يكی از مواردی كه در خطبه فدكيه جلب نظر میكند، نوع نظم و روشمندی امروزی است كه با وجود شرايط بسيار سخت و ناگوار غصب حقوق و حتی اهانت، در بيانات حضرت زهرا(س) وجود دارد و نشاندهنده وجه امتياز ايشان و سخنانشان بر سايرين است.
حجتالاسلام و المسلمين قاسم خانجانی، عضو هيئت علمی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، در گفتوگو با خبرگزاری بينالمللی قرآن (ايكنا)، درباره خطبه فدكيه و ساير بيانات و معارف به جای مانده از حضرت زهرا(س)، با اشاره به اين مطلب كه خطبه فدكيه تنها خطبه به جای مانده از ايشان نيست، عنوان كرد: از حضرت زهرا(س) چند خطبه و احاديثی به دست ما رسيده است كه به جز خطبه فدكيه، ما بقی چندان مورد توجه جدی قرار نمیگيرد؛ در حالی كه حاوی بسياری سخنان حكمتآميز، نغز و به لحاظ تربيتی و به لحاظ معرفتی، با ارزش هستند.
خانجانی با اشاره به يكی از خطبههای نقل شده از حضرت زهرا(س) كه كمتر به آن توجه شده است، گفت: سخنانی كه حضرت زهرا(س) در مواجهه با زنان انصار در مدينه مطرح كردهاند، مطالب مهمی را در ارتباط با بحث غصب خلافت و ستم و ظلمی كه در حق اهل بيت(ع) و به ويژه اميرالمومنين(ع) و نسبت به دختر پيغمبر(ص) يعنی خود حضرت زهرا(س) روا داشته شده است، در بر میگيرد. در اين جا، حضرت(س)، مواردی همچون بیاعتنايی و حرمتشكنی و جسارتهايی را كه نسبت به ايشان صورت گرفته است، در قالب بيانی شكوهآميز و شكايتگونه، خطاب به زنان انصار مطرح میكنند.
اتصال به سرچشمه لايزال وحی؛ منشأ بلندی معنا و سبك بيان واحد در سخنان حضرت زهرا(س) و امام علی(ع)
وی در مورد خطبه مشهور حضرت زهرا(س) كه به نام خطبه فدكيه ناميده شده است، بيان كرد: بايد توجه كنيم كه اين خطبه، كه سرشار از سخنان حكمتآميز، بليغ و فصيح است و معارفی بلند را در بر دارد، 25 سال قبل از خلافت حضرت اميرالمؤمنين(ع) ايراد شده است و میتوان فصاحت و بلاغت مشهود در خطبههای حضرت علی(ع) را در اين خطبه و ديگر بيانات حضرت زهرا(س) نيز ديد.
وجه امتيازی كه آيتالله جوادی آملی برای خطبه حضرت زهرا(س) برشمردند اين بود كه اين خطبه حضرت زهرا(س)، كه 25 سال قبل از خطبههای حضرت امير(ع) بيان شده، در حقيقت مقدمه يا پيشدرآمدی بر آن خطبههاست و بزرگ ديگری اين گونه تشبيه میكرد كه نسبت خطبه حضرت زهرا(س) به خطبههای حضرت علی(ع) به منزله سوره حمد است نسبت به كل قرآن
خانجانی خاطرنشان كرد: بر اين اساس و با توجه به اين كه سخنان حضرت زهرا(س) و حضرت امير(ع)، با وجود فاصله زمانی قابل توجه ميان آنها، به لحاظ فصاحت و بلاغت از يك سبك و سياق برخوردار هستند، میتوان اين نتيجه را گرفت كه در حقيقت آبشخور و سرچشمه هر دوی اين كلمات و سخنان، علیالقاعده، بايد سرچشمه لايزال وحی و اتصال به آموزههای وحيانی باشد.
عضو هيئت علمی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه ادامه داد: هر چند حضرت زهرا(س) در اين خطبه در مقام نوعی تظلم و ابراز شرايط ناگوار و وضعيت نامناسب اجتماعی زمان خود، بعد از رسول خدا(ص) هستند، اما همان بلندمرتبگی به لحاظ معنا و مفهوم و به لحاظ گنجاندن معارف بلند دينی و همچنين به لحاظ فصاحت و بلاغت كه در خطبههای حضرت امير(ع) هست، در خطبه فدكيه حضرت زهرا(س) نيز ديده میشود.
