ترکی | فارسی | العربیة | English | اردو | Türkçe | Français | Deutsch
آخرین بروزرسانی : شنبه 29 آذر 1404
شنبه 29 آذر 1404
 لینک ورود به سایت
 
  جستجو در سایت
 
 لینکهای بالای آگهی متحرک سمت راست
 
 لینکهای پایین آگهی متحرک سمت راست
 
اوقات شرعی 
 
تاریخ : چهارشنبه 14 فروردين 1392     |     کد : 51760

وابسته نبودن به قدرت‌هاي بزرگ براي ملت فرصت است

رهبر معظم انقلاب هنگام تحويل سال نو در جمع پرشور زائران بارگاه ملكوتي امام رضا(ع) در مشهد مقدس حضور يافتند...

اقتصاد كشور بايد از نفت جدا شود
وابسته نبودن به قدرت‌هاي بزرگ براي ملت فرصت است

رهبر معظم انقلاب هنگام تحويل سال نو در جمع پرشور زائران بارگاه ملكوتي امام رضا(ع) در مشهد مقدس حضور يافتند و ضمن تبريك سال نو، درباره مسائل مهم كشور و تحولاّت جهان در زمينه‌هاي مختلف بياناتي ايراد كردند متن سخنان رهبر معظم انقلاب به اين شرح است:

الحمد‌لله ربّ‌العالمين و الصّلاه و السّلام علي سيّدنا و نبيّنا و حبيب قلوبنا ابي‌القاسم المصطفي محمّد و علي‌ءاله الطّيبين الطّاهرين المنتجبين المعصومين سيّما بقيّه‌الله في الأرضين. السّلام علي الصّدّيقه الطّاهرة فاطمه بنت رسول‌الله صلّي‌الله عليها و علي ابيها و بعلها و بنيها.

به همه‌ برادران و خواهران عزيزي كه در اين محفلِ گرم و پرشور حضور يافته‌اند، سلام و تبريك عرض مي‌كنم و خدا را از اعماق دل سپاسگزارم كه فرصت عنايت كرد و مهلت داد تا يك‌ بار ديگر و يك سال ديگر و يك نوروز ديگر، در جوار بارگاه ملكوتي حضرت ابا الحسن الرّضا (عليه ءالاف التّحيّة و السّلام) در جمع شما مردم عزيز مشهد و زوار محترمي كه از اكناف كشور حضور دارند، امكان و توفيق ملاقات و ديدار پيدا كنم و با شما درباره‌ مسائل جاري و مهم كشور سخن بگويم. از خداوند متعال مسئلت مي‌كنيم كه دل ما را و زبان ما را هدايت فرمايد و آنچه مورد رضاي او است، بر قلب و زبان ما جاري شود. اين هم يك توفيق بزرگي است كه در عيد نوروز، در كنار شادي‌ها و زيبائي‌هائي كه در طبيعتِ نوروز وجود دارد، اين فرصت، هر ساله براي ما دست مي‌دهد كه در چنين روزي در جمع شما مردم، به مسائل كشور و ارزيابي وضع كنوني خود و نگاه به گذشته و آينده‌ خود بپردازيم؛ با يك نگاه اجمالي، وضع دخل و خرج يكساله‌ خودمان را در ابعاد كلان ملي بررسي كنيم، محاسبه كنيم؛ محاسبه‌ نفس ملي، محاسبه‌ نفس عمومي. همچنان كه در مسائل شخصي، محاسبه‌ نفس براي ما لازم است ـ كه فرمود: «حاسبوا انفسكم قبل ان تحاسبوا»؛ بايد محاسبه‌ كار خود و اعمال خود و حركات شخصي خود را داشته باشيم ـ محاسبه‌ ملي هم يك كار با‌اهميت و پرارزش است؛ خودمان را محاسبه كنيم، به خودمان نگاه كنيم؛ آنچه را كه بر ما گذشته است، بار ديگر مورد نظر قرار دهيم؛ از آن درس و عبرت بگيريم، براي آينده بهره ببريم.

برادران و خواهران عزيز توجه كنند كه ما ملت ايران، فقط خودمان نيستيم كه به مسائل خودمان نگاه مي‌كنيم و آن را تقويم و ارزيابي مي‌كنيم؛ كسان ديگري هم هستند كه كار ما را مورد مطالعه قرار ميدهند؛ درباره‌ مسائل ما، كارهاي ما، اقدامات ما قضاوت مي‌كنند و نظر مي‌دهند. ملت‌هائي هستند كه از تجربه‌هاي ما استفاده مي‌كنند، بعضِ ديگري هستند كه به مطالعه اوضاع ملت ايران اشتغال دارند؛ از پيشرفت‌هاي ما خرسند مي‌شوند، از موفقيت‌هاي ما خوشحال مي‌شوند؛ ما اگر پيروزي به دست بياوريم، آنها احساس پيروزي مي‌كنند؛ اگر تلخي و تلخكامي در كار ما باشد، آنها تلخكام مي‌شوند. كسان ديگري هم در دنيا هستند كه كار ما را زير ذره‌بين دارند، كار ما را مطالعه مي‌كنند؛ آنها بعكس، از لغزش‌هاي ما خوشحال مي‌شوند، از موفقيت‌هاي ما احساس دلتنگي مي‌كنند، بدخواه ملت ايرانند؛ اينها هم كار ما را زير نظر دارند. اينها عمدتاً كساني هستند كه در طول سال‌هاي متمادي همه چيز اين كشور در اختيار آنها بوده است، بر همه‌ امور كشور ما مسلط بودند؛ انقلاب آمده است دست اينها را كوتاه كرده؛ لذا با انقلاب بدند، با مردم انقلابي بدند، با حكومت انقلابي بدند، با نظام انقلابي دشمنند. بنابراين ما زير نظر جامعه‌ي بزرگي از آحاد بشر هستيم؛ كار ما را نگاه مي‌كنند، عمل ما را مي‌سنجند.

بنابراين ما كه به عملكرد خودمان و برنامه‌ گذشته و آينده‌ خودمان نگاه مي‌كنيم، نگاهمان بايد واقع‌بينانه باشد؛ ارزيابي ما ارزيابي درستي باشد. بعضي از مردمِ خود ما وقتي به اوضاع كشور نگاه مي‌كنند، فقط ضعف‌ها را مي‌بينند؛ گراني را مي‌بينند، افت توليد در برخي از واحدهاي توليدي كشور را مي‌بينند، فشارهاي دشمنان را مي‌بينند. اين نگاه، نگاه ناقصي است. بنده نگاه متفاوتي دارم. من وقتي به اوضاع كشور و اوضاع ملتمان نگاه ميكنم، يك ميدان عظيم پرچالشي را مشاهده مي‌كنم كه ملت ايران در اين ميدان، به رغم دشمنان، سربلند و پيروز ظاهر شده است.

