ترکی | فارسی | العربیة | English | اردو | Türkçe | Français | Deutsch
آخرین بروزرسانی : شنبه 22 ارديبهشت 1403
شنبه 22 ارديبهشت 1403
 لینک ورود به سایت
 
  جستجو در سایت
 
 لینکهای بالای آگهی متحرک سمت راست
 
 لینکهای پایین آگهی متحرک سمت راست
 
اوقات شرعی 
 
تاریخ : دوشنبه 24 اسفند 1388     |     کد : 6832

الازهر در راه تقريب

هر چند دانشگاه‌ يا جامعه الازهر در اصل تكوين و تأسيس خويش معهدي شيعي بود الزهراء نام كه توسط خلفاي شيعي فاطمي بناء نهاده شده بود و محلي بود براي كسب مهارت هاي فقهي و كلامي شيعي اما استمرار آن در عهد حكومت ايوبيان كه انصار و ابناء صلاح الدين ايوبي، سردار موفق كُرد بودند، ماهيتي سني يافت و اين حقيقتي شد تاريخي...

هر چند دانشگاه‌ يا جامعه الازهر در اصل تكوين و تأسيس خويش معهدي شيعي بود الزهراء نام كه توسط خلفاي شيعي فاطمي بناء نهاده شده بود و محلي بود براي كسب مهارت هاي فقهي و كلامي شيعي اما استمرار آن در عهد حكومت ايوبيان كه انصار و ابناء صلاح الدين ايوبي، سردار موفق كُرد بودند، ماهيتي سني يافت و اين حقيقتي شد تاريخي.
چرا كه جامعة الازهر نهادي شد هويت‌بخش و تمايز آفرين كه خلفاي عباسي و پس از آن خلفاي عثماني بدان تكيه داشتند و البته حاكمان نيز خواسته‌هاي الازهر را برآورده مي‌ساختند.
اهميت الازهر آنگاه رو به فزوني نهاد كه حكومتي شيعي در ايران نضج يافت و نبردي مذهبي درگرفت ميان 2امپراتوري و طبيعتا نقش علماء و فقهاء اهميت فراوان مي‌يافت در اين ميان. پس از فروپاشي عثماني، الازهر رنگ ديگري به‌خود گرفت و تبديل شد به مهم‌ترين مؤسسه مستقل فقهي اهل سنت در جهان اسلام.
تعصبات گذشته جاي خويش را به انصاف و تحقيقات همه جانبه داد. اين امر زمينه را براي درك عميق‌تر و همدلانه‌تر الازهر از ساير مذاهب اسلامي فراهم آورد. در نتيجه نامه‌نگاري‌هاي فراواني ميان علماي الازهر و علماي شيعه روي داد كه پيامد آن را بايد در اختصاص كرسي شيعه‌شناسي و حتي فقه شيعي در الازهر دانست.
ادامه اين روند در نهايت منجر به صدور فتواي مشهور شيخ الازهر محمود شلتوت در دهه60 و70 ميلادي، به جواز تعبد و تقليد مذهب اهل‌بيت عليهم‌السلام شد و نيز تأسيس مجمع جهاني تقريب مذاهب اسلامي به دست ايشان و مرجع شيعه آية‌الله‌العظمي آقا حسين بروجردي. در اين جستار كه به مناسبت درگذشت شيخ الازهر، محمد سيد طنطاوي در دهم مارس 2010 فراهم آمده است، تلاش مي‌كنيم تا ضمن بررسي روند‌هاي اخير دانشگاه الازهر به پيشينه تقريب ميان الازهر و حوزه علميه شيعه بپردازيم.
نخستين برخوردهاي جدي و مناظره‌هاي ثمربخش علماي الازهر و علماي شيعي را بايد نامه‌نگاري‌هاي علامه سيد عبدالحسين شرف‌الدين و شيخ الازهر، عبدالمجيد
سليم البشري دانست كه بعدا در مجموعه‌اي به همين نام يعني المراجعات (نامه‌نگاري‌ها) جمع‌آوري شد. تعداد اين نامه‌ها در مجموع 112عدد است كه از ششم ذيقعده سال 1329هجري قمري تا دوم جمادي‌الاول سال 1330هجري قمري به طول انجاميده است.
