ترکی | فارسی | العربیة | English | اردو | Türkçe | Français | Deutsch
آخرین بروزرسانی : چهارشنبه 3 مرداد 1403
چهارشنبه 3 مرداد 1403
 لینک ورود به سایت
 
  جستجو در سایت
 
 لینکهای بالای آگهی متحرک سمت راست
 
 لینکهای پایین آگهی متحرک سمت راست
 
اوقات شرعی 
 
تاریخ : يکشنبه 19 آذر 1391     |     کد : 46999

چرا در روابط اجتماعي حقوق متقابل رعايت نمي‌شود؟

داخل تاكسي نشسته‌ايد و چند دقيقه ديگر هم به مقصد مي‌رسيد، اما به يكباره راننده فندكش را روشن مي‌كند...

جام جم آنلاين: داخل تاكسي نشسته‌ايد و چند دقيقه ديگر هم به مقصد مي‌رسيد، اما به يكباره راننده فندكش را روشن مي‌كند و بدون اين‌كه از شما يا ساير مسافران اجازه بگيرد، به خودش اجازه مي‌دهد داخل خودرو سيگار بكشد.


معمولا در اين شرايط، چند احتمال پيش می‌آید كه البته هيچ‌كدام از آنها نتيجه درخشاني در پي نخواهد داشت، زيرا اگر مسافران با راننده بحث و جدل كنند، يا از خودرو خارج شوند يا حتي راننده مجبور شود سيگارش را خاموش كند، در اصل قضيه تفاوتي ايجاد نمي‌كند.

درواقع اين‌كه شهروندي به طور عمد تصميم مي‌گيرد حقوق شهروند ديگري را پايمال كند، از اتفاق‌هاي بعدي كه پس از اين ماجرا رخ مي‌دهد، مهم‌تر است.

اما اين مثال تنها گوشه‌اي از رعايت نكردن حقوق شهروندان در سطح شهر است كه اگر كمي دقيق‌تر به اوضاع پيرامونمان نگاه كنيم، براحتي مي‌بينيم كم نيستند افرادي كه به خود اجازه مي‌دهند براي نفع شخصي خود از حقوق ديگران بگذرند و اگر بخواهيم بي‌رو دربايستي به اين مساله نگاه كنيم، حتي گاهي اوقات خود ما نيز ابايي نداريم كه قواعد حقوق متقابل شهروندي را زير پا بگذاريم.

من متفاوتم!


يك صف طولاني خريد را تصور كنيد كه همه منتظرند در آن مغازه خريد كنند، حال اگر در همين شرايط فردي پيدا شود كه صف را به هم بزند و زودتر از بقيه خريد كند، در آن صورت چه حسي به شما دست مي‌دهد؟

محسن عنايت، جامعه‌شناس در گفت‌و‌گو با «جام‌جم» مي‌گويد: خيلي اوقات فكر مي‌كنيم ويژه‌تر از بقيه هستيم و شرايط ما شبيه بقيه نيست و به همين دليل به خود اجازه مي‌دهيم گاهي حقوق فردي ديگر را پايمال كنيم. در صورتي كه مي‌دانيم تك‌تك شهروندان در اعتلاي سطح جامعه نقش مستقيم دارند و اين كه خود را تافته‌اي جدا بافته از ديگران بدانيم، اشتباه است.

وي مي‌افزايد: مثلا در صف بانك‌ها مي‌بينيد كه خيلي‌ها تلاش مي‌كنند به هر طريقي كه شده زودتر از بقيه كارشان راه بيفتد، مثلا در همان صف احتمال دارد يك پزشك فكر كند زمانش مهم‌تر از يك خانم خانه‌دار است و درواقع مي‌خواهم بگويم همين حس كاذب خاص بودن، گاهي اوقات به عاملي تبديل مي‌شود كه ما را به حذف حقوق ديگران ترغيب می‌كند.

منافع مشترك برايمان گنگ است

شركتي را در نظر بگيريد كه كاركنانش همه مسئولند تا يك طرح صنعتي را به سرانجام برسانند، حال اگر در اين شركت، منافع مشترك براي همه كاركنان تعريف شده باشد، يك كارگر و كارمند اين شركت براحتي درمي‌يابد كه با حس تعاون و رعايت حقوق متقابل همكار مي‌تواند گامي در جهت منافع مشترك شركت بردارد.

عنايت خاطرنشان مي‌كند: مطمئن باشيد رعايت حقوق متقابل شهروندان با تعريف منافع مشترك در ارتباط است، يعني اگر فردي با هر جايگاه شغلي و شهروندي، معني منافع مشترك را دريابد در آن صورت كمتر فردي پيدا خواهد شد كه حقوق متقابل را رعايت نكند، اما اگر براي كارمندي، تعريف منافع مشترك مبهم و گنگ باشد در آن شرايط شك نكنيد كه روحيه خودخواهي و تك محوري در آن سازمان نيز افزايش خواهد يافت.


