زيستشناس برجسته پاسخ ميدهد:
چرا انسان دست به خودفريبي ميزند
جام جم آنلاين: به نظر نمیرسد هیچ حد و مرزی برای انسان در خودفریبی وجود داشته باشد اما چرا دست به اين كار میزند؟
رابرت تریورس ، زیستشناس برجستهای است كه پاسخهای جالب توجهی برای این پرسش دارد.
وي معتقد است انسان برای این خود را فریب میدهد تا بتواند دیگران را بهتر فریب دهد. گفتوگوي جام جم را با وي بخوانيد.
روانشناسان سالهاست روی خودفریبی در میان انسانها كار میكنند، اما شما معتقدید كه ما به دانش جدیدی درباره خودفریبی نیاز داریم.
بله. چون روانشناسان تاكنون موفق به ارائه نظریهای در این زمینه نشدهاند. خودفریبی در بطن روانشناسی قرار دارد، اما اگر شما تنها روانشناسی را مطالعه كنید و بخواهید با تكیه بر اطلاعات به دست آمده از این طریق به بررسی مقوله خودفریبی بپردازید بدون شك راه را گم كرده و احتمالا تا پیش از اینكه علل اصلی آن را كشف كنید دچار دیوانگی میشوید، اما اگر بخواهیم به نگرش كاربردی و مؤثری درباره خودفریبی دست پیدا كنیم باید آن را در منطق تكاملی جستجو كنیم و این یعنی دانشی تازه.
شما معتقدید ما انسانها در تمام لحظات، خود را فریب میدهیم. فكر میكنید چرا این كار را انجام میدهیم؟
یك دلیل روشن برای چنین نظریهای این است كه بتوانیم دیگران را بهتر فریب دهیم. نكتهای كه باید به آن فكر كنیم این است كه فریب دادن آن هم از روی عمد و با آگاهی، چیزی نیست جز یك خواست آگاهانه. به عبارت دیگر شخص در موقعیتی قرار میگیرد كه گرچه از حقیقت آگاهی دارد، اما داستان غلطی را خلق میكند كه البته باوركردنی هم به نظر میرسد. كار به جایی میرسد كه فرد مخاطب هیچ تعارضی میان آن و دانستههایش پیدا نمیكند.
البته این كار نیاز به تمركز دارد و ممكن است من (به عنوان كسی كه قصد فریب دارد) نشانههایی بروز دهم مبنی بر اینكه «دارم دروغ میگویم». اگر بخواهم شخص مقابل را فریب دهم شاید نتوانم به چشمانش خیره شوم. در این وضعیت در حین صحبت كردن مكث كرده یا تعلل میكنم و این در حالی است كه تلاش میكنم تا داستان ساختگیام را به طرف مقابل دیكته كنم. در چنین حالتی از كلمات سادهتر استفاده میكنم و گذشته از آن بتدریج صدایم را نیز بالاتر میبرم. در چنین وضعیتی كار برای طرف مقابل سختتر میشود.
بنابراین میتوان گفت كه اگر شما خودتان این دروغ را باور كنید، در تحمیل كردن این داستان ساختگی به دیگران مؤثر خواهد بود؟
بله. اگر بتوانم تمامییا بخشی از دروغ مورد نظرم را به طرف مقابل منتقل كنم پس میتوانم كاری كنم كه طرف مقابل متوجه فریبكاری من نشود. بنابراین اكنون میتوان دلیل كافی برای خودفریبی ارائه كرد: القای ناآگاهانه دروغ و البته بهتر مخفی نگهداشتن آن.
آیا انواع دیگری از خودفریبی نیز وجود دارد؟
مقوله دیگری وجود دارد كه بر اساس آن تمایل كلی به غرور و نخوت همواره در انسان وجود دارد. اگر از دانشآموزان دبیرستانی پرسیده شود كه آیا تواناییهای لازم برای هدایت كلاس را دارند یا نه بالغ بر 80 درصد میگویند «بله». در حقیقت نمیتوان آنها را مورد سرزنش قرار داد. حتی اگر از اساتید نیز این سوال پرسیده شود بالغ بر 94 درصد پاسخ مثبت میدهند.
بنابراین معتقدید كه ما خود را فریب میدهیم تا خود را مملو از غرور و بزرگی كنیم؟
توجه كنید كه ما انسانها در ادامه از این تكنیك (غرور و بزرگی ناشی از خودفریبی) برای فریب دادن دیگران استفاده میكنیم. به یاد داشته باشید بدون این هدف كه بخواهید دیگران را فریب بدهید، فریب دادن خودتان ارزشی ندارد.
