ترکی | فارسی | العربیة | English | اردو | Türkçe | Français | Deutsch
آخرین بروزرسانی : چهارشنبه 3 مرداد 1403
چهارشنبه 3 مرداد 1403
 لینک ورود به سایت
 
  جستجو در سایت
 
 لینکهای بالای آگهی متحرک سمت راست
 
 لینکهای پایین آگهی متحرک سمت راست
 
اوقات شرعی 
 
تاریخ : شنبه 21 مرداد 1391     |     کد : 40969

همه چيز فداي چشم و همچشمي

از وقتي پسر جوان به روستاي خودشان برگشته بود، انگار جور ديگري حرف مي‌زد، سعي مي‌كرد آرام‌تر صحبت كند

جام جم آنلاين: از وقتي پسر جوان به روستاي خودشان برگشته بود، انگار جور ديگري حرف مي‌زد، سعي مي‌كرد آرام‌تر صحبت كند و كلمات را كامل بيان كند و لب‌هايش را به ميزان كمتري باز ‌كند، مي‌گفتند او شبيه شهري‌ها حرف مي‌زند، قبلاً وقتي نگاهش مي‌كردند، با پوزخند از كنارش رد مي‌شدند كه «پسر رفت و برايمان شهري برگشت، ديگر حرف زدن خودمان هم يادش رفت.»

اما بعدتر جوان‌ترها بيشتر سعي‌ مي‌كردند شبيه او حرف بزنند، بخصوص دخترهاي روستا گاه و بي‌گاه از حرف زدن او تقليد مي‌كردند تا اين‌كه ديگر «شهري» حرف زدن مد شد و هر كس تلاش مي‌كرد در مقابل چشمان ديگران اين‌گونه صحبت كند و رقابت براي آن بيشتر شد.

شايد تصورش سخت باشد كه نوع حرف زدن هم مي‌تواند چشم و همچشمي باشد، اما پنهان از چشمان ما و به صورت ناخودآگاه اين رفتار هم يكي از نشانه‌هاي چشم و همچشمي بين مردم است. سعيد معيدفر، عضو انجمن جامعه شناسي ايران و رئيس سابق اين انجمن معتقد است:. «رايج شدن واژه‌هاي خارجي در جملات يا به شيوه خاص صحبت كردن گاه باعث مي‌شود ديگران از هم تقليد كنند و شكلي از صحبت كردن يا كلماتي رايج شود.»

يك پديده در حال تغيير

معيدفر به عنوان يك جامعه‌شناس تعريف خود را از اين پديده مي‌دهد و مي‌گويد: «چشم و همچشمي مكانيزمي است كه در جهت همنوايي و سازگاري افراد با تغييرات در جامعه صورت مي‌گيرد.» به گفته او، جامعه معمولا دو نوع وضعيت دارد؛ وضعيتي ثابت يا در حال تغيير، چشم و همچشمي در هر كدام از اين دو وضعيت به شكلي بروز مي‌كند، «زماني كه شرايط در جامعه‌اي ثابت است، پديده چشم و همچشمي نيز كمتر ديده مي‌شود اما وقتي در جامعه‌اي به دلايلي نوآوري در عرصه‌هاي مختلف مثل پيشرفت تكنولوژي يا ورود پديده‌هاي تازه به دفعات و با فاصله كم صورت مي‌گيرد، افراد دائما با اين تغييرات سعي مي‌كنند چيزهاي جديد به دست آورند، از مدهاي جديد استفاده كنند و خود را به اين تغييرات نزديك كنند. سبك جديد هنري يا سبك جديد لباس، يا حتي سبك‌هاي جديد در حوزه‌هاي فرهنگي، ادبي و مسائلي مانند آن پيش مي‌آيد و افراد سعي مي‌كنند از آنها پيروي كنند.»

ناصر قاسم‌زاد، روانپزشك نيز تحليل ويژه‌اي از بعد روان‌شناسي براي اين پديده دارد و در مورد اين سوال كه آيا چشم و همچشمي يك بيماري است يا خير، توضيح مي‌دهد: «همه افراد در شرايط عادي ميل به پيشرفت و تكامل دارند و بخشي از اين داشتن‌ها جزو خريد و وسايل روزمره زندگي است، ديگر نمي‌توانيد به كسي بگوييد قديم‌ها يخچال، ماشين لباسشويي يا تلويزيون ال سي وجود نداشته، پس درحال حاضر استفاده از آنها نشانه چشم و همچشمي است، بلكه اين وسايل نياز امروز آدم‌ها براي زندگي است.

