ترکی | فارسی | العربیة | English | اردو | Türkçe | Français | Deutsch
آخرین بروزرسانی : دوشنبه 5 آذر 1403
دوشنبه 5 آذر 1403
 لینک ورود به سایت
 
  جستجو در سایت
 
 لینکهای بالای آگهی متحرک سمت راست
 
 لینکهای پایین آگهی متحرک سمت راست
 
اوقات شرعی 
 
تاریخ : سه شنبه 9 اسفند 1401     |     کد : 200435

صدیقه سلیمانی در گفت‌وگو با ایکنا تبیین کرد؛

دمیدن روح توحیدی در تربیت اسلامی و دستیابی به حیات طیبه

یک کارشناس امور دینی و خانواده با بیان اینکه توجه به روح توحیدی رسیدن به حیات طیبه را برای انسان بسیار هموارتر می‌کند، گفت:

 یک کارشناس امور دینی و خانواده با بیان اینکه توجه به روح توحیدی رسیدن به حیات طیبه را برای انسان بسیار هموارتر می‌کند، گفت: والدین پیش از به دنیا آوردن فرزند و مربی پیش از مربی شدن باید خود را در مسیر تربیت دینی قرار دهند. روح تربیت دینی توحید است و مغز آن محسوب می‌شود اما گاهی ما در پوسته‌ها باقی می‌مانیم.

تربیت اسلامیهشتم اسفند سالروز تأسیس نهاد مقدس امور تربیتی، یادگار گرانقدر شهیدان رجایی و باهنر در مدارس است. از جمله اهداف تشکیل این نهاد پرورشی در مدارس انتقال ارزش‌های دینی و فرهنگی انقلاب اسلامی به مدارس، تربیت و بازسازی دانش‌آموزان در فضایی انقلابی و اسلامی، زمینه‌سازی برای ورود نگرش‌های دینی و ارزش‌های انقلاب اسلامی به نظام آموزش و پرورش و حفظ مدارس از آفات فرهنگی و سیاسی، شناخت و پرورش استعدادهای دانش‌آموزان در رشد دینی، عقلی، اجتماعی، عاطفی آنان و حفظ ارزش‌ها و ... بود. طی سال‌های اخیر نیز سند تحول بنیادین آموزش و پرورش با هدف تربیتی تدوین و در دستور کار مدارس قرار گرفت.

اما مسیر تربیت پر فراز و نشیب‌تر از آن است که اولیای مدارس بتوانند به تنهایی این راه را بپیمایند. در این مسیر مشارکت خانواده، رسانه و جامعه نیز از اهمیت بسزایی برخوردار است. اما آیا این ارکان مهم تربیتی با ابعاد تربیت و شیوه‌های صحیح آن آشنا هستند.

ایکنا برای پاسخ به این پرسش و نگاهی به مسیر صحیح تربیت اسلامی به گفت‌وگو با صدیقه سلیمانی، استاد دانشگاه و کارشناس حوزه دین و مسائل خانواده پرداخته است که در ادامه مطالعه می‌کنید.

تربیت اسلامی / منتظر تایید

ایکنا- پایه‌های تربیت از کجا شکل می‌گیرد؟

وقتی در مورد تربیت و انسان صحبت می‌کنیم می‌دانیم که خداوند یک‌سری قابلیت‌ها و ظرفیت‌هایی را در جان و جسم انسان قرار داده است تا بتواند آن را به کمال مطلوب خود برساند. هر انسانی متناسب با کوشش خود و با همیاری دیگران می‌تواند این ظرفیت‌‌ها را بالفعل و بخشی از آن را تصحیح، تعدیل، تقویت و یا هدایت کند. بنابراین تربیت امری است که خداوند در وجود هر انسانی قرار داده است که به عوامل دیگری نیز بستگی دارد.

ایکنا – چه عواملی بیشترین تأثیر را در روند تربیت دارند؟

یکی از این علل و عوامل محیط بیرونی و نقش مربی برای متربی است که چگونه کمک رسانی کند تا بتواند قابلیت‌های بالقوه‌ای که در وجود فرد هست را بالفعل کند.

