فقط بخندید...
اولی: تو وقت های بیکاری ات بافندگی می کنی، درسته؟
دومی: آره خیال بافی می کنم!
پسر: پدر جان چرا آب دریا بعضی وقت ها کف می کنه؟
پدر: احتمالا چون ماهی ها دارن حموم می کنن!
معلم: اگر دیروز ایرج 10 هزا رتومن پول داشته و شش هزار تومنش رو خرج کرده باشه، امروز چه قدر پول برایش باقی مونده؟
دانش آموز: آقا ما چند روزه با ایرج قهریم و از وضعیت مالی اش هم خبر نداریم.
یک نفر مغازه بادکنک فروشی باز می کنه ولی بعد از مدت کوتاهی ورشکست می شود، چون بادکنک هایش را به شرط چاقو می فروشد.
خودکار آبی پدرش می میرد و تا یک ماه مشکی می نویسد.
یک نفر می خواست یک ماهی را خفه کند هی سر ماهی را زیر آب کرد و درآورد.