دخترهاى جوان خودشان مراقب حجاب باشند
حضرت آیت الله العظمي امام خامنهاي در ديدار جمعى از مداحان سراسر كشور:
در سالروز ميلاد حضرت فاطمةالزهرا سلاماللهعليها بانوی حيا و پاكدامنی، حسينيهی امام خمينی سيراب از فضائل و مناقب كوثر نبوی شد.
حضرت آیت الله العظمي امام خامنهاي، در ديدار جمعى از مداحان سراسر كشور كه در سالروز ولادت حضرت فاطمه زهرا سلامالله علیها و روز زن، به ديدار ايشان مشرف شده بودند ضمن توصيههاي مهمي به مادحان اهلبيت(ع) و زنان مسلمان، تأکید کردند: انسان در معرض آسیب قرار دارد و همه باید مراقب رفتار خود باشیم و بدانیم برخی مظاهرِ خودنمایی، بی تقوایی و رعایت نکردن حجاب و عفاف آثار مخرب و ماندگاری بر اخلاق و سیاست جامعه دارد و در این زمینه باید خود زنان، بیشتر مواظبت کنند.
متن كامل سخنان معظمله به نقل از پايگاه اطلاع رساني khamenei.ir، به اين شرح است
بسماللهالرّحمنالرّحيم
تبريك عرض ميكنيم اين روز بزرگ را، اين روز تاريخى و فراموش نشدنى در تاريخ را؛ ولادت زهراى اطهر را - كه بحمدالله مصادف است با ولادت رهبر محبوب ما، امام ما، پيشواى ما (رضوان و رحمت خدا بر او) - به همهى شما برادران عزيز، خواهران عزيز، مداحان اهلبيت و ستايشگران فضيلتهاى بارز و برجستهى در برترين آفريدگان الهى.
معرفت و ارادت به اهلبيت، نعمت بزرگى است
معرفت اهلبيت و ارادت به اهلبيت، نعمت بزرگى است. اگر همهى عمرمان را براى شكر اين نعمت بزرگ صرف كنيم كه خداى متعال چشم ما را نابينا و ناتوان از درك حقيقت قرار نداد، توانستيم اين انوار طالعه و مضيئه را بهقدر استعداد خودمان ببينيم، درك كنيم، به آنها عشق و ارادت بورزيم و از آنها غافل نباشيم، واقعاً كم است. رحمت خدا بر آن پدران، مادران، گذشتگان، پيشروان و پيشوايانى كه اين دريچهى درخشان را به سوى اين آفتابهاى معنويت بر روى ما باز كردند؛ زمزمهى محبت اهلبيت را از آغاز زندگى ما، از كودكى ما، از دوران گاهوارهنشينى ما به گوش ما خواندند و دلهاى ما را از محبت اين بزرگواران سيراب كردند. خدايا! اين محبت را، اين معرفت را روزبهروز در دل ما، در جان ما، عميقتر و راسختر بفرما؛ اين نعمت را لحظهاى از ما مگير.
مادح خورشيد مداح خود است
اين هم نعمت ديگرى است كه انسان بشود مادح و ستايشگر اينها. گاهى انسان حقيقتى را مىبيند، ميشناسد؛ اما گاهى اين معرفت را، اين محبت را در قالب شعر، در قالب نثر بيان ميكند و ميپراكند. اين هم نعمت ديگرى است كه خدا به مادحان و ستايشگران و گويندگانِ اين راه عنايت كرده؛ اين را هم بايد قدر بدانيد. خود اين مدح آشكار، مدح خودِ آن مادح است:
مادح خورشيد مداح خود است
كه دو چشمم روشن و نامرمد است(1)
وقتى انسان نورى را، زيبائىاى را مدح و ستايش ميكند، در واقع خود را مدح ميكند؛ زيرا ثابت ميكند كه زيبائىشناس است؛ ثابت ميكند كه چشمش مىبيند، ميفهمد، درك ميكند. علاوه بر اين، پراكندن اين فضائل و معنويات در بين مردم، كمك به تربيت انسانهاست. انسانها با شناخت الگوها، با يارى گرفتن از پيروى الگوهاست كه ميتوانند به درجات عالى و مقامات برتر دست پيدا كنند. اگر در اين راه حركت كنيد، كار بزرگى كرديد.
