ترکی | فارسی | العربیة | English | اردو | Türkçe | Français | Deutsch
آخرین بروزرسانی : يکشنبه 23 ارديبهشت 1403
يکشنبه 23 ارديبهشت 1403
 لینک ورود به سایت
 
  جستجو در سایت
 
 لینکهای بالای آگهی متحرک سمت راست
 
 لینکهای پایین آگهی متحرک سمت راست
 
اوقات شرعی 
 
تاریخ : پنجشنبه 5 فروردين 1389     |     کد : 6921

اعتبار عقل و نقل

تجزيه نارواي يك هندسه معرفتي، نه تنها سبب تكامل آن نمي‏شود...

تجزيه نارواي يك هندسه معرفتي، نه تنها سبب تكامل آن نمي‏شود، بلكه هماره مايه درگيري و پايه اختلاف و ركود است. عقل به معناي جامع تجربي و تجريدي آن، از ادلّه شرع و از لحاظ هندسه معرفتي، زيرمجموعه منابع معرفتي عقايد، اخلاق، فقه و حقوق ديني است و حرمت آن همانند احترام دليل نقلي، محفوظ است و هرگز برابر دين قرار ندارد و تعبير «عقلي يا ديني» و «عقلي يا شرعي» حاكي از «قسمت ضيزي» و رويارويي نارواي دو بالِ يك پرنده ملكوتي است و هرگز چنين تقابل و برابري در شأن هيچ‏كدام از دو جناح پنداري عقل و شرع نيست.
يعني نه عقل چنين تهمتي را برمي‏تابد كه در برابر دين قرار گيرد و نه دين چنين اتّهامي را تحمّل مي‏كند كه در قبال عقل است، بلكه دين مجموع عقايد، اخلاق، فقه، حقوق و... است كه منبع هستي‏شناسي آن فقط اراده و علم ازلي خداوند است و منبع معرفت‏شناسي آن، عقل و نقل. نقلْ همان متون ديني مانند قرآن و سنّت معصومان(عليهم‌السلام) است و عقلْ همان برهانِ واجدِ شرايطِ حجّيت، بنابراين آنچه با علمِ معتبر يعني برهان عقلي ثابت شود، شرعي است؛ همانند مطلبي كه با دليل نقلي معتبر اثبات شود.
البته همان‏گونه كه براي حجيّت دليل نقلي، شرايط فراواني لازم است، براي حجّيت دليل عقلي اعم از تجربي و تجريدي نيز شرايط ويژه‏اي معتبر است و همان‏طور كه گاهي دو آيه قرآن يا دو حديث مأثور از معصوم(عليه‌السلام) يا يك حديث معتبر با ظاهر آيه قرآن ناهماهنگ به نظر مي‏رسد و با اِعمال قواعدِ علاج، تعارض ابتدايي آنها برطرف مي‏شود، ممكن است بين دو دليل عقلي يا يك دليل عقلي و يك دليل نقلي، تعارض بَدْئي پديد آيد كه طبق قواعد علاج، با تقديم قطعي بر غيرقطعي يا با ترجيح مفيد طمأنينه بر مفيد ظنّ مطلق و مانند آن با احتساب مرجعيت نهايي و تامّ و بدون منازع وحي معصومانه انسان كامل معصوم(عليه‌السلام)، تعارض مزعوم برطرف مي‏شود.
آنچه به لحاظ تحوّل زيست‏شناسي دامنگير پژوهشگران علم و دين شده است و به عنوان تعاند بين آنها در جريان مكتب داروين طرح مي‏شود، نموداري از اين تقابل تلخ است.
همه تهاجمهايي كه ضد دين رخ داده است و مي‏دهد، اگر بر اثر پيشرفت علم و رشته‏هاي متنوّع، به‏ويژه زيست‏شناسي باشد كه به تفسير انسان به انسان طبق رهنمود قرآن برمي‏گردد، همگي بر اثر برداشت حصرآلود شرع در نقل و محصول تقابل انگاري اين دو منبع معرفت‏شناسي ديني است.
هرگاه برهان عقلي و دليل معتبر علمي مطلبي را ثابت كند، اگر آن مطلب مخالف اطلاق يا عموم دليل نقلي مانند آيه قرآن يا حديث مأثور از معصوم(عليه‌السلام) باشد، مي‏توان آن دليل معتبر علمي را مُقيِّد يا مخصِّص لُبّي قرارداد و با آن، اطلاق يا عموم دليل نقلي را تقييد كرد يا تخصيص داد و با پيمودن ساير راههاي شناخته شده در فنّ اصول فقه، تعارض ابتدايي بين دو دليل معتبر ديني را برطرف كرد.
