حضرت آيت الله العظمي خامنه اي تأكيد كردند: انتخابات 12 اسفند همچون سيلي هوشياركننده، افرادي را كه در خصوص اصل نظام و آينده آن و مردم، در توهم و خيال پردازي بسر مي بردند بيدار و حقيقت را آشكار كرد.
متن كامل بيانات رهبر معظم انقلاب كه صبح روز پنج شنبه در جمع اعضاي مجلس خبرگان ايراد شده است در ادامه مي آيد:
بسم الله الرحمن الرحيم
خوشامد عرض مي كنيم به آقايان محترم، خبرگان مكرم و مجلل نظام جمهوري اسلامي. و تشكر مي كنيم از مطالبي كه در اين اجلاس از سوي آقايان مطرح شده، كه نشان دهنده حساسيت نسبت به مسائل و حوادث كشور و احساس مسئوليت نسبت به آينده كشور است. ان شاءالله خداوند متعال به شما توفيق بدهد و به همه ما كمك كند كه بتوانيم در انجام وظايفي كه بر دوش ماست، با نيت خالص سعي خودمان را به كار ببريم. تأثير آن با خداست، قبول آن بسته به كرم و لطف الهي است؛ ليكن هر كداممان در هر جايي كه هستيم، بايد تلاش را بكنيم، بايد همت را بگماريم بر پيشرفت كارها.
لازم مي دانم قبل از آنكه مطالبي را عرض كنم كه يادداشت كرده ام، از مردم عزيزمان تشكر كنم، تقدير كنم، از آنها تجليل كنم، به خاطر اين حضور بموقع و بهنگام و بسيار اثرگذاري كه در اين انتخابات داشتند. حقيقتاً مردم عزيز ما سنگ تمام گذاشتند و در عرصه روياروي با جبهه مخالفان و دشمنان كشور و دشمنان مردم، قدرت ناشي از ايمان و بصيرت را به ميدان آوردند. هر كسي كه بداند در طول اين ماه هاي گذشته چه تلاشي از سوي دشمنان شد براي اينكه روز 12 اسفند را كمرنگ و مضمحل كنند، بداند چقدر خرج كردند، چقدر استخدام كردند، چقدر طراحي كردند، چقدر در اتاقهاي فكر جمله سازي كردند تا اينها را به ذهن مردم منتقل كنند و در عمل مردم تأثير بگذارند، مي فهمد كه چقدر كار مردم كار بزرگي بود و حركت، حركت عظيمي بود.
انسان اولاً بايستي شكر خدا را بكند؛ چون از اوست، متعلق به اوست، ناشي از اراده الهي و رحمت و فضل پروردگار است. و آنگاه انسان بايد با همه وجود از مردم تشكر كند؛ چون اين رحمت الهي، بي سبب و بدون جهت به كسي، به ملتي، به امتي، به كشوري داده نمي شود. در دعا مي خوانيم كه: «اللهم اني اسئلك موجبات رحمتك». ما بايستي موجبات رحمت را فراهم كنيم، آن وقت باران فياض و سيل آساي رحمت و فضل الهي بر سر ما خواهد باريد. مردم ما موجبات رحمت الهي را فراهم كردند. حضور مردم در صحنه، ايستادگي شان در مقابل هجمه دشمنان، بصيرتشان، اينها همه موجبات رحمت الهي بود. توفيق برآوردن اين موجبات هم باز متعلق به خداي متعال است. هم از خداي متعال سپاسگزاريم و در مقابل او جبهه سپاس بر خاك مي گذاريم، هم از مردم عزيزمان با همه وجود تشكر مي كنيم و اميدواريم كه خداوند پاداش كافي و كامل به مردم عنايت كند.
