را کاهش داد و با واگذاري سريع وابستگي نفت به دولت را تحديد کرد.
جليلي: هر چقدر وابستگي به نفت کاهش پيدا کند، اين يک فرصت است و به نسبت آن ميتوانيم از ديگر ظرفيتها چه در حوزه نرمافزاري و سختافزاري استفاده کنيم. ما مزيتهاي نسبي در ديگر حوزهها هم داريم، از جمله بحث ترانزيت که بايد از ظرفيت حداکثري در ارتباط با آن استفاده کنيم و حتي ميتوانيم بيش از درآمد نفت در اينگونه حوزهها درآمدزايي داشته باشيم.
ولايتي: من هم معتقدم که بايد از خامفروشي جلوگيري کنيم و محصولات فرآيند شده آن را توليد کرده و به فروش برسانيم. از طرف ديگر از ويژگيهاي ترانزيتي که در کشور وجود دارد بايد استفاده کنيم. از طرف ديگر بايد رابطهمان را با ديگر کشورها هم اصلاح کنيم.
قاليباف: ما بايد نگاه کنيم که کاهش فروش نفت براي ما يک تهديد است يا فرصت. اگر سوءتدبير وجود نداشته باشد، يک فرصت است ،اما اگر سوءتدبير باشد، تبديل به يک تهديد ميشود. بايد هزينههايمان را اولويتبندي کنيم.
غرضي: در دولت وفاق هزينه کشور 115 ميليارد دلار ،در دولت سازندگي 118 ميليارد دلارو در دولت اصلاحات 128 ميليارد دلاربود و در دولت اخير درآمد سنگيني حاصل شد که بخش اکثريت آن صرف واردات شد؛ بنابراين آمريکاييها به اين نتيجه رسيدند که هزينه کشور حدود 100 ميليارد دلار است و اگر جلو آن را بگيرند، کشور ساقط ميشود.
رضايي: در حقيقت اين يک تهديد است ولي آن را به يک فرصت تبديل خواهيم کرد. راهحل اين تهديد اين است که دولت را از اقتصاد بيرون بکشيم و مردم را به طور واقعي درگير اين مسائل بکنيم .
دفاع حدادعادل : ملت ايران بدانند ما ميتوانيم بدون وابستگي به نفت هم اقتصاد خوبي داشته باشيم. کل واردات ما در سال 91، 53 ميليارد دلار بوده و از اين ميان 30 ميليارد دلار کالاهاي واسطهاي وارد شده که براي اقتصاد کشور مفيد است اما هشت ميليارد دلار واردات گروه 9 و 10 که عمدتا تجملي هستندكه اگر ما اين هشت ميليارد دلار را حذف کنيم و 15 ميليارد دلار واردات مربوط به ساير کالاها را کاهش دهيم عدم موازنه هم کاهش .
سئوال ششم:«گامهاي عملي دولت شما براي تقويت توليد ملي و حمايت از کار و سرمايه ايراني و بهبود فضاي کسب و کار چيست؟»
محمدباقر قاليباف به ششمين پرسش که «گامهاي عملي دولت شما براي تقويت توليد ملي و حمايت از کار و سرمايه ايراني و بهبود فضاي کسب و کار چيست؟» پاسخ داد و ديگر نامزدها صحبتهاي وي را نقد کردند.
قاليباف: براي رونق کار همان گونه که در برنامههايم به آن اشاره کردم، برنامه دو ساله داريم. در بحث مربوط به توليد بحث سهم توليد (هم صنعت و هم کشاورزي) را از يارانه در اولويت اول قرار ميدهم. نقدينگي را که رهاست، هدايت ميکنم و آن را به اولويت مدنظر ميبرم. سفتهبازي را جمع ميکنم، از درآمدهاي بدون توليد ماليات اخذ ميکنم و انضباط بودجه را در دولت مورد توجه قرار ميدهم.
حداد عادل: ميتوانيم با اصلاحات ساختاري و سياستگذاري به توليد کمک کنيم. به عنوان نمونه، اقدامي که در مجلس هفتم زماني که من رئيس مجلس بودم انجام شد.ما روزانه 70 ميليون ليتر مصرف بنزين داشتيم که 40 ميليون در داخل توليد و 30 ميليون آن از خارج از کشور تامين ميشد و دشمن طمع کرده بود که ما را در اين زمينه تحريم کند اما مجلس هفتم با کار دقيق و سنجيدهاي که انجام داد، تهديدها را به فرصت تبديل کرد.
جليلي: بحث من هم اين است که ما توليد ملي را مهم بدانيم. در دولتهاي قبلي اين بحث مطرح ميشد که زماني به توليد توجه بکنيم که صرفه اقتصادي وجود داشته باشد، حتي اگر بياييم از کالاي خارجي که در رقابت با کالاي داخلي وجود دارد، حمايت کنيم، امر صحيحي است.
