جام جم آنلاين: «شهر، شهر فرنگه! بيا و تماشا كن!». شوهر اين يكي با دختر آن يكي.... پسر اين يكي ميفهمد كه در واقع پدرش آن يكي است.... زن اين يكي باردار است اما بچهاش از آن يكي است و....
زنهايي كه به نعمت جراحيهاي پلاستيك چشمنواز شدهاند، مرداني كه مهمترين مسووليتشان بادهگساري و عاشق شدنهاي پي در پي است و تعصبي ندارند اگر همسرشان نيز با مردي ديگر.....، مردماني كه، دغدغه اصليشان براي زيستن فقط خوردن و آشاميدن و ارتباط جنسي است، همه جمع شدهاند در شبكههاي خارجي فارسي زبان تا با اين محتواهايي كه گفته شد، ما و شما را سرگرم كنند. مدتهاست گروهي از شبكههاي ماهوارهاي فارسي زبان بر نمايش سريالهاي خارجي بخصوص با مضامين عاشقانه متمركز شدهاند و اين نوع برنامهها، طرفداران زيادي ميان بينندگان ماهواره پيدا كرده است.ما اصراري نداريم اين نوع برنامهها را نگاه نكنيد. پشت تريبون نميرويم كه با عقايدمان تيربارانشان كنيم. ميدانيم هركس ماهواره دارد شايد مسخ شود. گردانندگان اين شبكهها، كارشان را بلدند. آنها فوت كوزهگري را ياد گرفتهاند و ميدانند چطور داستان سرايي كنند كه شما، وقايعي سخيف و شرمآور را كه حتي از تعريف كردنشان براي ديگران خجالت ميكشيد، حريصانه دنبال كنيد. اما پيش از آن كه دگمه قرمز را فشار دهيد و شهر فرنگ كار بيفتد، به مطالعه يك پژوهش دعوتتان ميكنيم. اين پژوهش درباره شبكه ماهوارهاي فارسي وان است و ما آن را به عنوان مشتي نمونه خروار از ميان اين شبكههاي ماهوارهاي كه سريالهاي خارجي پخش ميكنند انتخاب كردهايم. هدف پژوهشي كه درباره آن گفتيم و بهوسيله پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي تهيه شده است، توضيحي درباره چيستي فارسي وان و تحليلي كلي از مضمون سريالهايش است و پس از آنكه مطالعهاش كرديد، شايد راحتتر بتوانيد انتخاب كنيد كه بيننده اين نوع برنامهها باقي بمانيد يا از اعتياد به آنها نگران شويد و به فكر چاره بيفتيد.
زبانشان فارسي است، اما....
فارسي وان پنجرهاي است باز شده رو بهخصوصيترين مسائل زناشويي. شبكهاي كه ميگويد براي فارسي زبانهاست اما با وجود همزباني، دلهاي پارسي را راضي نخواهد كرد.
از 10 مرداد سال 1388 كه فارسي وان متولد شد، نگراني از تاثيرات آن بر خانوادههاي ايراني نيز مورد توجه رسانهها قرار گرفت و سيل گزارشها و يادداشتها با هدف نمايش چهره واقعياش به سوي مردم روان شد، اما ويژگيهاي خاص اين شبكه باعث شد مخاطبانش به آن وفادار بمانند و كاري كنند كه لقب پربيننده ترين شبكه ماهوارهاي فارسي زبان را از آن خود كند. سريالها، خون رگهاي فارسي وان هستند و تقريبا همه مخاطبان اين شبكه به هواي دنبال كردن آنها بينندهاش شدهاند و ساير برنامهها مانند موسيقي و... نقش مهمي در جذب مخاطب ندارند. سريالهاي اين شبكه بيشتر متعلق به 3 كشور كره جنوبي، كلمبيا و آمريكا هستند و فضا و حال و هواي فرهنگي ـ اجتماعي هر يك از اين چهار كشور، چنان خاص است كه ما قصد داريم به جاي طبقهبندي معمول سريالها و فيلمها در قالب ژانر، آنها را براساس كشور توليدكنندهشان به شما معرفي كنيم، اما پيش از آن بد نيست اول بدانيد شبكه ماهوارهاي فارسي وان از كجا آمده است.