مطلبي كه من مي خواهم عرض بكنم، حول و حوش مسئله انتخابات است. انتخابات يك حادثه گذرا نيست، يك حادثه اثرگذار است؛ لذا روي اين بايد تأمل كنيم. اولاً انتخابات ركن مهم نظام است. نظام مردم سالاري ديني، متكي به انتخابات است. بدون انتخابات، مردم سالاري نخواهد بود. معيار تكيه به مردم، معيار مشهود و محسوس و قابل اندازه گيري، همين انتخابات است. بنابراين هر كسي به نظام اسلامي اعتقاد دارد، در اين اعتقاد صادق است، شركت در انتخابات را وظيفه خودش مي داند؛ ولو حالا ممكن است اعتراضي هم به يك چيزي، به خود اين انتخابات، به يك شكلي از اشكال انتخابات داشته باشد؛ ليكن در عين حال با وجود اعتراض، وارد ميدان انتخابات مي شود؛ اين وظيفه است. بنابراين همه كساني كه در سرتاسر كشور وارد اين عرصه شدند، به اين واجب عمل كردند؛ اين وظيفه را انجام دادند؛ فهم صحيح خودشان را نشان دادند. اين فهم صحيح نشان مي دهد كه مسئله انتخابات، مسئله ركن نظام است. ما نمي توانيم از اين مسئله صرف نظر كنيم، به صرف اينكه يا به زيد و عمرويي معترضيم، يا به شيئي و شيئي معترضيم. اين اعتراضها مانع از اين نمي شود؛ اين نكته اساسي و اصلي است.
يك اثري كه اين انتخابات داشت- و انتخاباتها غالباً اين اثر را دارد- مسئله توهم زدايي است. انتخابات مثل يك سيلي بيدار كننده و هشيار كننده است به كساني كه در توهمات خودشان غوطه مي خورند و خيال پردازي مي كنند؛ راجع به آينده نظام، راجع به اصل نظام، راجع به مردم، راجع به كشور، راجع به دشمن توهماتي در ذهن دارند، تخيلاتي دارند، غرق در اين توهمات هستند. انتخابات، اينها را از اين توهمات خارج مي كند؛ حقيقت را جلوي اينها مي گذارد.
ما دو روز پيش از اين شنيديم كه رئيس جمهور آمريكا گفته است ما به جنگ با ايران فكر نمي كنيم، خيلي خوب؛ اين خوب است، اين حرف عاقلانه اي است، اين خروج از توهم است. در كنارش گفته است كه ما با تحريم، مردم ايران را به زانو درمي آوريم- نقل به مضمون- اين توهم است. آن خروج از توهم در آن بخش اول خوب است، باقي ماندن در توهم در اين بخش دوم به آنها ضربه خواهد زد. وقتي محاسبات انسان بر مبناي توهم بود، بر مبناي واقعيتها نبود، پيداست كه در برنامه ريزي اي كه بر اساس اين محاسبات انجام مي دهد، شكست خواهد خورد؛ و اين، همين است.
خب، الان يك سال است كه به قول خودشان تحريمهاي فلج كننده و چه و چه اعمال مي كنند- البته تحريم ما سي و سه سال است- گفتند هم كه هدف، جدا كردن مردم از نظام اسلامي است؛ اما ديدند كه مردم آمدند آنجا، به نظام اسلامي راي دادند. راي به هر نامزد انتخاباتي، آمدن پاي هر صندوق، راي به نظام اسلامي است؛ مردم اين را نشان دادند. ما عرض كرديم كه انتخابات، يك سيلي است؛ اين سيلي انواع و اقسامي دارد؛ يكي از انواع سيلي، سيلي بيداركننده است، هشياركننده است. بنابراين، اين انتخابات ما خاصيت سيلي زدن را هم داشت.
نكته دوم كه اشارتا عرض شد، اين است كه انتخابات نشان دهنده اعتماد مردم به نظام است. بعد از انتخابات پرسروصداي پرحادثه سال 88، بعضي اين جوري پيش بيني مي كردند كه اعتماد مردم از نظام سلب شد؛ مردم ديگر پاي صندوق ها نمي آيند. اين انتخابات، يك پاسخ قاطع و روشن بود به اين تصور غلط، به اين استنتاج غلط، اين گمانه زني خطا. مردم اين گمانه زني ها را تخطئه كردند؛ نشان دادند كه نخير، به نظام اسلامي پايبندند، به آن اعتماد دارند، به نداي او- كه مي گويد من صندوق راي گذاشتم، بياييد راي خودتان را بدهيد و برنامه را تنظيم كنيد- پاسخ مي دهند و مي آيند وارد ميدان مي شوند. همين طور كه عرض كرديم، هر يك راي، در واقع راي به نظام جمهوري اسلامي بود. اين اكثريت قاطعي كه به ميدان آمدند، يكي از بالاترين رقمها و نسبتهاي انتخابات ما در طول اين سي و سه سال بود. بعد از گذشت سي و سه سال، مردم اين جور وارد ميدان مي شوند؛ اين نشان دهنده اعتماد كامل است.