عارف: ثبات در تصميمات دولتي بايد اجرا شود و از کارشناسان زبده استفاده شود. سهم توليد از هدفمند کردن يارانهها بايد پرداخت شود. اگر اين سهم 30 درصدي پرداخت شود، رونق در توليد به وجود ميآيد. در گندم خودکفا شديم اما در سال 91، 2.6 ميليارد دلار صرف واردات اين محصول شد.
روحاني: براي تقويت توليد ملي در گام اول، بايد از مصرف محوري به سمت توليد محوري حرکت کنيم. در سال هاي اخير مصرف محوري رشد کرده است. خصوصيسازي بايد واقعي باشد. آنچه که انجام شد، فقط 13 درصدش واقعي و بقيه آن شبه دولتي بود. رقابت ها بايد واقعي باشد، اما الان قدرت هايي هستند که هم ثروت دارند و هم قدرت سياسي. رقابت کردن با اين قدرتها براي توليد کنندگان سخت است. بايد فضاي رقابت را ايجاد کنيم به طوري که احساس امنيت اقتصادي وجود داشته باشد.
رضايي: مساله اصلي اقتصاد ملي ما اين است که صاحب ندارد و ما بايد ساختار دولت را به سمت توليد ملي سوق دهيم و در کنار هر وزارتخانهاي، اتاق فکر ايجاد کنيم. من مجمع عالي اقتصاددانان و ايالتهاي اقتصادي ايجاد ميکنم.
غرضي: تا وقتي هزينه سرمايه بالاست، توليد شکل نميگيرد. وقتي هزينه سرمايهگذاري 25 درصد باشد ، شاهد شکلگيري توليدي نخواهيم بود، چراکه توليد در دنيا بين پنج تا هفت درصد سود ميدهد و وقتي اين سود به هشت درصد برسد، رقيب پيدا ميکند. موقعي توليد شکل ميگيرد که هزينه سرمايه پايين بيايد و اين امر در صورتي تحقق پيدا ميکند که تورم کاهش پيدا کند و وقتي تورم کاهش پيدا کند، توليد هم شکل ميگيرد.
ولايتي: توليد را بايد در دو بخش مورد توجه قرار داد؛ يکي بخش صنعت و ديگري کشاورزي. توليد در بخش صنعت بايد کاملا مردمي شود يعني کارگاهها و کارخانهها به مردم واگذار شود. در بخش کشاورزي هم تا زماني که نتوانيم قيمت خريد محصولات کشاورزي را تامين کنيم، مشکل حل نميشود.
دفاع قاليباف : 70 درصد سهم رشد اقتصادي در کشورهاي ديگر مربوط به بخش خدمات است و 30 درصد باقيمانده به کشاورزي و صنعت تعلق دارد، اما متاسفانه سهم رشد اقتصادي از طريق خدمات براي کشور ما 45 درصد است. ما ميتوانيم خدمات را به سرعت با توجه به نيروي جوان و نيروي متخصصي که داريم به ويژه در حوزه آيتي افزايش دهيم.
سوال هفتم: گام دوم قانون هدفمندي يارانهها را چگونه و با چه تدابيري اجرا ميکنيد؟
سعيد جليلي به اين پرسش که «گام دوم قانون هدفمندي يارانهها را چگونه و با چه تدابيري اجرا ميکنيد؟» پاسخ داد و ديگر نامزدها صحبتهاي وي را نقد کردند.
جليلي: هدفمندي يارانهها امروز يک قانون است و بايد به خوبي اجرا شود.
اگر دولت را به يک ماشين تشبيه کنيم هر سياستي که بگويد اين طرف يا آن طرف برو، اما وقتي ماشين راه نيفتد و سرعت لازم را نداشته باشد بهترين قانون هم دچار مشکل ميشود. حمايت از توليد موضوعي است که مورد وفاق همه است اما اين ساختار اين ظرفيت را ندارد و سازوکارها خوب تعريف نشده است. مهمترين بحث اين است که ساختار دولت بايد به گونهاي تعريف شود که اولا خودش براي مردم و اجراي طرحهاي خوب مانع نباشد بلکه تقويتکننده و مشوق باشد تا ظرفيتهاي ديگر به کار گرفته شود.
نقدسخنان جليلي
رضايي: معتقدم که مرحله اول طرح هدفمندي يارانهها به دليل اين که دولت تعهد داده است بايد عملي شود ولي در مرحله دوم بايد به صورت درآمدي و توليدي عمل کنيم ،بنابراين مرحله دوم هدفمند کردن يارانهها را حتما انجام خواهيم داد. مساله ديگري که وجود دارد اين است که ساختار دولت کافي نيست و کارکرد و رفتار دولت بايد تغيير کند. دولتي بايد روي کار بيايد که پولآور باشد و بتواند چرخ توليد و ثروت ملي را راه بيندازد .
