شهر خدا «دارالسلام» است و ساكنان اين شهر در ملكوت الهی به سكونت و آرامش كامل می رسند و يكی از كليدیترين مفاهيم كتاب «شهر خدا»، همين سكونت و آرامشی است كه اين شهر آسمانی قرار است بدان تحقق بخشد.
به گزارش خبرگزاری قرآنی ايران (ايكنا)، شهرام پازوكی، عضو هيئت علمی مؤسسه پژوهشی حكمت و فلسفه ايران در نشست نقد و بررسی ترجمه كتاب «شهر خدا» اثر آگوستين، كه با حضور حجتالاسلام و المسلمين حسين توفيقی (مترجم) و پيروز سيار شب گذشته سهشنبه 7 آذرماه، در مركز فرهنگی شهركتاب برگزار شد، به بيان نكاتی درباره آگوستين و آثار وی پرداخت و اظهار كرد: موضوع اين كتاب از چند جهت مهم است و يكی از آنها بعد ادبی اين اثر است؛ آگوستين جزء اولين مترجمين آثار كلاسيك از يونانی به لاتين است و آثار وی جزء اولين متون لاتين است.
وی ادامه داد: همچنين آثار آگوستين از حيث تاريخ الهيات مسيحی نيز حائز اهميت هستند؛ آگوستين مؤسس الهيات مسيحی و اولين كسی است كه نسبتی بين عقل و ايمان برقرار كرده است. «ايمان میآورم تا بفهمم» تنها يك شعار نيست، بلكه متن و اصل تفكر آگوستين است و وی با همين اصل توانسته است تا الهيات مسيحی را تأسيس كند.
اين محقق و پژوهشگر برجسته عنوان كرد: آگوستين از تأثيرگذارترين متألهان مغربزمين بر الهيات مسيحی و تكوين اين الهيات است، چنانكه در دوران بعد وی و آراء وی را ملاك سنت و بدعت در مسيحيت قلمداد میكنند. متفكران بعد از آگوستين (مثلاً آنسلم) افتخارشان اين است گفتهها و مسيرشان با آگوستين همخوانی و تطابق دارد و حتی پروتستانها و از جمله مارتين لوتر به آگوستين تأسی میكنند.
پازوكی در ادامه سخنان خود به بيان مطالبی درباره كتاب «شهر خدا»ی آگوستين پرداخت و اظهار كرد: اين اثر گونهای الهيات سياسی يا سياست الهی را مطرح كرده و از حيث فلسفه سياسی (البته در معنای قديم آن) حائز اهميت است. مسيحيت دينی فردی است و امكان فكر مدنی در آن بسيار كم است و از اين حيث اولين كتابی كه انديشه سياسی را در معنای مدينه و جماعت مسيحی طرح كرده، همين «شهر خدا»ی آگوستين است.
از منظر آگوستين «شهر خدا» يك ساكن حقيقی بيشتر ندارد و او همانا عيسی است و ديگران به نسبت نزديكی با او در آن شهر سكونت دارند. آگوستين برای اين شهر محدوده جغرافيايی مشخص نكرده است (مانند افلاطون در شهر زيبا و فارابی در مدينه فاضله)؛ اين شهر بيرون از زمان و مكان است و در عين حال در زمان و مكان نيز وجود دارد
وی با استناد به شواهدی از عهد جديد گفت: در مسيحيت نظام ملك از نظام ملكوت و امر دين از امر دنيا تفكيك شده است . اين نكته در «شهر خدا»ی آگوستين نيز جلوهگر شده است. آگوستين «شهر خدا» را در مقام دفاع از مسيحيت نوشت و همانگونه كه با اصل «ايمان میآورم تا بفهمم» الهيات مسيحی را تأسيس كرد، در «شهر خدا» نيز توانست نسبتی بين زمين و آسمان و ملك و ملكوت برقرار كند.
عضو هيئت علمی مؤسسه پژوهشی حكمت و فلسفه ايران خاطرنشان كرد: اگر ترتوليان با تعبير «آتن را با اورشليم چكار؟!» از بیارتباط بودن عقل و ايمان سخن گفته بود، آگوستين اما میكوشد تا نسبتی بين آتن و اورشليم، عقل و ايمان و ملك و ملكوت برقرار كند. هرچند در ديدگاه آگوستين ايمان بر عقل برتری دارد و بعدها در انديشه سنت آكوئينی به نسبت برابری میرسند. آگوستين همانگونه كه در ساحت الهيات قائل به جمع عقل و وحی است، در حوزه سياست نيز سهمی برای مدينه زمينی و آسمانی قائل میشود.
وی در ادامه سخنان خود پس از تشريح واژه «شهر» در زبانهای هند و اروپايی عنوان كرد: يكی از تفاوتهای عمده شهر خدا با شهر زمينی آن است كه ساكنان شهر خدا در ملكوت الهی به سكونت و آرامش كامل میرسند. شهر آسمانی «دار السلام» است و جايی است كه مؤمنان در آن شهر به سلام و آرامش میرسند. میتوان گفت كه كليدیترين مفهوم موجود در كتاب «شهر خدا» همين سكونت و آرامشی است كه شهر خدا قرار است بدان تحقق بخشد.
اين پژوهشگر برجسته افزود: از منظر آگوستين «شهر خدا» يك ساكن حقيقی بيشتر ندارد و او همانا عيسی است و ديگران به نسبت نزديكی با او در آن شهر سكونت دارند. آگوستين برای اين شهر محدوده جغرافيايی مشخص نكرده است (مانند افلاطون در شهر زيبا و فارابی در مدينه فاضله)؛ اين شهر بيرون از زمان و مكان است و در عين حال در زمان و مكان نيز وجود دارد.
وی ادامه داد: اورشليم و كليسای كاتوليك را از جمله نمونههای شهرهای آسمانی و بابل را نمونه شهر زمينی میداند؛ از اولين سكنههای شهر آسمانی هابيل و از اولين نمونههای شهر زمينی قابيل است. آگوستين تنها ساكن حقيقی شهر آسمانی را عيسی میداند؛ همان انسان كاملی كه در تعابير افلاطون، فارابی و سهروردی از او با عنوان حكيم حاكم ياد شده است.
عضو هيئت علمی مؤسسه پژوهشی حكمت و فلسفه در بخش ديگری از سخنان خود تصريح كرد: آگوستين سخن دقيقی درباره زمان دارد و جزء اولين فلاسفه غربی است كه معتقد به زمان انفسی است كه تفسيری از آن در كانت نيز ديده میشود. میتوان گفت كه شهر خدا در زمان انفسی (از ازل تا ابد) و شهر زمينی در زمان آفاقی تحقق دارد.