فرضيه داروين هم كه به عنوان معركه‏اي براي تعاند علم و دين تلقي شده است، از چند جهت فاقد شرايط حجّيت است، زيرا هنوز از فرضيه فراتر نيامده و به عنوان يك نظريه قطعي نقد ناپذير ظهور نكرده است، چنان كه عدّه‏اي از صاحب‏نظران درباره اعتبار آن از منظر ترديد مي‏نگرند؛ بر فرض ثبوت آن، به جريان توحيد و نيازمندي مخلوق به خالق آسيبي نمي‏رسد؛ ليكن با ظهور آيات فراواني معارض است كه آفرينش انسان اوّلي را كه انسان كنوني كره زمين نسل اوست، از خاك با رعايت تكامل تدريجي آن مي‏داند و بر فرض ثبوت قطعي آن، حتماً راه علاجِ تعارض مزعوم به نحو تقييد، تخصيص، حمل بر مجاز، تأويل و مانند آن باز است و چون ممكن است قطعِ كنوني صاحب‏نظران فنّ زيست‏شناسي همانند برخي از قطعهاي ديگر آنان (نه همه قطعها) دستخوش تحوّل زيست‏شناسي برتر گردد، فعلاً علم به متن ديني به اهل آن واگذار مي‏شود، تا نظر نهايي معلوم و اعلام شود.
غرض آنكه دليل معتبر عقلي تجربي و تجريدي حجّت شرعي است و مي‏توان به استناد آن فتوا داد كه خداوند در نظام طبيعت چنين كرده است. البته اين‏گونه فتاوا فقط صبغه علمي دارد و هيچ اثر فقهي بر آن مترتّب نيست، زيرا از سنخ اعمال نيست و همانند ساير ادله نقلي كه بيانگر راز و رمز آفرينش و پرورش موجودهاي صحرايي، دريايي يا زميني و فضايي است، مي‏تواند در فنّ كلام و مانند آن كارآمد باشد.
خلاصه: أ. ره‏آورد عقل، اعم از تجربي و تجريدي، همانا علم به بود و نبود يا بايد و نبايد است.
ب. منظور از شرع چيزي است كه به مبدأ و معاد جهان آفرينش و به راه مستقيم بين آغاز و انجام جهان مصنوع و به راهنمايان معصوم(عليهم‌السلام) اين‏راه و به اسرار ملكي و ملكوتي ساختار خلقت و مانند آن برگردد.
ج. همان‏گونه كه دليل معتبر نقلي از راز آفرينش ماه و سرّ هلال و بدر و محاق رفتن آن حكايت مي‏كند: ﴿يَسَلونَكَ عَنِ الاَهِلَّةِ... ﴾(1)؛ ﴿والقَمَرَ قَدَّرنهُ مَنازِلَ... ﴾(2) و آن اينكه خداوند ماه را براي آشنايي بشر به حسابهاي تجاري و زراعي و فرهنگي و نظاير آن به حالتهاي گونه‏گون درمي‏آورد، اگر دليل عقلي معتبر به رمز پيدايش و پرورش موجودي زميني يا سپهري ديگر پي برد، مي‏تواند بگويد «خداوند فلان موجود را براي فلان هدف انساني آفريد». از اينجا معناي شرعي بودن علوم تجربي و رياضي روشن خواهد شد.
د. قلمرو شرع، وسيع‏تر از منطقه فقه و حقوق و بازتر از محدوده فروع ديني است، زيرا مسائل حكمت و كلام را كه از شاخصهاي اصول برتر شرعي است شامل مي‏شود، بنابراين هر مطلب علمي، بعد از احراز قطعي بودنش مي‏تواند به عنوان بيان كننده صُنع الهي و آيه‏اي از آيات تكويني پروردگار مطرح شود.
ه . دليل نقلي، متنوّع است: بعضي قطعي و برخي ظنّي‏اند و محتواي دليل قطعي را مي‏توان به شكلي قطعي به شارع مقدّس اسناد داد؛ ولي محتواي دليلي ظنّي در صورت امكانِ اسناد بايد به نحو مظنّه باشد؛ نه قطع يعني گمان اين است كه شارع مقدّس چنين كرده يا چنان فرموده است و از لحاظ اعتبارِ چنين مظنّه‏اي بايد از فنّ اصول فقه استفتاكرد.
دليل عقلي نيز مانند دليل نقلي، گونه‏گون است: برخي برهاني و قطعي و بعضي خطابي و ظنّي‏اند و محتواي هر كدام را برابر درجه اعتبارش مي‏توان به شارع مقدّس اسناد داد و حجيّت هر يك طبق ضابطه فنّ اصول فقه است.
1. سوره بقره، آيه 189.
2. سوره يس، آيه 39.
تفسير انسان به انسان، ص32-36 .


نوشته شده در   پنجشنبه 5 فروردين 1389  توسط   مدیر پرتال   
PDF چاپ چاپ بازگشت
نظرات شما :
Refresh
SecurityCode