ترکی | فارسی | العربیة | English | اردو | Türkçe | Français | Deutsch
آخرین بروزرسانی : پنجشنبه 27 ارديبهشت 1403
پنجشنبه 27 ارديبهشت 1403
 لینک ورود به سایت
 
  جستجو در سایت
 
 لینکهای بالای آگهی متحرک سمت راست
 
 لینکهای پایین آگهی متحرک سمت راست
 
اوقات شرعی 
 
تاریخ : سه شنبه 7 مهر 1394     |     کد : 94419

امام هادی(ع) شاگردانی را جهت پيشبرد اهداف اسلامی تربيت كرد

امام هادی(ع) با توجه به پراكندگی شيعيان در مناطق مختلف و وجود شبهات و انحرافات، نيروهايی را كه استعدادهای لازم را داشتند، شناسايی كرده و آنان را جهت پيشبرد اهداف اسلامی تربيت می كرد.

امام هادی(ع) با توجه به پراكندگی شيعيان در مناطق مختلف و وجود شبهات و انحرافات، نيروهايی را كه استعدادهای لازم را داشتند، شناسايی كرده و آنان را جهت پيشبرد اهداف اسلامی تربيت می كرد.

به گزارش خبرنگار مهر، گروه دین و اندیشه خبرگزاری مهر برخی از پرتعدادترین سؤالاتی که توسط مردم از مرکز ملی پاسخگویی به سؤالات دینی پرسیده می شود را برای آگاهی مخاطبان ارائه می کند که امیدواریم مورد توجه قرار گیرد.

بخشهایی از زندگي نامه امام هادي(ع)

امام علي بن محمد الهادي (ع) در نيمه ذي الحجه سال ۲۱۲ق نزديك شهر مدينه در روستاي صريا، چشم به دنيا گشود و در ماه رجب سال ۲۵۴ق در سرّ من رأي (سامرا) توسط معتز عباسي به شهادت رسيد. ايشان پس از پدر بزرگوارش ۳۳ سال امامت شيعيان را بر عهده داشتند. (۱) نام مادر آن حضرت سمانه مغربيه بود(۲)؛ البته مدنب، حديث و غزال هم گفته اند. (۳) لقبهاي آن حضرت را نقي، هادي، امين، طيب، نجيب، مرتضي و... ذكر كرده اند. كنيه اش ابوالحسن است و به ايشان ابوالحسن ثالث مي گويند. (۴)

امام از آغاز امامت در مدينه حضور داشتند و در مدت اقامت در اين شهر نقش بسيار مهمي در رهبري شيعيان ايفا كردند؛ به طوري كه حكومت عباسي از موقعيت ممتاز امام احساس خطر كرده و حضور ايشان در مدينه را به صلاح ندانست، متوكل براي كنترل بيش تر امام تصميم گرفت ايشان را از مدينه به سامرا منتقل كند. در سال ۲۳۳ ق بنابه گزارش هايي كه جاسوسان از فعاليت هاي امام داده بودند، متوكل به يحيي بن هرثمه مأموريت داد تا اين انتقال را انجام دهد. با ورود يحيي بن هرثمه به مدينه، مردم كه سخت مشتاق و شيفته امام خود بودند، اعتراض خود را علني كردند؛ به طوري كه يحيي بن هرثمه اعلام كرد كه كاري به امام ندارد و هيچ خطري امام را تهديد نمي كند. پس از مدتي به بهانه اين كه در منزل امام عليه حاكم عباسي سلاح جمع آوري مي شود به خانه امام حمله بردند، ولي چيزي جز قرآن و ادعيه نيافتند. (۵)

متوكل دستور داد ايشان را در محلي كه مخصوص گداها بود و به «خان الصعاليك» شهرت داشت، وارد كنند. بعد از استقرار امام در سامرا، تمامي رفت و آمدها و ارتباطات امام تحت كنترل بود. در طول مدت حضور امام در سامرا هر روز بر عظمت و محبوبيت حضرت افزوده مي گشت و همه خواسته يا ناخواسته در برابر امام متواضع و خاشع بودند و سخت محترمش مي داشتند. (۶)

متوكل وقتي در اقدامات خود عليه امام ناكام ماند، به نزديكان خود اعلام كرد كه در كار امام درمانده شده است؛ از اين رو به محدوديت و فشار اكتفا نكرد و تصميم به كشتن امام گرفت و حتي اقداماتي هم انجام داد؛ اما پيش از آن كه موفق شود، خود به هلاكت رسيد. (۷)

