جام جم آنلاين: ازدواجهاي زير سن قانوني در استانهاي جنوبي كشور همچون هرمزگان، سيستان و بلوچستان و خوزستان موجب پديد آمدن بسياري از ناهنجاريهاي اجتماعي نظير افزايش طلاق شده است.
ازدواج به عنوان يك پيوند مقدس، مهمترين رخدادي است كه موفقيت يا شكست آن ميتواند بر جامعه تاثير بگذارد. در گذشته اگرچه بر اساس سنتها و اعتقادات ديني، بزرگترها فرزندان خود را از سنين نوجواني براي تشكيل خانواده ياري ميرساندند، اما با گذر از جامعه سنتي به جامعه نيمه مدرن در كشور و به تبع آن تغيير كاركرد خانواده و انتظارات هر فرد، ازدواج كودكان معضلاتي را به وجود آورده است.
ازدواج نوجوانان در استان هرمزگان پديده نو و تازهاي نيست. آمار 10 ساله اين استان نشانگر افزايش اين گونه ازدواجهاست، تا جايي كه به گفته غلامپور، مديركل پيشين ثبت احوال هرمزگان، در 8 ماهه سال 89، 458 مورد واقعه ازدواج زير 14 سال در استان به ثبت رسيده كه 5 مورد آن بدون منع قانوني در زير 10 سال اعلام شده است.
107 مورد از اينگونه ازدواجها در بندرعباس و 78، 37، 72، 10، 34، 26، 6، 46 و 24 مورد نيز به ترتيب در شهرستانهاي ميناب، رودان، جاسك و بشاگرد، بندرخمير، بستك، بندرلنگه، پارسيان، قشم و حاجيآباد به ثبت رسيده است كه طبق آمار موجود، شوهران در اينگونه ازدواجها داراي سنين بين 17 تا 27 سال هستند.
همچنين در 10 ماهه سال 90 تنها 6 واقعه ازدواج با زوجهاي زير 10 سال ثبت شده كه نسبت به سال قبلتر آن57/3 درصد كاهش نشان ميدهد.
فتحيه قنادي، مشاور تحصيلي و تربيتي دراينباره به مهر ميگويد: سن ازدواج بستگي به شرايط بومي و فرهنگي خانوادهها دارد و به نظر ميرسد كه ازدواج زودرس يكي از ويژگيها و مقتضيات خانوادههاي استان هرمزگان شده است.
وي با اشاره به اينكه ازدواج زودرس ماحصل بيسوادي و كمسوادي خانواده است، ميافزايد: ازدواج زودهنگام دختران در خانوادههاي پرجمعيت كه از نظر اقتصادي در تنگنا هستند، بيشتر اتفاق ميافتد، زيرا والدين بودن دختران را هزينه و بار اضافي بر هزينه خانوار ميدانند.
سطح پايين اجتماعي و اقتصادي
بررسيها نشان ميدهد كه ازدواج دختران در سنين كودكي در خانوادههايي كه پدر معتاد، بيمار رواني يا بيسواد باشد يا كودك تكوالد يا والد ناتني داشته باشد و از لحاظ اقتصادي اجتماعي در سطح پاييني باشند، بيشتر است.
قنادي تصريح ميكند: اين واقعه نابهنگام در مناطق حاشيهنشين اين استان كه عمدتأ مهاجرهايي با سطح اقتصادي و فرهنگي پايين هستند، بيشتر مشاهده ميشود.
وي با بيان اينكه در ازدواج زودرس هيچ هدف و تدبيري وجود ندارد كه همين باعث ايجاد چرخهاي از آسيب ميشود، ميگويد: ازدواج در سن پايين و قبل از بلوغ فكري، زوج نوجوان را با انتظارات متفاوت و برآورد نشده مواجه ميكند؛ انتظارات محقق نشدهاي كه دامنه آسيبرساني آن به سطح جامعه كشيده ميشود. از سويي ازدياد مواليد كه يكي از تبعات ازدواج زودرس است، موجب شده كه هرمزگان به عنوان يكي از پرزادو ولدترين استانها در كشور شناخته شود.
اين مشاور تحصيلي و تربيتي با بيان اينكه دختراني كه زودتر از عرف اجتماعي ازدواج ميكنند، پس از آگاهي از حقوق خانوادگي و اجتماعي از دست رفته خود براي تغيير موقعيت فعلي تلاش ميكنند، ميافزايد: اين افراد به دليل نداشتن مهارتهاي اجتماعي و سواد كافي، زندگي زناشويي خود را به سوي ناسازگاري و طلاق و همچنين ديگر خواهي سوق ميدهند كه نه تنها خود و همسرشان، بلكه به تبع آن فرزندان آنها هم دچار آزار و آسيبهاي رواني و اجتماعي خواهند شد.
عصمت لطفيزاده، مسوول دفتر پيشگيري از آسيبهاي اجتماعي بهزيستي هرمزگان نيز با بيان اينكه آسيبهاي ازدواج زودهنگام دختران بيش از ازدواج ديرهنگام است، ميگويد: دختران زير 18 سالي كه ازدواج ميكنند، مشكلات جسمي و رواني جدي زندگي آنها و كودكانشان را تهديد ميكند.
ازدواج زودهنگام، افزايش همسرآزاري
مطالعات نشان ميدهد دختراني كه به صورت زودهنگام به ازدواج اجباري در سنين زير ۱۸ تن دادهاند، بيشتر به قبول خشونت خانگي و تنبيه توسط شوهرانشان باور دارند. ازدواج زودهنگام منجر به طلاق و جدايي بيشتري هم ميشود.
لطفيزاده با بيان اينكه مشاوره اجباري قبل از ازدواج و تاييد سلامت رواني پدر و مادر براي تشكيل يك خانواده سالم در جامعه ضروري است، ميگويد: عدم وجود سلامت رواني زوجين، چرخهاي از آسيبهاي اجتماعي چون خشونتهاي خانگي و به تبعات آن ديگر معضلات اجتماعي را بهوجود ميآورد.