پژوهشگر حوزه دین با بیان اینکه بهترین راه شناخت دلیل، اهداف و حقیقت مبعث پیامبر اکرم (ص) مطالعه نهجالبلاغه است، گفت: اصل هدف بعثت تقوا است.
رمزگشایی از مبعث در محضر استادی که از قبل از big bang سخن میگویدمبعث رسول اکرم(ص) عیدی بزرگ محسوب میشود، اما خلاصه کردن این نعمت بزرگ الهی در یک روز جشن، جفا به انسانی است که چنان شیفته هدایت و شادکامی همه انسانها در طول تاریخ بود که خداوند نگران جان عزیز ایشان شد و در قرآن کریم فرمود: «لَعَلَّكَ بَاخِعٌ نَفْسَكَ أَلَّا يَكُونُوا مُؤْمِنِينَ؛ (ای رسول ما) تو چنان در اندیشه هدایت خلقی که خواهی جان عزیزت را از غم اینکه ایمان نمیآورند هلاک سازی». (آیه سوم سوره شعراء). اما چرا مبعث اتفاق افتاد، هدف از بعثت حضرت محمد(ص) چه بود و بهترین راه و ابزار برای شناخت این پیامبر چیست؟
بعثت پیامبر اکرم(ص) نقطه عطفی در تاریخ بشریت است که با پیام وحدانیت و عدالت، مسیر زندگی انسانها را تغییر داد. این رویداد عظیم، آغازگر تحولاتی عمیق در اندیشهها، اخلاق و فرهنگ جوامع شد و نور هدایت الهی را برای انسانها به ارمغان آورد. بعثت، رسالتی الهی بود که پیامبر اکرم(ص) با آن، دعوت به توحید، اخلاق نیکو، برابری و مبارزه با ظلم و جهل را در دل مردم جای داد. این واقعه، نه تنها الگویی برای مسلمانان، بلکه سرچشمهای از آموزههای انسانی و الهی است که همچنان الهامبخش جوامع بشری برای ساختن دنیایی بهتر و عادلانهتر باقی مانده است.
پیام بعثت نه تنها در زمان خود پیامبر، بلکه در طول تاریخ الهامبخش میلیونها نفر بوده است. این پیام، نور هدایت و امیدی بود که نشان داد انسانها میتوانند با پایبندی به ارزشهای الهی و انسانی، دنیایی بهتر و عادلانهتر بسازند. بعثت پیامبر اکرم(ص)، فرصتی بود تا بشریت به جایگاه واقعی خود دست یابد و از قید و بندهای ظلم، جهل و فساد رهایی پیدا کند.
امروزه نیز آموزههای پیامبر اسلام همچنان زنده و پویاست. در دنیایی که با چالشهای گوناگون روبهروست، بازگشت به پیامهای بعثت میتواند راهگشای بسیاری از مشکلات باشد. پیامبر اکرم(ص) با رسالت خود به ما آموختند که راه سعادت، در پرستش خدای یکتا، پایبندی به اخلاق و تلاش برای ساختن جامعهای مبتنی بر عدالت و مهربانی است. بعثت پیامبر اکرم(ص) برای همیشه به عنوان بزرگترین هدیه الهی به بشریت باقی خواهد ماند. این رویداد، چراغی است که مسیر زندگی انسانها را روشن میکند و با یادآوری ارزشهای والای انسانی، ما را به سوی سعادت دنیا و آخرت هدایت میکند.
مجید مسعودی(تخلص م.طارق)، پژوهشگر و نویسنده مباحث دینی از جمله نویسنده کتابهای «و اما ای فرزندم؛ راه و رسم زندگی در کلام علی(ع)»، «مولود کعبه و حدیث محنتها»، «آنکه گفت آری(در مورد حمزة ابن عبدالمطلب)»، «بیا با هم قرآن بخوانیم» و ... در گفتوگو با ایکنا، با مبنا قرار دادن آیات قرآن و سخنان حضرت علی(ع) به سؤالات مطرح در خصوص رموز و اهداف بعثت پیامبر اکرم(ص) پاسخ داد که در ادامه با هم میخوانیم.