ضعف‌ها و مشكلات

ضعف‌ها هست، مشكلات هست؛ در مجموعه‌ حوادث و رويدادهاي كشور، تلخي‌ها و تلخكامي‌هائي وجود دارد؛ ولي كساني از قدرتمندان مادي عالم، با همه‌ وجود تلاش كردند كه ملت ايران را فلج كنند؛ اين را به زبان آوردند. آن خانم بي‌كفايتي كه مسئوليت سياست خارجي كشور آمريكا را بر عهده داشت، سينه‌اش را سپر كرد و گفت مي‌خواهيم تحريم‌هايي در مورد جمهوري اسلامي اعمال كنيم كه ايران فلج شود! اين را صريحاً به زبان آوردند. و حالا عرض خواهم كرد كه فعاليت‌ها و اقدام‌هاي آنها چه بود و چه شد و به كجا انجاميد. بنابراين از يك طرف، تلاش دشمن است در اين عرصه‌ عظيم و ميدان بزرگي كه ملت ايران در آن به چالش و مقابله با دشمن سرگرم است؛ از طرف ديگر، وجود دستاوردهاي بزرگي است كه نشان‌دهنده‌ ظرفيت و قدرت و هوشمندي اين ملت بزرگ است. وقتي انسان اين صحنه را ملاحظه مي‌كند، مثل صحنه‌ي هماورديِ ورزشكاران قدرتمندي است كه زحمت و تلاش و كوشش و خستگي در آن هست، اما يك قهرمان، در اين ميدان موفق مي‌شود، پيروز مي‌شود؛ همه او را تحسين مي‌كنند و آفرين مي‌گويند. اين قهرمان در اين صحنه‌ عظيمي كه در مقابل چشم ما است، ملت ايران است. هر كس اين صحنه را درست ببيند و درست مطالعه كند، به ملت ايران‌ آفرين مي‌گويد؛ همچنان كه ما امروز صداي آفرين هوشمندان نكته‌بين دنيا را مي‌شنويم كه از ميان همان كشورهائي كه دشمن و بدخواه ملت ايرانند، نخبگان سياسي، نخبگان دانشگاهي، افراد دنيا‌ديده و مجرب كه اوضاع را زير نظر دارند، به ملت ايران آفرين مي‌گويند. اين عرصه‌اي است كه در مقابل چشم ما است. بنابراين نگاه كردن و فقط به ضعف‌ها چشم دوختن، غلط است. بايد ديد مجموعه‌ اين تلاش‌ها در سطح كشور چگونه انجام مي‌گيرد و به چه سرانجامي منتهي مي‌شود. با اين ديد وقتي به صحنه نگاه كنيم، بايد به ايران و ايرانيِ مسلمان آفرين بگوئيم.

گفتيم بعضي‌ها از پيشرفت ملت ايران غمگين و ناراحت مي‌شوند. اينها چه كساني هستند؟ اين را بعد عرض خواهم كرد. دشمناني كه مايل نيستند پيشرفت و ترقي و رشد همه‌جانبه‌ ملت ايران را ببينند، دو كار عمده در برنامه‌ي آنها وجود دارد: يكي اين كه تا آنجائي كه بتوانند، مانع‌تراشي كنند كه ملت نتواند به اين پيشرفت‌ها و رشد دست پيدا كند؛ با تحريم، با تهديد، با مشغول كردن مديران به كارهاي درجه‌ دو و فرعي، به منعطف كردن حواس ملت بزرگ ايران و نخبگان كشور به كارهائي كه در فهرست كارهاي اصلي آنها قرار ندارد؛ يعني مانع شدن عملي.

كار دوم اين است كه در تبليغاتِ خودشان پيشرفت‌ها را انكار كنند. امروز يك شبكه‌ تبليغاتيِ بسيار عظيم با هزاران رسانه از انواع گوناگون رسانه‌ها در دنيا مشغول به كار است، براي اينكه اثبات كند كه در ملت ايران، در كشور ايران پيشرفتي صورت نمي‌گيرد؛ پيروزي‌هاي ملت را انكار كنند؛ اگر ضعف‌هايي وجود دارد، اين ضعفها را بزرگ و عمده كنند و در مقابل چشم همه قرار دهند؛ اما قوّت‌ها و نقاط جوشش را ـ كه در سراسر كشور و در هر گوشه و كنار، خود را به انسانهاي منصف نشان مي‌دهند ـ از چشم‌ها پنهان كنند.

رئيس جمهور آمريكا در نطق رسمي، از مشكلات اقتصادي ايران حرف مي‌زند؛ مثل اينكه از پيروزي خود دارد صحبت مي‌كند؛ كه بله، در ايران پول ملي افت كرده است، مشكلات اقتصادي اينچنين و آنچنان است. البته او به قوّتهاي اين ملت، به تلاش‌هاي مثبت و سازنده‌اي كه در اين كشور دارد، انجام مي‌گيرد، به پيروزي‌هاي بزرگ اين ملت اشاره‌اي نكرده است و هرگز نخواهد كرد. سي سال است كه ما با چنين چالشي مواجه‌ايم ـ كه من در ارزيابي اين سي سال، بعداً يك كلمه عرض خواهم كرد ـ اما چالشي كه ملت ايران با آن مواجه است و دشمناني ـ هم در عمل و هم در تبليغات ـ كوشش مي‌كنند مانع بروز و ظهور رشد چشمگير كشور ايران كه در سايه‌ اسلام زندگي مي‌كند، بشوند، امروز چند برابر است.‏

عملكرد سال 91

سال 91 كه گذشت، يكي از سالهاي بسيار پر كار براي دشمنان ما در اين زمينه بود. آنها گفتند، مي‌خواهيم ملت ايران را با تحريم‌ها فلج كنيم. اگر جمهوري اسلامي سر پا باشد، با‌نشاط باشد، رو به پيشرفت باشد، آنها در دنيا بي‌آبرو مي‌شوند؛ لذا اگر مي‌توانند، بايد نگذارند؛ و اگر كار از دستشان خارج شد، لااقل در تبليغات جور ديگري اين مطلب را منعكس و وانمود كنند. اينها اين دو كار را امروز با شدت بيشتري انجام مي‌دهند؛ هم ممانعت عملي ـ با فشار، با تهديد، با تحريم و امثال اين‌ها ـ هم با تلاش تبليغاتي براي كوچك نشان دادن نقطه‌هاي قوّت، و بزرگ نشان دادن نقطه‌هاي ضعف.

عرض كرديم دشمناني هستند. اين دشمنان چه كساني هستند؟ لانه‌ اصلي توطئه عليه ملت ايران كجاست؟ پاسخ به اين سؤال، دشوار نيست. امروز سي و چهار سال است كه هرگاه نام «دشمن» برده مي‌شود، ذهن ملت ايران متوجه دولت آمريكا مي‌شود. خوب است دولتمردان آمريكا به اين نكته توجه كنند و اين را بفهمند كه ملت ايران در طول اين سي و چند سال چيزهائي ديده است، مراحلي را گذرانده است، كه تا مي‌گويند دشمن، ذهن ملت ايران متوجه به آمريكا مي‌شود. اين مسئله‌ بسيار مهمي است براي يك دولتي كه مي‌خواهد در دنيا با آبرو زندگي كند؛ اين مسئله، مسئله‌ قابل توجه و قابل دقتي است؛ بايد روي اين مسئله تكيه كنند. مركز توطئه اينجا است، اساس دشمني اينجا است.

البته دشمن‌هاي ديگري هم هستند كه ما اينها را در درجه‌ اول و در رديف اول به حساب نمي‌‌آوريم: دشمن صهيونيستي هم هست، منتها رژيم صهيونيستي در قواره و اندازه‌اي نيست كه در صف دشمنان ملت ايران به چشم بيايد. گاهي سردمداران رژيم صهيونيستي، ما را تهديد هم مي‌كنند؛ تهديد به حمله‌ي نظامي مي‌كنند؛ اما به‌نظرم خودشان هم مي‌دانند، و اگر نمي‌دانند، بدانند كه اگر غلطي از آنها سر بزند، جمهوري اسلامي «تل‌آويو» و «حيفا» را با خاك يكسان خواهد كرد. دولت انگليسِ خبيث هم با ملت ايران دشمني مي‌كند؛ اين هم يكي از دشمنان سنتي و قديمي ملت ايران است؛ منتها دولت انگليس نقش مكمل آمريكا را در اين ميدان بازي مي‌كند. خود دولت انگليس استقلالي ندارد كه انسان او را يك دشمن مستقلي به حساب بياورد؛ دنباله‌روِ آمريكا است.