برخي از اقدامات امام:

فراهم كردن زمينه ورود شيعه به عصر غيبت، از اقدامات اساسي امامان بود، كه همواره شيعيان را متوجه اين امر مي كردند. در اين راستا امام هادي (ع) اقداماتي انجام داد:

ا) بيان روايات فراوان در مورد فرا رسيدن و نزديك بودن عصر غيبت؛

ب) بشارت به ولادت حضرت حجت و مخفي بودن ولادت و هشدار اين كه مبادا مخفي بودن باعث ترديد شما شيعيان گردد؛

ج) كم كردن تماس مستقيم شيعيان با حضرت؛ به طوري كه در سامرا مسائل شيعيان از طريق نامه يا نمايندگان حضرت  داده مي شد؛ تا از قبل براي شرايط و تكاليف عصر غيبت و ارتباط غير مستقيم با امام آمادگي داشته باشند؛ (۸)

د) تأييد برخي از كتب فقهي و اصول روايي شيعه.

ه) ارجاع سؤالات شيعيان به وكلا و توجيه وكلا نسبت به پرسش هاي شيعيان؛ با توجه به انحرافات و شبهات آن روز.

مبارزه با انحرافات

غاليان كساني بودند كه بر مبنايي نادرست، امامان معصوم را تا مقام خدايي بالا مي بردند. امام هادي (ع) آنان را از گروه شيعه نمي دانست حتي در نامه هاي مختلف، غاليان را افرادي مشرك و كافر معرفي و بيزاري خويش را از آنان به صورت آشكار اعلام مي نمود. (۹)

گروه ديگري از منحرفان، صوفيان بودند كه معمولاً با كناره گيري از دنيا، به شكل رياكارانه در مقابل امام مي ايستادند. امام شيعيان را از نزديك شدن آنان برحذر مي داشت. (۱۰)

تربيت نيرو و افراد شايسته

يكي از اقدامات و فعاليت هاي ائمه پرورش شاگردان و افراد شايسته بود. امام هادي (ع) نيز با توجه به پراكندگي شيعيان در مناطق مختلف و وجود شبهات و انحرافات، نيروهايي را كه استعدادهاي لازم را داشتند، شناسايي كرده و آنان را جهت پيشبرد اهداف اسلامي تربيت مي كرد. برخي از اين افراد كساني هستند كه وكالت حضرت را عهده دار بودند. برجسته ترين اين افراد عبارتند از:

۱. عبدالعظيم حسني (ره)،

۲. حسن بن راشد، مشهور به ابوعلي.

۳. عثمان بن سعيد عمري.

تقويت سازمان وكالت.

با توجه به لزوم ارتباط بين رهبري و پيروان و پراكندگي شيعيان در اقصي نقاط بلاد اسلامي و با وجود خفقان عباسي و لزوم حفظ شيعيان و از همه مهم تر با توجه به اين كه امام در حصر و تحت نظارت و كنترل بود، خيلي از شيعيان در بلا تكليفي به سر مي بردند. به همين علت سازمان وكالت كه به صورت مخفي شكل گرفته بود و از زمان امام صادق (ع) فعاليت خود را آغاز نمود، در دوران امام هادي (ع) نياز به تمهيدات بيشتري داشت. (۱۱)

اين شبكه ارتباطي چنان اهميت داشت كه متوكل را به فكر كنترل و نابودي آن انداخت و با تشكيل نيروهايي ويژه به دستگيري، شكنجه، حبس و شهادت برخي از وكلاي امام در نقاط مختلف اقدام كرد؛ اما موفق نشد اين شبكه گسترده را از ميان بردارد.

۵. تبيين مقام شامخ امامت از طريق زيارت غديريه و زيارت جامعه در زمان امام هادي (ع) بايد معرفي مي گرديد؛ چون ائمه و فضائل و جايگاه ايشان رو به فراموشي مي رفت. امام هادي پدران و اجداد گرامي خود را با بيان زيارات معرفي مي كرد. مجموعه زيارات و ادعيه به عنوان يك دائره المعارف شيعه به حساب مي آيد و در بردارنده دلايل بسيار استوار در حقانيت ائمه اطهار و اهل بيت عليهم السلام مي باشد.

امام هادي در اين زيارت شاخصه ها و پايه هاي اصلي شيعه را بيان فرمود. (۱۲).

