ترکی | فارسی | العربیة | English | اردو | Türkçe | Français | Deutsch
آخرین بروزرسانی : جمعه 28 ارديبهشت 1403
جمعه 28 ارديبهشت 1403
 لینک ورود به سایت
 
  جستجو در سایت
 
 لینکهای بالای آگهی متحرک سمت راست
 
 لینکهای پایین آگهی متحرک سمت راست
 
اوقات شرعی 
 
تاریخ : سه شنبه 2 بهمن 1386     |     کد : 193

يك ترانسفورمر واقعي در جيب شما

 
 
 علي كاشفي‌پور:
کساني که سروکارشان با دانش و فناوري است- اعم از دانشمند و محقق و مهندس و دانشجو و ...- هم بالاخره آدم هستند؛ پس مي‌توانند عاشق فيلم‌هاي هيجاني و پر زدوخورد باشند...

 ولي اين افراد اگر واقعا روحيه علمي داشته باشند، بعد از ديدن فيلمي مثل «ترانسفورمرها»، با اين مسئله در ذهنشان کلنجار مي‌روند که اين روبات‌هاي خوش‌برورو و تغيير شکل‌هاي اساسي آنها، تا چه اندازه در واقعيت امکان‌پذير است.

جلوه‌هاي ويژه «ترانسفورمرها» واقعا شگفت‌انگيز است و به احتمال زياد جايزه اسکار امسال را مي‌برد اما متاسفانه نمي‌تواند قوانين فيزيک را- حداقل در زمين- عوض کند. اينکه روبات‌ها از فضاي آن سوي کهکشان‌ها آمده‌اند، شايد بعضي مسائل را(مثل منبع انرژي بي‌پايان روبات‌ها و نيروي محرکه آنها)‌ توجيه كند اما به درد راست و ريس کردن همه ابهام‌ها نمي‌خورد.

مثلا آن‌طور که در فيلم مي‌بينيم، ترانسفورمرها در حالت دوپا حداقل 30-20 تني وزن دارند (در جايي از فيلم کسي هنگام راه‌رفتن روبات‌ها فکر مي‌کند زلزله آمده) اما در حالت دوم (مثل يک شورلت کاماروي مدل 1976) وزن آنها حداکثر به 3-2 تن مي‌رسد. آيا راه نقض سريع قانون بقاي ماده هم سوغات کهکشان‌هاست؟

يکي از مشکلات اصلي، اندازه بزرگ و تعداد زياد قطعات تشکيل‌دهنده روبات‌ها (مانند موتور و اتاق يک تريلي) و بلايي است که هنگام تغيير شکل بر سر آنها مي‌آيد. کوچک و ساده بودن قطعات، نکته بسيار مهمي است که مهندسان در روزگار ما براي ساختن روبات‌هاي تغييرشکل‌دهنده واقعي از آن استفاده مي‌کنند.

روبات‌هاي تغييرشکل‌دهنده
مانند روبات‌هاي فيلم، اين روبات‌ها هم براي انجام کارهاي مختلف به شکل‌هاي مختلف درمي‌آيند اما برخلاف فيلم، به جاي تغيير از يک شکل مشخص به يک شکل مشخص ديگر، روبات‌هاي تغييرشکل‌دهنده واقعي مي‌توانند اشکال متنوعي داشته باشند.

البته آنها با ترانسفورمرها يک فرق ديگر هم دارند؛ تغييرشکل‌دهنده‌هاي موجود، در مقايسه با روبات‌هاي جنگي فيلم بسيار کوچک هستند.حتي بعضي از آنها در جيب صاحب‌شان جا مي‌شوند.

بيشتر روبات‌هاي تغييرشکل‌دهنده واقعي به صورت تکه‌تکه هستند؛ يعني از تعدادي تکه روبات ساده و کوچک تشکيل شده‌اند. تعداد تکه‌ها بستگي به طراحي و وظيفه در نظر گرفته‌شده براي روبات دارد.

هر تکه معمولا براي خودش داراي سيستم پردازش و نيروي محرکه مستقل است اما يک تکه به تنهايي کارايي چنداني ندارد و ترکيب تکه‌هاست که انجام  وظيفه را ممکن مي‌کند؛ براي همين اين روبات‌ها به سيستمي نياز دارند که نحوه حرکت تکه‌هاي مختلف را هماهنگ  و دستورهاي لازم را براي هر تکه صادر و ارسال کند.