بعضي از دولت‌هاي ديگر هم دشمني‌هايي دارند. من اينجا مناسب مي‌دانم كه بگويم مسئولين دولت فرانسه هم در چند سال اخير دشمني‌هاي آشكاري با ملت ايران كرده‌اند؛ اين يك ناهوشمندي از سوي دولتمردان فرانسه است. انسان عاقل، بخصوص سياستمدار عاقل، هرگز نبايد انگيزه‌ اين را داشته باشد كه موجودي را كه دشمن او نيست، تبديل به دشمن كند. ما با دولت فرانسه، با كشور فرانسه مشكلي نداشتيم؛ نه در طول تاريخ مشكلي داشتيم، نه در دوران حاضر؛ اما سياست غلط از زمان ساركوزي ـ كه دولت امروز فرانسه هم متأسفانه همان راه را مي‌رود ـ دشمني با ملت ايران است. به نظر ما اين كار غلطي است، كار غيرمدبرانه و غيرعاقلانه‌اي است، كار ناهوشمندانه‌اي است.‏

آمريكايي‌ها وقتي حرف مي‌زنند، مي‌گويند «جامعه جهاني». اسم چند تا كشور را گذاشته‌اند «جامعه جهاني»؛ كه در رأس آنها آمريكا است، دنبال سرش هم صهيونيست‌ها و دولت انگليس و بعضي از دولت‌هاي خرده‌ريز ديگر است! جامعه جهاني به هيچ وجه در صدد دشمني با ايران و ايراني و ايران اسلامي نيست.

خب، حالا كه بنا است به سال 91 نگاه كنيم، اين را بگوئيم كه از اول سال 91 آمريكايي‌ها برنامه‌هاي جديد خودشان را شروع كردند؛ با اينكه در زبان اظهار دوستي كردند، گاهي با ما اظهار دوستي كردند ــ در نامه و پيغام و امثال اينها ــ گاهي در رسانه‌ها با ملت ايران اظهار دوستي كردند، اما برخلاف اين اظهارات غيرواقعي، در عمل سعي كردند نسبت به ايران و ملت ايران سختگيري كنند؛ تحريم‌هاي شديدي را از اوائل سال 91 گذاشتند ــ تحريم نفت، تحريم بانك و مبادلات بانكي و پولي بين جمهوري اسلامي و كشورهاي ديگر ــ كارهاي زيادي هم در اين زمينه انجام دادند.

اين هم يكي از آن لطائف عالم است كه آمريكايي‌ها دشمني مي‌كنند، مي‌گويند شما نفهميد كه ما با شما دشمنيم؛ مخالفت و عناد مي‌ورزند، متوقعند كه ملت ايران نفهمد كه آنها معاندند و دشمني مي‌كنند! اين سياست از اواخر دوران بوش در مقابل ايران شروع شده است، امروز هم متأسفانه همان سياست را دولتمردان آمريكا ادامه مي‌دهند؛ همان پنجه چدنيِ زير دستكش مخملي. من چند سال پيش اينجا در جوار بقعه ‌علي‌بن‌موسي‌الرضا (عليه السّلام) در همين سخنرانيِ اول فروردين گفتم مراقب باشيد اظهار محبت شما، اظهار دوستي و موافقت شما به معناي اين نباشد كه دستكش مخملي بر روي پنجه چدني كشيديد و مي‌خواهيد تظاهر به دوستي كنيد، اما در باطن دشمني مي‌كنيد. آمريكايي‌ها براي متوقف كردن فروش نفت و انتقال پول ايران، مأمور ويژه فرستادند. از آمريكا افراد برجسته و خاصي را مأمور كردند كه با كشورها تماس بگيرند، به كشورها مسافرت كنند؛ حتّي با سران شركت‌ها صحبت كنند براي اينكه ارتباطات و اتصالات اقتصادي مربوط به نفت را با جمهوري اسلامي پيگيري نكنند؛ آنها را مجازات كنند به خاطر اين كه با جمهوري اسلامي ارتباط مالي دارند، ارتباط پولي دارند، يا معامله در مورد نفت دارند؛ اين كار را از اول سال 91 و بخصوص از مرداد، با شدتِ تمام شروع كردند. انتظار داشتند ايران در مقابل اين حركتِ برنامه‌ريزي شده كه با شدت دنبال هم مي‌كردند، دست از فعاليت‌هاي رشديابنده علميِ خود بردارد و تسليم زورگويي‌هاي آمريكا شود.

البته من اين را بگويم ــ اين را يك بار ديگر هم چند ماه قبل از اين گفتم ــ كه آمريكايي‌ها اظهار خوشحالي كردند و گفتند كه فلاني اعتراف كرد كه تحريم‌ها اثر گذاشته. بله، تحريم‌ها بي‌اثر نبود؛ مي‌خواهند خوشحالي كنند، بكنند. تحريم‌ها بالاخره اثر گذاشت؛ اين هم يك اشكال اساسي در خود ما است. اقتصاد ما دچار اين اشكال است كه وابسته به نفت است. ما بايد اقتصاد خودمان را از نفت جدا كنيم؛ دولت‌هاي ما در برنامه‌هاي اساسيِ خودشان اين را بگنجانند. من هفده هجده سال قبل به دولتي كه در آن زمان سر كار بود و به مسئولان گفتم كاري كنيد كه ما هر وقت اراده كرديم، بتوانيم درِ چاه‌هاي نفت را ببنديم. آقايانِ به قول خودشان «تكنوكرات» لبخند انكار زدند كه مگر مي‌شود؟! بله، مي‌شود؛ بايد دنبال كرد، بايد اقدام كرد، بايد برنامه‌ريزي كرد. وقتي برنامه اقتصادي يك كشور به يك نقطه خاص متصل و وابسته باشد، دشمنان روي آن نقطه خاص تمركز پيدا مي‌كنند. بله، تحريم‌ها اثر گذاشت، منتها نه آن اثري را كه دشمن مي‌خواست؛ كه من حالا اين مسئله را شرح خواهم داد. اين در مورد كار اقتصادي بود.

در عرصه سياسي هم در طول سال 91 سعي كردند ايران اسلامي را به تعبير خودشان در دنيا منزوي كنند؛ يعني دولت‌ها را در رابطه‌شان و در نگاهشان به جمهوري اسلامي دچار تزلزل كنند و نگذارند جمهوري اسلامي سياست‌هاي خود را در سطح منطقه، در سطح جهان و در سطح كشورِ خود گسترش دهد و اعمال كند. اين كار با شكست كامل روبه‌رو شد. در مسائل بين‌المللي سعي اينها اين بود كه ما چون اجلاس غيرمتعهدها را در تهران داشتيم، كاري كنند كه اين اجلاس سست و سبك برگزار شود؛ همه شركت نكنند، يا شركت فعال نكنند. درست عكس آنچه كه آنها مي‌خواستند، اتفاق افتاد. دو ثلث ملت‌هاي جهان عضو جنبش غيرمتعهدها هستند. سران كشورها در تهران شركت كردند، ‌مسئولان بلندپايه شركت كردند. همه ايران را تحسين كردند، همه از پيشرفت‌هاي علمي و فنّاوري و اقتصادي كشور اظهار شگفتي كردند. همه در مقابل ملت ايران احساس تمجيد و تحسين كردند؛ اين را به ما هم گفتند، در مصاحبه‌هايشان هم گفتند؛ به كشورهايشان هم كه برگشتند، اين را همه تصديق كردند. درست نقطه مقابل آنچه كه دشمنان ملت ايران مي‌خواستند، اتفاق افتاد؛ نتوانستند تأثير بگذارند.

