ترکی | فارسی | العربیة | English | اردو | Türkçe | Français | Deutsch
آخرین بروزرسانی : دوشنبه 17 ارديبهشت 1403
دوشنبه 17 ارديبهشت 1403
 لینک ورود به سایت
 
  جستجو در سایت
 
 لینکهای بالای آگهی متحرک سمت راست
 
 لینکهای پایین آگهی متحرک سمت راست
 
اوقات شرعی 
 
تاریخ : شنبه 15 فروردين 1388     |     کد : 2223

پدر وياچسلاو: از كليسا به مسجد

وياچسلاو پولوسين سرگييويچ، كشيش سابق كليساى ارتدوكس روسيه و رئيس كميته شوراى عالى در امور آزادى وجدان، چندى پيش گرويدن خود را به اسلام اعلام كرد. گرويدن يك روحانى نامدار ارتدوكس به اسلام، براى خيلى‏ها غيرمنتظره بود. آنها گمان مى‏بردند كه كشيش سابق يا مبتلا به بيمارى روانى شده است و يا از روى يك حساب ظريفانه سياسى، دست‏به چنين كارى زده است. اما او در مصاحبه با «اخبار مسكو»، شخصا درباره انتخاب آزاد جهان بينى و انتخاب معنوى خود سخن مى‏گويد.

بيوگرافى وياچسلاو پولوسين
پولوسين وياچسلاو سرگييويچ در سال 1956 متولد شد و در سال 1979، دانشكده فلسفه دانشگاه دولتى مسكو و در سال 1984، مدرسه روحانى مسكو را به پايان رساند. در كليساهاى آسياى ميانه به عنوان كشيش خدمت كرد و بعد به حوضه منطقه‏اى كليساى ارتدوكس روسيه به كالوگا پيوست. در سال 1990، به عنوان نماينده مردمى فدراسيون روسيه از ناحيه كالوگا برگزيده شد و رياست كميته شوراى عالى در امور آزادى وجدان را عهده‏دار شد. در زمان كار در شوراى عالى، آكادمى ديپلماتيك وزارت امور خارجه را به اتمام رساند و در موضوع " كليساى ارتدوكس روسيه و دولت در اتحاد شوروى در سالهاى 1991-1971" از تز دكتراى خود دفاع كرد. از سال 1993، كارمند دوما در امور اتحاديه‏هاى اجتماعى و سازمانهاى مذهبى بود. او در تركيب جنبش دموكرات مسيحى و عضو شوراى سازمانهاى مسيحى بود. در سال 1991، از حوضه منطقه كليساى ارتدوكس روسيه از كالوگا اخراج شد و در سال 1995، از انجام وظايف كشيشى كناره گرفت. در مصاحبه با مجله مسلمانان" (شماره 2، 3 ماه مه - ژوئن 1999) به طور رسمى خود را مسلمان ناميد: "من خود را پيرو قرآن مقدس و پيغمبر محمد (ص) مى‏دانم. به غير از خداى واحد و يگانه - "الله" و محمد (ص) فرستاده او، خداى ديگرى وجود ندارد".
وياچسلاو پولوسين، نويسنده آثار علمى زياد درباره موضوعات تاريخى، علم، دين و فلسفه است. در فوريه سال جارى، از تز ديگر خود در موضوع: "ديالكتيك افسانه و اسطوره‏شناسى" دفاع كرد. انديشه‏هاى اصلى فلسفى او در كتاب "اسطوره، مذهب، دولت" گرد آمده است.
تا آنجا كه من مطلع هستم، اين دومين مورد در زندگى شماست كه به طور رسمى در رابطه با تغيير جهان بينى خود سخن مى‏گوييد.
من در دوران كودكى با تمام جان و روحم به خدا ايمان آوردم. بعدا وقتى در دانشگاه مشغول تحصيل بودم، با نشريات ارتدوكس آشنا شدم. سپس به خدمت كليسا درآمدم و در آنجا به آنچه كه در دانشكده فلسفه وجود نداشت، برخوردم. من از بودن در آنجا احساس تاسف نمى‏كنم; زيرا خيلى چيزها در آنجا آموختم. ارسال مداركم به مدرسه روحانى در سال 1979 و مصاحبه با مجله "مسلمانان" بعد از 20 سال، دو مرحله مهم در زندگى من بوده است.
وياچسلاو پولوسين در مصاحبه با مجله "مسلمانان" چنين گفت:
«چندين سال كار سخت و دشوار، مرا به اين نتيجه رساند كه در قرآن تشبيه سازى خداوند خالق به انسان مخلوق وجود ندارد. به عبارت ديگر،در قرآن نمى‏توان به "آنتروپومورفيزم" كه مختص بت پرستان است، برخورد و هيچ اساسى براى تشبيه سازى خداوند به يك رئيس انسانى وجود ندارد. من تصميم گرفتم مقام اجتماعى خود را منطبق با اعتقاداتم بسازم و آشكارا اعلام كنم كه من خود را وابسته به سنتهاى باعظمت مذهبى مى‏دانم كه پيغمبران و قبل از همه، ابراهيم از آنها پيروى كرده است. به اين دليل، من ديگر خودم را نه يك روحانى و نه عضو هيچ گونه كليساى ارتدوكسى فرض نمى‏كنم... و آنچه به احتمال انتقام گرفتن مربوط مى‏شود، بايد بگويم كه همه ما فناپذير هستيم و دير يا زود با اين دنياى فانى وداع خواهيم كرد. پس بهتر است‏با دستيابى به واقعيت و نه با بودن در دوگانگى معنوى و تصورات و خيالات دست پرورده انسان، به اين زندگى بدرود بگوييم. در رابطه با مشكلات كارى، از جمله زبان عربى، مجبور خواهيم شد بر كمك برادران جديد خود تكيه كنم. همسر من كاملا با اين انتخاب جهان‏بينى من موافق است و آن را قبول دارد».
راه روحانى شما چگونه شكل گرفت؟
در محافل كليسايى مسكو، من "خودى" نبودم. شرايط خانوادگى هم بر مراحل گوناگون زندگى من تاثير گذاشتند و مرا مجبور كردند براى خدمت در آسياى ميانه، تقاضاى انتقال كنم. براى مدت نه چندان طولانى در فرونزه خدمت كردم و كمى بيشتر در دوشنبه ساكن بودم. در آنجا بود كه براى نخستين بار، با فرهنگ اسلامى آشنا شدم. طرز تفكر شرقى، روح من را تكان داد. پس از يكسال و نيم، به علت‏سرپيچى از دستورات رؤساى روحانى يا به عبارت ديگر، دست اندركاران امور مذهبى، اوراق ثبت من لغو شد. سه سال به هيچ جا اعزام نشدم. من در وضعيت‏بسيار ناهنجارى بسر مى‏بردم. بالاخره در سال 1988، وقتى روند دگرگون سازى آغاز شد، به من پيشنهاد كردند به محدوده اوبنينسك، به كليساى نيمه ويرانى بروم و در آنجا خدمت كنم. از آنجا، در سال 1990، مرا به عنوان نامزد نمايندگى پارلمان فدراسيون روسيه معرفى كردند.