روبات‌هاي تغييرشکل‌دهنده تکه‌تکه به 3 دسته تقسيم مي‌شوند: زنجيره‌اي، مشبک و متحرک. روبات‌هاي زنجيره‌اي در واقع زنجيرهاي بلندي از تکه‌هاي منفصل هستند که مي‌توانند از نقاط مختلف به هم وصل بشوند. بسته به تعداد زنجيرها و نحوه اتصال آنها به هم، اين دسته روبات‌ها، هم مي‌توانند به صورت خطي و به شکل مار باشند و هم به صورت چند شاخه و شبيه عنکبوت.

روبات‌هاي زنجيره‌اي، بسته به شکلشان مي‌توانند از موانع مختلف عبور کنند، مثل مار داخل يک تونل بخزند يا از صخره‌ها مثل عنکبوت بالا بروند.

روبات‌هاي مشبک از تعداد زيادي تکه کوچک و مشابه تشکيل شده‌اند و با ترکيب اين قطعات، به شکل‌هاي گوناگوني درمي‌آيند. هر قطعه مي‌تواند روي ساير قطعه‌ها حرکت کند و براي اين منظور به قطعه‌هاي مجاورش متصل شده و بعد از آنها جدا بشود؛ درست مثل پاز‌ل‌هاي موزاييکي که مي‌توان با بردن هر قطعه به خانه خالي اطرافش،‌ به تدريج شکل موردنظر را ساخت.

شبيه‌سازي‌هاي رايانه‌اي نشان داده‌اند که با اين روش و با داشتن تعداد کافي قطعه کوچک، عملا مي‌توان هرشکلي را ساخت. به اين ترتيب، اين دسته روبات‌ها مي‌توانند از موانع دشوار و صعب‌العبور هم بگذرند. روبات‌هاي مشبک بيشتر از آنکه شبيه ترانسفورمرها باشند، مشابه T1000 در فيلم ترميناتور 2 هستند که مي‌توانست به هر شکلي در بيايد.
دسته سوم روبات‌هاي تغييرشکل‌دهنده، روبات‌هاي متحرک هستند.

اين روبات‌ها هم داراي تعداد زيادي قطعه کوچک و مشابه هستند که از ترکيب آنها، شکل‌هاي بزرگ مختلفي به دست مي‌آيد؛ منتها با اين فرق که در اين دسته، هر قطعه براي حرکت، وابسته به قطعه‌هاي اطرافش نيست و مي‌تواند به صورت مستقل و بدون اتصال به بقيه قطعات حرکت کند.

اين روبات‌ها مثل گروه‌هاي بزرگ ماهي‌ها يا پرندگان هستند که با حرکت کنار هم يک شکل بزرگ را درست مي‌کنند. هر عضو براي خودش حرکت مي‌کند تا زماني که  لازم باشد براي منظور خاصي، کنار هم قرار بگيرند.

برج کنترل کجاست؟
به جز شکل و نحوه اتصال اجزا، روبات‌هاي تغييرشکل‌دهنده واقعي، يک فرق اساسي با ترانسفورمرها دارند.  ترانسفورمرها داراي قدرت تصميم‌گيري هستند ومغزي دارند که در بخشي از بدنشان از آن محافظت مي‌کنند.

اين مغز حرکت همه اجزا را کنترل مي‌کند. ولي در روبات‌هاي تغييرشکل‌دهنده، هر بخش براي خودش قدرت تصميم‌گيري دارد و در تعيين شکل نهايي مؤثر است. در اين روبات‌ها معمولا يک بخش مرکزي که براي بقيه تعيين تکليف بکند وجود ندارد و قابليت برنامه‌ريزي و حرکت بين تمام قطعات تقسيم شده.

طراحي و ساخت روبات‌هاي تغييرشکل‌دهنده، هنوز در مراحل ابتدايي خودش قرار دارد اما مهندسان اميدوارند با پيشرفت در اين زمينه و به‌خصوص با طراحي الگوريتم‌ها و برنامه‌هايي که بتوانند نحوه حرکت بخش‌هاي مختلف را کنترل کنند، در واقعيت به روبات‌هايي دست پيدا کنند که قابليت تبديل به هر شکلي را داشته باشند.

اتهامي دراماتيک براي مغناطيس زمين
شايد اصولا انتظار بي‌جايي است؛ يعني شايد اصلا در اين ماجرا پاي نوعي «تداخل صنفي» در ميان است! درباره کافه‌کتاب‌هاي تهران صحبت نمي‌کنيم؛ قضيه، عدم رعايت اصول علمي در فيلم‌ها و سريال‌هاي پرطمطراق است. وقتي مهم، جذب مخاطبي باشد که شگفت‌زده‌ کردن‌اش روزبه‌روز سخت‌تر مي‌شود، حتما مي‌شود کمي (!) درباره قواعد فيزيک و شيمي و... کوتاه آمد.