نكته: سنگ بناي توسعه در هر كشوري با سطح مشاركت نيروي انساني آن جامعه رابطه مستقيم دارد، اما اگر اين روحيه همكاري با تضييع حقوق متقابل افراد خدشه دار شود، ديگر نمی‌توان اميدي به پيشرفت‌هاي پايدار اجتماعي و اقتصادي آن جامعه داشت


وي توضيح مي‌دهد: مثلا اگر كارمندي به اين نكته واقف باشد كه با درست انجام دادن وظيفه‌اش، بخشي از مشكلات محل كارش حل خواهد شد و در نتيجه جايگاه سازمانش ارتقا مي‌يابد و به طور طبيعي، دستمزدهاي او هم افزايش خواهد يافت، در آن شرايط ديگر دليلي نمي‌بيند حقوق همكار خود را پايمال كند، زيرا همكار او هم دقيقا در جهت منافع سازمان و اعضايش فعاليت مي‌كند.

اين جامعه‌شناس با اشاره به رابطه پيشرفت و رعايت حقوق متقابل، عنوان مي‌كند: در بسياري از كشورهاي توسعه‌يافته مثل ژاپن، گسترش روحيه همكاري سازنده بين افراد موجب شده كه آنها به حقوق متقابل يكديگر احترام بگذارند و در حقيقت آنها مي‌دانند درصورتي كه به حقوق افراد و منافع گروه احترام بگذارند، به طور مستقيم به منافع خود احترام گذاشته‌اند.

آموزش نديده‌ايم

شايد توقع زياده‌خواهانه‌اي باشد كه انتظار داشته باشيم فردي كه به حقوق ساير اعضاي خانواده احترام نمي‌گذارد، براي حقوق متقابل شهروندان ارزشي قائل شود.

عنايت بر اين باور است كه آموزش رعايت حقوق متقابل به افراد بايد از همان سنين كودكي به فرد آموزش داده شود. اين پژوهشگر مسائل اجتماعي با بيان اين‌كه در بسياري از خانواده‌هاي ايراني، حتي والدين و فرزندان هم به حقوق متقابل يكديگر شناخت ندارند، مي‌گويد: البته اين مساله تنها متوجه كودكان نيست و والدين هم در اين زمينه كم‌تقصير نيستند. مثلا براي پدرو مادرها جا‌افتاده است كه مهمترين حقي كه بر گردن فرزندشان دارند، احترام است و اگر از كودكان هم بپرسيد مي‌گويند درس خواندن فرزندان، مهم‌ترين حقي است كه پدر و مادر دارند.

عنايت خاطرنشان مي‌كند: گرچه احترام به والدين و درس خواندن فرزندان بسيار مهم است، اما بايد در كانون خانواده‌ها اين نكته نهادينه شود كه حقوق متقابل بين اعضاي خانواده در درك متقابل خلاصه مي‌شود، يعني اگر به خانواده‌ها آموزش مي‌داديم كه چگونه والدين و فرزندان همديگر را درك كنند، مطمئن باشيد همه اعضاي خانواده به حقوق يكديگر احترام مي‌گذاشتند.

وي ادامه مي‌دهد: در شرايطي هم كه فرزندي آموزش ببيند دغدغه‌هاي اعضاي خانواده را درك كند و مشكل آنها را مشكل خودش بداند، در آن صورت شك نكنيد اين كودك در آينده هم دغدغه‌هاي جامعه را راحت‌تر درك مي‌كند و به حقوق متقابل شهروندان احترام خواهد گذاشت.

سيستم جزا و پاداش ما ضعيف است

شايد براي شما هم بارها اتفاق افتاده باشد كه فردي حقوق شما را زير پا گذاشته است، اما بعد از مدتي قضيه را فراموش كرده‌ايد و پيگير قضيه نبوده‌ايد.

عنايت معتقد است همين حس انفعال در برابر پايمال‌شدن حقوقمان، ناخودآگاه تعداد افرادي را كه حقوقمان را تضييع مي‌كنند، افزايش مي‌دهد.

وي مي‌گويد: به طور قطع اين سيستم درستي نيست كه بخواهيم پس از هر تضييع حقي از سيستم قهري و خشونت استفاده كنيم و در بسياري اوقات مذاكره و گفت‌و‌گو جواب مي‌دهد، اما اگر بخواهيم در برابر افرادي كه مدام از روابط اجتماعي سوء‌استفاده مي‌كنند و حقوق متقابل افراد را ضايع مي‌كنند، كوتاه بياييم در آن صورت خودمان با دست خودمان بستري براي افزايش شمار اين گونه افراد در جامعه مهيا كرده‌ايم.

اين پژوهشگر مسائل اجتماعي با اشاره به اين كه سكوت در برابر تضييع حقوق به گسترش اين فرآيند دامن مي‌زند، تاكيد مي‌كند: سنگ بناي توسعه در هر كشوري با سطح مشاركت و همكاري نيروي انساني آن جامعه رابطه مستقيم دارد، اما اگر اين روحيه همكاري با تضييع حقوق متقابل افراد خدشه دار شود، در نتيجه نبايد ديگر اميدي به پيشرفت‌هاي پايدار اجتماعي و حتي اقتصادي آن جامعه داشت و به همين دليل مهم است كه سيستم قضايي كشور بايد در پرونده‌هايي با سطح بالاي تضييع حقوق افراد، نقش پررنگي ايفا كند تا پايمال‌شدن حقوق شهروندان به رويه‌اي عادي در جامعه تبديل نشود.

امين جلالوند‌ / ‌گروه جامعه


نوشته شده در   يکشنبه 19 آذر 1391  توسط   مدیر پرتال   
PDF چاپ چاپ بازگشت
نظرات شما :
Refresh
SecurityCode