استاد دانشگاه علامه طباطبایی با بیان اینکه معنای واژگان قرآن وابسته به بافتار و ساختار متن است، اظهار کرد: مثلاً در کان من الکافرین «کان» در معنای شد یا صار به کار رفته است؛ شیطان، خدا را منکر نشده است بلکه کفر عملی نسبت به خدا دارد لذا معنای کافر را میتوانیم در ساخت جمله معنا کنیم نه اینکه کفر در هر جایی را به معنای الحاد بدانیم.
محمدکاظم شاکربه گزارش ایکنا، محمدکاظم شاکر، استاد دانشگاه علامه طباطبایی، ۲۷ آذرماه در نشست علمی «روش معنایابی واژههای قرآن کریم» با بیان اینکه بنده حدود ۳۰ سال است که درس مفردات قرآن را در دانشگاههای مختلف تدریس میکنم، گفت: ما نمیتوانیم همه واژگان را در مفردات بحث کنیم لذا باید برخی را انتخاب کنیم، از این رو بنده واژگان مرتبط با انسانشناسی و قرآنشناسی مانند یقین و شک، ظن و ... را انتخاب و بر روی آن تحقیق دارم. همچنین کار بر روی واژگانی چون فرقان، قرآن و ... میتواند منجر به شناخت بیشتر دانشجویان از قرآن شود.
وی با اشاره به تولید کتاب پژوهشی تطبیقی در واژگان قرآن، افزود: مباحث این کتاب برای کارشناسی ارشد مفید است و نسخه دیجیتالی آن هم از سوی دانشگاه علامه طباطبایی در دسترس است؛ این کتاب شامل ۱۶ فصل متناسب با جلسات یک ترم است. در این اثر واژگان عبری و سریانی هم مورد بحث قرار گرفته است که سریانی زبان اصلی حضرت عیسی(ع) بوده و عبری هم زبان کتاب مقدس است.
شاکر با بیان اینکه برخی معتقدند بیشتر واژگان قرآن، سریانی است، اضافه کرد: در رساله عملیه میخوانیم هر کسی در مورد خدا و پیامبر(ص) شک کند، کافر است؛ این تعبیر برای بنده خیلی عجیب بود در حالی که خداوند در قرآن کریم فرموده است: فَإِنْ كُنْتَ فِي شَكٍّ مِمَّا أَنْزَلْنَا إِلَيْكَ فَاسْأَلِ الَّذِينَ يَقْرَءُونَ الْكِتَابَ مِنْ قَبْلِكَ ۚ لَقَدْ جَاءَكَ الْحَقُّ مِنْ رَبِّكَ فَلَا تَكُونَنَّ مِنَ الْمُمْتَرِينَ»؛ اگر در آنچه بر تو نازل میشود شک کردی برو از اهل کتاب بپرس. بنابراین شک چیزی نیست که منجر به کفر شود و حتی پیامبر(ص) هم میتواند در آن چه بر او نازل شده است شک کند ولی ما آنقدر اشتباه معنا کردیم که دچار چنین اشتباهاتی هستیم.
استاد دانشگاه علامه طباطبایی با بیان اینکه خداوند اعتقاد زوری از بنده نمیخواهد لذا شک را نباید به حساب کفر گذاشت، گفت: بنده با این دغدغه مقالهای در مورد شک نوشتم و گفتم ما هم شک روانشناختی و هم معرفتشناسی و هم یقین روانشناختی و هم معرفتشناختی داریم؛ مفردات و عبارات قرآن چون با روش درست تفسیر نشده، دچار چنین خطاهای بزرگی شده است.
وی با بیان اینکه کتاب و حکمت در قرآن چندین بار مورد تأکید بوده است، گفت: اصطلاحات قرآنی هم گاهی از سوی برخی از علما با اصطلاحات علوم و فنون دیگر اشتباه گرفته شده است؛ مثلاً علامه شعرانی گفته است کتاب و حکمت در قرآن همان منقول و معقول است؛ مراد از کتاب یعنی علوم نقلی و حکمت یعنی علوم عقلی. بنده معتقدم حکمت یعنی چیزی که انسان را از شر و فساد باز میدارد و او را به سمت خیر و صلاح میبرد لذا میتواند ماجرایی از قرآن یا از انجیل و یا قصه باشد.
استاد دانشگاه علامه طباطبایی با اشاره به کتاب «درآمدی بر زبانشناسی تطبیقی قرآن و تورات» نوشته حیدر عیوضی، افزود: نویسنده این کتاب از علاقهمندان به زبان عبری بوده و کتابی عالمانه هم نوشته است. در تفسیر واژگان قرآن و به صورت کلی تفسیر قرآن چند نکته مهم است؛ ایزوتسو معنا را به معنای پایه و ارتباطی(رینیشنال مینینگ) تقسیم کرده است؛ به نظر بنده واژه ارتباطی از سوی مترجم یعنی مرحوم آرام بد معنا شده است(که البته این دلیلی بر نقص این مترجم نیست و ایشان از بزرگان ترجمه است.) ولی به هر حال در معنای این واژه دقیق نبوده است.