ایکنا ـ فردی به نام محمد امین در طول ۴۰ سال زندگی، خود را به چه مرحلهای از انسانیت رساند که اتفاق عظیم وحی بر وی نازل شد؟
اگر در خلقت انبیاء الهی دقت کنیم متوجه میشویم خلقت آنها با خلقت انسانهای عادی متفاوت است. یعنی پیامبران پروندهای جدا دارند و نمیتوان آنها را با انسانهای عادی مقایسه کرد و گفت این فرد به عنوان یک انسان به دنیا آمده، تکامل عقلی و جسمی داشته، کودکی و نوجوانی و جوانی را پشت سرگذاشته و حالا به رشد عقلانی در چهل سالگی رسیده که قابلیت این را پیدا کند که به پیامبری مبعوث شود. از نظر کلی پیامبران و ائمه معصومین با انسانهای عادی متفاوت هستند. البته پیامبران هم درجات مختلفی دارند، برخی اولوالعزم هست و برخی نیستند اما حضرت رسول(ص) طبق روایات از همه پیامبران بالاتر هستند.
حضرت عیسی(ع) پیامبری هستند که بدون پدر متولد میشوند و این یک امر غیر طبیعی است و ۱۰۰ درصد با انسانهای معمولی در این زمینه تفاوت دارند. زمانی که حضرت مریم(س) نزد خاندان خود بازمیگردند دستور دارند که سکوت کنند و وقتی از ایشان خواسته میشود که در مورد فرزندشان توضیح دهند به حضرت عیسی اشاره میکنند که از این فرزند بپرسید؛ مردم میگویند مگر کودک شیرخوار حرف میزند؟ که به دستور خداوند حضرت عیسی به سخن میآیند و میگویند من بنده خدا هستم و کتاب و حکمت به من داده شده است و من را پیغمبر قرار دادهاند.
همانند حضرت عیسی(ع) در مورد حضرت محمد(ص) هم نمیتوانیم بگوییم ایشان با رسیدن به چهل سالگی و مرحله بالایی از انسانیت این قابلیت را یافتهاند که به پیامبری مبعوث شوند.
ایکنا ـ آیا پیامبران قابلیتهای فردی برای مبعوث شدن داشتند؟
درست است که مثلاً میگوییم پیامبران برای پیامبری انتخاب شدند؛ ولی اینطور نبوده که پیامبر اکرم(ص) در چهل سالگی انتخاب شوند. اگر هم گفته شده که ما پیامبر(ص) را برای پیامبری انتخاب کردهایم، برای ظاهر و عقلهای کوچک است وگرنه پیامبران از ابتدای خلقت پیامبر بودهاند و در مرحلهای از زندگیشان به پیامبری برانگیخته شدهاند. همانطور که نمیتوانیم بگوییم حضرت عیسی(ع) در بزرگسالی پیامبر شدند، در مورد حضرت رسول اکرم هم نمیتوانیم بگوییم بهیکباره و صرفاً در روز مبعث ایشان پیامبر شدند. همانطور که میدانیم آثار پیامبری از زمان کودکی در پیامبر اسلام(ص) مشهود بود و کشیش مسیحی در زمان نوجوانی حضرت محمد(ص) متوجه شد که ایشان آخرین پیامبر هستند.
ایکنا ـ هدف خداوند از مبعوث کردن یک انسان برای هدایت سایر انسانها چه بود؟
خطبه ۲۳۴ نهجالبلاغه(در نسخه فیضالاسلام) که به آن خطبه قاصعه (کوبنده متکبران) نیز گفته شده است را ببینید. این خطبه بسیار عظیمی است که وقتی آن را میخوانیم میبینیم به بسیاری از سؤالهایی که در زمینه انسان، شیطان، پیامبران و ... مطرح میشود پاسخ داده شده است. قاصعه خطبه مفصلی است که در آن امیرالمومنین حضرت علی(ع) اشاره میفرمایند: «و اگر خدا مىخواست آدم را بيافريند از نورى كه روشنى آن ديدهها را تيره سازد و زيبايى آن بر خردها غالب گردد (عقلها در برابر آن حيران و سرگردان شوند) و از چيز خوشبویى كه بوى خوش آن اشخاص را فراگيرد، هر آينه مىآفريد و اگر (چنين) مىآفريد گردنها در برابر آدم فروتن و آزمايش درباره او بر فرشتگان آسان مىشد(بىدرنگ شيطان به سجده او مىشتافت و او را مادون خود تصوّر نمىكرد) و ليكن خداوند سبحان آفريدگانش را مىآزمايد به بعضى از آنچه اصل و سببش را نمىدانند».
