تا حالا با یک زامبی از نزدیک برخورد داشتهاید؟ برخوردش چهطور بوده؟ مؤدب بوده؟ سلام کرده؟ یا همینجور مثل چی سرش را انداخته پایین و از کنار شما رد شده؟
ولی مگر میشود یك زامبی راحت از کنار آدم بگذرد و کاری به کارش نداشته باشد؟ حداقلش این است که باید کمی او را بترساند. بعد هم یا او را بخورد، یا ازش یك زامبی تازه بسازد تا با هم دستبهیکی کنند و بقيهي آدمهای شهر را هم زامبی کنند.
حالا تصور کنید به جای یك آدم، ماهیگُلی سفرهی عید شما تبدیل به زامبی بشود، یا اصلاً هرجور ماهیای که توي خانه دارید. مثلاً یك ماهی آنجلیکای خوشگل سیاه که زامبی شده. با دندانهای تیز از دهان بیرون زده و چشمهای گرد ورقلمبیده که به هرکسی نگاه كند هیپنوتیزمش میکند و اختیار عقلش را به دست میگیرد و او را مثل خودش زامبی میکند.
داستان کتاب «ماهی چاق گندهی من که زامبی شد» نوشتهی «مو اُهارا» هم درست چنین ماجرایی را نقل میکند. «تام» که برادر بزرگتري به اسم مارک دارد و از دست آزار و اذیتهای این برادر بزرگه به تنگ آمده، وقتي متوجه میشود برادر دانشمندش طی آزمایشهای خبیثانهای که روی ماهی خانگیشان انجام داده باعث مرگ آن شده، سیم برق به ماهی قرمز تنگ بلورشان وصل میکند و آن را دوباره زنده میکند. غافل از اینکه این دیگر آن ماهیگُلی قبل از مردن نیست، بلكه زامبیماهی شده.
زامبیماهیها دندانهای تیز و ترسناکی دارند و میتوانند با يك نگاه هیپنوتیزمتان کنند، اما در عوض قلب مهربانی دارند و بر خلاف زامبیهایی که همیشه توی فیلمهای ترسناک ول میچرخند و شکل و قیافهی درست و درمانی ندارند، نه تنها شکل و قیافهی خوبی دارند که سعی میکنند به جای بههمزدن اوضاع شرایط را یك جورهایی راستوریست بکنند.
فکر کنید شما این قدرت را داشته باشید که با هیپنوتیزم ديگران را وادار کنید هرکاری دلتان میخواهد برايتان بکنند. مثلاً شما را ببرند پارک یا هرچهقدر دلتان میخواهد برايتان چیپس و پفک بخرند.
دیگر از این زندگی چی میخواهید؟ زندگی یعنی خرتخرتِ چیپس و ملچملوچِ لواشک و لیسزدن بستنی. بعد هم تا دلتان بخواهد بازیهای راستکی توي کوچه و مدرسه یا غیرراستکی تو تبلت کنید و هیچکس نیايد بپرسد «پس کی میخوای بشینی سر درس و مشق؟»
شاید این تمام کارهایی نباشد که یك زامبیماهی قرمزرنگ قرار است برايتان انجام بدهد. شاید خیلی کارهای دیگر هم از دستش بر بیايد. اما اگر میخواهید بدانید یه زامبیماهی گلگلی حاضر است چه کارهای برای شما انجام بدهد، خواندن کتاب «مو اُهارا» را از دست ندهيد.
گیرم یك خرده داستانش را تندتند و پشتسرهم تعریف کرده و یك کم به قول خودمانیها فیلمبازی درآورده. اما از یك چیز مطمئن باشید؛ زامبیماهیها خیلی ماهیهای ماه و باحالی هستند.
ماهي چاق گندهي من كه زامبي شد
نویسنده: مو اُهارا
مترجم: الناز خضری
ناشر: انتشارات پرتقال (02163564)
قیمت: 12هزار تومان