اگر نيت ما در اين گفتن خدائى بود ميشود سرباز خدا
نيتها را خدائى كنيد؛ اصل قضيه اين است. اگر نيت ما در اين گفتن، در اين مدح و ثناگسترى، نيت خدائى بود، به قصد روشن كردن دلها، جلا دادن ذهنها، انسان اين را بيان كرد و گفت، آن وقت اين ميشود يكى از جنودالله؛ «و لله جنود السّماوات و الارض».(2) يكى از جنود الهى همين كسى است كه با زبان خود، با بيان خود، با طبع خود، با ذوق خود، اين حقايق را گسترش ميدهد؛ ميشود سرباز خدا. اگر نيت ديگرى بود، نه. از جهاد چه كارى بالاتر است؟ فرمود: اگر چنانچه كسى قدم به ميدان جهاد بگذارد براى يك هدف مادى، نه مجاهد است، و نه اگر كشته شود، شهيد است؛ با اينكه به ميدان جنگ رفته. اگر براى هدفهاى مادى - چه برسد خداى نكرده براى هدفهاى پست - وارد اين ميدانها شويم، براى ما نه فقط موجب تعالى و رشد نميشود، بلكه موجب تنزل و سقوط هم ميشود. اين، مخصوص مداحى هم نيست؛ مسئلهگوئى هم همين است، عالم شدن هم همين است، مجتهد شدن هم همين است، دانشمند شدن هم همين است. آن چيزى كه روحى است در كالبد اعمال ما، نيت ماست؛ «انّما الاعمال بالنّيّات»؛(3) نيتهاست كه به عمل ارزش ميدهد.
چيزهائى را بگوئيد كه دلها را نرم ميكند
خب، اگر بنا شد نيتِ خدائى باشد، پس بايد شما نگاه كنيد ببينيد كدام بيان، ذكر كدام منقبت، بيان كدام فضيلت، مخاطب شما را هدايت ميكند؛ اين آن نكتهاى است كه من در طول اين سالهاى متمادى - شايد بيست و چند سال است كه ما مثل امروزى، اين نشست را با مداحان و بلبلان غزلخوان اين بوستان داريم - هميشه تكرار كردم. ببينيد چه بخوانيد، چه بگوئيد، مستمع شما ميشود متنوّر به نور فاطمهى زهرا (سلام الله عليها). يك چيزهائى هست كه گفتن آنها هيچ گشايشى و هيچ فتوحى در ذهن شنوندهى شما به وجود نمىآورد، هيچ بهجتى در جان مستمع شما به وجود نمىآورد؛ اينها را نگوئيد. آن چيزهائى را بگوئيد كه دلها را نرم ميكند، خاشع ميكند، به پيروى از فاطمهى زهرا (سلام الله عليها) راغب ميكند. آن چيزهائى را بگوئيد كه ميتواند مستمع شما را به پيمودن راهى كه آن بزرگوار رفت، تشجيع كند، تشويق كند. اينها فكر لازم دارد، آموزش لازم دارد؛ كار، آسان نيست.
اينجور نيست كه بگوئيم حالا كه صدامان خوب است، چند تا شعر هم حفظ كنيم
امروز خوشبختانه جامعهى مداحان جمعيت زيادى را در سراسر كشور تشكيل ميدهند. كار مداح، استفادهى از هنر براى بيان حقيقت است. خود اين ايستادن، با صداى خوش و با آهنگ زيبا شعرى را خواندن - هم شعر هنر است، هم آهنگ هنر است، هم صدا هنر است - با چندين هنر، انسان يك حقيقتى را بيان كند، ميتواند تأثير مضاعفى در ذهن مستمع و حاضر در مجلس و مخاطب شما بگذارد؛ اين خيلى نعمت بزرگى است، خيلى فرصت بزرگى است. جمعيت مداحها هم بحمدالله روزبهروز توسعه پيدا كرده، مردم هم قبول دارند، اشتياق دارند، استقبال ميكنند - اين هم هست ديگر - پس همه چيز فراهم است. اگر وقت اين جلسه به چيز ديگرى گذشت، اگر اين چند هنر - هنر شعر، هنر صدا، هنر آهنگ - در چيزى مصرف شد كه هيچ فايدهاى براى مستمع شما نداشت، اين ميشود خسران. لذا كار مداحى، كار سختى است. اينجور نيست كه بگوئيم حالا كه صدامان خوب است، چند تا شعر هم حفظ كنيم - حالا كه الحمدلله آقايان مداحها از روى كاغذ ميخوانند! قديمها عيب بود كه مداح از جيبش كاغذ در بياورد، از روى كاغذ بخواند؛ قصائد طولانىِ پنجاه شصت بيتى را از بر ميخواندند؛ البته حالا لازم نيست، از روى كاغذ خواندن ايرادى هم ندارد - يك شعرى از يك گويندهاى بگيريم، با صداى خوش بخوانيم؛ قضيه اين نيست. بايد نگاه كنيد، ببينيد، بسنجيد. اين يك مطلب كه مربوط به مداحان عزيز ماست.
