«شهر خدا» اثر آگوستين قديس يكی از مهمترين آثار دينی، فلسفی و تاريخی جهان غرب و عالم مسيحيت است كه نهتنها در كلام و الهيات كليسا، بلكه در تاريخنگاری و فلسفه غرب نيز بسيار مؤثر بوده است.
به گزارش خبرگزاری قرآنی ايران (ايكنا)، نشست نقد و بررسی ترجمه كتاب «شهر خدا» اثر آگوستين با حضور حجتالاسلام و المسلمين حسين توفيقی (مترجم)، شهرام پازوكی و پيروز سيار، شب گذشته سهشنبه 7 آذرماه، با حضور جمعی از علاقهمندان حوزه اديان و عرفان در مركز فرهنگی شهركتاب برگزار شد.
در ابتدای اين نشست حجتالاسلام توفيقی، مترجم اين اثر با اشاره به انگيزه نگارش اين كتاب از سوی آگوستين عنوان كرد: آگوستين زمانی كه شنيد گروهی از روميان، هجوم اقوام ويزيگوت به روم را ناشی از ترك عبادت بتان میدانند، «كتاب خدا» را طی سالهای 413 تا 426 ميلادی در پاسخ به شبههافكنی اينان نگاشت. اين اثر در 22 بخش يا كتاب تأليف يافته است: در پنج كتاب نخست وی عنوان می كند كه بت پرستی تأثيری در منافع دنيوی آدميان ندارد و در پنج كتاب دوم تأكيد می كند كه بت پرستی برای جهان آينده و پس از مرگ نيز فايدهای ندارد.
وی افزود: وی در 12 كتاب بعدی از «شهر خدا» سخن میگويد؛ شهری كه ساكنانش مؤمنان و پادشاه آن مسيح است كه انجمنی نامرئی دارند. آگوستين در بخشهای 11 تا 14 «شهر خدا» از آدم و حوا و نوح و ابراهيم و... سخن گفته و در چهار بخش دوم به بيان ويژگیهای شهر خدا از زمان مسيح تا زمان حال پرداخته و در چهار بخش آخر نيز درباره مختصات شهر خدا در آخرت تا رؤيت خداوند سخن گفته است.
عضو هيئت علمی دانشگاه اديان و مذاهب در بخشی از سخنان خود عنوان كرد: از منظر آگوستين دنيا دار فانی است و از همين روی نمیتواند شهر خدا باشد و مؤمنان تا مادامی از قوانين شهر زمينی و نهادهای آن اطاعت میكنند كه برای دين آنان مضر نباشد. آگوستين نخستين كسی بود كه به طور جدی كوشيد تا فلسفه را در مسيحيت وارد كند و قبل از وی فلسفه جايی در مسيحيت نداشت.
وی با اشاره به اينكه آگوستين نخستين كسی است كه تعبير «فكر میكنم پس هستم را به كار برده است»، گفت: با وجود ضعفهايی چون اعتقاد به تثليث و خرافاتی مانند سمندر و ... كه در كتاب «شهر خدا» به چشم می خورد، نبوغ آگوستين در وارد كردن برخی از مسائل فلسفی از جمله مسئله عدمی بودن شر (به پيروی از افلوطين) و تأويلاتی درباره برخی از مسائل مذهبی موجود در كتاب مقدس چشمگير است.
در بخش ديگری از اين نشست شهرام پازوكی، عضو هيئت علمی مؤسسه پژوهشی حكمت و فلسفه ايران به بيان نكاتی درباره سنت آگوستين و آثار وی پرداخت و اظهار كرد: آثار آگوستين علاوه بر بعد ادبی، از حيث تاريخ الهيات مسيحی حائز اهميت هستند؛ آگوستين مؤسس الهيات مسيحی و اولين كسی است كه نسبتی بين عقل و ايمان برقرار كرده است.
