«ما اینور جوب تو اونور جوب.»
«مادر را دل سوزد، دایه را دامن.»
«مادر که نیست با زنبابا باید ساخت.»
«مادرمرده را شیون میاموز.»
«مارا باش که از بز دنبه میخواهیم.»
«مار پوست خودشو ول میکنه اما خوی خودشو ول نمیکنه.»
«مار تا راست نشه بهسوراخ نمیره.»
«مار خورده افعی شده.»
«مار خیلی از پونه خوشش میاد دم لونهاش سبز میشه.»
«مارگزیده از ریسمان سیاه و سفید میترسه.»
«مارگیر را آخرش مار میکشه.»
«مارمهره، هر ماری نداره.»
«مار هرکجا کج بره توی لونه خودش راست میره.»
«ماست را که خوردی کاسهشو زیر سرت بزار.»
«ماستها را کیسه کردند.»
«ماستمالی کردن.»
«ماستی که ترشه از تغارش پیداست.»
«ماست نیستی که انگشتت بزنند.»
«ما صدنفر بودیم تنها، اونها سهنفر بودند همراه.»
«ما که در جهنم هستیم یک پله پائینتر.»
«ما که رسوای جهانیم غم عالم پشمه.»
«مال است نه جان است که آسان بتوان داد.»
«مال بد بیخ ریش صاحبش.»
«مال به یکجا میره ایمون به هزار جا.»
«مالت را خار کن خودت را عزیز کن.»
«مال خودت را محکم نگهدار همسایه را دزد نکن.»
«مال خودم مال خودم مال مردمم مال خودم.»
«مال دنیا وبال آخرته.»
«مال ما گل مناره، مال مردم زیر تغاره.»
«مال مفت صرافی نداره.»
«پول باد آورده چند و چون نداره.»
«مال ممسک میراث ظالمه.»
«مال همه ماله، مال من بیتالماله.»
«ماماآورده را مردهشور میبره.»
«ماما که دوتا شد سر بچه کج در میاد.»
«ما و مجنون همسفر بودیم در دشت جنون// او به مطلبها رسید و ما هنوز آوارهایم»
«مهر درخشنده چو پنهان شود// شبپره بازیگر میدان شود»
«ما هم تون را میتابیم هم بوق را میزنیم.»
«ماه همیشه زیر ابر پنهان نمیمونه.»
«ماهی رو هر وقت از آب بگیری تازهاست.»
«ماهی، ماهی رو میخوره، ماهیخوار هر دو را.»
«ماهی و ماست؟ عزرائیل میگه بازم تقصیر ماست؟»
«مبارک خوشگل بود آبله هم درآورد.»
«مثقال نمکه خروار هم نمکه.»
«مثل سیبی که از وسط نصف کرده باشند.»
«مثل سگ پشیمونه.»
«مرد چهل ساله تازه اول چلچلیشه.»
«مرد آنست که در کشاکش دهر// سنگ زیرین آسیا باشد»
«مرد خردمند هنر پیشه را// عمر دو بایست در این روزگار// تا به یکی تجربه آموختن// با دگری تجربه بردن به کار» سعدی
«مرد که تنبوتش دو تا شد بفکر زن نو میافته.»
«مردی را پای دار میبردند زنش میگفت: یه شلیته گلی برای من بیار.»
«مردی که نون نداره اینهمه زبون نداره.»
«مرغ بیوقتخوان را باید سر برید.»
«مرغ زیرک که میرمید از دام؛ با همه زیرکی به دام افتاد.»
«مرغ گرسنه ارزن در خواب میبینه.»
«مرغ همسایه غازه.»
«مرغی را که در هواست نباید به سیخ کشید.»
«مرغ یه پا داره.»
«مرغی که انجیر میخوره نوکش کجه.»
«مرگ برای من، گلابی برای بیمار.»
«مرگ به فقیر و غنی نگاه نمیکنه.»
«مرگ خر عروسی سگه.»
«مرگ خوبه اما برای همسایه.»
«مرگ یه بار شیون یه بار.»
«مزد آن گرفت جان برادر که کار کرد» (نابرده رنج گنج میسر نمیشود ...) سعدی
«مزد خرچرونی خرسواریست.»
«مسجد نساخته گدا درش ایستاده.»
«مشتری آخر شب خونش پای خودشه.»
«مشک خالی و پرهیز آب.»
«معامله با خودی غصه داره.»
«معامله نقد بوی مشک میده.»
«معما چو حل گشت آسان شود.»
«مگه سیب سرخ برای دست چلاق خوبه؟»
«من آنچه شرط بلاغ است با تو میگویم// تو خواه از سخنم پند گیر و خواه ملال» سعدی
«من از بیگانگان هرگز ننالم// که با من هرچه کرد آن آشنا کرد» حافظ
«من کجا و خلیفه در بغداد.»
«من میگم نره تو میگی بدوش.»
«من نمیگویم سمندر باش یا پروانه باش// چون بفکر سوختن افتادهای مردانه باش» شاملو
«من نوکر حاکمم نه نوکر بادنجان.»
«موریانه همه چیز خونه را میخوره جز غم صاحبخونه را.»
«موش تو سوراخ نمیرفت جارو به دمبش میبست.»
«مورچه چیه که کله پاچش چی باشه.»
«موش زنده بهتر از گربه مردهاست.»
«موش به همبونه (کیسه) کار نداره همبونه به موش کار داره.»
«موش و گربه که با هم بسازند دکان بقالی خراب میشه.»
«مهره مار داره.»
«مهمون باید خندهرو باشه اگر چه صاحبخونه، خون گریه کنه.»
«مهمون تا سه روز عزیزه.»
«مهمون که یکی شد صاحبخونه گاو میکشه.»
«مهمون، مهمونو نمیتونه ببینه صاحبخونه هردو را.»
«مهمون ناخونده خرجش پای خودشه.»
«مهمون هرکی، در خونه هرچی.»
«میون حق و باطل چهار انگشته.»
«میون دعوا حلوا خیر نمیکنند.»
«میون دعوا نرخ معین میکنه.»
«می بخور، منبر بسوزان، مردمآزاری مکن.»
«میخوای عزیز بشی یا دور شو یا کور شو.»
«میراث خرس به کفتار میرسه.»
«میوه خوب نصیب شغال میشه.»
«میهمان سخت عزیز است ولی همچو نفس// خفقان آرد اگر آید و بیرون نرود»
«مو از ماست کشیدن»