وی با اشاره به نسبتی كه بعضی از بزرگان در اين مورد برقرار كردهاند، اظهار كرد: برای مثال وجه امتيازی كه آيتالله العظمی جوادی آملی برای خطبه حضرت زهرا(س) برشمردند اين بود كه اين خطبه حضرت زهرا(س) كه 25 سال قبل از خطبههای حضرت امير(ع) بيان شده، در حقيقت مقدمه يا پيشدرآمدی بر آن خطبههاست و بزرگ ديگری اين گونه تشبيه میكرد كه نسبت خطبه حضرت زهرا(س) به خطبههای حضرت علی(ع) به منزله سوره حمد است نسبت به كل قرآن كه با كنار قرار دادن ديگر خطبه حضرت زهرا(س)، خطبه فدكيه هم به جهت منحصر به فرد بودن و هم به جهت حجم آن در مقابل حجم زياد بيانات منقول از حضرت امير(ع)، امكان قلمداد كردن چنين تشبيهی را ايجاد میكند.
نظم و انضباط و بيان روشمند معارف در خطابه شكوائيه فدكيه
خانجانی نظم و انضباط و شيوه ورود به مباحث را يكی ديگر از موارد برجسته خطبه فدكيه دانست و بيان كرد: اين خطبه با وجود اين كه در مقام تظلم و استمداد و نوعی شكوه و شكايت بيان شده است، اما مباحث مختلف را بسيار منظم در بر گرفته است.
وی افزود: در اين خطبه حضرت زهرا(س) پس از اشاره به نعمتهای بیحد و حصر خداوند بر بشر به طور عام و بعد بر اهل بيت(ع) به طور خاص و شكر اين نعمتها، بحث موقعيت انسان و هدف از آفرينش انسان را بسيار زيبا طرح میكنند و بعد وارد بحث رسالت و بعثت پيامبران و به خصوص پيامبر اكرم(ص) میشوند و پس از آن به ترتيب بحث جدايیناپذيری قرآن و عترت و همراه بودن قرآن و عترت به عنوان دو يادگار پيامبر(ص)، بحث فلسفه احكام الهی و اهميت احكام الهی و اهميت تقوا، شرايط دوران جاهليت و خارج شدن مردم از منجلاب انحطاط و سقوط و سوق يافتن به شاهراه هدايت و نجات، با بعثت پيامبر گرامی اسلام، بحث تغيير ارزشها، نقش اهل بيت(ع) پس از پيامبر(ص) و در نهايت حقوق غصب شده از ايشان را مطرح میكنند.
از حضرت زهرا(س) چند خطبه و احاديثی به دست ما رسيده است، كه به جز خطبه فدكيه، ما بقی چندان مورد توجه جدی قرار نمیگيرد؛ در حالی كه حاوی بسياری سخنان حكمتآميز، نغز و به لحاظ تربيتی و به لحاظ معرفتی، با ارزشند
خانجانی با بيان اين كه اينها همه با نظمی بسيار ستودنی و حتی امروزی، به لحاظ روشمندی، طرح شده است، خاطرنشان كرد: فارغ از كيفيت يا بلندمرتبه بودن نوع كلمات و تعابير و بيانات حضرت، آن چه جلب نظر میكند، نوع نظم و انضباطی است كه با وجود شرايط بسيار سخت و ناگوار غصب حقوق و حتی اهانت، در بيانات ايشان وجود دارد و طبيعتاً از يك انسان معمولی، آن هم يك زن توقع نيست كه در چنين شرايطی، اين گونه مسلط به مباحث معنوی و معرفتی بتواند مسائل را با نظم و انضباطی كه میبينيم ارائه كند؛ اما يكی از شگفتیهای شخصيتی حضرت زهرا(س) كه در خطبه ايشان منعكس شده است، همين است كه آن چنان بر احساسات و عواطف خود مسلط هستند كه رنجيده خاطر شدنها از حوادث، ايشان را به سمت استفاده از كلمات نامناسب و افتادن در افراط و تفريط سوق نمیدهد.
عضو هيئت علمی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه اين نكته را نشاندهنده وجه امتياز حضرت زهرا(س) و سخنان او بر سايرين دانست و گفت: اين تسلط بر خويشتن و خارج نشدن از مسير ايمان و اعتقاد راسخ به قضا و قدر الهی چيزی است كه در عملكرد حضرت زينب(س) نيز، در مجلس ابن زياد و يزيد و در بدترين شرايط، قابل مشاهده است.
خانجانی افزود: ما انسانهای عادی در مواجهه با كوچكترين مشكلات زمين و زمان را به هم میريزيم و دست به هر كاری میزنيم، اما اين بزرگواران اين گونه نيستند و مشكلات را منتسب به خدا نمیدانند و وقتی از منظر قضا و قدر الهی به آن توجه و آن را طرح میكنند، آن را يك امر مطلوب و با تعبيری كه حضرت زينب(س) داشتند يك امر جميل میدانند و اين وجه امتيازی است كه در مقايسه فرمايشات و سخنان گهربار حضرت زهرا(س) و بزرگوارانی مانند آن حضرت با سخنان افراد عادی قابل درك و مشاهده است.