در ادامه هم میفرماید که اگر پیامبری با ویژگیهای خاص یا حتی ملائکه را به عنوان پیامبر مبعوث میکردیم مردم آنها را قبول میکردند اما ما از جنس خود انسانها برایشان پیامبر مبعوث کردیم که ببینند که فردی مثل خودشان است که راه میرود، غذا میخورد و ...، اما عدهای از این پیامبر پیروی میکنند و عدهای پیروی نمیکنند.
خداوند میفرماید ما از جنس خود شما برایتان پیامبر میفرستیم و اگر فرشتهای برای هدایت شما میفرستادیم ابتلا و امتحان از مردم برداشته میشد و لذا خداوند از جنس خود بشر برای انسانها پیامبر مبعوث میکند تا مردم را امتحان کند و ببیند چه کسانی در مقابل پیامبری که خداوند فرستاده تواضع کرده او را میپذیرند و چه کسی این پیامبری را نمیپذیرند.
ایکنا ـ در قرآن و نهجالبلاغه چگونه به مسئله بعثت پیامبر(ص) پرداخته شده است؟
این موضوع به طور متعدد در قرآن و نهجالبلاغه مطرح و اهداف بعثت به روشنی بیان شده است. خداوند وقتی قرآن را نازل کرده است باید در این کتاب به بهترین وجه پیامبر خود را معرفی کند که تا قیام قیامت این معرفی باقی بماند. در نهجالبلاغه نیز مدام مسئله بعثت مطرح و تشریح شده است.
میدانیم که نهجالبلاغه برادر قرآن است و اگر در کنار قرآن، نهجالبلاغه نباشد، نمیتوانیم قرآن را درست بفهمیم و با نهجالبلاغه است که قرآن به نطق درمیآید. نهجالبلاغه به طور کامل مواردی که در قرآن در خصوص بعثت پیامبر(ص) بیان شده را تشریح کرده است.
ایکنا ـ در کدام خطبه بیشتر در خصوص دلایل بعثت صحبت شده است؟
اولین خطبه نهجالبلاغه را ببینید. حضرت علی(ع) در این خطبه به بیان خلقت جهان هستی میپردازند. آخرین نظریه علمی در مورد خلقت جهان نظریه big bang (انفجار بزرگ) است که البته دانشمندانی نظیر میچیوکاکو(نظریهپرداز جهانهای موازی و نظریه ریسمان) آن را مردود دانسته است، اما حضرت علی(ع) در همین خطبه به قبل از این انفجار بزرگ و مرحلهای که هنوز علم به آن نرسیده اشاره دارند. در ادامه نیز روند خلق هستی را بیان و خلقت ملائکه، آسمان، زمین، آدم و .... را بیان میکند تا اینکه میفرمایند خداوند برای فرزندان آدم پیامبرانی فرستاد تا آنها را از گمراهی نجات دهند؛ همین دلیل بعثت پیامبران است که امیرالمومنین(ع) آن را اینگونه مطرح کرده است که: «و خداى سبحان از فرزندان او پيامبرانى برگزيد. خدا پيمان وحى را از پيامبران گرفت تا امانت رسالت را به مردم برسانند، آنگاه كه در عصر جاهليتها بيشتر مردم، پيمان خدا را ناديده انگاشتند و حق پروردگار را نشناختند و برابر او به خدايان دروغين روى آوردند و شيطان مردم را از معرفت خدا باز داشت و از پرستش او جدا كرد، خداوند پيامبران خود را مبعوث فرمود و هر چندگاه، متناسب با خواستههاى انسانها، رسولان خود را پى در پى اعزام كرد تا وفادارى به پيمان فطرت را از آنان بازجويند و نعمتهاى فراموش شده را به يادآورند و با ابلاغ احكام الهى، حجت خدا را بر آنها تمام کند و توانمندىهاى پنهان شده عقلها را آشكار سازند و نشانههاى قدرت خدا را معرفى كنند و ... ».(خطبه اول نهجالبلاغه).
یک مسئله مهم که خداوند بر عهده پیامبران گذاشته این است که دفائن عقول انسانها را بیرون بیاورند. یعنی انسانها دارای عقولی هستند که در وجود آنها پنهان شده است. پیامبران باید سعی کنند این عقول را در انسانها آشکار کنند.
البته تعریفی که ما از عقول داریم تعریفی نیست که دانشمندان، فلاسفه و عرفا دارند بلکه تعریفی است که امام صادق(ع) در اول اصول کافی از عقل دارند و میفرمایند ۷۰ لشکر عقل و ۷۰ لشکر جهل دارد و جنود عقل را برمیشمارند و میفرمایند عقل دارای ۷۰ صفت است و هر کسی این صفات را بیشتر دارد عاقلتر است. پیامبران مبعوث شدند تا این عقول را در مردم به منصه ظهور برسانند. امام کاظم(ع) نیز میفرمایند: انبیاء و رسل آمدند تا عقل مردم را کامل کنند.