پي نوشت:

۱. شيخ مفيد، الارشاد، قم، كنگره شيخ مفيد، ۱۴۱۳ق، ص۲۹۷.

۲. همان، ص۳۰۷.

۳. حسيني، تاريخ اهل البيت (ع)، ص۱۲۳.

۴. ابن شهرآشوب، مناقب آل ابي طالب (ع)، قم، موسسه نشر علامه، ۱۳۷۹ق، ج۴، ص۴۰۱.

۵. سبط بن جوزي، تذكره الخواص، قم، ذوي القربي، ۱۴۲۷ق، ص۴۴۸و۴۴۹.

۶. علي بن عيسي اربلي، كشف الغمّه، تبريز، مكتبه بني هاشم، ۱۳۸۱ق، ج۲، ص۳۸۳.

۷. ابن طاووس، جمال الاسبوع، ص۲۷ (به نقل از تاريخ تشيع، ج۱، ص۲۹۲).

۸. محمد جواد طبسي، حياه الامام العسكري (ع)، ص۳۲۵-۳۱۶ (با اندكي تصرف و تلخيص).

۹. اختيار معرفه الرجال، ص۵۱۹، به نقل از تاريخ تشيع، ج۱، ص ۲۹۴.

۱۰. خوانساري، روضات الجنات، ص ۱۳۵ ـ ۱۳۴، به نقل از تاريخ تشيع، ج۱، ص ۲۹۴.

۱۱. رسول جعفريان، حيات فكري و سياسي امامان شيعه، ص۵۱۳.

۱۲. مزارالبحار، به نقل از باقر شريف قرشي.

بخشی از فضائل امام هادي(ع)

قطب راوندي مي‌گويد: خصال پسنديده امامت، فضل، علم، صفات نيكو و اخلاق حسنه امام هادي مانند پدران بزرگوارش بود. موقعي كه شب فرا مي‌رسيد آن حضرت متوجه قبله مي‌شد و مشغول عبادت و اطاعت پروردگار سبحان مي‌گرديد و ساعتي از عبادت باز نمي‌ايستاد. آن حضرت جبه پشمينه‌اي مي‌پوشيد و بالاي سجاده‌اي از حصير مي‌ايستاد. [۱]

صدوق در كتاب امالي خود از ابوهاشم جعفري روايت مي‌كند كه گفت: يك وقت فقر و فاقه شديدي به من روي آور شد. من به حضور حضرت هادي شرفياب گرديدم، آن بزرگوار اجازه نشستن به من داد، همين كه نشستم به من فرمود: اي ابوهاشم شكر كدام نعمت‌هايي را كه خدا به تو عطا فرموده مي‌تواني ادا كني؟ ابو هاشم مي‌گويد: من ندانستم چگونه پاسخ دهم ناگاه ديدم آن حضرت آغاز سخن نمود و فرمود: خدا به تو ايمان داده و به وسيله ايمان، آتش جهنم را بر بدن تو حرام كرده، عافيت و سلامتي را به تو مرحمت نموده و بدين وسيله تو را توفيق عبادت و اطاعت داده و صفت قناعت به تو مرحمت فرمود و بدين وسيله آبرو و حيثيت تو را حفظ كرده، اي ابو هاشم! من بدين لحاظ در سخن گفتن بر تو سبقت گرفتم كه گمان مي‌كردم تو مي‌خواهي از آن خداي شكايت كني كه اين همه نعمت به تو ارزاني داشته است. اكنون دستور داده‌ام كه مبلغ صد دينار زر سرخ به تو بدهند، موقعي كه آن مبلغ پول را به تو دادند آن را بپذير.

يك روز يحيي بن اكثم در مجلس واثق بالله كه از خلفاي بني عباس به شمار مي‌رفت، حاضر شد. در آن مجلس كه دانشمندان و فقيهان حضور داشتند، گفت: هنگامي كه حضرت آدم اعمال حج را انجام مي‌داد، چه كسي سر آن حضرت را تراشيد؟ همه از پاسخ دادن به اين پرسش عاجز شدند. واثق گفت شخصي هست كه پاسخ آن را مي‌داند، آن گاه حضرت امام هادي را حاضر نمود امام فرمود: مرا از سخن گفتن درباره اين موضوع عفو نما، واثق گفت: تو را به خدا قسم مي‌دهم كه پاسخ اين پرسش را بگوييد. حضرت هادي(ع) فرمود: اكنون كه دست بردار نيستي پس بدان كه پدرم از جد بزرگوارم از پدرش و او از جد معظم خويش و او از پيامبر براي من نقل كرد كه فرمود: آن دم كه حضرت آدم، اعمال حج را بجا مي‌آورد، جبرئيل ياقوتي از بهشت آورد و به سر مبارك حضرت آدم ماليد. پس موهاي سر آن حضرت ريختند و هر جا كه بر روشني آن ياقوت رسيد آنجا را جز حرم قرار دادند. [۲]