غرضي: هميشه در دولتهاي مختلف مطرح بوده که يارانهها بايد به درستي هدفمند شود. اين که در هدفمند کردن يارانهها به جاي اين که قدرت سياسي شود، با آسيب مواجه ميشود به اين دليل است که به جاي اين که گرفتاريها را از مردم کم بکنيم به دليل عدم کارشناسي، گرفتاريها زياد شده است، بنابراين امروز همه گمان ميکنند که اگر به سمت پرداخت يارانهها برويم باز اين گرفتاريها بيشتر ميشود. وقتي ميخواهيم که با پرداخت يارانه به کار سياسي بپردازيم نتيجهاي جز اين نخواهد داشت.
قاليباف: هدفمندي يارانهها را ادامه ميدهيم اما در کنار اين بايد سياستهاي ديگري براي دهکهاي پايين جامعه در نظر گرفته بشود تا قدرت خريد مردم افزايش يابد. زماني که بنزين 100 تومان بود، قيمت واقعي آن 700 تومان بود و زماني که بنزين 700 تومان شد، قيمت واقعي آن 2800 تومان بود. در اينجا حقي از مردم ضايع شد، اما اگر بتوانيم کيفيت توليد را بالا ببريم، به همان ميزان هزينه خانوارها کاهش مييابد.
حدادعادل: اگر مراد از اجراي مرحله دوم هدفمندي يارانهها اين باشد که اين 45 هزار تومان تبديل به 100 هزار تومان يا 5 برابر شود، فکر نميکنم دردي از دردهاي مردم درمان شود و اين مساله خود منشاء تورم ميشود. ممکن است 5 برابر پول فعلي را به مردم بدهيم اما بايد نگاه کنيم که در مرحله اول چه اشکالاتي وجود داشته است و آنها را برطرف کنيم. قرار بود دولت يارانهها را به تناسب دهکها اجرايي کند. که اين کار انجام نشد که بايد اصلاح شود.
عارف: جهتگيري هدفمندي يارانهها براي کاهش فاصله طبقاتي بين فقرا و اغنيا، افزايش تعاون و رفاه اجتماعي بود تا درآمدهاي ناشي از آن صرف پيشرفت و توليد شود. متاسفانه به خاطر عملکردي که با آن مواجه هستيم با تورم 30 درصدي روبروييم . ما بايد فاز اول هدفمندي يارانهها را کامل اجرا کنيم و سهم توليد از يارانهها را هم که داده نشده بدهيم. بعد از آن با ارزيابي مرحله اول بايد توجه بيشتري به اقشار آسيبپذير داشته باشيم و بيمه پايدار را تامين کنيم.
روحاني: 45 هزار تومان به مردم داديم اما مردم بيشتر از آن را بايد بپردازند. اين اصل بايد ادامه پيدا کند اما رويکرد اصلي اين است که جلو تورم گرفته شود و ترمز تورم متوقف شود. به اعتقاد من يارانه افرادي که داراي حقوق ثابت هستند مثل کارگران و کارمندان بايد تقويت شود. پيشنهاد دولت من يارانه کالايي به مردم است و مردم نسبت به تامين کالاهاي اساسي تضمين لازم را داشته باشند.
ولايتي: قانون هدفمند کردن يارانهها قانون مجلس است و بايد اجرا شود ولي بايد ديد که چه زماني تورم ايجاد ميشود؟ وقتي که به صورت حساب نشده نقدينگي در جامعه بريزيم و کالا متناسب با آن نباشد اين تورم ايجاد ميشود و بايد اين روند اصلاح شود.
دفاع جليلي از خود: ما بايد ساختار اقتصادي کشور را درست کنيم و تا ساختار اداري درست نشود، اين نقدينگي وجود خواهد داشت. البته نقدينگيهاي زيادي مشابه هدفمند کردن يارانهها در کشور وجود دارد که جمع
نشدهاند .
هدفمندي يارانهها بر اساس منطق صحيح صورت گرفت و اکنون قانون شده است و نبايد به آن ديدگاه سياسي داشت و بايد ادامه پيدا کند مرحله دوم آن نيز بايد البته درست اجرا شود، از جمله در بخش حمايت از توليد و کشاورزي و بايد ساختار اقتصادي کشور، سازوکار حاکم بر آن را متناسب با اين موضوع به پيش ببريم تا جواب
دهد.
