ترکی | فارسی | العربیة | English | اردو | Türkçe | Français | Deutsch
آخرین بروزرسانی : شنبه 8 ارديبهشت 1403
شنبه 8 ارديبهشت 1403
 لینک ورود به سایت
 
  جستجو در سایت
 
 لینکهای بالای آگهی متحرک سمت راست
 
 لینکهای پایین آگهی متحرک سمت راست
 
اوقات شرعی 
 
تاریخ : يکشنبه 13 مرداد 1398     |     کد : 188831

چگونه منفی‌بافی را از خود دور کنیم؟

افسردگی یک مشکل و اختلال خلقی است. این اختلال می‌تواند مزمن یا حاد باشد.

افسردگی یک مشکل و اختلال خلقی است. این اختلال می‌تواند مزمن یا حاد باشد.

به گزارش پایگاه خبری تیک (Tik.ir) ؛ در افسردگی مزمن علائم و نشانه‌ها از طریق ارث منتقل می‌شود، ولی افسردگی حاد در اثر یک اتفاق، حادثه یا یک تحول ناگهانی بروز می‌کند؛ مثل فوت یکی از نزدیکان یا از دست دادن شغل. علائم و نشانه‌هایی وجود دارد که در صورت ابتلا به آنها، شاید بدون اینکه بدانید، دچار افسردگی هستید. این علائم شامل: بی‌حالی، کرختی روانی، ناامیدی از زندگی، افکار منفی، اختلال در خواب، اختلال خوردن (پرخوری یا کم‌خوری)، زودرنجی، پرخاشگری و افکار و احساس خودکشی و گاهی اقدام به آن، آستانه تحمل پایین و زود گریه‌کردن، تنهایی و گوشه‌گیری است.

تکنیکی برای حل مشکلات

شاد زیستن یکی از روش‌های خوب زندگی‌کردن است. افرادی که نشاط و رضایتمندی را در زندگی خود وارد می‌کنند، به سلامت روان خود کمک کرده‌اند. یکی از روش‌های شاد زیستن، تفکر مثبت یا مثبت‌اندیشی است. فردی که در زندگی خود با افکار مثبت پیش می‌رود، به‌راحتی و با موفقیت بیشتری به راه‌حل مشکلات خود دست پیدا می‌کند. گویی این تفکر و نگاه مثبت، اهرم یا تکنیکی برای حل مشکلات اوست. افرادی که به همه چیز مثبت نگاه می‌کنند، احتمال بیشتری دارد که بتوانند مشکلات خود را حل کنند و آرامش را به زندگی خود برگردانند. با افراد مثبت‌نگر و موفق، بیشتر رفت‌وآمد کنید تا شاد و پرانرژی شوید.

ناکامی پایان راه نیست

افراد با نگرش منفی از همان ابتدا امکان حرکت به سمت موفقیت (شاد زیستن) را از خود سلب می‌کنند. یکی از روش‌های داشتن تفکر مثبت این است که به توانمندی‌ها و تجربه‌های موفق گذشته خود توجه بیشتری داشته باشیم؛ یعنی به‌جای دیدن نکته‌های منفی، از نکات مثبت و توانایی‌هایمان آگاهی و شناخت بیشتری پیدا کنیم. روش دیگر، ایجاد این احساس و فکر است که زندگی پر از فراز و نشیب‌های مختلف است؛ یک ناکامی یا رسیدن به یک بن‌بست در زندگی، پایان راه آدمی نیست.

تفکر خلاق، کلید قفل درماندگی

باید به‌جای احساس درماندگی و تلخی در زندگی از روش تفکر خلاق استفاده کنیم و با خود بیندیشیم واقعا برای حل این مشکل، که ذهن من ناامیدی و ناکامی را انتخاب کرده است، راه‌های دیگری وجود ندارد که مرا به شادکامی و خوشحالی برساند؟ باید راه‌حل‌های موجود را بررسی و با توجه به توان خود، همه آنها را بررسی کنید. چه‌بسا رسیدن به اولین موفقیت، روزنه امیدی برای شاد زیستن باشد. ناکامی یا تلخ‌کامی از نشانه‌ها و عوامل افسردگی است و آگاهی افراد از این اصل می‌تواند آنها را به سمت تلاش برای شاد زیستن هدایت کند. وقتی فردی ناامیدی را از ساختار شخصیتی خود جدا بداند و آن را عامل بیماری تلقی کند، قطعا برای درمان آن بیماری می‌تواند قدم‌های مفیدی بردارد. خانواده کانون و محور اصلی دستیابی به شاد زیستن و داشتن سلامت روان است. هرچه شخص در خانواده آرامش بیشتری را تجربه کند، احساس رضایتمندی بیشتری خواهد داشت.

