ترکی | فارسی | العربیة | English | اردو | Türkçe | Français | Deutsch
آخرین بروزرسانی : پنجشنبه 27 ارديبهشت 1403
پنجشنبه 27 ارديبهشت 1403
 لینک ورود به سایت
 
  جستجو در سایت
 
 لینکهای بالای آگهی متحرک سمت راست
 
 لینکهای پایین آگهی متحرک سمت راست
 
اوقات شرعی 
 
تاریخ : يکشنبه 5 مهر 1388     |     کد : 4894

وقوع غزوه احد در سال سوم هجري قمري

مشركان مكه معظه، پس از شكست سنگين نبرد "بدر"، در صدد انتقام از مسلمانان برآمدند ...

 

مشركان مكه معظه، پس از شكست سنگين نبرد "بدر"، در صدد انتقام از مسلمانان برآمدند و به مدت يك سال در اين زمينه فكر و با هم مشورت نموده و اقدام به گردآوري نيرو و فراهم آوري تجهيزات جنگي و تداركات نمودند.

آنان در شوال سال سوم قمري آماده نبرد با مسلمانان شدند و بدين جهت علاوه بر مردان جنگجو، تعدادي از زنان نيز به همراه خويش آوردند تا با خواندن، نوازيدن و اجراي مراسم لهو و لعب، جوانان قريش و مهاجمان سركش را به خود مشغول كرده و فكر بازگشت و فرار از جنگ را از آنان بربايند.

آتش افروزان اصلي اين جنگ عبارت بودند از ابوسفيان بن حرب، عمرو بن عاص، عكرمه بن ابي جهل، جُبير بن مطعم، صفوان بن اميه، حارث بن هشام و طلحه بن ابي طلحه.

مهاجمان قريش با سه هزار نيروي انساني، كه هفتصد نفر از آنان، زره پوش، دويست نفر سواره و گروهي پياده نظام بودند، با همراه داشتن سه هزار شتر از مكه خارج شده و به سوي "مدينه الرسول" حركت كردند و در پنجم شوال در دامنه كوه اُحُد پياده شدند.

عباس بن عبدالمطلب، عموي پيامبر اسلام(ص) كه از مسلمانان واقعي، ولي غير متظاهر به اسلام و مقيم مكه معظمه بود، توطئه و حركت نظامي قريش از مكه را، به طور پنهاني به اطلاع پيامبر(ص) در مدينه منوره رسانيد.

آن حضرت، پس از اطمينان از تهاجم دشمن، با ريش سفيدان مدينه و ياران و اصحاب خويش به مشورت پرداخت. گروهي از پيران و ريش سفيدان، پيشنهاد كردند كه آنان در مدينه بمانند و قلعه داري كنند و هنگامي كه قريش به درون شهر مدينه هجوم آورند، مردان در كوچه و خيابان ها و زنان از بالاي بام خانه ها، مهاجمان را مورد هدف قرار داده و آنان را از پاي درآورند، ولي گروهي ديگر از ياران آن حضرت، به ويژه جوانان دلير و آن هايي كه در سال گذشته توفيق حضور در نبرد بدر را نداشته اند و مي خواستند در نبرد ديگري در كنار رسول خدا(ص)، مردانه با دشمنانش بجنگند، پيشنهاد خروج از مدينه و درگير شدن در بيرون شهر را دادند و سرانجام پيامبر(ص) ديدگاهشان را پذيرفت و اعلان بسيج عمومي و حركت مجاهدان به سوي دشمن را صادر نمود. تعداد هزار رزمنده، در روز جمعه ششم شوال، پس از اقامه نماز با شكوه جمعه، به سوي سرزمين احد حركت كردند.

عبدالله بن اُبيّ، كه در ظاهر مسلمان ولي سركرده منافقان و مخالفان پيامبر(ص) و از هر راه ممكن، در صدد ضربه زدن به پيكر نظام تازه تاسيس اسلام بود، به همراه سيصد تن از افراد قبيله اش "اوس" به بهانه اين كه پيامبر(ص)، نظر وي را نپذيرفت و ديدگاه جوانان مسلمان را بر وي ترجيح داد، از نيمه راه برگشت و در اين نبرد حضور پيدا نكرد و از اين طريق، ضربه اي به سپاه اسلام وارد آورد. سرانجام سپاه اسلام با تعداد هفتصد رزمنده مسلمان در برابر سپاه كفر و شرك، در دامنه كوه احد، واقع در "وادي عتيق" قرار گرفت و در هفتم شوال، نبرد سنگين طرفين آغاز گرديد و با دلير مردي هاي حمزﺓ بن عبدالمطلب، علي بن ابي طالب(ع)، زبير بن عوام، طلحه بن عبيدالله، مصعب بن عمير و ساير رزمندگان مسلمان، ضربه شكننده اي بر سپاه قريش وارد آمد و پس از دادن ده ها كشته، زخمي و اسير، مجبور به عقب نشيني و فرار از صحنه نبرد شدند و مسلمانان با تكبير، آنان را تعقيب كرده و از آن مكان، دور نمودند و سپس در صدد گردآوري غنيمت ها برآمدند.