موضع اسقف اعظم مسكو
اعلاميه كشيش وياچسلاو پولوسين در رابطه با گرويدن وى به مذهب ديگر، براى اسقف اعظم مسكو كاملا غيرمنتظره بود. در بخش روابط خارجى كليساها، اقدام او را با شخصيت و اعتقادات نامتعادلش توضيح دادند و " تغيير نوبتى" جهان بينى او را پيش بينى كردند. در اداره اسقف اعظم مسكو، بيشتر ابراز تمايل كردند كه اين پرونده را ختم شده بدانند و فقط به تصميم رئيس روحانى كشيش وياچسلاو قناعت كنند.
آنها گمان مى‏بردند كه شما قصد داريد به مذهب پروتستان بگرويد...
تعداد زيادى از پروتستانهاى آمريكايى كه در سال 1991 به روسيه آمدند، به نزد من هم آمدند. آنها پيشنهاد مى‏كردند كه ديدارمان را با خواندن دعا آغاز كنيم. اما من قاطعانه نسبت‏به چنين پيشنهادى مخالفت مى‏كردم و مى‏گفتم: "اين جا يك مكان دولتى است و من نگهبان آزادى وجدان هستم و به اين دليل در اينجا هيچ دعايى نبايد خوانده شود. من با پيروان مذهب پروتستان دوست‏بودم، اما نمى‏دانم اين تصور كه من قصد داشتم به مذهب پروتستان بگروم، از كجا سرچشمه گرفته است.
موضع واقعى شما در رابطه با تاليف قانون جديد آزادى وجدان سال 1997 براى خيلى‏ها يك معماست. تعدادى شما را نويسنده آن مى‏نامند و تعداد ديگرى، به ياد مى‏آورند كه شما مكررا از آن انتقاد مى‏كرديد.
به عنوان يك كارمند دولتى، نمى‏توانم تمام حقايق را درباره اين قانون بازگويم. در نوشتن اين قانون، من به عنوان يكى از 15 عضو گروه كارى، شركت داشتم و بايد بگويم كه تاثير من بر آن، خيلى كم بود. بعدا اين قانون براى تصويب به دوما ارائه شد و كار روى آن آغاز گشت. مى‏توانم خودم را هم مؤلف آنچه كه در نتيجه اين كار به دست آمد، بشمارم. اما در اينجا لازم به ذكر است كه شيطانى كردن اين قانون براى محافل و نيروهايى لازم بود كه با استفاده از جريانات منفى در حال وقوع در مناطق، مى‏خواستند براى خود، نام و پول زيادى كسب كنند. در واقع، قانون بر اصول دولت عرفى پافشارى كرد و موقعيت را حفظ نمود.
آيا محرك شما عدم قبول ارتدوكس دولتى بود تا مذهب ديگرى را جست و جو كنيد؟
با كار در دستگاه دولتى، هرچه بهتر مى‏ديدم كه اين يا آن اقدام كليسايى و يا سياسى، چگونه بر زندگى مردم تاثير مى‏گذارد. تعدادى سعى مى‏كنند با دادن چهره الهى به مسيحيت، آن را مانند چيزى كه عدم مسؤوليت قدرتمندان را سلب مى‏كند، تعبير و تفسير كنند.
موارد مشابهى هم در دنياى اسلام مشاهده شده است‏خانها، سلطانهاى ترك، دسايس دربارى و غيره.
در قرآن، اصولا قدرت "سلاطين" ممنوع است. در آنجا آمده است كه اگر كسى قدرت را غصب كند و شخص مسلمانى آن را تحمل كند، او هم شريك گناه او محسوب خواهد شد. در امپراتورى عثمانى ركود فرهنگ اسلامى به وقوع پيوست - كيش جنگ طلبى، اجبار و زورگويى و برده فروشى. اسلام در آنجا باز آفريده شد. وحى به خودى خود موضوع ديگرى است.
عكس العمل برادران جديد مسلمان شما نسبت‏به تصميمتان چگونه بود؟
مصاحبه من با مجله "مسلمانان"، توجه و علاقه زيادى را موجب شد و ممكن است مجبور شويم چاپ تيراژ ديگرى را به اتمام برسانيم.
عكس العمل رهبرى دوما نسبت‏به تصميم شما چگونه است؟
طبيعتا افرادى ناراضى هستند، اما من روبل نيستم كه مورد پسند همه واقع شوم. من معتقدم كه كار من در دوما دچار هيچ گونه تغييرى نخواهد شد. من قصد ندارم از مسيحيت انتقاد كنم. وقتى من پيرو مذهب ارتدوكس بودم، آن وقت‏شديدا از آن انتقاد مى‏كردم، اما حالا نه. همان طور كه در قرآن آمده است، اسلام دموكراتيك‏ترين مذهب است; زيرا ظلم و ستم را ممنوع كرده است. خداوند، ارتباط مستقيم با مردم (امت) دارد و در قرآن، از هيچ گونه ميانجى به شكل كشيشها و يا سلاطين ياد نشده است.