پیامبر اکرم(ص) زمانی به پیامبری مبعوث شد که از دوران پیامبری حضرت عیسی(ع) زمان زیادی گذشته بود. از زمان حضرت موسی(ع) تا زمان حضرت عیسی(ع) انبیای دیگری نیز بودند و جهان بدون پیامبر نبوده اما از زمان حضرت عیسی تا زمان حضرت محمد(ص) هیچ پیامبری نازل نشده است. حضرت علی(ع) میفرماید پیامبر اسلام در بدترین قوم و بدترین سرزمین مبعوث شد و بعد به بیان ویژگیهای زندگی اعراب قبل از بعثت پیامبر(ص) میپردازند و میفرماید: آب متعفن میخوردند، در میان جانوران زندگی میکردند، دائم در جنگ بودند، دختران خود را زنده به گور میکردند و ... . یعنی پیامبر در زمانی مبعوث میشود که هیچ پیامبری در هیچ نقطه از زمین وجود ندارد.
ایکنا ـ حضرت علی(ع) وقتی از دلایل بعثت پیامبر سخن میگویند میفرمایند خداوند برای وفای به عهد خود، پیامبر اسلام را مبعوث کرد؛ این عهد چه بود؟
همه پیامبران وقتی مبعوث میشوند مردم را به مسائل متعددی دعوت میکنند و بعد میفرمایند «تا تقوا پیشه کنید». یعنی اصل هدف بعثت تقوا است. «تقوا» شعاعهای گسترده دارد و عقل، پرهیزکاری و هر آنچه به بشر مربوط میشود به تقوا نیز مربوط است.
اگر بخواهیم این مسئله را در یک جمله خلاصه کنیم، حضرت رسول(ص) میفرمایند: «قولوا لا إله إلا الله، تفلحوا». در همین لاالهالاالله هزاران وجه تعلقات، وابستگیها، معضلات، گرفتاریها و .... نهفته است که بیان این وجوه از حوصله بشر خارج است اما بخش زیادی از این وجوه در قرآن، نهجالبلاغه و احادیث مطرح شده است که متأسفانه بر روی آنها کار نشده است.
ایکنا ـ حضرت علی(ع) در بسیاری از سخنرانیهایشان مدام مسئله بعثت را متذکر میشوند، دلیل این همه تکرار و تذکر در مورد بعثت چیست؟
در تمام خطبههای نهجالبلاغه حضرت علی(ع) اول مسئله توحید و بعد نبوت را مطرح میکنند و بعد مطلب مدنظرشان را بیان میکنند. باید مدام تذکر خداشناسی و پیامبرشناسی به مردم داده شود، مضافاً بر اینکه ما شیعیان یک مطب مهم دیگر هم داریم که مدام باید آن را متذکر شد.
حضرت علی(ع) متذکر میشوند که اگر کسی خدا، پیامبر و قرآن را قبول داشته باشد اما ولایت من را قبول نداشته باشد هیچ کدام از آنها به سود او نیست. اگر خطبه غدیرخم را خوانده باشید، پیامبر(ص) میفرمایند «کتابالله و عترتی ... » من کتاب و عترت خودم را برای شما باقی گذاشتم اینها از هم جدا نمیشوند تا زمانی که در حوض کوثر بر من وارد شوند و بعد میفرمایند معلم و مفسر قرآن علی و اولاد او هستند. یعنی اگر علی و اولاد او نباشند قرآن مفسر و معلم ندارد و لذا اگر وصایت علی(ع) مورد قبول قرار نگیرد سایر اعتقادات سودی به آدم نمیرساند. همین مسئله در آیات قرآن نیز به انحا مختلف بیان شده است.
ما از طریق و به کمک حضرت علی(ع) است که میتوانیم پیامبر(ص) را بشناسیم و اگر ایشان پیامبر را به ما نشناساند، پیامبر را نمیتوانیم بشناسیم.
