«پاستیلهای بنفش» را از زبان پسری کوچک بهنام «جکسون» میخوانید.
جکسون پسری است که بیشتر از سنش میفهمد و حرف میزند و برایتان از خانوادهی فقیرش میگوید که پول ندارند و مجبورند مدتی در مینیون زندگی کنند.
آنها وسایلشان را برای بهدستآوردن پول اجارهخانه حراج كردهاند. ولی در کنار اینهمه سختی، اتفاقهای بامزهای هم میافتد.
«كَرِنشا» اسم دوست خیالی جکسون است؛ گربهای که از جکسون بزرگتر است و همیشه در همهی سختیها در کنارش است. شاید داخل مینیون جا نشود، ولی روی سقف که جا ميشود! راستی دوست خیالی جکسون عاشق پاستیل های بنفش است، دوست خیالی شما چهطور؟!
پاستیلهای بنفش
نويسنده: کاترین اپلگیت
مترجم: آناهیتا حضرتی
ناشر: انتشارات پرتقال (63564)