فتحالله مجتبايی:
آگوستين در اين كتاب جامعه انسانی را در دو حوزه يا دو قلمرو جداگانه و متضاد میبيند: در شهر خدا، كه كليسای كاتوليك يا مجموعه مومنان عالم مسيحيت است، و در شهر زمينی كه دستخوش ظلم و فساد و گناه و تباهی است. شهر خدا قلمرو پاكان و فرشتگان است و شهر زمينی محكوم احكام نيروهای اهريمنی است
وی ادامه داد: «ايمان میآورم تا بفهمم» تنها يك شعار نيست، بلكه متن و اصل تفكر آگوستين است و وی با همين اصل توانسته است تا الهيات مسيحی را تأسيس كند. آگوستين از تأثيرگذارترين متألهان مغربزمين بر الهيات مسيحی و تكوين اين الهيات است، چنانكه در دوران بعد آرای وی را ملاك سنت و بدعت در مسيحيت قلمداد میكنند.
پازوكی در ادامه سخنان خود به بيان مطالبی درباره كتاب «شهر خدا»ی آگوستين پرداخت و اظهار كرد: اين اثر گونهای الهيات سياسی يا سياست الهی را مطرح كرده و از حيث فلسفه سياسی (البته در معنای قديم آن) حائز اهميت است. مسيحيت دينی فردی است و امكان فكر مدنی در آن بسيار كم است و از اين حيث، اولين كتابی كه انديشه سياسی را در معنای مدينه و جماعت مسيحی طرح كرده، همين «شهر خدا»ی آگوستين است.
اين محقق و پژوهشگر برجسته با استناد به شواهدی از عهد جديد گفت: در مسيحيت نظام ملك از نظام ملكوت و امر دين از امر دنيا تفكيك شده است . اين نكته در «شهر خدا»ی آگوستين نيز جلوهگر شده است. آگوستين «شهر خدا» را در مقام دفاع از مسيحيت نوشت و همانگونه كه با اصل «ايمان میآورم تا بفهمم» الهيات مسيحی را تأسيس كرد، در «شهر خدا» نيز توانست نسبتی بين زمين و آسمان و ملك و ملكوت برقرار كند.
وی در بخش ديگری از سخنان خود عنوان كرد: يكی از تفاوتهای عمده شهر خدا با شهر زمينی آن است كه ساكنان شهر خدا در ملكوت الهی به سكونت و آرامش كامل میرسند. شهر آسمانی «دار السلام» است و جايی است كه مؤمنان در آن شهر به سلام و آرامش میرسند. میتوان گفت كه كليدیترين مفاهيم موجود در كتاب «شهر خدا» همين سكونت و آرامشی است كه شهر خدا قرار است بدان تحقق بخشد.
پازوكی تصريح كرد: از منظر آگوستين «شهر خدا» يك ساكن حقيقی بيشتر ندارد و او همان عيسی است و ديگران به نسبت نزديكی با او در آن شهر سكونت دارند. آگوستين برای اين شهر محدوده جغرافيايی مشخص نكرده است (مانند افلاطون در شهر زيبا و فارابی در مدينه فاضله)؛ اين شهر بيرون از زمان و مكان است و در عين حال در زمان و مكان نيز وجود دارد.
پازوكی اضافه كرد: آگوستين اورشليم و كليسای كاتوليك را از جمله نمونههای شهرهای آسمانی و بابل را نمونه شهر زمينی میداند؛ از اولين سكنههای شهر آسمانی هابيل و از اولين نمونههای شهر زمينی قابيل است. آگوستين تنها ساكن حقيقی شهر آسمانی را عيسی میداند؛ همان انسان كاملی كه در تعابير افلاطون، فارابی و سهروردی از او با عنوان حكيم حاكم ياد شده است.
شهرام پازوكی:
از منظر آگوستين «شهر خدا» يك ساكن حقيقی بيشتر ندارد و او همان عيسی است و ديگران به نسبت نزديكی با او در آن شهر سكونت دارند. آگوستين برای اين شهر محدوده جغرافيايی مشخص نكرده است (مانند افلاطون در شهر زيبا و فارابی در مدينه فاضله)؛ اين شهر بيرون از زمان و مكان است و در عين حال در زمان و مكان نيز وجود دارد
عضو هيئت علمی موسسه حكمت و فلسفه ايران در بخش ديگری از سخنان خود تصريح كرد: آگوستين سخن دقيقی درباره زمان دارد و جزء اولين فلاسفه غربی است كه معتقد به زمان انفسی است كه تفسيری از آن در كانت نيز ديده میشود. میتوان گفت كه شهر خدا در زمان انفسی (از ازل تا ابد) و شهر زمينی در زمان آفاقی تحقق دارد.