موافق نيستيد؟! به عنوان يک مثال خوب براي قضيه بالا در بين محصولات 2007 هاليوود، بايد از فيلم پرطرفدار «ترانسفورمرها» اسم ببريم.  در مطلب اصلي اين صفحه درباره امکان‌پذير بودن تبديل‌هايي که در فيلم مي‌بينيم صحبت شده اما به جز اين، فيلم ترانسفورمرها گاف‌هاي علمي ديگري هم دارد که با حضور يک مشاور علمي باسواد، مي‌شد از آنها جلوگيري کرد.

يک مثال: در جايي از فيلم، يکي از مسئولان امنيتي درباره سابقه ماجرا مي‌گويد که در اوايل قرن بيستم، مگاترون- رئيس روبات‌هاي‌بد- هنگام آمدن به زمين، در نزديکي قطب شمال دچار مشکل شد و در يخ‌ها سقوط کرد؛ چون ميدان جاذبه زمين سيستم جهت‌يابي مگاترون را مختل کرده بود. اولا با کمي دقت معلوم است که احتمالا منظور فيلم، ميدان مغناطيسي بوده، نه ميدان جاذبه. اين ميدان مغناطيسي زمين است که شکل آن در قطب‌ها فرق مي‌کند، نه قدرت جاذبه آن. ثانيا ميدان مغناطيسي زمين واقعا ضعيف‌تر از اين حرف‌هاست.

البته اگر نويسندگان فيلمنامه مصر بودند که به دلايل دراماتيک حتما از ميدان جاذبه زمين به عنوان دليل سقوط مگاترون استفاده کنند، مي‌توانستند راه‌هاي موجه‌تري پيدا کنند. همه ماهواره‌هايي که در نزديکي زمين در فضا قرار مي‌گيرند،  داراي نوعي پوشش ضدتشعشع هستند؛ چرا که ميدان مغناطيسي زمين، ذرات زيراتمي بادهاي خورشيدي را به سمت زمين جذب مي‌کند و به آنها شتاب مي‌دهد.

برخورد اين ذرات شتابدار باعث توليد اشعه X مي‌شود که اين مي‌تواند باعث از کار افتادن دستگاه‌هاي الکترونيک بشود. اين پديده بهانه‌ خوبي بود براي اينکه ميدان مغناطيسي زمين را عامل سقوط روبات‌ نشان بدهيم.

اما اين هنوز آخر نکته‌سنجي نيست؛ اگر روبات‌ها اين‌قدر بي‌حفاظ بوده و به تشعشعات حساس بودند، به جاي روش‌هاي سختي که در فيلم مي‌بينيم، مي‌شد با کمي اشعه دادن، آنها را به آساني از کار انداخت؛ اين جوري فيلم واقعا بي‌مزه مي‌شد. البته اين هم راه‌حل دارد؛ مثلا مي‌گفتيم که روبات‌ها اصولا حفاظ ضدتشعشع دارند اما حفاظ مگاترون در راه رسيدن به زمين، به دليلي مثل برخورد يک سنگ ريز آسماني،‌ دچار مشکل شد.
نوشتن يک سناريوي خوب کار آساني نيست اما اگر برايمان مهم باشد، به کار گرفتن درست قوانين حاکم بر جهان ما، از آن سخت‌تر نيست.

 ترانسفورمر تفنگچي
روبات‌هاي بمب‌خنثي‌کن چيزهاي خيلي جديدي نيستند اما يک شرکت آمريکايي با اضافه کردن يک تفنگ به روبات‌ بمب‌خنثي‌کن خودش، يک مخلوق جديد عرضه کرده؛ يک روبات تغييرشکل‌دهنده- مشابه ترانسفورمرها- که مي‌تواند براي انجام ماموريت‌هاي مختلف، ميان دو حالت تغيير شکل بدهد؛ يکي همان بمب‌خنثي‌کن قبلي و ديگري اولين روبات مجهز به سلاح گرم.

چند نمونه از اين روبات‌ها در سال 2007 براي استفاده در عراق و افغانستان به ارتش آمريکا تحويل داده شده است كه البته آنها با آن هنوز به کسي شليک نکرده‌اند. به گفته شرکت سازنده، اين روبات‌ها کاملا کنترل از راه دور هستند و به هيچ‌وجه امکان ندارد خودشان براي حرکت و شليک تصميم بگيرند؛ به همين دليل، در صورت از دست دادن ارتباط با کاربر مسئول کنترل، روبات به کلي خاموش و غيرفعال مي‌شود.

 
     
  

 


نوشته شده در   سه شنبه 2 بهمن 1386  توسط   مدیر پرتال   
PDF چاپ چاپ بازگشت
نظرات شما :
Refresh
SecurityCode