سياست داخلي

در زمينه سياست داخلي، هدف آنها از اين تحريم‌ها اين بود كه ملت را در راه خودشان مردد كنند؛ بين ملت ايران و نظام اسلامي جدايي بيندازند؛ مردم را دلسرد كنند، نااميد كنند. در روز بيست و دوم بهمن، ملت ايران با حضور متراكم خود، با شور و شوق خود، با احساساتي كه نسبت به اسلام و انقلاب اسلامي و نظام اسلامي ابراز كردند، مشت محكمي بر دهان آنها زدند. در عرصه امنيتي هم تلاش كردند امنيت كشور را به هم بزنند ــ كه تفاصيل آن را مسئولان در مصاحبه‌ها و در گفتار‌ها براي مردم بيان كردند ــ اما در آنجا هم موفق نشدند. در زمينه سياسي در منطقه، قدرت و نفوذ جمهوري اسلامي را يك بار ديگر تجربه كردند. در مسائل منطقه‌اي كار به جايي رسيد كه اعتراف و اقرار كردند كه بدون حضور ايران و بدون رأي ايران، هيچ مشكل بزرگي در منطقه حل نخواهد شد. در قضيه حمله رژيم صهيونيستي به غزه، حضور قدرتمند جمهوري اسلامي در پشت صحنه موجب شد كه خودشان اعتراف كردند كه در مقابل مبارزان فلسطيني شكست خوردند؛ گفتند ــ ما نگفتيم، آنها گفتند و اصرار كردند ــ كه اگر چنانچه حضور جمهوري اسلامي نبود،‌ قدرت‌نمايي جمهوري اسلامي نبود، مبارزان فلسطيني نمي‌توانستند در مقابل اسرائيل مقاومت كنند، چه برسد به اين كه اسرائيل را به زانو در بياورند؛ كه در جنگِ هشت روزه فلسطيني‌ها توانستند اسرائيل را به زانو در بياورند، و اين اولين بار در تاريخ تشكيل رژيم جعلي و غاصب صهيونيستي بود.

گفتيم كه تلاش‌هاي اينها بي‌اثر نبود؛ بله، بي‌اثر نبود، اما در كنار اثر منفي، يك اثر مثبت بزرگي هم كه مورد انتظار ما بود، اتفاق افتاد؛ يعني تحريم موجب شد كه نيروهاي دروني و ظرفيت عظيم ملت ايران فعال شود، استعدادهايي بروز كند و كارهاي عظيمي تحقق پيدا كند؛ كه اگر تحريم نبود، اين كارها اتفاق نمي‌افتاد. ما به بركت تحريم توانستيم به كارهاي بزرگي دست بزنيم؛ جوانان ما توفيقاتي به دست بياورند كه اگر تحريم نبود، ما به اين توفيقات يقيناً دست پيدا نمي‌كرديم. در زمينه كارهاي زيربنايي ــ كه بعد عرض خواهم كرد ــ در سال 91 پيشرفت‌هايي صورت گرفت كه در مقايسه با سال‌هاي قبل هم، سال 91 يك سال برجسته‌اي است. كارهاي زيربنايي انبوهي صورت گرفت؛ در زمينه راه، در زمينه انرژي، در زمينه كشف منابع جديد نفت، در زمينه كشف منابع جديد اورانيوم، در زمينه ايجاد و توسعه نيروگاه و پالايشگاه و ده‌ها كار صنعتي بزرگ؛ كه اينها همه زيرساخت‌هاي اقتصادي آينده كشور است. بله، ما اگر چنانچه اين زيرساخت‌ها را از قبل فراهم كرده بوديم، تحريم دشمن همين مقدار اثر منفي را هم كه كرد، نمي‌كرد. اين كارها را ما انجام داديم و توانستيم پابه‌پاي دشمني و تحريم دشمنان، در جهت مثبت جلو برويم. كارهاي بزرگي انجام گرفت؛ يك قلم، پيشرفتهاي بزرگ علمي در طول سال 91 است. در زمينه علم و فنّاوري كارهايي شد كه حقيقتاً چشم‌پُركن و براي انساني كه معتقد به آينده كشور است، خرسندكننده و خوشحال‌كننده است. يعني همين سالي كه خواستند بر ملت ايران سخت بگيرند، جوانان عزيز ما، دانشمندان ما ماهواره ناهيد را به فضا فرستادند؛ كاوشگر پيشگام را با موجود زنده به فضا فرستادند؛ جنگنده فوق پيشرفته ساخته شد. اهميت هر كدام از اينها به قدري است كه جا دارد يك ملت براي هر يك از اينها اظهار خوشحالي و خرسندي كند، برايش سرود بسازند، جشنواره درست كنند. كارها چون متراكم است، درست تبليغ نمي‌شود و خبررسانيِ كاملي هم انجام نمي‌گيرد. وقتي كه اين موجود زنده به فضا فرستاده شد و سالم برگشت، آنقدر اين قضيه براي دانشمندان دنيا و ناظران

بين المللي تعجب‌آور بود كه اول انكار كردند؛ ولي بعد كه ديدند چاره‌اي نيست و حقايق و نشانه‌هاي درستي و واقعيت را مشاهده كردند، مجبور شدند كه قبول كنند.

سلامت و مهندسي پزشكي

در حوزه سلامت و مهندسي پزشكي كارهاي بزرگي انجام گرفت كه مربوط به سلامت مردم است. در زمينه زيست‌فنّاوري در منطقه اول شديم. كارهاي تخصصي برجسته‌اي در اين زمينه انجام گرفت و اقلام متعدد دارويي بر اين اساس توليد شد. اين همان سالي است كه بر ملت ايران سخت گرفتند، براي اينكه او را از زندگي و از همه فرآورده‌هاي استعداد بشري محروم كنند. در همين سال، در حوزه نانوفنّاوري ــ كه يك انقلاب در زمينه فنّاوري و صنعت است ــ رتبه اول را در منطقه پيدا كرديم. در همين سال، در چندين حوزه علميِ مهم، مقام اول توليد علم در منطقه بوديم. در ركوردهاي علم و توليد علمي، در انتشار مقالات علمي، در سرعت پيشرفت علمي، در سهم كشور در توليدات علميِ كل جهان، شاهد پيشرفت بوديم. در مسابقات علميِ فنّاورانه دانشجويان، كشور در مقايسه با سال گذشته سي و يك درصد رشد داشت. در سال 91، تعداد دانشجو به قدري افزايش پيدا كرد كه بيست و پنج برابر اول انقلاب، ما امسال دانشجو داريم. بيست و پنج برابر اول انقلاب، دانشجويان در كشور مشغول تحصيل هستند. اينها پيشرفت‌هاي عظيم ملت ايران است. در حوزه آب، در حوزه محيط زيست، در سلولهاي بنيادي، در انرژي‌هاي نو، در گياهان داروئي، در انرژي هسته‌اي، كشور توانست به پيشرفتهاي بزرگي دست پيدا كند. اينها همه مربوط به آن سالي است كه دشمنان ملت ايران همه تلاش خود را بسيج كردند تا ملت ايران را از كار بيندازند.