يا از سوي ديگر، فردي داراي رفاه مالي است و ممكن است براي عروسي خود تصميم بگيرد دو برابر برگزاري يك عروسي معمولي خرج كند. او بهترين انتخاب و ويژگي‌ها را براي مراسم خود برمي‌گزيند، در اين شرايط نمي‌توان به اين فرد «بيمار» گفت، بلكه او به زندگي عادي خود در حالي كه نياز به بهتر بودن و كمال دارد، ادامه مي‌دهد.»

خريد جهيزيه يكي از رايج‌ترين شكل‌هاي چشم و همچشمي است. مادر سارا معتقد است: «مردم عقلشان به چشمشان است، نمي‌شود جلوي زبان مردم را گرفت، دختر كه بي‌جهيزيه خانه بخت برود تا ابد پشتش حرف است، جهيزيه بايد مفصل باشد.» به همين دليل مادر سارا وارد هر مغازه‌اي كه مي‌شود، انگشت اشاره‌اش را به سوي پرده‌ها و مبل‌هاي پرزرق و برق مي‌برد و به هر فروشنده‌اي مي‌رسد، مي‌گويد: «چيزي مي‌خواهم كه چشم پركن باشد.»

دكتر قاسم‌زاد يكي از نشانه‌هايي را ‌كه چشم و همچشمي تبديل به بيماري شود، تأكيد و اصرار فرد بر ويژه بودن و گران بودن وسايل خود مي‌داند و مي‌گويد: «وقتي فردي دائما به اين فكر مي‌كند كه چه كار كند تا از ديگران متمايز باشد و اين تمايز خود را به رخ بكشد، اين به رخ كشيدن، ديگر طبيعي نيست و در اين موارد فرد به نوعي بيمار محسوب مي‌شود.»

اما در اين ميان، ضرب‌المثل‌هاي ايراني را نيز نبايد از ياد برد؛ آن وقت كه گفته مي‌شود «هركه بامش بيش برفش بيشتر» دكتر قاسم‌زاد معتقد است نبايد فراموش كرد ايران كشوري مصرف‌گراست و مصرف‌گرايي در كشور ما از قديم رايج بوده؛ به طوري كه افراد سعي مي‌كردند در شرايط داشتن رفاه بيشتر، مصرف بيشتري هم داشته باشند. «عمدتا چشم و همچشمي بين افراد مرفه بيشتر ديده مي‌شود.»

چشم و همچشمي يك مكانيزم اجتماعي

بسياري از كارشناسان و روان‌شناسان اجتماعي مي‌گويند چشم و همچشمي ناشي از نبود اعتماد به نفس است. از نظر روان‌شناسان و كساني كه در حوزه روان‌شناسي اجتماعي تحقيق و پژوهش مي‌كنند، پديده چشم و ‌همچشمي در ميان افراد، نشانه نياز آنها براي جلب توجه اطرافيان و مورد تأئيد قرار گرفتن است؛ اما سعيد معيدفر جامعه شناس، در اين زمينه نظر ديگري دارد و معتقد است چشم و همچشمي فرآيندي اجتماعي است. «اساس چشم و همچشمي امري طبيعي است و بسته به اين‌كه چگونه از آن استفاده كنيد، ممكن است مشكل ساز باشد، بايد به كمك افراد جامعه بياييد. مانند خودرويي است كه اگر قوانين را درست رعايت كنيد، شما را بخوبي به مقصد برساند، يا آن كه به دليل رعايت نكردن قوانين منجر به خسارت يا حتي مرگ شود. اين پديده نيز بسته به اين‌كه گروه مرجع از چه گروه‌هايي باشند، ممكن است مثبت يا منفي باشد و جامعه را درگير يك‌سري خصايل اخلاقي خاص، مصرف‌زدگي يا درگير رفتارهاي نامتعادل كند يا در مقابل، آن را به سمت و سويي بهتر سوق دهد.»