در دعای «الهم عرفنی نفسک» که خواندن آن در زمان غیبت امام زمان(عج) توصیه شده میخوانیم: «اَللّهُمَّ عَرِّفْنى نَفْسَكَ، فَاِنَّكَ اِنْ لَمْ تُعَرِّفْنى نَفْسَكَ، لَمْ اَعْرِف نَبِيَّكَ؛ اَللّهُمَّ عَرِّفْنى رَسُولَكَ، فَاِنَّكَ اِنْ لَمْ تُعَرِّفْنى رَسُولَكَ، لَمْ اَعْرِفْ حُجَّتَكَ؛ اَللّهُمَّ عَرِّفْنى حُجَّتَكَ، فَاِنَّكَ اِنْ لَمْ تُعَرِّفْنى حُجَّتَكَ، ضَلَلْتُ عَنْ دينى؛ خدایا خود را به من بشناسان، زیرا اگر خود را به من نشناسانی فرستادهات را نشناختهام، خدایا فرستادهات را به من بشناسان، زیرا اگر فرستادهات را به من نشناسانی حجتت را نشناختهام، خدایا حجتت را به من بشناسان، زیرا اگر حجتت را به من نشناسانی، از دین خود گمراه میشوم». پس اگر حجت خدا یعنی دوازده امام را نشناسیم نه پیامبر را خواهیم شناخت و نه خداوند را.
در زیارت جامعه نیز آمده است که اگر میخواهیم خدا و پیامبر(ص) را بشناسیم باید از طریق ائمه(ع) آنها را بشناسیم. اگر ائمه(ع) شناخته نشوند پیامبر(ص) چگونه شناخته خواهند شد؟
در دعای زیارت جامعه آمده است که «با شما خدا شروع شد و با شما خدا تمام شد». یعنی شناخت خدا با شما اهل بیت(ع) آغاز و با شما پایان یافت.
بهترین راه شناخت دلیل، اهداف و حقیقت مبعث نیز مطالعه نهجالبلاغه است. البته باید این مسئله را متذکر شوم که چون حضرت علی(ع) در زمانها و مکانهای مختلف (با در نظر گرفتن شرایط زمانی و مکانی) با افراد مختلف صحبت کردهاند (و میدانیم که طایفه پیامبران با افراد به اندازه عقلشان صحبت میکنند و حضرت علی(ع) اگر با سلمان صحبت میکند به گونهای صحبت میکند و اگر با افراد دیگری صحبت میکند متناسب با فهم آن افراد صحبت میکند) در هر خطبه نهجالبلاغه یک وجه از پیامبر(ص) بیان میشود. یا در احادیث اگر میبینیم که معرفی پیامبر(ص) به روشها و اندازههای مختلف بیان شده به دلیل مخاطبی است که آن حدیث خطاب به او بوده است.
ایکنا ـ بعد از پیامبر اکرم(ص) افراد زیادی ادعای پیامبری کردند، حضرت چگونه بعثت خود را اثبات کردند؟
آیات قرآن از جمله آیات مباهله به خوبی اثبات پیامبری حضرت محمد(ص) است. در این آیات مطرح شده که مسیحیان نجران از پیامبر میخواهند که نشانههای خود را بیاورد و وقتی نشانههای پیامبری ایشان را میبینند متوجه میشوند که با نشانههایی که در تورات و انجیل برای پیامبر آخرالزمان مطرح شده برابری میکند. معجزات ایشان نیز در راستای اثبات پیامبری ایشان بوده است. البته ادعای نبوت توسط افراد کذاب عادی است و بعد از پیامبری سایر پیامبران نیز رخ داده است.
ایکنا ـ برگزیدن یک انسان برای بشر و نزول وحی به او پر از زیبایی است اما چطور فهم این زیبایی را به نسل جدید منتقل کنیم؟
اول باید مخاطبمان را پیدا کنیم و ببینیم در چه سنی است، چه سوادی دارد، چه واژههایی را آموخته است و ... . و وقتی مخاطبمان را پیدا کردیم برای او کتاب بنویسم و مطلب تهیه کنیم. اگر بخواهیم دین را به جامعه معرفی کنیم رفتار سنتی گذشته را نمیتوانیم ادامه دهیم. نه اینکه بخواهیم در دین و ترویج دین بدعت وارد کنیم، خیر؛ اما باید زبان جامعه را یاد بگیریم و با زبان جامعه مطالب را بیان کنیم. اگر میخواهیم در خصوص بعثت صحبت کنیم باید زبان جوانان را یاد بگیریم و با زبان آنها صحبت کنیم و زیبایی را با زاویه دید آنها ترسیم کنیم نه از دیدگاه قدیمی خودمان.
گفتوگو از زهرا ایرجی