حوادث سال 91 درس بزرگي به ما مي‌دهد؛ اين درس اين است كه يك ملت زنده از تهديد و فشار و سختگيري دشمن هرگز به زانو در نخواهد آمد. براي ما و براي همه كساني كه مسائل ايران را دنبال مي‌كنند، معلوم شد كه آنچه براي يك ملت مهم است، تكيه به استعداد دروني خود، توكل به خداي بزرگ، اعتماد به خود و عدم تكيه به دشمنان است؛ اين است كه ميتواند يك ملت را به جلو ببرد. سال 91 براي ما يك ميدان رزمايش بود، يك ميدان تمرين بود. به كوري چشم دشمن، ما ملت ايران فلج كه نشديم، در اين ميدان رزمايش توانستيم از خودمان برجستگي‌هايس را هم نشان دهيم. البته ضعفهاي خودمان را هم شناختيم؛ خاصيت رزمايش اين است. در يك تمرين رزمي و در يك رزمايش، يك مجموعه رزمي، هم قوّت‌هاي خود را مي‌شناسد، هم ضعف‌هاي خود را ميشناسد و آنها را برطرف ميكند. ما ضعف‌هاي خودمان را هم شناختيم. ضعف ما در اقتصاد، كه به سختيِ معيشت گروه‌هايي از مردم منتهي شد، عبارت است از وابستگي به نفت ــ كه عرض كردم اين يكي از ضعف‌هاي ما است ــ بي‎‎اعتنايي به سياست‌هاي كلان اقتصادي، و سياستها و تصميم‌گيري‌هاي پي‌در‌پيِ روزمرّه. مسئولين كشور ــ مسئولينِ امروز و بخصوص مسئولين آينده كه بعد از انتخاباتِ امسال بر سر كار خواهند آمد ــ به اين نكته توجه كنند؛ كشور بايد سياست اقتصاديِ كلانِ روشن و مدوّن و برنامه‌ريزي‌شده داشته باشد؛ حوادث گوناگون نتواند تغيير و تبديلي در آن ايجاد كند.درس بزرگ ديگر ما اين بود كه بنيه كشور قوي است. وقتي بنيه قوي شد، تأثيرات خصمانه دشمنان به حداقل ميرسد. اگر مسئولين كه در اين كشور بزرگ و با اين بنيه قوي، مسئوليت را پذيرفتند، با تدبير كار كنند، مديران با هم باشند، با هم فعاليت كنند ــ توصيه‌اي كه ما هميشه به مسئولين و مديران كشور مي‌كنيم ــ با حزم و تدبير عمل كنند، آن وقت مي‌توانيم از هر تهديدي يك فرصتي بسازيم؛ همچنان كه در سال 91 از تهديدهاي دشمن فرصت ساختيم و توانستيم به طرف جلو حركت كنيم. آنچه كه مسئولين كشور و ملت عزيز ما در سال 91 انجام دادند، ان‌شاءالله بايد آثار آن در زندگي مردم، در آينده و در سالهاي بعد خود را نشان دهد و نشان خواهد داد.

مسئله اقتصاد

البته اقتصاد مسئله مهمي است كه بنده در اين چند سال پي‌در‌پي بر روي آن تكيه كرده‌ام، اما تنها مسئله هم مسئله اقتصاد نيست؛ امنيت كشور مهم است، سلامت مردم مهم است، پيشرفت‌هاي علمي مهم است و اساس كار و زيربناي كار است ــ كه اگر چنانچه در كشور علم پيشرفت كند، همه كارهاي بعدي آسان خواهد شد ــ استقلال و عزت ملي براي كشور مهم است، زيردست نبودن يك ملت و ارباب نداشتن يك ملت مهم است، نفوذ و اقتدار منطقه‌اي يك ملت و يك كشور پشتوانه استقلال و امنيت كشور است و مهم است. در همه اين موارد، ما پيشرفت داشتيم؛ هم در زمينه امنيت، هم در زمينه سلامت، هم در زمينه نفوذ بين‌المللي، هم در زمينه تسلط بر حوادث گوناگوني كه بر كشور و بر منطقه جاري است.

ملت ما با پيشرفت‌ها ثابت كرد كه در سايه آمريكا زندگي نكردن، به معناي عقب‌افتادگي نيست؛ اين نكته مهمي است. قدرتمندان عالم، استعمارگران ــ در روزي كه استعمارِ مستقيم بود ــ و امروز آمريكا، ميخواهند به ملت‌هاي دنيا اثبات كنند كه اگر مي‌خواهيد زندگي خوب داشته باشيد و پيشرفت كنيد، بايد زير سايه ما بيائيد. ملت ايران اثبات كرد كه اين حرف دروغ است. ملت ما ثابت كرد كه وابسته نبودن به آمريكا و قدرتهاي بزرگ نه فقط موجب عقب‌افتادگي نيست، بلكه موجب پيشرفت است؛ دليل واضح اين است كه شما اين سي سالِ جمهوري اسلامي را مقايسه كنيد با سي سالِ بعضي از كشورهايي كه در سايه آمريكا زندگي كردند، دل خودشان را به سالي دو سه ميليارد دلار كمك آمريكا خوش كردند و تسليم آمريكا شدند؛ ببينيد آنها كجايند، ما كجائيم؟ هستند كشورهايي كه خودشان را به دُم آمريكا بستند و دنباله‌روِ آمريكايند. سي سال تجربه در مقابل ما است. ببينيد سي سالِ جمهوري اسلامي چگونه گذشته است و جمهوري اسلامي و ملت ايران از كجا به كجا رسيده است، آنها در چه وضعي هستند. هر كس اين را مطالعه كند، خواهد فهميد كه وابسته نبودن به قدرتهاي بزرگ، براي يك ملت فرصت است، نه تهديد؛ و اين فرصت را بحمدالله ملت ايران با قدرت خود، با شجاعت خود، با هوشمنديِ خود به دست آورده است.