يك نكته ديگري كه انسان در اين انتخابات مي ديد و مشهود بود، بصيرت و تعالي فكري مردم بود. مردم با تحليل وارد انتخابات شدند و راي دادند؛ تحليل داشتند. شما مي ديديد از آن جوان راي اولي تا آن مرد و زن كهنسال، هركس از آنها سؤال مي كرد كه شما چرا راي مي دهيد، يك تحليلي پاي آن مي گذاشتند، يك دليلي ذكر مي كردند؛ صرف اين نبود كه خب، انتخابات است، بايد بياييم راي بدهيم؛ نه، مي گفتند براي چه مي خواهيم راي بدهيم: چون دشمن ما كمين كرده است، چون گرگ هاي گرسنه كمين كرده اند؛ كه ان شاءالله بنده در يك گفتار ديگري تشريح خواهم كرد كه چگونه اينها كمين گرفتند براي بلعيدن و دريدن، به خيال اينكه اين بره است و مي شود دريدش؛ نمي دانند شير است و نمي شود نزديكش شد! مردم ديدند اين جبهه را، ديدند دشمني ها را، ديدند هدف گذاري دشمن و جبهه معاند را؛ لذا با بصيرت وارد شدند، با تحليل وارد شدند؛ و اين خيلي مهم است.
يك نكته ديگري كه بر اين انتخابات مترتب است، اين است كه حالا مجلسي كه برآمده از اين انتخابات است، مسئوليت سنگيني دارد. هميشه همين جور است؛ روساي ما هم كه منتخب مردمند، هر مسئولي در هر سطحي كه منتخب مردم است، به اندازه سنگيني بار انتخاب، بار مسئوليت او سنگين است. در اين شرايط، با اين هياهوي دشمن، آمدن مردم توي اين ميدان، اين مجلسي كه تشكيل خواهد شد، مجلس بسيار پرمسئوليتي است. ما از همين حالا به اين برادران و خواهراني كه ان شاءالله در مجلس خواهند آمد- آنهايي كه انتخاب شده اند و آنهايي كه در مرحله دوم انتخاب خواهند شد- عرض مي كنيم بدانند چه بار سنگيني بر دوش آنهاست؛ بيايند با خردمندي و تدبير، وظايفشان را انجام بدهند.
اهميت كشور به تنظيم قوانين اين كشور است. ما در همه مسائل احتياج داريم به قانون هاي راهگشا. نمايندگان مجلس حقيقت را نگاه كنند، نياز را بشناسند، بر طبق نياز، درست آن درمان لازم را براي هر درد و هر شكايتي جلوي پاي مسئولين بگذارند. قانون بايد راهگشا باشد. قانوني كه راه ها را ببندد، كارها را مشكل كند، يا قابل اجرا نباشد، يا مشكلات فراوان درست كند، يا دچار تناقض باشد، فايده ندارد. صرف اينكه ما بنشينيم يك قانوني تهيه و تنظيم كنيم، كافي نيست؛ بدانيم كه قانون بايستي راهگشا باشد، مدبرانه باشد.
تشكيل دولتها بر عهده مجالس است. در گزينشهاشان بدانند چه كسي را با چه نيازي، براي چه مقصودي، با چه مزايائي، با چه خصوصياتي انتخاب مي كنند. هم دقت كنند، هم انصاف داشته باشند. ما توصيه نمي كنيم به اين كه دقت بكنند، اگرچه گاهي اوقات اين دقتها و موشكافي ها به بي انصافي هائي منتهي بشود. دقت كنند، همراه با انصاف؛ هوشمندانه حركت كنند، همراه با اخلاص. واقعا آن چيزي كه اساس قضيه است، اخلاص است. جناب آقاي مهدوي در بياناتشان اشاره كردند كه نفوذ كلمه امام و رو شدن آن چيزي كه امام طراحي كرده بودند، بيشتر به خاطر اخلاص امام بود. واقعا همين جور بود؛ مرد با اخلاصي بود، وجودش سر تا پا اخلاص بود. ما اگر اخلاص داشته باشيم، كارهامان پيش مي رود. هم مسئولين در قوه مقننه، هم در قوه قضائيه، هم در مناصب روحاني، هم در مناصب نظامي- در مناصب گوناگون - آن چيزي كه لازم است، اين است كه ما تكليف را بشناسيم و براي خاطر تكليفمان كار را انجام دهيم؛ ملاحظات ديگر را مخلوط نكنيم.
