ترکی | فارسی | العربیة | English | اردو | Türkçe | Français | Deutsch
آخرین بروزرسانی : يکشنبه 17 تير 1403
يکشنبه 17 تير 1403
 لینک ورود به سایت
 
  جستجو در سایت
 
 لینکهای بالای آگهی متحرک سمت راست
 
 لینکهای پایین آگهی متحرک سمت راست
 
اوقات شرعی 
 
تاریخ : يکشنبه 26 ارديبهشت 1389     |     کد : 7607

يازده خورشيد چرخ معرفت را مادري ...

يازده خورشيد چرخ معرفت را مادري ...

يازده خورشيد چرخ معرفت را مادري ... 

آيت‌الله وحيد خراساني در شعري به بيان اوصاف و ويژگي‌هاي شخصيتي حضرت زهرا(س) پرداخته است.
اي بلند اختر كه ناموس خداي اكبري
عقلِ كل را دختري و علمِ كل را همسري
زينت عرش خدا پرورده دامان توست
يازده خورشيد چرخ معرفت را مادري
آنكه بُد منت وجودش بر تمام ماسوي
گشت ممنون عطاي حق كه دادش كوثري
تاج فرق عالم و آدم بود ختم رسل
بر سر آن سرور كون و مكان تو افسري
از گلستان تو يك گُل خامس آل عباست
اي كه در آغوش خود خون خدا مي‌پروري
مقتداي حضرت عيسي بود فرزند تو
آن چه در وصف تو گويم باز از آن برتري
در قيامت اولين و آخرين سرها به زير
تا تو با جاه و جلال حق، زمحشر بگذري
بر بساط قرب بگذارد قدم چون مصطفي
تو بر او هستي مقدم ، گرچه او را دختري
كهنه پيراهن چو بر سر افكني در روز حشر
غرقه در خون خدا برپا نمايي محشري
با چه ذنبي كشته شد موؤده آل رسول
بود آيا اينچنين، أجرِ چنان پيغمبري
قدر تو مجهول و مخفي قبر تو تا روز حشر
جز خدا در حق تو كس را نشايد داوري

* * *

شمع جمع آل طه بضعه خير الوري
دختر شمس الضحي و همسر بدر الدّجي
آفتاب برج عصمت گوهر درج شرف
ليله القدر وجود و سرّ و ناموس خدا
آنكه بنشاندش به جاي خود امام الانبياء
وانكه بُد آمينِ او شرط دعاي مصطفي
مبدأ جسمش بُد از اثمار اشجار بهشت
منتهاي روح پاك او حريم كبريا
ز آدم و عيسي نبودش كفو و مانندي به دهر
شد در اوصاف كمال او همتراز مرتضي
در مديحش عقل شد حيران و سرگردان چو ديد
هست مدّاحش خدا، وصف مقامش هل أتي
پا ورم كرد از نماز و دست و بازو از جهاد
سينه او شد سپر در راه حق روز بلا
رفت از دار فنا بشكسته دل آزرده تن
آنكه بُد آزردنش ايذاء ختم الانبياء
گفت حيدر در غروب آفتاب عمر او
تار شد دنيا و روشن شد به تو دار بقاء

* * *

دختر خير الوري و همسر فخر بشر
علم مخزون، غيب مكنون در ضميرش مستتَر
ليله القدر نزول كل قرآن مبين
مطلع الفجر ظهور منجي دنيا و دين
آسمان يازده خورشيد تابان وجود
روشن از نور جمالش عالم غيب و شهود
شمع جمع اهل بيت و نور چشم مصطفي
مهجه قلبي كه آن دل بود قلب ماسوي
آيه تطهير وصف عصمت كبراي او
هل أتي تفسيري از دنيا و از عقباي او
تا قيامت شد به او روشن چراغ عقل و دين
منتشر از او به دنيا نسل خيرالمرسلين
اندر آن روزي كه وانفسا بگويند انبيا
شيعتي گويان بيايد او به درگاه خدا
مصحف او لوح محفوظ قضاء است و قدر
در حديث لوحِ او برنامه اثني عشر
علم ما كان و يكون ثبت است اندر دفترش
ني سلوني گفته در عالم كسي جز همسرش
اوست مشكاه دو مصباحي كه شد عرش برين
زينت از آن دو، چراغ راه رب العالمين
ميوه باغ وجودش حلم و جود مجتبي است
حاصل آن عمر كوتاهش شهيد كربلاست
زينب آن اسطوره صبر و شجاعت دخترش
گوي سبقت برده در اسلام و ايمان مادرش
دامنش جان جهان و يك جهان جان پروريد
وه چه جاني كه خداوند جهان او را خريد
خون بهاي خون او شد ذات قدّوس خدا
گشت كشتي نجات خلق و مصباح الهدي
منقطع شد وحي بعد از رحلت خير الأنام
ليك جبريل امين بنمود در كويش مقام
بود امين وحي دائم در صعود و در نزول
تا گذارد مرحمي بر قلب مجروح بتول
دلشكسته بود و از هجر پدر بيمار بود
پشت و پهلو هم شكسته از در و ديوار بود
تسليت مي‌داد او را ذات پاك ذوالجلال
تا بكاهد زان غم و آن رنج و آن درد و ملال
عطر و بوي و رنگ و روي و خُلق و خَلق عقل كل
ساطع و لامع بُد از آن بضعه ختم رسل
زين سبب روح القدس شد در حريم او مقيم
تا در آن آيينه بيند صاحب خُلق عظيم
زين قفس چون مرغ روحش رو به رضوان پر كشيد
رفت جبريل امين و از مدينه دل بريد
مرتضي آن قطب عالم لنگر دنيا و دين
عرش علم و روح ايمان و اميرالمؤمنين
آنكه در تسليم و صبرش عقل شد مبهوت و مات
كرد در فقدان اين همسر تمناي ممات
بود زهرا ركن آن ركن زمين و آسمان
رفت و ويران شد سر و سامان آن شاه جهان

* * *

صورتي كو خَلق و خُلق عقل كل را مي‌نمود
گشت پنهان نيمه شب در خاك غم، امّا كبود
ماهتاب آسمان عصمت و عفّت گرفت
كس نداند جز علي آخر چه بگذشت و چه بود

* * *

ديده عالم نديده زهره‌اي مانند زهرا
دختري مادر نزاده كو شود اُمّ ابيها
شد خدا راضي به آنچه فاطمه راضي به آن شد
متفق شد در رضا و در غضب با حق تعالي


نوشته شده در   يکشنبه 26 ارديبهشت 1389  توسط   مدیر پرتال   
PDF چاپ چاپ بازگشت
نظرات شما :
Refresh
SecurityCode