دو موضوع لازم را در اينجا بايد عرض كنم، كه اينها مربوط به آينده است: يك مسئله اين است كه ما در برنامه‌ريزي‌ها هميشه بايد جلوتر از دشمن حركت كنيم. در مقابل فعاليت دشمن، كشور نبايد در حال انفعال به سر ببرد. هوشمندانه بايد نقشه دشمن را حدس زد و تشخيص داد و جلوتر از دشمن عمل كرد. ما در يك مواردي اينجوري عمل كرديم، موفقيتش را ديديم؛ يك نمونه، همين مسئله تأمين سوخت بيست درصدِ مورد نياز نيروگاه تحقيقاتي تهران است كه راديو‌داروهاي مهمِ مورد نياز كشور در آنجا توليد مي‌شود. اين نيروگاه كوچك احتياج داشت به سوخت بيست درصد، كه ما بيست درصد را توليد نمي‌كرديم و هميشه اين را از خارج تهيه مي‌كرديم. دشمنان ما فكر كردند كه از اين فرصت استفاده كنند، اين نياز ملي را گرو بگيرند، براي اينكه جمهوري اسلامي را وادار كنند به قبول تحميل‌ها و تحكم‌هاي خودشان؛ خواسته‌هاي خودشان را به اين وسيله تحميل كنند. جوانان ما، دانشمندان ما، قبل از آنكه كار به نقطه فشار و حساس برسد، توانستند سوخت غني شده بيست درصد را تهيه كنند و آن سوخت را تبديل كنند به صفحه مورد نيازي كه در آن نيروگاه لازم بود تهيه شود. مخالفين ما حدس هم نمي‌زدند كه ما بتوانيم اين كار را انجام دهيم؛ اما مسئولين كشور بوقت متوجه اين نياز شدند، دست‌به‌كار شدند؛ استعداد ايراني شكوفا شد، بُروز كرد و اين كار را با موفقيت انجام داديم. آنها در حالي كه انتظار داشتند جمهوري اسلامي ملتمسانه از آنها سوخت بيست‌درصد را درخواست كند، جمهوري اسلامي اعلام كرد كه ما سوخت بيست‌در‌صد را در داخل تهيه كرديم و احتياجي به شما نداريم. اگر دانشمندان ما، مردان علمي ما، جوانان ما اين كار را نمي‌كردند، ما امروز بايد با اصرار، با التماس، با هزينه زياد، در مقابل كساني كه دوست ما نيستند، مي‌رفتيم؛ يا سوخت بيست‌درصد را درخواست مي‌كرديم، يا راديوداروها و محصول را درخواست ميكرديم. مسئولين كشور پيش‌بيني كردند، بوقت فهميدند؛ آنچه را كه بايد انجام دهند، انجام دادند؛ لذا پيروز شديم. اين بايد يك برنامه‌اي باشد براي همه مسائل اساسي كشور و همه نيازهاي كشور.

دولت‌ها، صنعتگران، كشاورزان، سرمايه‌داران و كارآفرينان، پژوهشگران علمي، طراحان علمي و صنعتي همه موظفند به اين وظيفه‌ اخلاقيِ بزرگ، به اين وظيفه‌ عاقلانه، كه پيش از نياز، خودشان را آماده كنند و يك قدم جلوتر از نقشه‌ دشمن حركت كنند. مديران اقتصادي، استادان دانشگاه، انجمن‌هاي علمي، پارك‌هاي علمي و فنّاوري، همه‌ اينها بايد پيش‌دستي را در كار علمي وجهه‌ همت خودشان قرار دهند؛ مقاله‌ علمي مي‌نويسند، در اين جهت باشد؛ پژوهش علمي مي‌كنند، در اين جهت باشد؛ كار صنعتي مي‌كنند، كار فني مي‌كنند، كار علمي مي‌كنند، همه در اين جهت باشد؛ مديران دولتي، مديران دانشگاه‌ها، مديران علمي، آحاد ملت در اين جهت حركت كنند.

اقتصاد مقاومتي

وظيفه همه ما اين است كه سعي كنيم كشور را مستحكم، غيرقابل نفوذ، غير قابل تأثير از سوي دشمن، حفظ كنيم و نگه داريم؛ اين يكي از اقتضائات «اقتصاد مقاومتي» است كه ما مطرح كرديم. در اقتصاد مقاومتي، يك ركن اساسي و مهم، مقاوم بودن اقتصاد است. اقتصاد بايد مقاوم باشد؛ بايد بتواند در مقابل آنچه كه ممكن است در معرض توطئه دشمن قرار بگيرد، مقاومت كند. اين مطلب اوّلي كه لازم بود عرض كنم.

مطلب دوم: آمريكايي‌ها مرتب از راه‌هاي گوناگون به ما پيغام مي‌دهند كه بيائيد درباره مسئله هسته‌اي گفتگو كنيم؛ هم به ما پيغام مي‌دهند، هم در تبليغات جهاني‌شان اين را مطرح مي‌كنند. مسئولين بلندپايه و مسئولين مياني آمريكا بارها و بارها مي‌گويند بيائيد در كنار گفتگوهاي 1+ 5 كه درباره مسائل هسته‌اي بحث مي‌كنند، آمريكا و جمهوري اسلامي دو به دو، درباره مسئله هسته‌اي ايران بحث كنند. من به اين گفتگوها خوشبين نيستم. چرا؟ چون تجربه‌هاي گذشته ما نشان مي‌دهد كه گفتگو در منطق حضرات آمريكايي به اين معني نيست كه بنشينيم تا به يك راه حل منطقي دست پيدا كنيم ـ منظورشان از گفتگو اين نيست ـ منظورشان از گفتگو اين است كه بنشينيم حرف بزنيم تا شما نظر ما را قبول كنيد! هدف، از اول اعلام شده است؛ بايد نظر طرف مقابل قبول شود. لذا ما هميشه اعلام كرديم و گفتيم كه اين، گفتگو نيست؛ اين، تحميل است و ايران زير بار تحميل نمي‌رود. من به اين اظهارات خوشبين نيستم، اما مخالفت هم ندارم. در اين خصوص، چند مطلب را بايد روشن كنم:

يك مطلب اين است كه آمريكائي‌ها مرتب پيغام مي‌دهند ـ گاهي مي‌نويسند، گاهي پيغام مي‌دهند ـ كه ما قصد تغيير نظام اسلامي را نداريم؛ به ما اينجور مي‌گويند. جواب اين است كه ما نگران اين نيستيم كه شما قصد تغيير نظام اسلامي را داشته باشيد يا نداشته باشيد، كه حالا هي اصرار مي‌كنيد كه ما اين قصد را نداريم. آن روزي هم كه شما قصد تغيير نظام اسلامي را داشتيد و اين را به‌صراحت اعلام كرديد، هيچ كاري نتوانستيد انجام دهيد، بعد از اين هم نخواهيد توانست انجام دهيد.

نكته دوم: آمريكايي‌ها مرتب و پي‌در‌پي پيغام مي‌دهند كه ما در پيشنهادِ مذاكره منطقي صادقيم؛ يعني صادقانه از شما مي‌خواهيم كه مذاكره كنيد و مذاكره منطقي بكنيم؛ يعني مذاكره تحميلي نباشد. من در جواب مي‌گويم: ما به شما بارها گفته‌ايم كه در پي سلاح هسته‌اي نيستيم، شما مي‌گوئيد باور نمي‌كنيم؛ ما چرا بايد حرف شما را باور كنيم؟! وقتي شما حاضر نيستيد يك سخن منطقي و صادقانه را قبول كنيد، ما چرا بايد حرفي را كه شما مي‌زنيد ـ كه خلاف آن بارها ثابت شده است ـ از شما قبول كنيم؟ برداشت ما اين است كه پيشنهاد مذاكره از سوي آمريكايي‌ها، يك تاكتيك آمريكايي و براي فريب‌ دادن افكار عمومي است؛ افكار عمومي دنيا و افكار عمومي مردممان. بايد شما ثابت كنيد اين نيست. مي‌توانيد ثابت كنيد؟

ثابت كنيد.

همين‌جا من اين را بگويم كه از جمله تاكتيك‌هاي تبليغاتي اينها اين است كه گاهي شايع مي‌كنند كه از طرف رهبري، كساني با آمريكايي‌ها مذاكره كردند؛ اين هم يك تاكتيك تبليغاتيِ ديگر و دروغ محض است. تاكنون از سوي رهبري، هيچ‌ كس با آنها مذاكره نكرده است. در چند مورد، در طول سالهاي متمادي، در دولت‌هاي گوناگون، كساني بر سر موضوعات مقطعي ـ كه ما هم مخالفتي نداشتيم ـ با آنها مذاكره كرده‌اند؛ اما مربوط به دولت‌ها بوده است. البته همانها هم موظف بوده‌اند كه خطوط قرمز رهبري را رعايت كنند؛ امروز هم موظفند و بايد رعايت كنند.