والدین و خانواده در درجه اول مهم‌ترین مربیان کودک هستند؛ سپس وقتی کودک وارد زندگی و محیط اجتماعی می‌شود، مدارس نقش اساسی را در کنار والدین برای تربیت بر عهده دارند. از همین جا معلوم می‌شود که معنای تربیت چیست و نقش مربیان چیست و به چه کسی مربی می‌گویند. پدر و مادر نیز به نوعی مربی محسوب می‌شوند؛ فضای خانواده، محیط اجتماعی و معلمان به نوعی مربی هستند. گرچه مسئولیت‌ها و دامنه وظایف و میزان اثرگذاری همه این مربیان یکسان نیست اما در روند تربیت اثرگذاری جدی‌ دارند.

از طرف دیگر باید بدانیم که تربیتی که خداوند برای تسهیل، تعدیل و هدایت در وجود هر انسان گذاشته، در چه نقطه‌ای به آن خواهد رسید.

ایکنا – خروجی تربیت صحیح چیست؟

این نقطه جایی است که ما بتوانیم خود را به مفهومی برسانیم که قرآن کریم با عنوان حیات طیبه از آن یاد می‌کند. حیات طیبه در یک معنای بسیار ساده یعنی مدلی از زندگی که هم در این دنیا سالم و رو به تعالی باشد و هم نتیجه آن در دنیای آخرت انسان را به سمت تعالی برساند. به بیان دیگر مسیری است که فرد در مسیر انسان کامل قرار گیرد. بنابراین وقتی ما می‌خواهیم که به این هدف برسیم طبیعتا ًباید از یک منبع موثقی که انسان را به خوبی می‌شناسد تبعیت کنیم. این منبع موثق و اصیل، قرآن کریم، سنت، روایات و سیره اهل‌بیت(ع) است. خالق انسان با تمام شناختی که بر روی همه ابعاد انسان دارد راه را در قرآن کریم به انسان‌ها نشان داده است و تمام ابعاد زندگی را در قرآن کریم بیان کرده و روایات نیز این آیات را تبیین می‌کند و سیره اهل‌بیت(ع) نیز به صورت عملیاتی و کاربردی آن را نشان می‌دهد.

ایکنا ـ چگونه می‌توان در مسیر حیات طیبه قرار گرفت؟

نکته مهم این است که اگر می‌خواهیم در مسیر حیات طیبه قرار بگیریم باید از قرآن کریم که منبع اصیل است استفاده کنیم. قرآن کریم در ابعاد مختلف انسان را مورد توجه قرار داده است. چند بعد و ساحت برای انسان است که در تربیت باید به همه این ابعاد توجه کنیم. برای مثال وقتی از تربیت اسلامی یا دینی صحبت می‌شود استنبا‌ط‌ها اینگونه‌ است که صرفاً به احکام دینی بسنده کنیم؛ یعنی اگر می‌خواهیم که فرزند خود را تربیت دینی کنیم مقید باشیم که احکام دینی را برای او جا بیندازیم.

برای مثال جشن تکلیف از برکات نگاه تعلیم و تربیت اسلامی و فرهنگی بسیار خوب و ارزشمند در جامعه است که خصوصاً در مدارس متداول شده است. این اقدام بسیار پسندیده است و امیدوارم تداوم داشته باشد اما باید در این کارها دقت نظر وجود داشته باشد تا به تربیتی برسیم که تمام ‌‌جنبه‌ها را شامل شود زیرا تک جنبه‌ای نیست.

کلمه تکلیف از تکلّف به معنای سختی می‌آید و استفاده از این واژه در کنار واژه جشن خوش‌سلیقگی نیست. تکلیف بیشتر بر احکام تمرکز دارد. اینکه احکام چه فوایدی دارد در جای خود مهم است اما در احکام سختی‌هایی برای یک کودک ۹ ساله وجود دارد و ما این بار را برای او اضافه می‌کنیم. اگر به جای جشن تکلیف، جشن تشرف گفته شود نگاه چند جانبه‌ای که در موضوع تربیت وجود دارد را بیشتر و دقیق‌تر بیان می‌کند. بنابراین لازم است بر روی جزئیات تمرکز کنیم تا نوع تربیت ما چند ساحته شود.