تولد يك شبكه
شبكه فارسي وان بهوسيله شركت استار، متعلق به نيوزكورپوريشن اداره ميشود و محل استقرارش در هنگكنگ است. روبرت مرداك را ميشناسيد؟ او مالك و رئيس غول رسانهاي شركت خبر (News Corporation) در انگلستان و مالك شمار زيادي از رسانههاي پرمخاطب انگلستان است كه چندي پيش خودش هم با لو رفتن ماجراي استراق سمع گسترده از شهروندان انگليسي توسط يكي از روزنامههايش، به شكاري رسانهاي تبديل شد.
حالا به اين فكر كنيد كه همين روبرت پر جنجال و ثروتمند، همين مردي كه صاحب بزرگترين غول رسانهاي جهان محسوب ميشود، ناگهان تصميم ميگيرد در راهاندازي شبكهاي ماهوارهاي براي فارسي زبانها با گروه رسانهاي افغان به نام موبي همكاري كند، اما چرا مرداك بايد با آن شامه قوي در تشخيص ثروت و قدرت، لزوم راهاندازي شبكه ماهوارهاي فارسي زبان را با سريالهاي خاص احساس كند؟
بد نيست درباره گروه رسانهاي افغان موبي هم بيشتر بدانيد. اين گروه رسانهاي كه در راس آنها خانواده افغاني محسني قرار دارند پيشتر نيز شبكه تلويزيوني طلوع (به زبان اردو)، لمر (به زبانهاي پشتو، دري، انگليسي و اردو ) و نيز شبكه راديويي آرمان را هدايت كردهاند.
سريالهاي كرهاي: يانگوميزم
ايرانيها درام دوست دارند. اين حقيقتي است كه فارسي وانيها از بدو تاسيس شبكهشان از آن آگاه بودند و به همين جهت از ابتداي كار، چند سريال كرهاي با مضامين درام را در جدول پخش روزانهشان گنجاندند. اين سريالها بهگونهاي طراحي شدهاند كه با تحريك حس همدردي مخاطب نسبت به شخصيت اصليشان، او را با خود همراه ميكنند. مضامين اين سريالها معمولا كليشهاي هستند، اما اين كليشهها از آن دست موضوعاتي دارند كه هر مخاطبي به آنها اهميت ميدهد. سريالهاي كرهاي تقريبا هميشه از تعليق روابط عاطفي در مثلثي عشقي براي جلب نظر مخاطب بهره ميبرند. عشق مثل توپ فوتبال از يك راس اين مثلث به راس ديگر ميرود و از راس ديگر به راس بعدي. مردم عاشق ميشوند، به خاطر عشقشان انتقام ميگيرند، در طول انتقام گيري گاهي سر و كله عشق جديدي پيدا ميشود، گاهي يك عاشق بيچاره هست كه حرف دلش را بقيه چشم باداميها نميفهمند، گاهي هم چند عاشق سر سخت عليه هم ميجنگند و به هر كاري براي به دست آوردن معشوق دست ميزنند و... .
