هنگام تولد حضرت زينب(س)، رسول خدا(ص) او را بوسيد و صورت به صورتش گذاشت و فرمود:جبرئيل، به من خبر داده كه اين دختر، در مصيبتها و بلاها و شدائد، شريك حسين(ع)من است. هر كس بر زينب گريه كند، اجر و ثوابش مانند كسي است كه بر برادرانش حسن و حسين(ع)گريه كرده باشد.
حضرت زينب كبري(سلام الله عليها) در پنجم جمادي الاولي سال پنجم يا هفتم هجري، در شهر مدينه به دنيا آمد.[1] وقتي ايشان متولد شد، حضرت زهرا(سلام الله عليها)، او را نزد حضرت علي(عليه السلام)آورد و و به آن حضرت گفت كه نامي بر اين مولود بگذار. حضرت فرمودند كه من بر پيغمبر خدا سبقت نميگيرم. در اين موقع رسول خدا(صلي الله عليه واله) به سفر رفته بودند وقتي از سفر برگشتند، علي(عليه السلام)به ايشان عرضه داشت كه خدا به دخترت زهرا، دختري داده شما نام او را تعيين فرماييد. پيغمبر(صلي الله عليه واله) فرمودند فرزندان فاطمه، فرزندان من است و اختيارشان با پروردگار است. لذا منتظر وحي خدا ميباشم. در همان وقت جبرئيل نازل شد و عرض كرد: خدا تو را سلام ميرساند و ميفرمايد نام اين نوزاد را زينب بگذار زيرا ما در لوح محفوظ اين نام را براي اين مولود نوشتهايم.[2]
ويژگيها حضرت زينب(سلام الله عليها)
حضرت زينب(سلام الله عليها) ملقب به، عقيله بني هاشم و عقيله الطالبين بود. عقيله، زن كريمه را مي¬گويند كه در بين فاميل بسيار عزيز و در خاندان خود ارجمند باشد.[3]
حضرت زينب(سلام الله عليها) چهرهاي نوراني همچون ماه داشت. پيامبر(صلي الله عليه واله) در هنگام تولد او فرموده بود به همه حاضرين و غائبين امتم بگويد كه اين دختر را محترم بدارند كه نمونه و نماينده خديجه كبري(سلام الله عليها) است.[4]
حضرت سجاد(عليه السلام)در وصف عمهاش زينب(سلام الله عليها) فرمود:
«انتِ بحمدالله عالمةٌ غيرُ مُعَلَّمة، فَهِمَةٌ غيرُ مُفهمَة»
«عمه جان! به حمدالله، دانش تو دانشي الهي است و فهمي كه در قلب شريف تو وجود دارد از منبع فيض الهي است»[5]
ايشان به مدت پنج سال، وجود مبارك پيامبر اكرم(صلي الله عليه واله) و فامه زهرا(سلام الله عليها) را درك كرد و اين پنج سال فرصتي بود كه از نور وجود اين دو دردانه زمان بهره گيرد، در دامان پر مهر و عطوفت آنان رشد نمايد، از جرعههاي معرفت سيراب شود و حديث صبر و استقامت در دفتر وجودش بنگارد.
هنگام تولد حضرت زينب(سلام الله عليها)، رسول خدا(صلي الله عليه واله) او را بوسيد و صورت به صورتش گذاشت و فرمود:
جبرئيل، به من خبر داده كه اين دختر، در مصيبتها و بلاها و شدائد، شريك حسين(عليه السلام)من است. هر كس بر زينب گريه كند، اجر و ثوابش مانند كسي است كه بر برادرانش حسن و حسين(عليه السلام)گريه نموده باشد.[6]
آن حضرت، در طول حيات خود، همراه با امامان زمان خويش در مسائل سياسي و اجتماعي شركت فعال داشت و تا آخرين لحظات در كنار آنها بود.
1- نيابت از امام حسين(ع): از ويژگيهاي حضرت زينب(سلام الله عليها)، نيابت از امام حسين(عليه السلام)ميباشد و از جمله القاب آن مخدره نائبه الحسين(عليه السلام)است.[7] اين ويژگي مخصوص زينب كبري(سلام الله عليها) بوده است.
2- همراهي در سفر كربلا: هنگام حركت به سوي كربلا، همراه برادر عازم اين سفر پر بلا شد تا برادرش را در انجام امر الهي با صبر و استقامت ياري كند. حضرت ابا عبدالله الحسين(ع)، در واپسين لحظات عمر شريف خود سفارشاتي به خواهر نمود و رسالت تبليغ واقعه كربلا را بر دوش ايشان گذارد و زينب كبري(سلام الله عليها) هم در انجام رسالت خويش ذرهاي كوتاهي نكرد و هر چه در توان داشت به كار برد تا اسلام زنده بماند.