سوال هشتم: برنامه عملي دولت شما براي مهار گراني و تورم چيست؟
علياکبر ولايتي به اين پرسش که «برنامه عملي دولت شما براي مهار گراني و تورم چيست؟» پاسخ داد و کانديداهاي ديگر، صحبتهاي وي را نقد کردند.
ولايتي: در سخنان اخير گفتم که راه کنترل تورم اين است که ما به قواعد اقتصادي پايبند باشيم . يکي از فکر عاجل اين که دولت از توليد اجناسي که مورد نياز مردم است حمايت كند . اعتماد مردم را هم بايد به آنها برگردانيم . بخشنامههايي که توسط دستگاهها صادر ميشود، ضرورتي ندارد و معتقدم بايد يک متصدي اقتصادي يا يک معاونت اقتصادي وجود داشته باشد که به صنايع يا بخش بازرگاني يا بانک مرکزي رسيدگي کند تا مردم سرگردان نشوند.
نقد صحبتهاي ولايتي
جليلي: مهمترين بحث اين است که به دنبال راهحل ساختاري باشيم نه مقطعي، زيرا تورمي که به شکل ساختاري بروز ميکند، ميتواند روي زندگي مردم تاثير بگذارد. در بحث افزايش نقدينگي اگر به موقع مديريت کنيم و نقدينگي را در مسير درست قرار دهيم، نتيجه بسيار متفاوت است تا اين که بگذاريم نقدينگي در بازار کاذب جولان دهد. نقدينگي در ساختار اداري هم موضوع قابل توجهي است. .
رضايي: علت کنترل نشد ن اين که گراني و تورم ، اين است که در 40 سال گذشته،فقط با يک سر اين اژدهاي پنج سر، مقابله شده و اين اژدها خود را از ناحيه ديگر ترميم کرده است. کسري بودجه دولت، حجم دولت، تحريمهاي اقتصادي، يارانهها و مسکن مهر، 5 مسالهاي هستند که گراني را به وجود آوردهاند. بايد فکر اساسي کرد.
قاليباف: اولين کار دولت من اين خواهد بود که ثبات ارز را در بازار به وجود بياورم. دومين کاري که در دولتم انجام ميگيرد بازبيني در توزيع کالا و خدمات است و سومين کار نيز ثابت کردن قيمتهاي کالاهاي اساسي به ويژه براي صنايع کشاورزي و دهکهاي پايين جامعه است. اصلاح سياستهاي پولي و مالي در بازار پول و کنترل افزايش نقدينگي از مسائلي است که چنانچه اتفاق بيفتد مردم اعتماد پيدا خواهند کرد.
غرضي: تا زماني که در دولتها هزينهها و درآمدها يکسان نشود در جامعه تورم را پيشرو خواهيم داشت. ميگويند نقدينگي 500 هزار ميليارد تومان است در حالي که اين نقدينگي 700 هزار ميليارد تومان است و 200 هزار ميليارد تومان ديگر توسط بانکهاي خصوصي است که در ساليان اخير با سفتهبازيها به وجود آمدهاند
عارف: تورم يک مشکل حل شده در دنياست. 160 کشور در دنيا تورم يک رقمي دارند. اما کشور ما جزو معدود کشورهايي است که با 30 درصد تورم، تورم دو رقمي دارد. ما در دولت اصلاحات دستاوردهاي خوبي در مهار تورم داشتهايم. در سال 76 تورم 13.3 درصد بود که در سال 84 به 10.4 رسيد . اگر دولت ميخواهد تورم را کنترل کند اول بايد خودش را کنترل کند.
روحاني: مهمترين مساله آرامش و ثبات به بازار طلا و پول است. مردم دائما دچار نگراني هستند که براي تامين کالاهاي روزمره خود، که امروز يک قيمت دارد، در روزهاي آينده چه قيمتي بايد پرداخت کنند. راهحل اصلي رفع موانع توليد است.
حدادعادل: تورم و گراني موجب ميشود که ثروتمندان ثروتمندتر و فقرا فقيرتر شوند. به نظر ميرسد که بايد براي مهار تورم دولت در ابتدا مهار شود و سياستها اصلاح شود، انضباط مالي ايجاد شود و هزينههاي دولت کنترل شود.
دفاع ولايتي : براي حل اين مشکل بايد راهکارهاي درازمدت، کوتاه مدت و ميان مدت در نظر گرفت. بازسازي اعتماد مردم در ارتباط با مسائل اقتصادي ميتواند در حل مشکلات موثر باشد . از طرف ديگر بايد يک تنفس شش ماهه نيز به توليدکنندگان بدهيم. اکنون بسياري از کارخانهها خوابيدهاند و کمتر از ميزان ظرفيت خود کار ميکنند، تحت فشار مالياتي و يا پرداخت اقساط بانک و تسهيلات خود هستند.