در ادامه اين نشست پيروز سيار، پژوهشگر و مترجم، به ارائه سخنانی درباره آگوستين قديس و آرای وی كتاب «شهر خدا» پرداخت و با اشاره به اين كه آگوستين يكی از 35 حكيم كليسا و يكی از برجستهترين چهرههای مغربزمين است كه نقش مهمی در استمرار و تثبيت مسيحيت در دنيای غرب داشته، به مطالبی درباره سابقه شكل گرفتن مفهوم دو شهر زمينی و آسمانی در انديشه آگوستين پرداخت.
در اين نشست قرار بود كه فتحالله مجتبايی، استاد برجسته اديان و عرفان نيز به ارائه سخن بپردازد كه به دلايلی موفق به حضور در اين نشست نشد، اما نوشتار خود را شامل مطالبی درباره شخصيت آگوستين و كتاب «شهر خدا» ارسال كرده بود. در بخشی از مقاله مجتبايی آمده است: «شهر خدا يكی از مهمترين آثار فكری عالم مسيحيت است و نه تنها در كلام و الهيات كليسا، بلكه در تاريخنگاری و فلسفه غرب نيز بسيار مؤثر بوده است.
انگيزه تأليف شهر خدا، آشفتگیها و فسادی بود كه در پی سقوط امپراتوری روم پديد آمده بود و پاسخ به كسانی كه رواج مسيحيت را علت آن میپنداشتند. اين كتاب كه آگوستين نزديك به پانزده سال از عمر خود را صرف نگارش آن كرد، در تحكيم اعتبار و حقانيت مسيحيت در برابر اديان ديگری كه در امپراتوری روم رواج داشتند، سهم بسيار بزرگی داشت و نزديك به ده قرن، تا زمان انتشار آثار توماس آكويناس، حيات فكری و اعتقادی كليسای كاتوليك را زير سيطره خود گرفته بود.
آگوستين در اين كتاب جامعه انسانی را در دو حوزه يا دو قلمرو جداگانه و متضاد میبيند: در شهر خدا، كه كليسای كاتوليك يا مجموعه مومنان عالم مسيحيت است، و در شهر زمينی كه دستخوش ظلم و فساد و گناه و تباهی است. شهر خدا قلمرو پاكان و فرشتگان است و شهر زمينی محكوم احكام نيروهای اهريمنی است و تاريخ جهان، جريانی است غايتگرا و استكمالی در جهت تحقق ملكوت الهی و شهر خدا در روی زمين.
اين ثنويت يا دوگانهپنداری دو شهر نيك و بد يا آسمانی و زمينی كه در اين كتاب مطرح است، دوگانهپنداری مانويت ايرانی را به خاطر میآورد كه در آن شهر نور يا روشن شهر آسمانی در برابر ظلمت ظلم و فساد اهريمنی بر روی زمين قرار دارد، و در پايان كار، با پيروزی نور بر ظلمت، روشن شهر الهی سراسر جهان را فراخواهد گرفت».
در بخش ديگری از نوشتار مجتبايی آمده است: «من ترجمه «شهر خدا» را هنوز نديدهام و نمیدانم كه از زبان اصلی يعنی لاتينی به فارسی درآمده و يا از روی ترجمههای معتبر غربی نقل شده است. به هر حال اميدوارم كه موجب آزردگی روح آگوستين در عالم ديگر نشده و خواب آرام او را آشفته نكرده باشد. بايد از مترجم كتاب كه بیشك زمانی دراز رنج اين كار را تحمل كرده و ترجمه يكی از مهمترين آثار دينی و فلسفی و تاريخی جهان غرب را به سرمايههای فرهنگی ما افزوده است، سپاسگزار بود».