خانواده، محور اصلی دستیابی به شادی

خانواده کانون و محور اصلی دستیابی به شاد زیستن و داشتن سلامت روان است. هرچه شخص در خانواده آرامش بیشتری را تجربه کند، احساس رضایتمندی بیشتری خواهد داشت. دوری از تنش‌ها و اختلافات درون خانواده، ایجاد فضای شاد از طریق نظر پرسیدن، احترام به ارزش‌های افراد خانواده، کمک‌خواستن در تصمیم‌گیری، بزرگ جلوه‌ندادن مشکلات، کمک به دیگران و مقایسه‌نکردن، سرزنش‌نکردن و حضور افراد خانواده در مهمانی‌ها و مسافرت‌ها و خوردن حداقل یک وعده غذا در کنار هم، می‌تواند شادی را در اساس و چارچوب خانواده وارد کند و باعث پرورش فرزندانی شاد شود و آرامش و شادی را به آنها ارزانی کند.

به‌جای سرزنش، کمک کنید

اعضای خانواده باید مشکل فردی را که شاد نیست، بپذیرند و به‌جای پیام‌های کلامی، تحقیر یا به کاربردن جمله‌هایی مانند «خسته شدم!»، او را وادار به فعالیت‌هایی کنند که با کرختی و ناشادی در تضاد است. فرد ناشاد تمایلی برای حضور در جمع ندارد، ولی اطرافیان باید شرایط جمع را طوری تغییر دهند که فرد به‌طور غیرمستقیم برای حضور در آن هدایت شود. باید چنین افرادی را به‌نوعی در مسیر درمان شادی قرار داد و آنها را متوجه موفقیت‌ها و آنچه دارند، کرد.

عصبانی نباش

خشم یک وسیله است؛ پاسخ احساسی و عاطفی به نشانه‌هایی است که هر زمان اتفاقات برخلاف تصورات و خواست ما پیش می‌رود، رخ می‌دهد . این حس می‌تواند در مواجهه با خطرات زندگی، شما را هدایت و حمایت کند.

پس خشم، یک احساس خوب و مفید محسوب می‌شود. هدف ما بررسی واکنش‌ها، نسبت به این موقعیت برای کسانی است که می‌خواهند خشم را درک کرده، بشناسند و نتایج خشم خارج از کنترل را نیز بدانند.خشونت و خشم یکی نیستند و هیچ‌گاه در یک سطح قرار نمی‌گیرند. آخرین‌باری را که دعوا کردید یادتان هست؟ به‌خاطر بیاورید حرف‌های دیگران را که می‌گفتند: «تو به حرف هیچ‌کس گوش نمی‌دی. فکر نمی‌کنی شاید حق با اون‌ها باشه؟» توجه نمی‌کردید. می‌خواستید تنبیه‌شان کنید و هیچ توجهی به حرف‌های دوستان‌تان نمی‌کردید.

یادتان باشد که همه ما حق داریم احساس‌مان را بیان کنیم. همگی نیاز داریم به حرف‌های‌مان گوش داده شود، احساسات‌مان شناخته شود و درک شویم، ولی اگر داد و فریاد راه بیندازیم چه شانسی داریم که همه‌چیز حل شود؟ به خودتان یادآور شوید که خشم هم احساسی مثل بقیه احساسات است؛ مثل ترس، عشق، شوق و اندوه. باید بیاموزید که ابراز و اظهار خشم‌تان چقدر می‌تواند مخرب و مضر باشد. با یادگیری چگونگی کنترل خشم‌تان، نه‌تنها خوش‌قلب و دوست‌داشتنی می‌مانید، بلکه به دیگران هم می‌آموزید که خشم‌شان را کنترل و مدیریت کنند. همین حالا امتحان کنید. به آخرین کسی که از دستش عصبانی شدید فکر کنید. چند لحظه با خود بیندیشید که چه چیزی شما را تا این حد دیوانه کرد. حالا خودتان را به‌جای او بگذارید.

چیزهایی را که گفت و یا کارهایی که انجام داد تا این دعوا آغاز شود بررسی کنید. اکنون خود را در آن موقعیت تصور کنید. اما این‌بار با خود فکر کنید که چه حرف زده شده یا کار انجام داده‌شده‌ای باعث این حس خشم شد: عصبانی‌بودن، بدون خجالت، بدون قضاوت. هیچ‌کس نمی‌تواند شما را عصبانی کند. این پاسخ احساسی و عاطفی شماست و شما می‌توانید بیاموزید و یاد بگیرید که در آینده چطور در این موقعیت‌ها واکنش نشان دهید. آیا بهتر نیست که بسیار آرام بگویید که عصبانی هستید؟ به‌طور مسلم شما نیرو و توانایی درونی‌ای دارید که در آینده شما را همراهی می‌کند. بالاخره آن را خواهید دید. باور داشته باشید که می‌توانید./آرمان امروز


برچسب ها
نوشته شده در   يکشنبه 13 مرداد 1398  توسط   کاربر 1   
PDF چاپ چاپ بازگشت
نظرات شما :
Refresh
SecurityCode