نكته: سريالهاي كرهاي تقريبا هميشه از تعليق روابط عاطفي در مثلثي عشقي براي جلب نظر مخاطب بهره ميبرند. عشق مثل توپ فوتبال از يك راس اين مثلث به راس ديگر ميرود و از راس ديگر به راس بعدي
گردانندگان فارسي وان ميدانند زنان بيشتر از مردان مشتري تلويزيون هستند بنابراين اگر سريالهايي با محوريت زنهاي شجاع يا سختكوش يا قرباني شده و در پي انتقام يا در خطر بسازند، زنان به احتمال زياد طرفدارشان ميشوند همانطور كه پيشتر اوشين، هانيكو و يانگوم عزيز دلها شده بودند. براساس آخرين آمارگيريها از وضعيت اعتقاد به دين در كره جنوبي حدود نيمي از مردم اين سرزمين، اعتقادي به دين ندارند و به همين دليل ميشود فهميد چرا در سريالهايشان معمولا مظهري از دين ديده نميشود و شخصيتها قيد و بندي براي رعايت ابتداييترين اصول اخلاقي مانند پايبندي يك زن يا مرد به همسرش پس از ازدواج، پرهيز از انتقامجويي يا دروغگويي، احترام به همسر و.... ندارند و طبيعتا قبح اين نوع رفتارها را براي مخاطب هم از بين ميبرند.
اين سريالها از آنجا كه براي شبكه ملي كرهجنوبي تهيه شدهاند و پخش گسترده دارند، معمولا فاقد صحنههاي جنسي و غيراخلاقي هستند.
سريالهاي كلمبيايي: حداقل پارچه جراحيهاي پلاستيك و....
اولين كلمهاي كه با شنيدن كلمبيا يادتان ميآيد چيست؟ قاچاق مواد مخدر؟ مافيا؟ اسلحه؟ مانكنهاي بدپوش؟ مردان آزاد در ارتباطهاي جنسي؟
طبيعي است ويژگيهاي اجتماعي كشور كلمبيا در سريالهاي ساخت آن نيز تظاهر پيدا ميكنند؛ مسائلي مانند رابطههاي غيراخلاقي، ترسيم فضاهاي اروتيك كه گرچه گاهي اصل قضيه را نشان نميدهند، اما طوري آن را تشريح ميكنند كه هر كودكي هم ميتواند ماجرا را با جزئيات حدس بزند، خلاف كردن مثل آب خوردن و....
«حداقل پارچه»! اين لفظي است كه گاهي بينندههاي اين سريالها در توصيف پوشش شخصيتهاي زن سريالهاي كلمبيايي ميگويند؛ زنهايي كه به مدد انواع جراحيهاي زيبايي، اندامي عجيب و غيرعادي پيدا كردهاند.
بدپوشي، خيانت، راه و روشهاي كاربردي براي دوست شدن با جنس مخالف در هر سني و بلافاصله پاسخ دادن به هوسهاي جنسي همه اصولي هستند كه سريالهاي كلمبيايي آنها را تبليغ ميكنند.
چرا بعضيها فارسي وان نگاه ميكنند؟
تقريبا همه مردم ميدانند سيگار باعث مرگ تدريجي ميشود با اين حال خونسردانه به سيگارشان پك ميزنند. اما واكنش مردم به حقيقت مرگ آفرين بودن سيانور اينگونه نيست. آنها اين سم را چاشني غذايشان نميكنند و حتي جرات لمس كردنش را هم ندارند. ميدانيد چرا ماهيت مرگ زايي اولي را جدي نميگيريم اما دومي برايمان اهميت دارد؟
چون ضرررساني سيگار تدريجي و در دوره زماني طولاني است و ما مرگ را بخصوص وقتي آرام آرام باشد باور نميكنيم. در حالي كه مرگ با سيانور سريع و بيوقفه است و به همين دليل حقايق عريان و ترسآور دربارهاش، همان وقت كه اسم سيانور را ميشنويم در نظرمان مجسم ميشود. ماجراي فارسي وان هم به همين ترتيب است. فارسي وان مضر است! اين را حتي بيشتر آنها كه همنشين دائمياش شدهاند نيز ميفهمند اما چرا همچنان دنبالش ميكنند؟ شايد به اين دليل كه تاثيرات فارسي وان از نوع سيانوري نيستند، بلكه از نوع سيگاري هستند؛ يعني تغييراتي تدريجي كه در طول دوره زماني طولاني بر مخاطب اثر ميگذارند.
