شهود عرفاني، داراي مراتبي است كه مرحلهٴ عالي آن بسيار محدود است و جز براي اوحديّ از مردم، ميسور و ممكن نيست؛ زيرا اين راه، فردي را ميطلبد كه آنچه پيامبران ميبينند و ميشنوند او نيز ببيند و بشنود؛ يعني امر نبوّت، به شكل علم حضوري براي او به منصهٴ كشف و شهود برسد و ديگر، نيازي به دادههاي عقلاني نداشته باشد؛ نظير آنچه دربارهٴ حضرت علي بن ابيطالب (عليهالسلام) رسيده است كه رسول اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) دربارهٴ او فرمود: إنك تسمع ما أسمع و تري ما أري إلّا أنّك لست بنبىّ و لكنّك لوزير و أنّك لعلي خير(1)؛ اي علي (عليهالسلام)! تو ميشنوي آنچه را من ميشنوم، و تو ميبيني آنچه را من ميبينم، جز آنكه تو پيامبر نيستي؛ ليكن وزيري و بر خيري.
مرحلهٴ متوسط شهود عرفاني، آن است كه كسي متن نبوت پيامبر را مشاهده كند كه در اين حال، هيچ ترديدي براي شاهد حاصل نخواهد شد. مرحلهٴ نازل شهود، آن است كه عارفِ متشرع در اثر شهود مكرّر معارف الهي به سنخ ضعيف شهود انبيا بار يابد كه در اين حال، به صحّت دعواي پيامبر، طمأنينه حاصل ميشود؛ هرچند تتميم آن نيازمند به تبيين عقلي است.
حاصل آن كه راه شهود عرفاني براي بيشتر مردم بسته است. لذا، غالباً بدان مقام نرسيدند و نميرسند. همچنين ميزان تشخيص كشف صحيح از غير صحيح، براي غير معصوم، تنها عقل برهاني است؛ چنان كه معيار صحّت دليل نقلي نيز عقل قطعي است. بنابراين، بهترين راه شناخت پيامبر، عقل و خرد است.
گفتني است: اگر راه شهود براي انسان كامل معصوم حاصل شود، نيازي به معيار عقلي نيست؛ نظير آنچه براي حضرت اميرالمؤمنين (عليهالسلام) نسبت به نبوّت رسول اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) رخ داده است؛ زيرا محدودهٴ عصمت انسان كامل، منزه از شك و مبرّاي از ريب است. لذا، احتياجي به سنجش ترازوي عقل نيست.
1.نهجالبلاغة، خطبهٴ 192.
وحي و نبوت، ص32-33