نياز جامعه را بشناسيد و با هنرتان بيان كنيد
شما ميدانيد كه ما به شما مداحها اخلاص داريم، شماها را دوست ميداريم، كارتان را باارزش ميدانيم؛ منتها اين شرط بزرگ را من هميشه با مداحها داشتهام؛ شما هم اغلبتان جوانيد، جاى فرزندان ما هستيد؛ نصيحتِ پدرانه است، انشاءالله دنبال كنيد: شعر خوب، شعر پرمغز و البته شعر زيبا. خود هنر شعر اثر هم ميگذارد. وقتى شعر خوب بود، وقتى استخوانبندى شعر، الفاظ شعر، خوب بود - شعرِ خوب، با مضمون خوب - تأثيرش بيشتر هم هست؛ بعلاوه كه سطح ذهن مردم و فكر مردم را هم بالا مىآورد.
به جامعه نگاه كنيد، ببينيد جامعه به چه چيزى احتياج دارد؟ اينها چيزهائى نيست كه امروز براى امثال شما جوانها - كه الحمدلله باسواديد، بافهميد، بابصيرتيد - مخفى باشد. امروز مردم ما بحمدالله سطح فكرشان بالاست، ملت ما بلوغ فكرى دارد؛ شما جامعهى مداح هم همين جور. شما ميدانيد مردم به چه چيزى احتياج دارند. امروز مردم به دين، به اخلاق، به ايمان راسخ، به بصيرت، به شناخت دنيا، به شناخت آخرت احتياج دارند؛ همهمان احتياج داريم. اينكه ميگوئيد فاطمهى زهرا (سلام الله عليها) در محشر وارد ميشود، فضاى محشر تحت تأثير عظمت دختر پيغمبر قرار ميگيرد، بايد محشر را بشناسيم، قيامت را بشناسيم، هيبت جلال الهى را در محشر بدانيم؛ اينها معرفت ميخواهد، اينها آگاهى ميخواهد؛ قرآن هم پر است از بياناتى كه اين معانى را به ما نشان ميدهد، روايات هم همين جور. اينها را با زبان شعر، با همان هنرى كه در شما هست، بيان كنيد.
سخط الهى را هم به ياد خودمان و مردم بياوريم
ميدانيد هميشه شروع يك كار، خيلى سخت است. وقتى كار شروع شد، روى غلتك افتاد، آسانتر ميشود. از يك جامعهى جاهلِ متعصبِ دور از اخلاقِ گرفتار انواع و اقسام فساد، پيغمبر بتواند يكى مثل عمار را بيرون بياورد، يكى مثل ابوذر درست كند، اينها مگر كار آسانى است؟ پيغمبر چه كار كرد؟ اين دندهى سنگينى كه توانست اين موتور را به راه بيندازد، چه بود؟ آيات مكى را نگاه كنيد؛ در درجهى اول، ذكر قيامت، ذكر عذاب الهى، ترساندن از نقمت الهى براى كافران و دُوران و كوران است؛ اينها بود كه آن تكان اول را به مردم داد. ما از اين نكته نبايد غفلت كنيم. شفاعت به جاى خود محفوظ، محبت به جاى خود محفوظ، ولايت به جاى خود محفوظ؛ اما خداى متعال، هم رحمت دارد، هم سخط دارد. سخط الهى را هم به ياد خودمان بياوريم؛ اول به ياد خودمان، بعد به ياد مردم. اين است كه دلهاى ما را تكان ميدهد، اين است كه ما را از اعماق جهالتها و ماديگرىها و گرفتارىها بيرون ميكشد؛ اينها جزء نيازهاى ماست. دنيا را بشناسيم، آخرت را بشناسيم، وظيفه را بشناسيم، جهاد را بشناسيم.