ترکی | فارسی | العربیة | English | اردو | Türkçe | Français | Deutsch
آخرین بروزرسانی : پنجشنبه 27 ارديبهشت 1403
پنجشنبه 27 ارديبهشت 1403
 لینک ورود به سایت
 
  جستجو در سایت
 
 لینکهای بالای آگهی متحرک سمت راست
 
 لینکهای پایین آگهی متحرک سمت راست
 
اوقات شرعی 
 
تاریخ : يکشنبه 15 شهريور 1388     |     کد : 4511

آخوند ملا علی معصومی همدانی

او پس از سال ها تحصیل و تدریس در قم ، به درخواست مردم همدان و دستور شیخ عبدالکریم حائری به این شهر مراجعه کرد...

 

ولادت: 1312ق.

محل ولادت: همدان

وفات : حدود 1398ق.

محل دفن : همدان

محل تحصیل: همدان ، تهران ، قم

اساتید: حضرات شیخ عبدالکریم حائری ، شیخ احمد قمی ، محدث حائری اصفهانی و...

استاد عرفان: شیخ عماد الدین علی گنبدی

تالیفات: اسرار الصلوة، رساله چهل حدیث و...

او پس از سال ها تحصیل و تدریس در قم ، به درخواست مردم همدان و دستور شیخ عبدالکریم حائری به این شهر مراجعه کرد و تا پایان عمر با برکت خویش ، زعامت حوزه علمیه همدان را بر عهده داشت . هنگام عزیمت این عالم به خطه همدان حاج شیخ عبدالکریم فرمود: من مجتهد عادلی را برای مردم شهر همدان فرستادم .

مرحوم آخوند اهل ذکر و تهجد بود، طلاب را هم به شب زنده داری تشویق می کرد و می فرمود : طلبه ای که در دوران طلبگی نماز شب نخواند به جایی نخواهد رسید و عاقبت خوبی نخواهد داشت.

یک بار برای صرف غذا به خانه شخصی دعوت شد . میزبان متوجه شد که ایشان از خورش موجود تناول نمی کند و چون خود فرد پارسایی بود ، فهمید که اشکالی در کار است .

ازاهل خانه و قصابی که گوشت را از او خریده بود پرس و جو کرد. معلوم شد گوشت گوسفند خفه شده ای به قصابی فروخته شده بود. از مرحوم آخوند پرسیدند : چطور شد که شما از خورش نخوردید؟ ایشان فرمود من دیدم که در ظرف خورش نجاست وجود دارد ! آخوند همدانی در طول حیات خویش در بازسازی مدارس و کتابخانه ها نیز خدمات ارزنده ای کرد. این مجتهد و عارف عظیم با ادبیات فارسی و عربی ، حکمت و عرفان آشنایی کامل داشت و از میان شعرای فارسی حافظ را برتر می شمرد و این بیت را مکرر می خواند:

آشنایان ره عشق در این بحر عمیق

غرقه گشتند و نگشتند به آب آلوده

خود نیز طبع شعری لطیف داشت ، به فنا تخلص می کرد و گاهی برخی اشعار خویش را می خواند . این ابیات از سروده های ایشان است .

به خرابات روم بهر نگهداری دل

تا بر پیر کنم شکوه ز بیماری دل

اشک من سرخ و رخم زرد شد و موی سپید

روز من گشت چو شب بهر سیه کاری دل

ای فنا چاره دردت نتوان کرد مگر

اشک خونین ودعای سحر و زاری دل 

 


نوشته شده در   يکشنبه 15 شهريور 1388  توسط   مدیر پرتال   
PDF چاپ چاپ بازگشت
نظرات شما :
Refresh
SecurityCode