ایکنا- ساحت‌های تربیت چیست؟

قرآن کریم وقتی در رابطه با انسان‌ها صحبت می‌کند به رویکردهایی که انسان در زندگی خود می‌تواند داشته باشد توجه می‌کند که یکی از آنها بحث اعتقادی، اخلاقی و دینی و احکام است. بُعد دوم، اجتماعی بودن انسان است که بسیار مهم است. مبانی سیاسی و اجتماعی در هم تنیده است و نمی‌توان آنها را از هم جدا کرد. سومین بعد، اقتصاد و معیشت انسان است که بخش مهمی از زندگی هر فردی محسوب می‌شود که باید از کودکی به آن توجه شود.

بعد چهارم، علم و فناوری است که از همان کودکی سعی می‌کنیم، فضایی برای کودکانمان فراهم کنیم تا از لحاظ علمی و دانشی بتوانند رشد خوبی داشته باشند. بعد پنجم، بعد هنری است که به زیبایی‌شناسی توجه دارد و بعد ششم، زیستی، جسمانی و بدنی است که در همه این شش ساحت باید تربیت لحاظ شود اما گاهی وقتی صحبت از تربیت دینی می‌شود گویی منظور فقط بعد اول است در حالی که دین برای همه این شش ساحت و استانه بحث و نظر دارد و اهمیت آن را بیان کرده است.

 در مدارس برای تربیت دینی بسیار تلاش شده است اما اوج مؤثر بودن آن زمانی است که وقتی بچه وارد فضای آموزشی می‌شود و این محیط را تجربه می‌کند، تمام این ساحت‌ها را با رنگ و بوی دینی مشاهده کند. رنگ و بوی دینی یعنی اصولی که دین به عنوان راه و رسم زندگی به ما آموخته است. ولی اگر این موضوع فقط به قسمت کلاس‌های درس دینی و بینش اسلامی و کتاب‌های درسی مرتبط محدود شود، صرفاً تعلیم است و تربیت محسوب نمی‌شود. باید این مفاهیم در درس‌های مختلف وجود داشته و همه جانبه باشد تا تأثیرگذار باشد. ما در تربیت نیاز داریم که این مفاهیم دینی به سایر دروس دانش‌آموزان و حتی زمان ورزش و استراحت و خواب آنان نیز راه پیدا کند و عمل مربیان را نیز در این زمینه مشاهده کنند. در عرصه تربیت دانش‌آموزان طی سال‌های گذشته تلاش‌های خوبی انجام شده است اما همه جانبه بودن و توجه به ساحات مختلف باید بیش از پیش مورد توجه باشد.

ایکنا ـ مهم‌ترین موضوع در تربیت دینی چیست؟

مهم‌ترین موضوع در تربیت دینی این است که بتوانیم این ساحات را به اعتدال نگه داریم. اعتدال یک موضوع بسیار پایه‌ای در مسئله تعلیم و تربیت است و باید از افراط و تفریط پرهیز کرد. برخی دانش‌آموزان در بعد علمی بسیار قوی اما در بعد روابط اجتماعی ضعیف هستند. گاهی دانش‌آموز در بعد دینی از وضعیت مطلوبی برخوردار است اما به سلامت جسمی خود توجهی ندارد.

علی‌رغم شکوفایی‌هایی که در حوزه تعلیم و تربیت اسلامی می‌بینیم برخی موضوعات مغفول مانده است. شکوفایی مربوط به زمانی است که همه ابعاد تربیتی اعم از اعتقادی، اجتماعی و سیاسی، اقتصادی، علمی، هنری بچه‌ها رشد پیدا کرده است اما وقتی که مجموع اینها را می‌بینیم انگار تربیت دینی هنوز به جایی نرسیده است که انسان احساس آرامش کند و حس کند که همه چیز در سرجای خود است و اعتدال وجود دارد.

عدم اعتدال امروز در روند تربیت‌ نگران کننده شده است. بچه‌ها در مفاهیم بعد اقتصادی بسیار پیشرفت کرده‌اند. برای مثال چند روز پیش کودکی برای من از نحوه پس‌انداز برای خرید یک ماشین بهتر از سوی پدرش صحبت می‌کرد. اما تربیت دینی نمی‌گوید که فقط به معیشت و اقتصاد توجه کنید، بلکه مفهوم قناعت را هم در دل خود دارد. قناعت موضوعی است که باید نسبت به آن بیشتر توجه کرد. قرآن کریم می‌فرماید «کلوا وشربوا ولاتسرفوا»که بیان کننده حد وسط و اعتدال در مصرف‌گرایی است. شاید سخت‌ترین مسائلی که امروزه برای تربیت صحیح جوانان و نوجوانان در بعد اقتصادی باید مورد توجه داشته باشیم در رابطه با مفهوم اعتدال در جنبه اقتصادی است تا از این سو و آن سوی نیفتیم. قناعت گوشواره چهره اقتصادی تربیت است که باید بدان توجه داشته باشیم.