مي‌توان با اطمينان ادعا كرد، نتيجه اين اقدام، گذشته از عمق بخشي به تصور و برداشت هر يك از فريقين از يكديگر، زمينه‌سازي‌ براي تقريب بيشتر و از ميان بردن نگاه تكفيري ناشي از جهل و تعصب، بوده است. شيخ عبدالمجيد البشري دو بار و در سال‌هاي 1950 تا 1952 رياست الازهر را به‌عهده داشت كه به خوبي مي‌توان تأثير اين ارتباط را در نحوه اداره الازهر و رويكرد او به فقه و كلام شيعي مشاهده كرد.
پس از شيخ‌بشري مي‌توان ادامه اين تأثير را در عملكرد شيخ الازهري بعدي يعني شيخ محمود شلتوت به مشاهده نشست؛ او عالمي منصف، خوش‌فكر و گسترده نظر بود كه رياست الازهر را در سال‌هاي 1958 تا 1963 بر عهده داشت. او نيز همچون سلف خويش، با مراجع شيعي هم عصر به‌خصوص آية‌الله‌العظمي بروجردي، ارتباط وثيقي برقرار كرد. اين ارتباطات و مكاتبات به‌صورت مشخص منجر به دو پديده مبارك شد؛ نخست تأسيس مجمع جهاني تقريب مذاهب اسلامي در قم و قاهره كه محلي براي مباحث فقهي و كلامي شيعه و اهل سنت شد و دوم صدور فتواي معروف جواز تقليد مذهب اهل‌بيت عليهم‌السلام از سوي شيخ محمود شلتوت.
پس از شيخ محمود شلتوت، شيوخ فراواني بر الازهر رياست يافتند كه تلاش كردند تا از شيوه تقريبي او منحرف نشوند. هر چند اين دوره از تاريخ الازهر چند همگن و يكنواخت نيست و شاهد فراز و فرود‌هاي فراواني بوده است. بي‌ترديد يكي از اين دوره‌هاي حساس و البته جنجالي را بايد دوره چهارده ساله اخير دانست كه چند روز پيش در دهم مارس 2010 با وفات شيخ طنطاوي به پايان رسيد.رياست اين دوره تقريبا طولاني را دكتر شيخ محمد سيد طنطاوي برعهده داشت.
او در سال 1928 در روستاي سليم شرقي در استان سوهاج مصر ديده به جهان گشود، در خردسالي به همراه پدر به اسكندريه مهاجرت كرد و به تعلم و حفظ قرآن پرداخت. پس از آن او به دانشگاه الازهر راه يافت و توانست تا دبيرستان و مراحل ابتدايي تحصيلات دانشگاهي را در رشته قرآن و حديث با رتبه ممتاز به پايان برساند. در سال 1966 ميلادي به درجه دكتري به همراه تقدير ويژه در رشته حديث و تفسير قرآن كريم نايل شد و در دانشكده اصول دين دانشگاه الازهر به تدريس عقايد و تفسير مشغول شد.
پس از مدتي براي تدريس در ليبي انتخاب شد و به‌مدت 4 سال در دانشگاه طرابلس به تدريس قرآن پرداخت. دانشگاه اسلامي مدينه منوره مقصد بعدي او براي تدريس بود. در اين دانشگاه او علاوه بر تدريس، رياست دانشكده دروس عالي را نيز بر عهده گرفت. حضور او در مدينه تا سال 1986 كه به مقام مفتي عام سرزمين مصر رسيد، ادامه داشت. در اين سال او به قاهره بازگشت و علاوه بر اشتغال مقام فتوا به تدريس در الازهر نيز مشغول شد. در آن زمان جاد الحق علي جاد الحق، رياست الازهر را برعهده داشت كه علاوه بر سابقه قضاوت، مفتي عام بودن را نيز تجربه كرده بود.