البته من در اينجا اين را هم حتما تذكر بدهم: تشكر از دست اندركاران كار انتخابات. حالا جناب آقاي يزدي اشاره كردند به اين كه از شوراي نگهبان تشكر شده. واقعا همين جور است. انسان وقتي از نزديك حجم كار را، ظرافت كار را، سختي كار را مي بيند، در دلش اين افراد را تكريم مي كند. من به جناب آقاي جنتي و بعضي از آقايان عرض مي كردم كه واقعا هر وقت يادم مي آيد كاري را كه شماها داريد مي كنيد، در دلم شما را تكريم مي كنم. مكرر در مكرر دعا مي كرديم كه خدا به اينها قوت بدهد، توانائي بدهد؛ هم اينها، هم دولت و وزارت كشور، هم مسئولين حفاظت و امنيت كه توانستند امنيت انتخابات را تامين كنند، هم مسئولين تبليغات، صدا و سيما و ديگران. اينها واقعا كارهاي برجسته و بزرگي انجام دادند؛ توانستند اين مسئوليت بزرگ را، اين كار بزرگ را، اين پروژه بسيار سنگين و مهم و حياتي را به بهترين وجهي از آب دربياورند. خب، اين الگوي ماست؛ الگوي مردم سالاري اسلامي.
در مردم سالاري اسلامي، روح، لب و ماده اصلي عبارت است از اسلام؛ از اين هيچ تخطي اي نبايد بشود؛ و وجود ندارد و ان شاءالله بعد از اين هم نخواهد داشت. در تنظيم قوانين، در گزينش افراد، معيار ما اسلام است. شكل كار، قالب كار، روش مديريت، مردم سالاري است؛ يعني مردمند كه وارد صحنه مي شوند، به اسلام هم از بن دندان عقيده دارند؛ ولو حالا ممكن است كسي از ظواهر بعضي از آنها حدس نزند كه اينها به اسلام و به نظام اسلامي پايبندند؛ اما واقعا پايبندند، اسلام را دوست مي دارند.
تجربه اين سي و سه سال هم نشان داده كه اسلام مي تواند به يك كشور عزت بدهد؛ مي تواند يك ملت را سربلند كند؛ مي تواند اهداف خوبي را ترسيم كند؛ مي تواند راه هائي را به سوي اين اهداف، هموار و مسطح كند؛ مي تواند حركت علمي ايجاد كند؛ مي تواند حركت فناوري و صنعتي ايجاد كند؛ مي تواند حركت تقوائي و اخلاقي ايجاد كند؛ مي تواند آنها را در مقابل ملتهاي ديگر روسفيد كند؛ اينها اتفاقاتي است كه در كشور ما افتاده؛ اينها كارهاي بزرگي است كه به بركت اسلام در اين كشور انجام گرفته. اسلام همچنان لب و محتوا و ماده اصلي حركت نظام ماست، شكل هم شكل مردم سالاري است؛ از هم جدا نيستند. يعني اين مردم سالاري هم باز از خود اسلام سرچشمه گرفته.
