ترکی | فارسی | العربیة | English | اردو | Türkçe | Français | Deutsch
آخرین بروزرسانی : شنبه 29 ارديبهشت 1403
شنبه 29 ارديبهشت 1403
 لینک ورود به سایت
 
  جستجو در سایت
 
 لینکهای بالای آگهی متحرک سمت راست
 
 لینکهای پایین آگهی متحرک سمت راست
 
اوقات شرعی 
 
تاریخ : يکشنبه 7 آذر 1389     |     کد : 12038

زكات و كاهش فقر در جهان اسلام

زكات سومين ركن اسلام است كه شخص را پس از اقرار به يگانگي خدا و به جا آوردن نماز در زمره امت اسلام قرار مي‏دهد.

زكات سومين ركن اسلام است كه شخص را پس از اقرار به يگانگي خدا و به جا آوردن نماز در زمره امت اسلام قرار مي‏دهد.
خداوند مي‏فرمايد: فان تابوا واقاموا الصلوة واتوا الزكوة فاخوانكم في الدين (توبه/ ۱۱) «پس اگر توبه كردند و نماز بجا آوردند و زكات دادند، برادران ديني شما هستند.»
در كتابهاي فقهي، بسياري از احكام زكات آمده است; از جمله منابع زكات، مقداري كه بايد پرداخت، موارد مصرف آن و غيره. اقتصاددانان مسلمان به اهميت اقتصادي و اجتماعي زكات در زندگي فقرا اولويت مي‏دهند. چندان كه پيامبرصلي الله عليه وآله فرموده است هدف اصلي فرمان به زكات، كاهش فقر در جامعه است. زماني كه پيامبر اكرم‏صلي الله عليه وآله معاذبن‏جبل را به يمن فرستاد به وي فرمود: «به آنها بگو كه خداوند صدقه را بر ثروت ايشان قرار داده است تا از ثروتمندانشان گرفته و به فقرايشان داده شود.» (۱) خداوند اين وظيفه را به عهده حاكمان مسلمان قرار داده است، چون توانايي بيشتري براي انجام آن دارند. از اين‏رو نقش زكات در كاهش فقر را نمي‏توان كم‏اهميت دانست. قبل از بحث درباره اين كه زكات چگونه فقر را كاهش مي‏دهد، شايسته است ابتدا نظر اسلام درباره فقر، در مقايسه با ديدگاه سنتي غرب، ميزان فقر در جهان و در جهان اسلام، و چگونگي روش غرب در حل مساله فقر در برابر اسلام را به اختصار بيان كنيم.
نظر اسلام درباره فقر
اسلام به فقر به ديده امتحان وفاداري انسان به خالق خود و يك مصيبت ترسناك مي‏نگرد:
ولنبلونكم بشي‏ء من الخوف والجوع ونقص من الاموال و الانفس والثمرات وبشر الصابرين (بقره /۱۵۵)
«البته شما را به اندكي ترس و گرسنگي و بينوايي و بيماري و نقصان در محصول مي‏آزماييم و شكيبايان را بشارت ده.»
فقر بلايي است كه شيطان با آن انسانها را مي‏ترساند، حال آن كه خداوند بخشش و مال و ثروت به آنها وعده مي‏دهد. (۲) در همان زمان رهايي از ترس و گرسنگي نعمتي است از جانب خداوند كه شايسته شكرگزاري و پرستش است. قرآن مي‏فرمايد:
فليعبدوا رب هذا البيت الذي اطعمهم من جوع وآمنهم من خوف (قريش/۴-۳)
«پس بايد پروردگار اين خانه را بپرستند، آن كه به هنگام گرسنگي طعامشان داد و از ترس در امانشان داشت‏».
اسلام به فقر به عنوان يك مساله مذهبي و اجتماعي نگاه مي‏كند كه انسان را به ذلت، گناه، و جنايت مي‏كشاند، به همين دليل است كه پيامبر اكرم‏صلي الله عليه وآله از آن به خدا پناه مي‏برد:
تعوذوا بالله من الفقر والقلة والذلة... (۳)
«خدايا از فقر، كمبود و پستي به تو پناه مي‏آورم.»
فقر ممكن است‏حتي به كشتن فرد بي گناه انجامد. قرآن مي‏فرمايد:
ولاتقتلوا اولادكم خشية املاق نحن نرزقهم واياكم ان قتلهم كان خطا كبيرا (اسراء /۳۱)