پس با توجه به این نگرش، فریب دادن دیگران چه منفعتی برای شخص دارد؟
موقعیتهای بسیار زیادی در زندگی است كه فرد در آنها میتواند منافع شخصی خود را دنبال كند. مثلا اگر قصد دارید چیزی را به سرقت ببرید باید دروغ بگویید. حتی اگر به دنبال منافع مالی خاصی هستید نیز دروغ میگویید تا روابطتان را حفظ كنید.
و كسانی كه چنین نگرشی دارند هزینههای زیادی نیز میپردازند؟
بله. البته این هزینه اشكال مختلفی دارد. یكی از این اشكال میتواند این باشد كه شخص همواره تمایل دارد كه از سوی دیگران تحتتأثیر قرار گیرد. شخصی كه خود را فریب میدهد احتمالا تنها شخص حاضر در اتاق است كه نمیداند چه اتفاقاتی در پیش است.
با این حال هنوز هم به نظر میرسد منافع موجود سنگینتر از هزینهها هستند؟
در برخی موارد بله، اینگونه است و البته در برخی موارد نه. درحقیقت اگر هزینهها همواره بر منافع شخصی بيشتر باشند خودفریبی تكامل پیدا نمیكند.
آیا انسانها تنها گونههای زیستی در جهان هستند كه از قابلیت خودفریبی برخوردارند؟
نه، من اینگونه فكر نمیكنم. دروغ گفتن در دنیای حیوانات نیز دیده میشود. مثلا نوعی حشره وجود دارد كه خطری برای محیط اطرافش ندارد، اما به وسیله خطرناك نشان دادن خود، به نوعی خود را محافظت میكند كه اين نيز خود یك نوع دروغ است. از سوی دیگر زیستشناسان به یافتههایی درخصوص خودفریبی در دنیای میمونها نیز دست پیدا كردهاند.
به دنیای انسانها بازگردیم و این بار كودكان. آیا كودكان از همان ابتدا خودفریبی را در خود دارند يا برای رسیدن به این مرحله كمی زمان باید بگذرد؟
این یك سوال سخت است. شواهدی وجود دارد مبنی بر اینكه از حدود شش ماهگی فریبكاری در كودكان شكل میگیرد. آنها در هشت یا 9 ماهگی به سطحی از توانایی دست پیدا میكنند كه با تكیه بر آن میتوانند نشان دهند نسبت به چیز خاصی بیاهمیت هستند حال آن كه واقعا اینگونه نیست.
آیا حقیقت دارد كه خودفریبی وابستگی نزدیكی با هوش دارد؟
بله. هرچه كودك خردسال شما هوشمندتر باشد، دروغهای بیشتری میگوید. در میمونها نیز ارتباط جالب توجهی میان این دو مقوله دیده شده است به طوری كه هرچه مغز بزرگتر باشد، احتمال بیشتری وجود دارد كه رفتاری ناشی از دروغگویی بروز دهند.
آیا شما خودتان یك انسان خودفریب هستید؟
در كتابی كه بتازگي در این زمینه منتشر كردهام به مقوله مقابله با خودفریبی پرداختهام. من شخصا در این باره ناموفق بودهام. من همواره برخی خطاها را تكرار میكنم. اگر از من درباره خودفریبیهایی كه انجام میدهم بپرسید باید داستانها و كتابهای زیادی بنویسم، اما به نظر شما میتوانم این كار را در آینده متوقف كنم؟ معمولا چنین چیزی امكان ندارد، حتی اگر شخص مورد نظر یك دانشمند باشد.
رابرت تریورس در یك نگاه
تریورس یكی از برجستهترین زیستشناسان تكاملی در دنیا محسوب میشود. كارهای وی دانش زیستشناسی جامعه (sociobiology)، روانشناسی تكاملي و بومشناسی رفتاری را تحت تأثیر قرار داده است.
وی در دانشگاه راجرز نیوجرسی به عنوان استاد رشته انسانشناسی مشغول به تدریس و پژوهش است.
بتازگی نیز كتابی از این دانشمند درخصوص خودفریبی تحت عنوان Folly Of Fools منتشر و روانه بازار شده است.
مهدی پیرگزی - جام جم