نكته سوم: بر اساس تجربه و نگاه به صحنه، با دقت و كنجكاوي، برداشت ما اين است كه آمريكا مايل به تمام ‌شدن مذاكرات هسته‌اي نيست. آمريكايي‌ها دوست ندارند گفتگو‌هاي هسته‌اي تمام شود و مناقشه هسته‌اي حل شود؛ وگرنه چنانچه آنها مايل به اتمام اين مذاكرات و حل اين مشكل بودند، راه حل، بسيار نزديك و بسيار آسان بود. ايران در مسئله هسته‌اي، فقط مي‌خواهد حق غني‌سازيِ او ـ كه حق طبيعي‌اش است ـ از طرف دنيا شناخته شود؛ مسئولان كشورهايي كه مدعي هستند، اعتراف كنند كه ملت ايران حق دارد غني‌سازي هسته‌اي را براي اهداف صلح‌آميز در كشورِ خودش و به دست خودش انجام دهد؛ اين توقعِ زيادي است؟ اين آن چيزي است كه ما هميشه گفته‌ايم؛ آنها همين را نمي‌خواهند.

آنها مي‌گويند ما نگراني داريم كه شما به سمت توليد سلاح هسته‌اي برويد ـ چندتا كشور هم بيشتر نيستند، كه اسم آوردم؛ اسم خودشان را مي‌گذارند «جامعه جهاني»! ـ مي‌گويند جامعه جهاني نگراني دارد. نخير، جامعه جهاني هيچ نگراني‌ ندارد. اكثر كشورهاي دنيا طرف جمهوري اسلامي هستند و از خواسته ما حمايت مي‌كنند؛ چون خواسته بحقي است. آمريكايي‌ها اگر مي‌خواستند مسئله حل شود، اين راه حلِ بسيار آساني بود؛ مي‌توانستند به حق غني سازي براي ملت ايران اعتراف كنند؛ براي اينكه نگراني‌ هم از آن جهات نداشته باشند، مي‌توانستند مقررات قانوني آژانس هسته‌اي را هم اعمال كنند؛ ما هم از اول هيچ مخالفتي با اعمال اين نظارتها و مقررات نداشتيم. هر وقت نزديك به راه حل مي‌شويم، آمريكايي‌ها يك سنگي مي‌اندازند كه جلوي راه حل گرفته شود. هدف آنها طبق تلقي‌ و برداشتي كه من دارم، اين است كه مي‌خواهند اين قضيه باقي بماند تا بهانه‌اي باشد براي فشار؛ كه آن فشارها ـ همان طور كه خودشان گفتند ـ براي فلج ‌كردن ملت ايران است. البته به كوري چشم دشمن، ملت ايران فلج نخواهد شد.

دشمني آمريكا

نكته چهارم و آخر در اين مسئله اين است كه اگر آمريكايي‌ها صادقانه مي‌خواهند كار تمام شود، بنده راه حل را ارائه مي‌دهم. راه حل اين است: آمريكايي‌ها از دشمني با جمهوري اسلامي دست بردارند، از دشمني با ملت ايران دست بردارند. پيشنهاد مذاكره، حرف منطقي و متين و مستدلي نيست؛ حرف درست اين است. اگر مي‌خواهند مشكلات في‌ما‌‌بين وجود نداشته باشد ـ كه مي‌گويند ما مي‌خواهيم بين ايران و آمريكا مشكلي وجود نداشته باشد ـ دست از دشمني بردارند. سي و چهار سال است كه دولت‌هاي گوناگون آمريكا با فهم غلط از ايران و ايراني، دشمني‌هاي گوناگوني را با ما طراحي كرده‌اند. از سال اول پيروزي انقلاب و تشكيل نظام اسلامي، اينها با ما دشمني كردند؛ در زمينه امنيت، عليه امنيت ما برنامه‌ريزي كردند؛ حركات خصمانه انجام دادند؛ عليه تماميت ارضي ما اقدام كردند؛ از دشمنان ريز و درشت ما در طول سالهاي متمادي هميشه حمايت كردند؛ عليه اقتصاد ملي ما فعاليت كردند؛ از همه ابزارها عليه ملت ايران استفاده كردند؛ و در همه اينها هم بحمد‌الله شكست خوردند؛ بعد از اين هم در مقابله با ملت ايران اگر اين دشمني‌ها را ادامه دهند، شكست خواهند خورد. بنابراين بنده مسئولان آمريكايي‌ را هدايت مي‌كنم؛ اگر دنبال راه عاقلانه مي‌گردند، راه عاقلانه اين است كه سياست خود را تصحيح كنند؛ عمل خود را تصحيح كنند و دست از دشمني با ملت ايران بردارند. اين بحث تمام شد.

يك بحث ديگري دارم كه بايد با اجمال آن را هم عرض كنم و آن، مسئله بسيار مهم انتخابات است. انتخابات در كشور ما مظهر «حماسه سياسي» است. آنچه كه عرض كردم كه وظيفه ما است و وظيفه قشرهاي گوناگون بود كه انجام دهيم، مظهر «حماسه اقتصادي» بود. انتخابات، مظهر «حماسه سياسي» است؛ مظهر اقتدار نظام اسلامي است؛ مظهر آبروي نظام است و آبروي جمهوري اسلامي به انتخابات و حضور مردم در پاي صندوقهاي رأي و تأثير يكايك مردم در انتخاب مديران كشور است. انتخابات مظهر اراده‌ ملي است، نماد مردم‌سالاري اسلامي است. ما كه مسئله‌ مردم‌سالاري اسلامي را در مقابل دموكراسيِ ليبرال غربي مطرح كرديم، مظهر مردم‌سالاري اسلامي همين حضور مردم در انتخابات است. لذا به خاطر اهميتي كه انتخابات دارد، دشمنان ملت ايران هميشه سعي كرده‌اند انتخابات را از شور و هيجان بيندازند؛ برنامه‌ريزي كردند كه مردم را از حضور در پاي صندوق‌هاي رأي باز بدارند؛ مردم را دلسرد كنند، مرم را نااميد كنند. در طول سال‌هاي مختلف كه ما انتخابات داشتيم ـ چه انتخابات مجلس، و چه بخصوص انتخابات رياست جمهوري ـ هميشه دشمنان ما سعي كردند اين انتخابات را بي‌‌رونق كنند؛ اين به خاطر اهميت انتخابات در كار كشور است.

‏نكاتي درباره انتخابات

من چند نكته را در باب انتخابات عرض مي‌كنم. البته دو ماه و اندي فرصت باقي است؛ اگر عمري بود، باز در فرصت‌هاي ديگر راجع به انتخابات مطالب ديگري را عرض مي‌كنم؛ فعلاً چند نكته را عرض مي‌كنم.

نكته اول اين است كه در درجه‌ اول، گسترش مشاركت و حضور گسترده‌ مردم در انتخابات اهميت دارد. شور انتخاباتي در كشور و حضور مردم پاي صندوق‌هاي رأي مي‌تواند تهديدهاي دشمنان را بي‌اثر كند؛ مي‌تواند دشمن را نااميد كند؛ مي‌تواند امنيت كشور را تأمين كند. ملت عزيز ما در همه‌ نقاط كشور اين را بدانند؛ حضور گسترده‌ آنها در پاي صندوق رأي، در آينده‌ كشور تأثير دارد؛ در امنيت، در استقلال، در ثروت ملي، در اقتصاد، در همه‌ مسائل مهم كشور تأثير مي‌گذارد. اين نكته‌ اول؛ كه انتخابات بايد به توفيق الهي، به كمك پروردگار، با همت ملت ايران، با مشاركت گسترده تحقق پيدا كند.