دفتر وياچسلاو پولوسين
او در يك دفتر در دوماى كشورى همراه با مراد زرگيشف كار مى‏كند. مراد زرگيشف قبلا نماينده دوما بود و حالا كارمند اداره كميته دوما در امور اتحاديه‏هاى اجتماعى و سازمانهاى مذهبى است. قرآن روى ميز در معرض ديد قرار دارد و ديوارهاى اتاق با نوشته‏هايى به زبان عربى تزيين شده‏اند. در اين اتاق، پولوسين و همكارش بعضى مواقع نماز هم مى‏خوانند و براى اين منظور از فرش كوچكى استفاده مى‏كنند. علاوه بر آن، وياچسلاو مخالف آن است كه در حين انجام كار دولتى، پيروى از اسلام را به نمايش بگذارد.
آيا شما خيال داريد به سياست‏بزرگ باز گرديد؟
فعلا خير. من قصد دارم از حرفه و دانستنيهاى خودم بيشتر براى انجام يك كار مفيد اجتماعى در چارچوب اسلام استفاده كنم. مى‏توانم بگويم كه يك شخصيت اجتماعى و علمى اسلامى هستم و نه يك شخصيت‏سياسى. اما آينده چه خواهد شد، فقط خداوند متعال از آن آگاه است. در سال 1990، انتخاب من به عنوان نماينده نيز غيرمنتظره بود.

منبع:
سفارت ج. ا. ا - مسكو، به نقل از «اخبار مسكو»، 14/6/1999.

الكساندر سالداتوف

مجله اسلام و غرب، شماره 27


نوشته شده در   شنبه 15 فروردين 1388  توسط   مدیر پرتال   
PDF چاپ چاپ بازگشت
نظرات شما :
Refresh
SecurityCode