خيلي از آنها كه اين شبكه را نگاه ميكنند به اين باور رسيده اند كه به مرور زمان قبح بسياري از مسائل مثل دوستي از جنس مخالف داشتن با وجود تاهل، خيانت، انتقام و قانون شكني در خانوادههاي شان از بين رفته است. آنها درك ميكنند كه ديگر بچههاي كوچك خانواده هم كنار بزرگترها صحنههاي اروتيك را ميبينند يا توصيف آنها را ميشنوند اما قضيه برايشان كاملا عادي شده است، آنها متوجه شدهاند اين شبكه به اصليترين سرگرمي آنها و خانوادهشان تبديل شده است و بخش عمدهاي از ساعتهاي زندگيشان را پاي آن ميگذرانند، اما با وجود همه اين مضرات آنها هنوز ترجيح ميدهند داشتن خانوادهاي سالم و پرورش فرزندانشان بر مبناي فرهنگ سنتي و مذهبي كشورمان را در ازاي تماشاي ماجراهاي عشقي يا گانگستري سريالهاي اين شبكه فراموش كنند.
اين كه فوت كوزهگري فارسي وانيها چيست كه باعث شده بهرغم سخيف بودن برنامههايشان، تبليغ گسترده مسائل غيراخلاقي، ضعف در دوبله و استفاده از دامنه محدود لغات در آن، مخاطبانشان را به خود وفادار نگه دارند؟
كارشناسان اعتقاد دارند فارسي وانيها در وهله نخست با دقت و حوصله ذائقه ايرانيها را مطالعه كردهاند و آنها را از لحاظ فرهنگي و روحي سنجيدهاند و سپس با اعلام مناسبتها و نمايش برنامههايي متناسب با آنها، اعتماد مخاطبان را جلب كردهاند.
اما اين شناخت تنها دليل جذب مخاطبان نيست. فرض كنيم شما خانهاي نو خريداري ميكنيد و پس از مدتي متوجه ميشويد در يكي از اتاقها حفرهاي وجود دارد كه از داخل آن ميتوانيد اتاق همسايه را ببينيد. چقدر ميتوانيد خودتان را كنترل كنيد كه سراغ حفره نرويد و در زندگي همسايهتان سرك نكشيد؟ فارسي وان همان حفره است رو به روابط خصوصي مردمي كه با ايرانيها از نظر فرهنگي و اعتقادي زمين تا آسمان فرق دارند، اما دنيايشان آنقدر پر رنگ و لعاب و متفاوت با دنياي ماست كه كنجكاوي هر بينندهاي را بر ميانگيزند و در همين روال تدريجي حريمها و تابوهاي زباني و رفتاري فرهنگ ايراني را ميشكنند تا ممنوعيتها از ميان برداشته ميشوند، پوشيدگيها آشكار و حريمها سست و ناپايدار شوند و زندگي عريان و بيشرم ادامه پيدا كند، اما نكته اين است كه آيا ما ايرانيها كه حتي در پندارمان هم به رعايت مرزها اعتقاد داريم تا چه رسد به رفتار و گفتار، اين بيقيدي تدريجي را تاب ميآوريم و تسليم خواهيم شد؟
حرفهاي ما تمام شد. حالا انتخاب با خودتان است، دگمه قرمز را اگر فشار دهيد، حفرهاي باز خواهد شد رو به خانه همسايه. شايد براي ساعتها سرگرمتان كند، شايد اصلا گذر زمان را با نگاه كردن به آن احساس نكنيد، شايد دلمشغوليهايتان را از ياد ببريد اما يادتان نرود اين همسايه به بسياري از اعتقادات شما و حرمتهايي كه در زندگي شخصي قائليد اعتقادي ندارد و ديدن رفتارها و شنيدن حرفهايش مسلما زندگي شما و افراد خانوادهتان را نيز تغيير خواهد داد.
آويد طالبيان / جامجم