نكته دوم: در انتخابات، همه‌ سليقه‌ها و جريانهاي معتقد به جمهوري اسلامي بايد شركت كنند؛ اين، هم حق همه است، هم وظيفه‌ همه است. انتخابات مال يك سليقه‌ خاص، مال يك جريان فكري و سياسيِ خاص نيست. همه كساني كه به نظام جمهوري اسلامي و به استقلال كشور معتقدند، به آينده كشور اهميت مي‌دهند، دلشان براي منافع ملي مي‌سوزد، بايد در انتخابات شركت كنند. رو گرداندن از انتخابات، مناسب كساني است كه با نظام اسلامي مخالفند.

نكته سوم: در نهايت، رأي مردم تعيين‌كننده است. آنچه كه اهميت دارد، تشخيص شما و رأي شما است. بايد خودتان تحقيق كنيد، ملاحظه كنيد، دقت كنيد، از انسانهاي مورد اعتمادتان بپرسيد، تا به اصلح برسيد و اصلح را انتخاب كنيد. رهبري، يك رأي بيشتر ندارد. بنده حقير مثل بقيه مردم، يك رأي دارم؛ اين رأي هم تا وقتي كه در صندوق انداخته نشود، هيچ كس از آن مطّلع نخواهد بود. حالا ممكن است آن كساني كه صندوق دست آنها است، بعد باز كنند، خط اين حقير را بشناسند، بفهمند بنده به چه كسي رأي دادم؛ اما تا قبل از رأي دادن، كسي مطّلع نخواهد شد. اينجور نيست كه كسي بيايد نسبت بدهد كه رهبري نظرش به فلان است، به بهمان نيست. اگر چنين نسبتي داده شد، اين نسبت درست نيست. البته اين روزها با اين وسائل عجيبِ رسانه‌ايِ كنوني ـ‌ اين پيامك‌ها و امثال اينها ـ متأسفانه حرف‌هاي گوناگون، نسبت‌هاي گوناگون به اشخاص گوناگون، رواج دارد. گاهي ممكن است يك نفر هزاران پيامك بفرستد. براي من گزارش دادند كه ممكن است در ايام انتخابات، روزي چند صد ميليون پيامك رد و بدل شود. مراقب باشيد، تحت تأثير اين چيزها قرار نگيريد؛ نگاه كنيد، تشخيص بدهيد، اصلح را بشناسيد و براي اداي تكليف، اسم او را به صندوق رأي بيندازيد. البته هر كسي و يا فعالان سياسي مي‌توانند ديگران را هم با نظر خودشان همرأي كنند ــ اين اشكالي ندارد ــ اما از حقير كسي چيزي در اين زمينه نخواهد شنيد. در عين حال مردم مي‌توانند به همديگر بگويند، سفارش كنند، تأكيد كنند، توصيه كنند، يكديگر را توجيه كنند و به هم كمك كنند براي شناخت اصلح. به هر حال آنچه كه ملاك عمل است، رأي آحاد مردم است.

نكته چهارم: در مسئله انتخابات و غير انتخابات، همه بايد تسليم رأي قانون باشند و در مقابل قانون تمكين كنند. آن حوادثي كه در سال 88 پيش آمد ـ كه براي كشور ضرر داشت و ضايعه‌آفرين بود ـ همه از همين ناشي شد كه كساني نخواستند به قانون تمكين كنند؛ نخواستند به رأي مردم تمكين كنند. ممكن است رأي مردم برخلاف آن چيزي باشد كه منِ شخصي مايل به آن هستم؛ اما بايد تمكين كنم. آنچه كه اكثريت مردم، اغلبيت مردم آن را انتخاب كردند، بايد همه تمكين كنند؛ همه بايد زير بار بروند. خوشبختانه سازوكارهاي قانوني براي رفع اشكال، رفع اشتباه، رفع شبهه وجود دارد؛ از اين راهكارهاي قانوني استفاده كنند. اين كه وقتي آنچه كه اتفاق افتاده است، برخلاف ميل ما شد، مردم را به شورش خياباني دعوت كنيم ـ كه اين در سال 88 اتفاق افتاد ـ يكي از خطاهاي جبران‌ناپذير است. اين تجربه‌اي شد براي ملت ما، و ملت ما هميشه در مقابل يك چنين حوادثي خواهد ايستاد.

نكته آخر: اين را همه بدانند كه آنچه ما براي رئيس‌جمهور آينده نياز داريم، عبارت است از امتيازاتي كه امروز وجود دارد، منهاي ضعف‌هايي كه وجود دارد. اين را همه توجه كنند؛ رئيس‌جمهورِ هر دوره‌اي بايد امتيازات كسبي و ممكن‌‌الحصول رئيس‌جمهور قبلي را داشته باشد، ضعف‌هاي او را نداشته باشد. هر كسي بالاخره نقاط قوّتي دارد و نقاط ضعفي دارد. رؤساي جمهور ـ چه رئيس‌جمهور امروز، چه رئيس‌جمهور فردا ـ نقاط قوّتي دارند و نقاط ضعفي هم دارند. همه ما همين جوريم؛ نقاط قوّتي داريم، نقاط ضعفي داريم. آن چيزهايي كه امروز براي دولت و براي رئيس‌جمهور نقاط قوّت محسوب مي‌شود، اينها بايد در رئيس‌جمهور بعدي وجود داشته‌ باشد، اينها را بايد در خود تأمين كند؛ آن چيزهايي كه امروز نقاط ضعف شناخته مي‌شود ـ كه ممكن است شما بگوئيد، من بگويم، ديگري بگويد ـ اين نقاط ضعف را بايد از خود دور كند. يعني ما در سلسله دولت‌هايي كه پشت سر هم مي‌آيند، بايد رو به پيشرفت باشيم، رو به تعالي و تكامل باشيم، تدريجاً بهترين‌هاي خودمان را بفرستيم؛ هر كسي مي‌آيد، پايبند به انقلاب، پايبند به ارزش‌ها، پايبند به منافع ملي، پايبند به نظام اسلامي، پايبند به عقل جمعي، پايبند به تدبير باشد.

اينجوري بايد اين كشور را اداره كرد. كشور، كشور بزرگي است؛ ملت، ملت باعظمتي است؛ مسائل تشويق‌كننده و مبشّر، فراوان است؛ مشكلات هم بر سر راه هر ملتي، و از جمله بر سر راه ما وجود دارد. آن كساني كه آماده اين ميدان مي‌شوند، بايد با كمال قوّت، با كمال قدرت، با توكل به خدا، با اعتماد به توانائي‌هاي اين ملت پيش بروند.

پروردگارا! آنچه را كه به خير و صلاح اين كشور است، براي اين ملت مقدّر بفرما. پروردگارا! قلب مقدس ولي‌عصر(عج) را از همه ما خشنود كن. پروردگارا! روح مطهر امام بزرگوار و ارواح طيبه شهدا را از ما خشنود و راضي بگردان. آنچه گفتيم، براي خودت و در راه خودت قرار بده و آن را به كرمت از ما قبول كن.

والسّلام عليكم و رحمه الله و بركاته


نوشته شده در   چهارشنبه 14 فروردين 1392  توسط   مدیر پرتال   
PDF چاپ چاپ بازگشت
نظرات شما :
Refresh
SecurityCode