اينكه گفته بشود ما مردم سالاري را از غربي ها ياد گرفتيم، خطاست. صورت ظاهر، يكي است؛ اما مردم سالاري ما ريشه در يك معرفت ديني ديگر و يك جهان بيني ديگري دارد، تا آنچه كه آنها مي گويند. ما براي انسانها كرامت قائليم، براي رأي آنها ارزش قائليم و حضور آنها را وسيله اي مي دانيم براي اينكه اهداف الهي تحقق پيدا كند و
غربي ها جور ديگري عمل مي كنند. البته هم ما چارچوبهائي داريم، هم آنها؛ آنها چارچوب هاشان ظالمانه است. در يك كشوري كسي به افسانه هولوكاست اعتراض مي كند، مي گويد من قبول ندارم؛ او را زندان مي اندازند، محكومش مي كنند كه چرا يك حادثه پنداري تاريخي را انكار مي كني! حالا گيرم پنداري هم نباشد - واقعي باشد - خيلي خوب، انكار يك حادثه واقعي تاريخي مگر جرم است؟ اگر براي كسي روشن نشد، ثابت نشد و او انكار كرد يا حتي در آن ترديد كرد، او را بيندازند زندان! الان در كشورهاي مدعي تمدن در اروپا قضيه اين است: اگر كسي اعتراض كند، ترديد كند، قبول نداشته باشد، دادگاه ها محكومش مي كنند؛ آن وقت به پيغمبر اعظم، به اين انسان برجسته همه تاريخ، صريحا اهانت مي كنند، مقدسات يك ميليارد و نيم مسلمان را مورد توهين قرار مي دهند، كسي حق ندارد به اين اعتراض كند كه چرا شما اين كار را كرديد! ببينيد اين چه چارچوب هاي غلط و مفتضحي است. چارچوب آنها اين است. اگر كسي در آنجا با حجاب ظاهر بشود - در دانشگاه يا در محيط كار - مجرم است! اين چارچوب است ديگر، منتها چارچوبهاي غلط و معوج، برخلاف فطرت انسان، برخلاف فهم درست انسان، چارچوبهاي ما چارچوبهاي الهي است:ما با فساد مخالفيم، با فحشا مخالفيم، با انواع و اقسام انحرافات بشري مخالفيم، برابر آنچه كه شريعت و دين به ما مي آموزد. ما معتقتديم بايستي در مقابل اين انحرافها ايستاد، راه هاي زندگي را بايد از اسلام و قرآت و الهام الهي و وحي الهي گرفت. اين چارچوب ماست. اين شد مردم سالاري ديني. اين الگوي ماست.ملتهاي مسلمان هم اگر مي خواهند بدانند جمهوري اسلامي چه مي گويد و داعيه او چيست، بدانند ما داعيه مان اين است: ما از اسلام صرف نظر نمي كنيم؛ احكام الهي و شريعت الهي را كه شريعت اسلامي است، در همه امور زندگي مان واجب الاتباع مي دانيم؛ تلاش وسعي مان هم اين است كه به اين برسيم. چارچوب و قالب ما براي ورود در اين ميدان هم مردم سالاري ديني است. مردم بايد بيايند انتخاب كنند. قانونگذار را كه بر اين اساس قانون خواهد گذاشت، بايستي مردم معين كنند. مجري را بايد مردم معين كنند. همه چيز با انتخاب مردم، با حضور مردم، با عزت مردم و كرامت مردم است.
اميدواريم خداي متعال ما را موفق بدارد كه اين راه را بدرستي ادامه بدهيم، خودمان را از انحرافها مصون نگه داريم و بتوانيم انءشاءالله به آن اهداف عاليه برسيم و مشمول ادعيه زاكيه حضرت بقيه الله (ارواحنا فداه) باشيم.
والسلام عليكم و رحمه الله و بركاته
تقدير رئيس مجلس خبرگان
از حضور باشكوه مردم
در ابتداي اين ديدار آيت الله مهدوي كني رئيس مجلس خبرگان در سخناني ضمن قدرداني از حضور با شكوه مردم در انتخابات 12 اسفند، راهنمايي هاي رهبر انقلاب اسلامي را در شكل گيري اين حضور حماسي بسيار موثر دانست و گفت: يكي از اركان انقلاب و نظام، حضور مردم در صحنه است كه امام(ره) بارها بر آن تاكيد مي كردند.
آيت الله مهدوي كني با تاكيد بر اينكه حفظ و استمرار نظام اسلامي منوط به حفظ ستون آن يعني ولايت و رهبري است، افزود: نمايندگان مجلس خبرگان برعهدي كه با رهبري بسته اند، باقي هستند و حراست از جايگاه رهبري و ولايت فقيه راوظيفه خود مي دانند.
در اين ديدار همچنين آيت الله يزدي نايب رئيس مجلس خبرگان، گزارشي از مباحث مطرح شده در اجلاس دو روزه خبرگان ارائه كرد.