مهم‌ترين و جنجالي‌ترين فتواي شيخ طنطاوي در مقام مفتي، تحريم سود بانكي براي سپرده‌هاي بانكي و سود بازپرداختي وام‌هاي بانكي بود كه در سال 1989 مطرح شد. از نظر شيخ، اين سود مصداق ربايي بود كه در قرآن كريم حكم به تحريم آن شده است. شيخ طنطاوي، هرچند براي تعديل يا لغو اين فتوا تحت فشار حكومت و مجلس شورا بود اما هيچ‌گاه حاضر به عقب نشيني نشد.
در سال 1996 و پس از وفات شيخ جاد الحق علي، او به رياست عام دانشگاه الازهر رسيد كه تا پايان عمر او در هفته گذشته ادامه داشت. شايد بتوان با اطمينان اين دوره چهارده ساله از حيات هشتاد و دو ساله شيخ طنطاوي را چالش برانگيز‌ترين دوره عمر او به حساب آورد. او در اين دوره تلاش كرد تا چهره‌اي معتدل از اسلام را به غرب عرضه كند. البته اين تلاش‌ها معمولا با پاسخ مناسبي از سوي واتيكان و محافل سياسي و ديني غرب همراه نمي‌شد. اين واكنش‌ها به‌خصوص پس از حادثه 11سپتامبر 2001 در نيويورك و واشنگتن روند تيره‌تري به‌خود گرفت.
در سال 2003 و پيش از آغاز جنگ عراق، دانشگاه الازهر شاهد اختلافات دروني گسترده‌اي شد. چرا كه رئيس گروه فتواي دانشگاه الازهر، شيخ‌علي‌ابوالحسن كه از دوستان شيخ طنطاوي بود، به وجوب جهاد با نيروهاي آمريكايي كه قصد ورود به خاك عراق را داشتند حكم داد و اينكه خون سربازان آمريكايي و انگليسي در اين حالت يعني؛ تجاوز به خاك عراق حلال است و كشته شدگان مسلمان در هر حالتي شهيد به شمار مي‌روند.
اين فتوا سبب شد تا شيخ الازهر كه ناچار بود، سياست‌هاي حكومت مصر را در بيان مواضع دانشگاه مد نظر قرار دهد، شيخ علي ابوالحسن را بركنار كند. البته اين بركناري پايان اختلافات در الازهر نبود. در پايان آگوست سال 2003 شيخ‌طنطاوي، شيخ نبوي محمد العش را كه خود به رياست گروه فتواي دانشگاه منصوب كرده بود، پس از مدت كوتاهي بركنار كرد و او را براي تحقيق و ارائه توضيحات به كميسيون تحقيق دانشگاه ارجاع داد. علت اين حادثه فتواي معروف شيخ محمد العش درباره عدم‌مشروعيت شوراي حكومت انتقالي عراق به رياست پل‌برم و حرمت همكاري با آن بود كه پس از اشغال عراق توسط نيروهاي آمريكايي و انگليسي تأسيس شده بود و در واقع نوعي حكومت نظامي انتقالي از سوي اشغالگران به شمار مي‌رفت.
پس از انتقادات گسترده‌اي كه از سوي محافل اسلامي و دانشجويي متوجه طنطاوي شد، ‌شيخ الازهر در پاسخ به هجمه وسيع انتقادات اين‌گونه عملكرد خود را توجيه كرد كه فتواي صادر شده ممهور به مهر جمهوري عربي مصر و نشان الازهر است. درحالي‌كه از سياست الازهر كه عدم‌دخالت مستقيم در سياست است نشاني ندارد! البته اين حادثه پاياني بر حوادث تلخ سال 2003 الازهر نبود. در پايان دسامبر اين سال، ساركوزي كه در آن زمان وزير كشور دولت فرانسه بود با شيخ طنطاوي در قاهره ديدار كرد.