در بعد ورزشی و فعالیت‌های هنری نیز باید گفت که یکی از بهترین فواید بازی‌های رایانه‌ای که بچه‌ها انجام می‌دهند، افزایش سرعت عمل، خلاقیت، ریسک پذیری، تمرکز، دست‌ورزی و چشم ورزی است اما وقتی کودک از هر نوع بازی استفاده ‌کند و درگیر خشونت بازی شود، با ساحت‌های دیگر تربیت که سلامت جسمی و زیبایی‌شناسی است، تعارض پیدا می‌کند و این بی‌تعادلی تبدیل به ضد تربیت می‌شود.

مورد دیگر اینکه مناسبات سیاسی و اجتماعی در جامعه بسیار رشد پیدا کرده و افراد اهل نظر و درک بالا شده‌اند که بسیار ارزشمند است اما اگر در کنار آن نسبت به جنبه‌های اعتقادی که اصیل ترین ساحت تربیت است بی‌توجهی شود، بی‌تعادلی رخ می‌دهد و شاهد مطالبات بی‌تعادل در جامعه خواهیم بود. ضعف تربیتی امروز، بی‌تعادلی در ساحات تربیتی و بی‌توجهی نسبت به همه ابعاد آن است.

ایکنا- کدام روش‌های تربیتی تأثیرگذاری بیشتری دارند؟

چند روش وجود دارد که اگر نباشد تربیت به بی‌راهه کشیده می‌شود؛ یکی از این روش‌ها اصل آگاهی بخشی است. متأسفانه در بسیاری از ابعاد اصل آگاهی بخشی تربیت مغفول مانده است. گاهی مادران به من مراجعه می‌کنند و می‌گویند فرزند من فلان مشکل را دارد؛ اما وقتی از آنها می‌پرسم که آیا با فرزندتان در این زمینه صحبت کردید و او را از ابعاد مختلف این موضوع مطلع کرده‌اید، پاسخ منفی دریافت می‌کنم. آگاهی از روش‌های مختلف گفت‌وگو، دیدن و یادگیری، مطالعه و... رخ ‌می‌دهد. یکی از خطراتی که در جامعه احساس می‌شود این است که پیش از اینکه به بچه‌ها آگاهی دهیم آنها وارد محیط اجتماعی می‌شوند. وقتی بچه‌ها در موضوعی ضربه خوردند، تازه می‌خواهیم او را آگاه کنیم. اصل تدریج هم بسیار مهم است. آگاهی برای متربی باید به صورت تدریجی باشد و سپس آن را ارتقا دهیم تا مشکلات کمتری پیش بیاید.

روایتی از پیامبر(ص) وجود دارد که می‌فرمایند «فرزندان خود را نسبت به مبانی دینی آگاه کنید قبل از آنکه گروه مُرجعه بر شما پیشی گیرند». منظور از گروه مرجعه، گروه شبهه‌افکن است و وقتی صحبت از مبانی دینی می‌شود منظور نماز، روزه و احکام دینی نیست بلکه هر آنچه که در دین به عنوان روش زندگی مطرح است را باید به فرزندانمان آموزش دهیم. قبل از ورود به شبهه باید اقدام کرد چراکه وقتی کودک و یا نوجوان درگیر شبهه شود، نجات آنان دشوار می‌شود. اینجاست که ما در آگاهی‌بخشی ضعیف عمل کردیم.

در اصل تدریج نیز باید دقت عمل بیشتری داشته باشیم. اگر مفهومی در ۱۰ سالگی فرزند بیان شد، نیاز است که در سنین بالاتر هم دوباره این آگاهی را با اطلاعات بیشتر به او منتقل کنیم.