پيش از آغاز نبرد، پيامبر(ص) تعداد پنجاه نفر از مسلمانان را در شكاف وسط كوه احد، كه محلي آسيب پذير بود، گمارد و به آنان دستور داد كه از اين مكان، مانع نفوذ دشمن و حمله آنان به پشت جبهه مسلمانان گردند و هيچ گاه، آن جا را ترك نكنند، چه اين كه مسلمانان پيروز شوند و چه متحمل شكست گردند.

ولي اين عده از نگهبانان، به هنگام شكست دشمن و فرار آنان از صحنه نبرد، به تذكرات فرمانده خويش اعتنايي نكرده و از آن جا به پايين سرازير شدند و به مانند ديگران، مشغول گردآوري غنايم جنگي گرديدند.

دشمن زخم خورده كه از آغاز جنگ، به اين نقطه آسيب پذير، توجه كامل داشت، از اين فرصت بهره جست و با عبور از شكاف ميان كوه احد، مجدداً بر سپاه اسلام هجوم آورد و يكباره مسلمانان را در ميان گرفت و به كشتن و زخمي كردن آنان پرداخت.

در اندك زماني بسياري از مسلمانان شهيد، تعدادي زخمي و برخي نيز به اطراف پراكنده شدند و پيامبر(ص) به همراه عده اي اندك، مانند علي(ع)، مصعب، زبير و تعدادي ديگر، در وسط ميدان نبرد، با دشمن درگير بودند و تمام تلاش متجاوزان قريش، بر اين بود كه آن حضرت را به شهادت برسانند.

با كشته شدن مصعب بن عمير، گمان كردند كه پيامبر(ص) كشته شد و به همين جهت فرياد برآوردند كه اي مردم! محمد(ص) كشته شد واي اهالي يثرب! براي چه مي جنگيد؟

اين ماجرا، روحيه رزمي مسلمانان را ضعيف تر كرد و پراكندگي آنان را بيشتر، ولي خداي سبحان، پيامبرش را ياري كرد و وي را از آسيب دشمنان رهايي بخشيد. پيامبر(ص)، حضرت علي(ع) و بسياري از مسلماناني كه جان به در برده بودند، به شدت زخمي شدند و به بالاي كوه احد پناه برده و از آسيب نهايي دشمن در امان ماندند. حضرت علي(ع) در اين نبرد، با اين كه نود زخم بر تن را متحمل بود، از پيامبر(ص) جانانه دفاع مي نمود و حملات دشمنان بر پيامبر(ص) را از هر سو، دفع مي كرد. نداي آسماني "لا سيف الا ذوالفقار، لا فتي الا علي" در همين نبرد، به گوش همگان رسيد.

به هر روي، قريش متجاوز و سركش، پس از نااميدي از كشتن پيامبر(ص) و از پاي درآوردن مسلمانان، مجبور به عقب نشيني شد و به سوي مكه معظمه بازگشت.

اما مسلمانان، به خاطر بي دقتي عده اي بي شكيب، زيان هاي فراواني متحمل گرديدند و تعداد هفتاد كشته دادند كه افرادي چون حمزﺓ بن عبدالمطلب(ع)، مصعب بن ابي عمير، حنظله غسيل الملائكه، عبدالله بن جحش، عبدالله بن عمرو بن حرام، عمرو بن جموح، خارجه بن زيد، سعد بن ربيع، نعمان بن مالك و عبدﺓ حسحاس، از جمله آنان بودند.

وحشي ابن حرب، غلام مُطعم، پس از كشتن حمزه به دستور هند، همسر ابوسفيان، بدنش را مثله كرد و قلب مطهرش را شكافت و جگرش را بيرون آورد و هند از شدت غضب و حس انتقام جويي، جگر حمزه را به دندان گرفت.

گفتني است كه مسلمانان، شهيدان خويش را به دستور پيامبر(ص)، بدون غسل و كفن، در همان مكان دفن نمودند.

از مشركان نيز تعداد بيست و دو تن كشته شدند، كه وليد بن عاص، ابواميته بن ابي حذيفه، هشام بن ابي حذيفه و ابو عزه عمرو بن عبدالله از جمله آنان بودند.

سرانجام مسلمانان با دل شكستگي و اندوه تمام، به مدينه بازگشتند.

پيامبر(ص) به حضرت علي(ع) فرمود: ديگر مشركان بر ما اين چنين ظفر نيابند، تا به ياري خدا مكه را بگشائيم.

شكست در جنگ احد، عبرت و درسي بزرگ براي سپاه اسلام و مسلمانان شد كه ارزش هاي به دست آمده را به خاطر غفلت و جهالت عده اي از مسلمانان فريب خورده از دست ندهند.

 


نوشته شده در   يکشنبه 5 مهر 1388  توسط   مدیر پرتال   
PDF چاپ چاپ بازگشت
نظرات شما :
Refresh
SecurityCode