اگر بخواهيم خانواده متعادلي داشته باشيم، اگر بخواهيم زندگي ما از استحكام برخوردار باشد، اگر مايل باشيم كه فرزندان برومند و سالمي داشته باشيم، اگر بخواهيم انسانهاي شايسته اي تحويل جامعه بدهيم، علاوه بر رعايت اصول اساسي پيوند خوب و مستحكم خانوادگي، بايد اصل مديريت را سهل و ساده تلقي نكنيم و از آن بهره بگيريم.



به گزارش خبرگزاری مهر، خانواده نهاد مقدسي است كه در ساختار جامعه مهمترين ركن به حساب مي آيد. تحكيم خانواده زمينه ساز استحكام اجتماع است. خانواده مركز نشر و انتقال فرهنگ است. خانواده چشمه جوشاني است كه فضايل وكمالات انساني از آنجا به جامعه سرازير مي شود و بالاخره اينكه انسانهاي شايسته و برومند دانشمندان و متفكران همه از خانواده هاي اصيل برخاسته اند.

بديهي است كه در كانون خانوادگي مهر و محبت، صفا و صميميت، تعاون و همكاري، پايداري و استقامت و بسياري از خصلتهاي ديگر انساني دخالت و تاثير دارد، ولي نقش مديريت در استحكام خانواده و تربيت فرزندان نقشي زيربنايي است، لذا نمي توان آن را ناديده گرفت. دانشمندان علوم اسلامي در گذشته كتابهايي را در ارتباط با تدبير منزل به رشته تحرير درآورده و در آنها مسائل اساسي از قبيل مديريت و اداره خانواده را مطرح كرده اند. در كتابهاي لغت كلمه تدبير را به پايان كاري نگريستن، درآن انديشيدن و براي انجام دادن هر امري فكر و دقت به كار بردن معني كرده اند.

با تحقق تطور و تحول در اوضاع زندگي خانوادگي بسياري از ارزشهاي والا و اصالتهاي خانوادگي دستخوش تهاجم فرهنگي شده و آرام از بين مي رود و يا كمرنگ مي شود. بنابراين با توجه به اين نكته كه كانون خانوادگي به محبت و صفا و يكرنگي احتياج دارد، با اجراي مديريت صحيح و منطقي مي توان اين عوامل را استمرار و دوام بخشيد.

اگر كانون خانوادگي را اولين آموزشگاه تلقي كنيم، ناخودآگاه به ضرورت مديريت در محيط خانوادگي اعتراف كرده ايم. زيرا در هر جا كه آموزشگاهي افتتحاح مي گردد قبل از هر چيز مدير آن تعيين مي شود. وقتي عده اي از كودكان به بازي مي پردازند،ابتدا از ميان خود فردي را به عنوان مدير انتخاب مي كنند تا در پرتو او اختلافات خود را حل و فصل نمايند.پس وقتي كه يك بازي ساده كودكانه و يا انجام مسابقه اي به داور و مديراحتياج دارد،آيا مي توان باور كرد كه محيط خانوادگي كه مركز انتقال فرهنگ و انسان سازي است به مديريت نيازي نداشته باشد؟!

اگر بخواهيم خانواده متعادلي داشته باشيم، اگر بخواهيم زندگي ما از استحكام برخوردار باشد، اگر مايل باشيم كه فرزندان برومند و سالمي داشته باشيم، اگر بخواهيم انسانهاي شايسته اي تحويل جامعه بدهيم، علاوه بر رعايت اصول اساسي پيوند خوب و مستحكم خانوادگي، بايد اصل مديريت را سهل و ساده تلقي نكنيم و از آن بهره بگيريم.

وحدت و يكي بودن زن و شوهر در محيط خانواده ضرورت مديريت را نفي نمي كند، بلكه با همه صميميت ها و گرميها بايد اصول مديريت در متن زندگي خانوادگي رعايت شود، زيرا تا مدت كوتاهي مي توان با علاقه ها و محبت ها وحدت خانوادگي را حفظ كرد، ولي بديهي است كه پس از كمرنگ شدن عوامل دوستي ها و مودتها خانواده در آستانه تزلزل قرار مي گيرد. در حالي كه با اجراي مديريت صحيح و منطقي علايق طبيعي و احساسي به تدريج به عواطف منطقي و عقلاني تبديل مي شود و در نتيجه صفا و صميميت ها استمرار مي يابد.

در گذشته نه چندان دور با اينكه پيوندهاي ازدواج خالي از اشكال نبود و معيارهاي آن در موارد زيادي منطقي به نظر نمي آمد، اما خانواده ها از آرامش و استحكام بيشتري بر خوردار بودند، زيرا اصل مديريت در خانواده ها رعايت مي شد. بديهي است كه منظور از مديريت در خانه انجام مسئوليت هاي داخلي خانواده نيست، زيرا مسئول داخلي خانواده زن خانه است و مرد در انجام امور داخلي خانه نبايد دخالت كند. هدف ما از مديريت برخورداري از قدرت تصميم گيري در مسائل كلي و اساسي خانواده است.

مردمسلمان در مديريت بايد از استبداد و لجاجت و مرد سالاري بركنار باشد و تصميمات او بر محور عقل و منطق دور بزند و زن نيز موظف است كه از آرا و افكار منطقي و عقلايي مرد پيروي كند. خداوند متعال در قرآن سوره نساآيه 34 مي فرمايد: الرجال قوامون علي النساء بما فضل الله بعضهم علي بعض؛ يعني مردان به دليل ويژگي هايي كه دارند سلطه و مديريت خانه در عهده آنان قرار دارد.البته برخي از مردان جاهل و مغرور از اين آيه سو استفاده مي كنند و بر زنان خود تحكيم و زورگويي روا مي دارند، در حالتي كه كلمه قوام از "قائم و قيم" گرفته شده و معناي آن سرپرستي و قيموميت است، نه تحكم و زور گويي؛ به عبارت ديگر سرپرستي خانه تكليف و مسئوليت است، نه ترجيح و مزيت! مرد مسلمان از اين آيه شريفه اين طور برداشت مي كند حال كه خداوند مهربان بر او منت نهاده و او را سرپرست و قيم قرار داده است، او هم بايد از اين منصب الهي سو استفاده نكند و از همسر خود به عنوان يك امانت الهي نگه داري كند و به مسئوليت خود متعهد و وفادار باشد.