البته رفاه بيشتر مي‌تواند موجب چشم و همچشمي بيشتر ميان افراد شود. معيدفر در اين زمينه مي‌گويد: «در آغاز افرادي بيشتر به سمت سبك و كالاهاي جديد مي‌روند كه استطاعت مالي بيشتر و فرصت‌هاي مناسب‌تري دارند و البته تعداد محدودتري اين سبك يا كالا پذيرفته‌اند اما از همان زمان پذيرش تغييرات به دنبال آن در جامعه شكل مي‌گيرد و براي اين‌كه اين پديده تغيير يا پذيرش در سطوح بيشتر جامعه منتقل شود، چشم و همچشمي پيش مي‌آيد.»

وي در مورد اين‌كه چرا فرد چشم و همچشمي را انتخاب مي‌كند، توضيح مي‌دهد: «فردي كه سبك جديد را انتخاب كرده از ديگران متمايز مي‌شود و در چشم بقيه بيشتر نمايان مي‌شود، در اين حالت افراد به او حسادت كرده و سعي مي‌كنند بيشتر به او نزديك شوند، به هر شكلي شده آنچه او دارد به دست آورند و آنها نيز تغيير كنند. ممكن است اين تغيير نوعي از آرايش كردن باشد، لباس پوشيدن يا حتي نوعي از سخن گفتن باشد. »

چشم و همچشمي با نگاهي ديگر

با توجه به گفته‌هاي اين كارشناسان برخلاف ذهنيت عمده‌اي كه وجود دارد، مي‌شود با نگاهي ديگر به چشم و همچشمي‌ها نگاه كرد. سعيد معيدفر توضيح مي‌دهد: «اين تفاوت و انتخاب سبك‌ها نيز در نتيجه يك مكانيزم اجتماعي ايجاد شده و در ميان عده‌اي آغاز مي‌شود، اين عده نوآوران هستند كه استطاعت، جسارت يا ريسك انجام يك رفتار يا داشتن يك كالا را دارند.»

و در نهايت همه چيز را گروه مرجع يا نوآوران انتخاب مي‌كنند. «انتخاب اين همنوايي يا چشم و همچشمي به گروه مرجع بستگي دارد و گاه مي‌بينيد ممكن است گروه مرجع متكي به گروهي از جامعه باشد كه در آن افراد فرهيخته‌اي باشند و ميل خانواده‌ها به اين‌كه بچه‌هاي خود را به دانشگاه يا حتي براي ادامه تحصيل به خارج از كشور بفرستند، رايج مي‌شود و مي‌توان گفت اين چشم و همچشمي از نوع مثبت است و موجب ارتقاي فرهنگ دانشگاهي و تحصيلات بين افراد مي‌شود.»

همواره در رسيدن به اين تغييرات، افرادي بخوبي آن را پشت سر مي‌گذارند اما افرادي نيز هستند كه دچار مشكلاتي در اين راه مي‌شوند و در نهايت سرخوردگي و نااميدي را براي آنان به همراه دارد، اين افراد داراي يك‌سري خشونت‌ها در زندگي اجتماعي خود مي‌شوند.

سال 88 سازمان ملي جوانان تحقيقي انجام داد و اعلام كرد براساس تحقيقات انجام شده 25 درصد از زنان چشم و همچشمي دارند، 10 درصد اين افراد به دليل مشكلات رواني و كمبودهاي دوران كودكي و 15 درصد نيز به دليل حسادت و رقابت منفي چشم و همچشمي مي‌كنند.

اين گزارش سازمان ملي جوانان نشان مي‌دهد زنان بيشتر از مردان گرايش به چشم و همچشمي دارند و عمده شكل رايج چشم و همچشمي‌ها در آنان نو كردن و خريد وسايل خانه است.البته به نظر مي‌رسد دامنه چشم و همچشمي‌ها در زنان وسيع‌تر است و شامل همه چيز از كوچك تا بزرگ مي‌شود اما مردان در موارد كمتري مثل خريد خودرو يا ملك ممكن است به رقابت و چشم و همچشمي با هم بيفتند، اما براي يك جامعه نيز مي‌تواند دردسر ساز باشد. مثل آن كه معيدفر توضيح مي‌دهد: «جامعه بايد براي شكل‌گيري سبك و چيزهاي جديد و حتي پديده چشم و همچشمي هدف‌گذاري شده باشد و نوآوران را از زمره فرهيخته‌ترين يا رشد يافته‌ترين افراد جامعه انتخاب كند.»

صبا صراف / جام جم


نوشته شده در   شنبه 21 مرداد 1391  توسط   مدیر پرتال   
PDF چاپ چاپ بازگشت
نظرات شما :
Refresh
SecurityCode