ترکی | فارسی | العربیة | English | اردو | Türkçe | Français | Deutsch
آخرین بروزرسانی : پنجشنبه 13 ارديبهشت 1403
پنجشنبه 13 ارديبهشت 1403
 لینک ورود به سایت
 
  جستجو در سایت
 
 لینکهای بالای آگهی متحرک سمت راست
 
 لینکهای پایین آگهی متحرک سمت راست
 
اوقات شرعی 
 
تاریخ : يکشنبه 17 مهر 1390     |     کد : 26510

می‌روم تا به کاروان شهدا بپیوندم

اکنون در سعادتگاه عشق و شهادت در حجله‌گاه خون، عروس سرخ شهادت را در برمی‌گیرم و به دنبال خط سرخی که از لابه‌لای گونی‌های سنگرم و اثر بیابان‌های‌ تفتیده خوزستان گذشت، می‌روم تا به کاروان شهدا که آرام آرام به سوی تجلیگاه حق در حرکت است، بپیوندم.

هفت نیایش از هفت شهید
می‌روم تا به کاروان شهدا بپیوندم 
اکنون در سعادتگاه عشق و شهادت در حجله‌گاه خون، عروس سرخ شهادت را در برمی‌گیرم و به دنبال خط سرخی که از لابه‌لای گونی‌های سنگرم و اثر بیابان‌های‌ تفتیده خوزستان گذشت، می‌روم تا به کاروان شهدا که آرام آرام به سوی تجلیگاه حق در حرکت است، بپیوندم.
به گزارش خبرنگار ایثار و شهادت باشگاه خبری فارس «توانا»، روی خاکریز دراز کشیده و صورتش رو به آسمان بود؛ گاه ستاره‌های آسمان را می‌شمرد و گاه نگاهش را راهی همسنگرانش و ستاره‌های زمینی می‌دوخت. صدای توپخانه دشمن، روشنی منورهایی که گاه زمین تاریک را روشن می‌کرد، ناله‌های شبانه همرزمان در قبرها و زیر نخل‌ها برای رسیدن به وصال، صدای شوخی و خنده مردان آسمانی در سنگرها خلاصه همان شب‌هاست. برخی از آنها با خدای خود نیایش‌هایی داشتند که بر قلب کاغذ نگارش کردند و این نگارش‌ها تا ابد بر قلب‌ها حکمرانی می‌کند. در این گزارش به هفت نیایش از هفت شهید دفاع مقدس که بخشی از آن همه عظمت رزمندگان جبهه‌ها بود، آمده است:

* شهید «علی‌اصغر جلیلی‌بهابادی» در نیایش خود با پروردگار خود اینگونه نوشته است: خدایا! ای کاش هزاران جان داشتم و به خاطر رضای تو در راه امام خمینی که همان راه اسلام عزیز است می‌دادم.

* شهید «محمدحسین جعفری‌نسب‌ اشکذری» اینگونه برای خداوند می‌نویسید: خدایا! مرگ ما را شهادت در راه خودت قرار بده که زیباترین مرگ‌هاست. خدایا! ما را قدردان امام زمان (عج) قرار بده. خدایا! راه ما را راه انبیای گرامت و اولیای خودت خاصه راه حجت‌بن‌الحسن المهدی (عج) قرار بده.

* شهید «غلامرضا جعفریان» با محبوبش می‌گوید: خدایا! به این معصیت‌کار و خطاکار و به این خاک‌نشین رو سیاه فرجی کن و رحمی نما تا بتواند در راهت قدم بردارد و نیتش فقط برای رضای تو باشد. خدایا! می‌دانی که تا زنده بودم با تو بودم ولی خدا از تو می‌خواهم در شب اول قبر به فریادم برسی. انشاءالله

* شهید «داود توکلی‌بنیزی» در لحظات تقرب به معبودش می‌نویسد: اکنون در سعادتگاه عشق و شهادت در حجله‌گاه خون، عروس سرخ شهادت را در بر می‌گیرم و به دنبال خط سرخی که از لابلای گونی‌های سنگرم و اثر بیابان‌های‌ تفتیده خوزستان گذشت می‌روم تا به کاروان شهدا که آرام آرام به سوی تجلی گاه حق در حرکت است، بپیوندم.

* شهید «محمدجواد تفکری‌بافقی» این گونه با مولا و اربابش صحبت می‌کند: خدایا! اگر گناهی کرده‌ام از روی نادانی و جهل بوده است. مرا ببخش و به من یاری ده تا غیر از راه تو الله و معبودی نداشته باشم. پروردگارا! قلبم همواره به یاد مستضعفین می‌تپد؛ همه آن‌ها را از خزانه کرمت بی‌نیاز کن. خدایا! از تو می‌خواهم همان گونه که تاکنون یاری داده‌ای و من کمک‌های تو را حتی به چشم خود دیده‌ام، هیچ‌گاه مرا به خودم وانگذاری و همیشه مرا یاری بدهی.

* شهید «علی پرنیان» در محضر معبودش اقرار می‌کند: خدایا! تو شاهد باش که من در این راه آگاهانه قدم برداشتم و خوب می‌دانستم که به کجا می‌روم و به کجا خواهم رسید. خدایا! تو را شاهد می‌گیرم که من هدفم، یادم، راهم تو بود و آرزویم دیدن مهدی عزیز و شهادت در راه تو.

* شهید «حسین تریاک‌گیر» با معبودش اینگونه سخن می‌گوید: بار خدایا! تو را شکر می‌کنم که چنین توفیقی نصیب این بنده عاصی خود کردی. خدایا! به درگاه تو طلب استغفار می‌کنم.


نوشته شده در   يکشنبه 17 مهر 1390  توسط   مدیر پرتال   
PDF چاپ چاپ بازگشت
نظرات شما :
Refresh
SecurityCode