ترکی | فارسی | العربیة | English | اردو | Türkçe | Français | Deutsch
آخرین بروزرسانی : يکشنبه 30 ارديبهشت 1403
يکشنبه 30 ارديبهشت 1403
 لینک ورود به سایت
 
  جستجو در سایت
 
 لینکهای بالای آگهی متحرک سمت راست
 
 لینکهای پایین آگهی متحرک سمت راست
 
اوقات شرعی 
 
تاریخ : يکشنبه 15 شهريور 1388     |     کد : 4518

سید محمدرضا گلپایگانی

کودکی بیش نبود که والدین خود را از دست داد...

 

ولادت: 1316ق.

محل ولادت: گلپایگان

وفات: 1414ق.

محل دفن : قم

محل تحصیل: اراک ، قم

اساتید: حضرات شیخ عبدالکریم حائری، میرزا حسین نائینی ، سید ابوالحسن اصفهانی و ....

شاگردان : لطف الله صافی گلپایگانی ، ناصر مکارم شیرازی ، سید اسدالله مدنی ، حسن حسن زاده آملی و ...

تالیفات : الهدایة الی من له الولایة، کتاب القضاء و ...

کودکی بیش نبود که والدین خود را از دست داد ولی شوق به تحصیل سختی ها را برایش همواره می ساخت و پیوسته در کسب علم کوشا و پر تلاش بود.

به دنبال تاسیس حوزه علمیه قم به این شهر آمد و در مدرسه فیضیه سکونت گزید و بسیار مورد توجه مرحوم آیت الله شیخ عبدالکریم حائری قرار گرفت . زمانی از اراک عده ای نزد شیخ عبدالکریم آمدند و درخواست کردند که ایشان آیت الله گلپایگانی را برای اداره امور دینی و تاسیس حوزه علمیه اراک به این شهر اعزام نمایند، آیت الله حائری در جواب فرمودند : من می خواهم او را آقای دنیا بکنم شما می خواهید آقای اراکش کنید؟!

این مرجع بزرگ شیعه علاوه بر هفتاد سال تدریس و تربیت عالمان دینی اولین موسسه قرآنی کشوی یک بیمارستان و یک کتابخانه با بیش از صد هزار جلد کتاب چاپی و دوازده هزار جلد کتاب خطی تاسیس کرد.

با وجود مقام شامخ علمی و خدمات گسترده اجتماعی در ایران و جهان و تاسیس ده ها موسسه فرهنگی و دینی ، تواضع و فروتنی ملکه وجود شریفش بود. یکی از جوانان قاری قرآن که از مسابقات بین المللی برگشته بود به ملاقات این بزرگوار آمد این مرجع عالی قدر شیعه به ایشان فرمود: شما گوش بدهید من حمد و سوره را می خوانم ببینید بدون ایراد است و یا اشکالی در آن وجود دارد ؟ و حمد و سوره خود را پیش این جوان قرائت کرد! در سفری به نجف اشرف ، شبی در عالم رویا مورد لطف و عنایت امیر المومنین علیه السلام قرار گرفت . خود می فرمود: شبی در خواب دیدم که داخل ضریح مطهر در برابر قبر مبارک امیر المومنین ایستاده ام . آقا یک فنجان عسل به من عطا فرمود من مقداری از آن را خورده بقیه را نگه داشتم ، حضرت فرمود : چرا بقیه را نمی خوری ؟ عرض کردم . باقی مانده را برای زعیم شیعه آقا سید ابوالحسن اصفهانی گذاشتم فرمود: ما به او عسل ها عطا کرده ایم و این سهم اختصاصی توست.

 


نوشته شده در   يکشنبه 15 شهريور 1388  توسط   مدیر پرتال   
PDF چاپ چاپ بازگشت
نظرات شما :
Refresh
SecurityCode