ترکی | فارسی | العربیة | English | اردو | Türkçe | Français | Deutsch
آخرین بروزرسانی : شنبه 29 ارديبهشت 1403
شنبه 29 ارديبهشت 1403
 لینک ورود به سایت
 
  جستجو در سایت
 
 لینکهای بالای آگهی متحرک سمت راست
 
 لینکهای پایین آگهی متحرک سمت راست
 
اوقات شرعی 
 
تاریخ : چهارشنبه 13 آبان 1388     |     کد : 5380

داستان واقعي"احترام به خود" به زبان ساده

اين چيز مهم و عجيب، اين"احترام به خود"، دقيقا چه مفهومي دارد...

اين چيز مهم و عجيب، اين"احترام به خود"، دقيقا چه مفهومي دارد...

اساسا معني "احترام" چيست؟ احترام كلمه زيبايي است كه فكر و احساس ما را درمورد مسايل و يا آدم هاي دوست داشتني و خوب، نشان مي‌دهد. داستان را از اول، از همان دوران كودكي دنبال مي‌كنيم. همان دوران مهمي كه زيربناي شخصيت انساني افراد ساخته مي‌شود و شكل مي‌گيرد.

براي مثال، كودكي ممكن است معلم دوست داشتني و خاصي داشته باشد كه دلش بخواهد درمورد او حرف بزند، برايش هديه بخرد و مثل او رفتار كند. يعني كودك به اين گونه احترامش را نسبت به او نشان مي‌دهد.

كودك مي‌تواند اين نگاه را به مربي ورزش خود و يا يك قهرمان ورزشي و يا يك نويسنده مشهور و يا حتي يك پدر مهربان و قوي داشته باشد. چرا كه هركدام از آنها به نوعي، براي او دوست‌ داشتني هستند. اما حالا اگر به جاي آن فرد دوست داشتني، خود كودك قرار بگيرد، آن وقت درواقع او مي‌تواند خودش را دوست داشته و به خودش احترام بگذارد.

روانپزشكان معتقدند از يك تا دوسالگي كودك درشرايطي قراردارد كه پدر و مادر وساير نزديكان او مي‌توانند با برخورد صحيح خود،احساس اعتماد به نفس و "احترام به خود" را در او شكل دهند. يعني او فرا مي گيرد كه مي‌شود عروسك و يا دوچرخه نداشت اما احساس احترام‌ به خود را حتما بايد داشت و تقويتش كرد.

احترام به خود، به كودك كمك مي‌كند تا سرش را بالا بگيرد و از خودش خرسند و راضي باشد. شجاعت و جسارت انجام كارهاي جديد را داشته باشد. اگرچه سعي مي‌كند كمتر اشتباه كند اما با كمك ديگران آموخته و تجربه كرده كه وقتي هم اشتباه مي‌كند، دنيا به آخر نمي‌رسد و نبايد اين احساس احترام به خود را از دست بدهد. او كم‌كم ياد مي‌گيرد كه وقتي خوش نتواند به خود احترام بگذارد، دليلي ندارد كه ديگران بتوانند به او احترام بگذارند.

يك كودك متكي به نفس، نسبت به خودش و جسمش احساس خوب دارد. و اجازه نمي‌دهد كسي به بدنش آسيب برساند چه برسد به خودش كه كاملا مراقب سلامتي‌اش است. براي مثال قبل از مسواك‌زدن به رختخواب نمي‌رود.

البته وقتي او به دنيا آمده چيزي درمورد احترام به خود نمي‌دانسته و اصلا نمي‌دانسته آدم خوبي‌ است يا بد؛ اين پدرو مادرو اطرافيان او بودند كه با رفتار و حرف‌هايشان اين احساس خوب‌بودن را در او بوجود آورده‌اند.

وقتي به طورناخودآگاه چيزي را شكسته و يا دستش را توي ظرف ماست كرده، و به هرحال كار نامناسبي انجام داده، كسي به او اين احساس را نداده كه چون اشتباه كرده، پس بچه بدي است؛ بلكه از همان اولين قدم‌ها كه برداشته تا راه رفتن ياد بگيرد، هميشه تشويق شده. او حتي اگر چندين بار يك اشتباهي را كرده هميشه با ملايمت و كم‌كم فهميده كارش درست نيست و چه كارهايي را نبايد انجام دهد.

بنابراين او با دقت بيشتري، براي انجام هركاري تصميم مي‌گيرد. چرا كه مي‌خواهد دوست داشتني باقي بماند و تشويق شود. كودك با اين احساس خوبي كه نسبت به خودش پيدا كرده، با ديگران هم ارتباط خوبي مي‌تواند ايجاد كند. او با تلاش و رفتاراطرافيانش دريافته كه ارزش خيلي زيادي دارد و نبايد رنگ پوست، اندازه قد و اين چيزها احساس بدي به او بدهد. چيزهايي دراوهست كه امكان عوض شدنش نيست ولي بايد آنها را هم دوست داشته باشد و به موارد خوب و توانايي‌هاي خود فكر كند.

براي تقويت اين نوع نگاه و رفتار، كودك مي‌تواند تشويق شود كه هرروز چند مورد كارخوبي كه انجام داده، به طور مشخص نام ببرد.مثلا اگرنمره خوبي گرفته يا به دوستش كمك كرده و يا مطلب مفيدي را ياد گرفته،آنها را عنوان كند. به اين ترتيب حس احترام به خود او تقويت مي‌شود و او مي‌آموزد كه مهم و قابل احترام است و جا دارد بيشتراز اين، دوست داشتني باشد.

 

همشهري آنلاين - معصومه كيهاني

   

 

 


نوشته شده در   چهارشنبه 13 آبان 1388  توسط   مدیر پرتال   
PDF چاپ چاپ بازگشت
نظرات شما :
Refresh
SecurityCode