در پايان اين ديدار و درجلسه مطبوعات شيخ مطالبي را بيان داشت كه سبب انتقادات گسترده‌اي از سوي علماء و مردم شد. شيخ در اين ديدار از قانون منع حجاب در دبيرستان‌هاي فرانسه دفاع كرد و صدور چنين قوانيني را از حقوق دولت فرانسه به شمار آورد. البته پس از سيل انتقادات، شيخ با آنكه با حمايت غيرمستقيم رئيس‌جمهوري مصر - محمد حسني مبارك- روبه‌رو شده بود، اين‌گونه سخنان خود را تعديل كرد كه قصد داشته است تا از اين طريق جلوي بي‌سوادي دختراني را كه به سبب حجاب مجبور به ترك مدارس شده‌اند بگيرد .
در عين حال شيخ، سياست تقريب شيخ محمود شلتوت را ادامه داد. تدريس فقه شيعه در عصر او نظم بيشتري يافت. برخي استادان حوزه قم و دانشگاه‌هاي ايران براي تدريس فقه به الازهر دعوت شدند و كتاب « قواعد فقهيه» آيه‌الله‌العظمي ميرزا حسن موسوي بجنوردي (ره ) به‌عنوان منبع فقه شيعي رسميت يافت. چرا كه اكثر قواعد فقهي مطرح در اين كتاب مورد اتفاق فريقين است. شيخ در مصاحبه مفصلي كه روزنامه الشرق الاوسط در دوم نوامبرسال 2006 با او سامان داده است با تفصيل بيشتري درباره مذهب اهل‌بيت به ابراز عقيده مي‌پردازد.
او در پاسخ به سؤال مصاحبه‌كننده كه از اختلافات مذهبي شيعه و سني مي‌پرسد، مي‌گويد: « بارها گفته‌ام اختلاف سني و شيعه در فروعات دين است نه در اصول دين. چرا كه هر كس شهادت دهد كه خدايي جز خداي يكتا وجود ندارد و محمد رسول‌الله است، مسلمان است. ما تقريب ميان مذاهب اسلامي را تأييد مي‌كنيم و براي اينكه بدانيد، مي‌گويم دعوت به تقريب را الازهر دهه‌ها پيش آغاز كرده است و بر اين باورم كه زمان آن رسيده است كه اهتمام‌كنندگان به شئون مسلمين اين دعوت را پذيرا شوند تا وحدت مسلمانان حفظ شود. شعارهايي كه مخالف دعوت به تقريب مذاهب اسلامي است بي‌گمان در پس خود انگيزه‌هاي طائفي و تعصب مذهبي دارد و منجر به انشقاق امت مي‌شوند. » فراز و نشيب‌هاي زندگي شيخ البته به اين موارد ختم نمي‌شود.
جنجال نقاب و پوشيه كه شيخ آن را امري غيرديني و از باب عادات به شمار آورد و نيز مصافحه با رئيس‌جمهوري جنايتكار اسرائيل - شيمون پرز- در سال 2008 در حاشيه كنفرانس اديان سازمان ملل در نيويورك كه بعدا با اين عنوان كه شيخ او را نمي‌شناخته است توجيه شد، از ديگر حوادث سال‌هاي اخير زندگي طنطاوي بود. هرچند اين مصافحه يك بار ديگر در سال 2009 در كنفرانس اديان قزاقستان تكرار شد و سبب موج انتقادهاي گسترده از شيخ شد.
سرانجام شيخ محمد سيد طنطاوي صبح چهارشنبه 24ربيع‌الاول سال 1431 مطابق با 10مارس 2010 به سبب ايست قلبي در رياض وفات كرد. علت حضور او در رياض، شركت در اعطاي جوائز مسابقه بين‌المللي تكريم خادمان اسلام، معروف به ملك فيصل بن عبدالعزيز بود.

همشهري آنلاين- سهند صادقي بهمني




نوشته شده در   دوشنبه 24 اسفند 1388  توسط   مدیر پرتال   
PDF چاپ چاپ بازگشت
نظرات شما :
Refresh
SecurityCode