موضوع مهم بعدی در روش‌های تربیتی وجود زبان مشترک با متربی است. برای مثال در مسئله تفاوت نگاه به «همسر» میان پدر و مادر و فرزندان باید به سابقه این موضوع نگاه داشت. گاهی فرزند اصلاً در مورد مؤلفه‌های همسر ایده‌آل نکاتی را از سوی والدین خود دریافت نکرده است و وقتی گروه مرجعه پیشی گرفتند و ذهنیت دیگری را برای او ایجاد کردند درصدد تصحیح این جریان برمی‌آییم. در این میان خانواده‌ها در توجیه چرایی این کاستی گفت‌وگو به دلایلی همچون مناسب نبودن زمان، تعارفات موجود و ... اشاره می‌کنند، در صورتی که این گفت‌وگو باید در رابطه با موضوعات متنوع مطرح شود و در هر سن با توجه به نیاز آن سن، اصول تربیتی لحاظ شود.

محبت کردن ستون خیمه تربیت است ولی در تربیت به خطا رفته و بسیار آسیب خورده است. بعضا معنای محبت با خدمت رسانی جا‌به‌جا شده است. گاهی والدین تصور می‌کنند اگر می‌خواهند به فرزند خود محبت کنند، باید سرویس‌دهی بیشتری برای فرزندشان داشته باشند و امکانات متعددی را در اختیار فرزند خود قرار دهند؛ اسم این اتفاق اصلاً محبت نیست، بلکه آسیب‌زننده به امر تربیت است. بنابراین اگر به درستی از محبت استفاده شود، اصل تدریج، آگاهی بخشی و زبان مشترک نیز به وجود خواهد آمد.

وقتی پدر و مادر زمان‌های عاطفی را با فرزندان خود طی می‌کنند، در این شرایط فضای محبت‌آمیز در حال شکل‌گیری است. این فضای عاطفی از دوران کودکی با بازی کردن و در نوجوانی با گفت‌وگو و اختصاص زمان مشترک قابل تعریف است. وقتی صحبت از محبت می‌شود خلط و خطاهایی رخ می‌دهد؛ برای مثال پیامبر(ص) می‌فرمایند «فرزندان خود را ببوسید». این در حالی است که گفته نشده تا زمانی که فرزندان کودک هستند آنها را ببوسید بلکه گفته شده است فرزندان خود را ببوسید. بوسیدن یک مصداق عاطفی نسبت دیگران است. ممکن است بوسیدن در آغوش کشیدن یا محبت کلامی باشد اما مصداق محبت کردن، بوسیدن است. بوسیدن باید از روی احساس و عاطفه باشد نه از روی انجام وظیفه. بی‌تعادلی در تربیت یعنی اینکه وقتی از پدری پرسیده می‌شود آخرین باری که با دختر خود ارتباط عاطفی برقرار کردی چه زمانی بوده؟ پاسخ می‌دهد از زمانی که سن و سال دخترم بالا رفت و خانم شد؛ دور از حیا بود که با دخترم ارتباط عاطفی برقرار کنم یا او را ببوسم و یا در آغوش بگیرم و دو نفری حرف بزنیم؛ این مثال مصداق اصلی بی‌تعادلی در ساحات تربیتی است زیرا می‌خواهیم بعد اعتقادی را قوی کنیم در نتیجه از بعد دیگری فاصله می‌گیریم. بنابراین اگر در جامعه ناهنجاری‌هایی وجود دارد باید مشاهد کرد که در تربیت چه کرده‌ایم.

ایکنا- بزرگترین ضعف و غفلت در عرصه تربیت چیست؟

ما به تربیت در تمام ساحات آن توجه نکردیم و گزینشی عمل کردیم. همچنین ما در روش‌های تربیتی نیز کم و کاستی زیاد داشتیم. از همه مهم‌تر اینکه زندگی باید منجر به وصول حیات طیبه شود و این اتفاق نمی‌افتد مگر طبق گفته قرآن کریم ایمان داشته و عمل صالح انجام دهیم.