در كتاب جنات الخلود آمده است كه حضرت امام علي النقي(ع) در نهايت جلالت، وقار، كرم و اعتبار بوده. آن حضرت به قدري محجوب بود كه به صورت كسي نگاه نمي‌كرد، بر مطلبي اصرار و ابرام نمي‌نمود. بلند سخن نمي‌گفت، مايل نبود در صدر مجلس بنشيند ولي ديگران هميشه آن بزرگوار را به جهت جلالت و نجابتي كه داشت، در صدر مجلس جاي مي‌دادند. [۳]

امام علي النقي(ع) در گفتار شگرف و ژرف خويش در زيارتي به نام زيارت جامعه، از درياي دانش خود ما را بهره‌مند ساخته است و بزرگان اهل علم، اين زيارت را بهترين زيارت دانسته‌اند. شيخ صدوق در كتاب من لايحضره الفقيه و شيخ طوسي در كتاب تهذيب الاحكام اين زيارت را نقل كرده‌اند. اين زيارت در كتاب مفاتيح الجنان به زيارت جامعه موسوم است.

با آنكه اختناق و ستم در زمان اين امام همام، از حد فزون بوده است، در عين حال برخي از مشتاقان توانسته‌اند به قدر ظرفيت خويش از امام كسب فيض نمايند. شيخ طوسي ۱۸۵ نفر از كساني را كه از امام هادي روايت كرده‌اند، نام مي‌برد كه در ميان آنها چهره‌هاي درخشاني به چشم مي‌خورد مانند:

الف) حضرت عبدالعظيم حسني كه در شهر ري مدفون است و امام هادي(ع) درباره ثواب زيارت قبر او مي‌فرمايد: اگر كسي قبر عبدالعظيم را زيارت كند، مثل كسي است كه قبر امام حسين(ع) را زيارت كرده است.

ب) حسين بن سعيد اهوازي كه از ياران امام رضا و امام جواد و امام هادي(ع) بود و اهل كوفه بوده است ولي به همراه برادرش به اهواز منتقل شد و از آنجا به قم رفت و در قم دار فاني را بدرود گفت.

ج) فضل به شاذان كه از اكابر متكلمان و افاضل مفسران و محدثان بوده است و در زمان امام عسكري از دنيا رفت و قبرش در يك فرسخي نيشابور فعلي، زيارتگاه شيعيان است. [۴]

حضرت علي النقي(ع) در سال ۲۵۴ هجري در روز سوم ماه رجب به دست متوكل، مسموم شده و به شهادت رسيد. امام حسن عسكري بر جنازه پدر نماز خواند و حضرت را در سامرا در خانه خويش به خاك سپرد.

در پايان اين گفتار دل‌هايمان را به يكي از گفتار دلنشين اين امام همام منور مي‌كنيم: حضرت فرمود: "الدنيا سوق ربح فيها قوم و خسر الاخرون"؛ دنيا بازاري است كه گروهي در آن سود مي‌برند و گروهي زيان. [۵]

اگر ما معرفت خود را نسبت به ائمه و تعاليم گوهربارشان بيشتر سازيم و سفارش‌هاي آن بزرگواران را به كار ببنديم حتماً از گروهي هستيم كه در دنيا سود جسته و در آخرت خرسند و شاد هستند. خداوند توفيق عمل كردن به دستورهاي بزرگان دين را به همه ما مرحمت فرمايد.

پاورقي:

[۱‌] ستارگان درخشان، ج ۱۲، ص ۱۹.

[۲‌] همان، ص ۲۳.

[۳‌] همان، ص ۴۹.

[۴‌] منتهي المقال، ص ۲۴۲.

[۵‌] تحف العقول، ص ۳۵۸.


نوشته شده در   سه شنبه 7 مهر 1394  توسط   مدیر پرتال   
PDF چاپ چاپ بازگشت
نظرات شما :
Refresh
SecurityCode