وی با اشاره به کتاب التحقیق مرحوم مصطفوی و معجم مقائیس اللغه ابن فارس به عنوان دو کتاب مهم و خوب درباره مفردات، افزود: ایشان میگوید هر واژه فقط یک ریشه اصلی دارد لذا اقرأ در سوره علق را با «قروء» در «ثلاثه قروء» از یک ریشه میداند که بنده معتقدم درست نیست. وی به زبان عبری هم آشنا بوده است.
شاکر با بیان اینکه معنای اصل در واقع همان معنای انتزاعی یک واژه است و در هر بابی برود یا اسم و صفت و فعل و ... باشد مانند مویرگ در همه آنها وجود دارد، گفت: معنای دیگر معنای ارتباطی است که گاهی سبب میشود ما بدون دقت یک معنا را به کار ببریم و بگوییم کسی که پیامبر(ص) را قبول ندارد کافر است.
استاد دانشگاه علامه طباطبایی با بیان اینکه معنای ارتباطی با ساخت و بافت مرتبط است، اظهار کرد: مثلاً در کان من الکافرین «کان» در معنای شد یا صار به کار رفته است؛ شیطان، خدا را منکر نشده است بلکه کفر عملی نسبت به خدا دارد لذا معنای کافر را میتوانیم در ساخت جمله معنا کنیم نه اینکه کفر در هر جایی را به معنای الحاد بدانیم چون کفر در برخی مواضع به معنای پنهانکردن است.
شاکر با بیان اینکه بافت شامل فضای سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، نظامی و ... است که آیات درباره آن سخن گفته است، اضافه کرد: خانم نویورث گفته است قرآن در دوره باستان متأخر نازل شده است لذا کسانی که میخواهند قرآن را بغهمند فقط خواندن کتب اسبابالنزول و برخی کتب دیگر کافی نیست بلکه باید دوره باستان متأخر شناخته شود؛ مثلاً اگر کسی دوره شاه پهلوی را نشناسد برخی از سخنان امام را نخواهد فهمید یا برعکس خواهد فهمید.
تصور نادرست از محیط عربستان در دوره نزول
استاد دانشگاه علامه طباطبایی به ذکر مثالی در این باره پرداخت و افزود: تصور ما این است که عربستان محیطی بوده است که یک مشت عرب نادان و بیسواد و وحشی در آن زندگی میکردند و بت میپرستیدند ولی برخی محققان از جمله سیدزهیر طبق تحقیقاتی که بر روی سنگنوشتههای دوره نزول قرآن در عربستان انجام داده است تصور متفاوتی دارند؛ میلیونها سنگنوشته در یک منطقه از عربستان یافت شده است که محققان میگویند صدسال طول میکشد تا ما آن را بخوانیم بنابراین افراد بیسوادی نبودند.
شاکر تصریح کرد: تحقیقات نشان میدهد از قرن چهارم میلادی سراسر عربستان یکتاپرست یعنی مسیحی و یهودی و ... بودهاند، به تعبیر دیگر وقتی ما این بافت از عربستان را بپذیریم در این صورت باید واژگان را هم با این پیشفرض مبتنی کنیم لذا در معنای مشرک و ... هم باید تجدیدنظر کنیم. اینکه گفته شود ما باید خالیالذهن سراغ تفسیر قرآن برویم، حرف غلطی است و اصلاً تفسیر بدون پیشفرض ممکن نیست البته حتماً باید پیشفرضهای ما اصلاح شود زیرا اگر اصلاح نشود، برداشت ما هم غلط خواهد بود.
استاد دانشگاه علامه طباطبایی با بیان اینکه نباید به سادگی بگوییم کافر کسی است که خدا و پیامبر(ص) را قبول ندارد و بعد هم او را مرتد بدانیم، اظهار کرد: حتی در مورد حجاب هم که امروزه بحث است باید سراغ بافت تاریخی قرآن برویم و ببینیم جلباب و .. چیست زیرا در قرآن چیزی به عنوان پوشاندن شعر(مو) با صراحت نداریم. البته منظور بنده قضاوت در مورد قانون فعلی حجاب و یا نوع پوشش و بد و خوب بودن بدحجابی و حجاب نیست منظور بحث درباره واژگان است تا ببینیم معنای دقیقتر کجاست. بنابراین باید نوع حجاب در دوره نزول را بررسی کنیم تا نظر دقیقتری در مورد حجاب بدهیم.