3- پس از شهادت برادر: مهمترين خدمت حضرت زينب(سلام الله عليها)، پس از شهادت امام حسين(عليه السلام)هدايت و رهبري، حفاظت و مراقبت از اسراء، دلداري دادن به شهيد دادهها و همچنين حفاظت از جان امام سجاد(عليه السلام)و رساندن پيام عاشورا و شهداي كربلا به گوش جهانيان بود. او با خطبههاي خود توانست از اسلام و حيثيت آن دفاع كند و پاسخ گوي ياوه سراييهاي يزيد و يارانش باشد. ايجاد تحول و انقلاب در كوفه و شام و جاهاي ديگر، و بسياري از كارها كه حضرت زينب كبري(سلام الله عليها) در جريان اسارت انجام داد، تنها بخشي از خدمات آن مخدره در قيام عاشورا بود، اگر زينب كبري(سلام الله عليها) آن خدمات ارزنده را به اسلام ارائه نميداد، نهضت عاشورا، راهبري پس از شهادت سيدالشهدا نميداشت، اسرا و خصوصاً اطفال، جانشان در خطر قرار ميگرفت و امام سجاد(عليه السلام)كه جانشين امامت بعد از امام حسين(عليه السلام)بود از خطر مرگ حفظ نميشد و پيام كربلاء به شهرهاي ديگر ابلاغ نميشد و در نتيجه نهضت عاشورا، پايان خوب و پيروزمندانهاي نميداشت.
عمر شريف اين بانوي بزرگوار 56 سال است. در آخر عمر ايشان در مدينه منوره، قحطي پيش آمد. شوهرايشان، جناب عبدالله بن جعفر مزرعهاي در شام داشت. ناچار به اتفاق او به شام حركت كردند و در آنجا حضرت زينب(سلام الله عليها) از دار دنيا رفت. قبر شريفش هم در همان محوطهاي كه متعلق به عبدالله بن جعفر بود دفن گرديد. وفات آن مخدره در چهاردهم ماه رجب در سن 62 گفته شده است و بعضي پنجم ماه رجب 62 را به عنوان تاريخ وفات ايشان ذكر كرده اند.[8] ولي در خصوص مكان و قبر آن حضرت اختلاف است.
در جنوب شرقي دمشق در هفت كيلومتري آن، شهري وجود دارد بنام شهر زينب. اين محل كه راويه نام دارد، بدون ترديد محل دفن شخصي به نام امالكلثوم است. اما بين علما اختلاف نظر وجود دارد كه اين شخص كيست؟
عدهاي ميگويند آن¬كه در راويه دفن است، يكي از امامزاده هاست ولي زينب كبري نيست. برخي ديگر مي¬گويند امالكلثوم كنيه حضرت زينب است و راويه قبر زينب كبري است. عدهاي ديگر از علما نظرشان بر اين است كه زينب كبري در مدينه مدفون ميباشد. مرحوم سيد محسن امين در جلد سي و سوم اعيان الشيعه چنين نظري دارد.
رواياتي هم در كتاب¬هاي طراز المذهب، بحر المصايب، انوار الشهاده وجود دارد كه يه استناد آنها ميتوان گفت كه زينب كبري(سلام الله عليها) در هفت كيلومتري دمشق، در روستاي راويه مدفون است.[9] ولي به هر حال، هنوز هم محل دفن ايشان، محل اختلاف ميان علما است.
پي نوشت :
[1] . اصفهاني عمادزاده؛ حسين؛ زندگي حضرت زينب (سلام الله عليها)، محمد، ن چ: 4، چ: احمدي، سال: 1367، ص 47
[2] . همان؛ زندگي حضرت زينب (سلام الله عليها) ص 47
[3] . همان؛ زندگي حضرت زينب (سلام الله عليها) ص 48
[4] . فضائلي؛ حبيتا...؛ مرد آفرين روزگار زندگي حضرت زينب كبري (سلام الله عليها) ارشاد اسلامي، چ: ارشاد، ن چ: اول سال: 1368، ص 10
[5] . دستغيب شيرازي؛ عبدالحسين؛ زندگاني فاطمه الزهرا (سلام الله عليها) و حضرت زينب (سلام الله عليها) علميه السلاميه، بيتا، بيجا، ص 17
[6] . همان؛ مرد آفرين روزگار؛ ص 11
[7] . بوته كار حسن؛ زينب كبري (سلام الله عليها) عقيله بني هاشم، بهار، چ: فروردين، ت: 1375 ن، اول ص 176
[8] . همان: زندگي حضرت فاطمة الزهرا (سلام الله عليها) و حضرت زينب (سلام الله عليها) . ص 14
[9] . همان، زينب كبري عقيله بني هاشم، ص 276
نويسنده: طيبه عطايي
خبرگزاری فارس