بعد توحیدی در ایمان بسیار مهم است و باید به روح توحیدی در هر لحظه از تربیت توجه کنیم. برای مثال در موضوع زیبایی شناختی با افزایش میزان عمل‌های جراحی زیبایی و استفاده از ابزار آرایشی مواجه هستیم و گاهی دختران نوجوان و جوان ما تمایل بیش از حدی در استفاده از این موارد دارند. علت اصلی در این میان ضعف درتربیت و نگاه توحیدی ماست. وقتی مادر تعریف صحیحی از زیبایی در خانواده ارائه ندهد و ذهنیت اشتباه را از کودکی برای فرزند خود ترسیم کند به احساس زیبایی‌شناسی فرزند خود لطمه وارد می‌کند. اما اگر از کودکی خداوند را برای فرزندانمان زیبا آفرین معرفی کنیم و یادآور صفت جمال خداوندی شویم، او را خالق زیبایی‌ها بدانیم و مفهوم زیبا بودن را منتسب به همگان بدانیم، در بزرگسالی فرزندانمان با مشکلات عدیده در مورد ظاهر و چهره مواجه نمی‌شوند.    

 توجه به روح توحیدی رسیدن به حیات طیبه را برای ما بسیار هموارتر می‌کند و لازم است که در تربیتی دینی همواره آن را لحاظ کنیم و این امر منوط به آن است که در گام اول والدین پیش از به دنیا آوردن فرزند و مربی پیش از مربی شدن به این اصول واقف باشد و خود را در مسیر تربیت دینی قرار دهد و در این مسیر تلاش کند. روح تربیت دینی توحید است و مغز آن محسوب می‌شود اما گاهی ما در پوسته‌ها باقی می‌مانیم.

اگر دین را به گردو تشبیه کنیم باید بگوییم که یک پوسته سبز دارد که جذابیتی برای خوردن ندارد اما  کارکرد آن این است که از گردو محافظت و زمینه رشد را برای او مهیا می‌کند. وقتی دست ما به پوست می‌خورد و سیاه می‌شود هم برخی گمان می‌کنند که ما گردو خوریم. احکام نیز به همین شکل است . احکام پوسته اولیه دین است. گاهی جذابیت ندارد و دارای دشواری‌هایی نیز است اما اثر فوق‌العاد دارد و اجازه ورود آفت به دینداری ما را نمی‌دهد. گاهی نیز افراد تصور می‌کنند اگر احکام را رعایت کنند دین‌دار شدند یا فلان فرد که احکام را رعایت می‌کند حتماً مؤمن است؛ در صورتی که اینگونه نیست؛ مؤمن کسی است که تمام این راه‌ها را به اندازه خود رفته باشد.

مرحله دوم اخلاقیات است . اخلاقیات پوسته چوبین گردو است. برای داشتن یک گردوی زیبا باید ظرافت و اصول شکستن گردو را بدانیم. اخلاق نیز همین ویژگی را دارد باید بدانیم که کجا، برای چه کسی و در چه زمانی، چگونه عمل کنیم.

نکته آخر مغز شیرین گردو است که همان موضوع اعتقادی ما یعنی توحید است. اگر در ساده‌ترین امور دینی خود از این عمق بی‌بهره باشیم، فقط با پوسته سرگرم شدیم و در واقع به عمق دین نرسیدیم. روح توحیدی همواره باید در تربیت لحاظ شود.

پیامبر(ص) در اواخر عمر خود فرمودند: من از شرک امتم در آخرالزمان می‌ترسم. صحابه عرضه کردند شما می‌فرمایید امت آخرالزمان من، چگونه مسلمان می‌تواند مشرک باشد. ایشان می‌فرمایند تشخیص شرک از راه رفتن مورچه سیاه روی سنگ سیاه در شب سیاه دشوارتر است. ما مسلمانیم و قرآن را کتاب آسمانی خود می‌دانیم اما گاهی روح وحدانیت در امور زندگی ما کمرنگ و شرک به ما نزدیک می‌شود.

 ایکنا ـ سخن پایانی

امام سجاد(ع) می‌فرمایند: خداوندا مرا تربیت کن. باید از خداوند بخواهیم در مسیر الهی، تربیت دینی داشته باشیم و این فرصت را برای متربیانی که با ما دراتباط هستند نیز ایجاد کنیم.

گفت‌وگو از فاطمه بختیاری


نوشته شده در   سه شنبه 9 اسفند 1401  توسط   کاربر 1   
PDF چاپ چاپ بازگشت
نظرات شما :
Refresh
SecurityCode