«فرزندان خود را از بيم درويشي مكشيد. ما هم شما را روزي مي‏دهيم و هم ايشان را. كشتنشان خطاي بزرگي است.»
پيامبرصلي الله عليه وآله فقر را به كفر مربوط مي‏سازد:
كاد الفقر ان يكون كفرا. (۴)
«فقر تقريبا شبيه عدم اعتقاد به خداست.»
بنابراين فقر نسبت‏به عقايد و اخلاق بشر و نيز براي امنيت و ثبات جامعه يك تهديد به‏شمار مي‏رود. بنابراين بر جامعه و حكومت لازم است‏به منظور ايجاد كردن يك جامعه سالم با فقر به عنوان يك تهديد اجتماعي با استفاده از تمام امكانات موجود، مقابله كنند.
نظر سنتي غرب درباره فقر
نظريه سرمايه‏داري سنتي ادعا مي‏كرد كه اگر قرار است پيشرفت صورت گيرد، زندگي اقتصادي بايد صرفا با روند طبيعي عرضه و تقاضاي بازار تنظيم شود. فقر خود براي بهبود شخصيت فرد انگيزه‏اي در وي ايجاد مي‏كند، در حالي كه ضمانت وسايل بقا، آن انگيزه را از بين مي‏برد. به اين ترتيب فقر به عنوان بهاي لازم براي رشد و پيشرفت اقتصادي پذيرفته شد. در اواخر قرن هجدهم و اوايل قرن نوزدهم، مفهوم سرنوشت‏بر مذهب پروتستان حاكم شد. موفقيتهاي مادي نشانه آن است كه شخص مورد عنايت‏خداست و شكست‏به عنوان 'خواست‏خدا' قلمداد مي‏شد كه نمي‏بايست در مقابل آن چون و چرا كرد. (۵) داروينيستهاي اجتماعي در اواخر قرن نوزدهم وجود فقر را بر مبناي عبارت مشهور «بقاي اصلح‏» توجيه مي‏كردند; يعني، دليل آن كه عده‏اي در پله پايين نردبان اجتماعي‏اند آن است كه آنان توان درگير شدن با مسايل اجتماعي را ندارند و يا براي اين كار مناسب نيستند. «كمك به آنها نابودي شان را كند و در نتيجه روند پيشرفت را كند مي‏كند.» (۶) اين نگرش جبري و استكباري نسبت‏به فقرا در اواخر قرن نوزدهم و ابتداي قرن بيستم، زماني كه تفكر سوسياليستي با دعوت براي توزيع مساوي ثروت و طغيان عليه استثمار فقرا توسط ثروتمندان ظاهر شد، شروع به تغيير كرد. كارگران كم درآمد در تعدادي از مراكز شهري بخصوص در فرانسه و آلمان برخي آشوبهاي اجتماعي به راه انداختند. كارگران كشورهاي صنعتي با به دست آوردن حق راي، تشكيل اتحاديه‏هاي صنفي، مذاكره درباره افزايش دستمزد، بهبود شرايط كار و حق اعتصاب، دولت را وادار كردند تا اقدامهايي براي بهبود اوضاع طبقه فقير انجام دهد. تا اواخر جنگ جهاني دوم كه شهرها خراب و بيكاري زياد شد، امنيت اجتماعي فقرا در تمام كشورهاي اروپايي تبديل به يكي از سياستهاي مهم شد.
ميزان فقر در جهان
از دهه شصت‏سازمانهاي اقتصادي و اجتماعي بين‏المللي مثل بانك جهاني، صندوق بين‏المللي پول، سازمان كشاورزي و خواربار (FAO) ، سازمان بهداشت جهاني، يونيسف ,(UNICEF) اداره بين‏المللي كار و غيره به موضوع فقر، علل آن، نقاط رواج آن و طريقه كاهش آن علاقه‏مند بوده‏اند. فقر پديده‏اي پيچيده و داراي ابعاد بسياري است و پيداكردن تعريفي مناسب براي تمام جوامع را مشكل مي‏سازد. جوامع مختلف فرهنگها و معيارهاي متفاوتي براي زندگي دارند، بنابراين تجويز حداقل نيازهاي عمده يك فرد در تمام جوامع كار آساني نيست. با اين همه، گزارش توسعه جهاني (۱۹۸۲) فقر را به اين صورت تعريف مي‏كند: «وضعيتي از زندگي كه سوء تغذيه، بي سوادي و بيماري از مشخصه‏هاي بارز آن است و خارج از تعريف معقول كمال انساني است. با وجود اين، فقر در يك جامعه خاص و در يك زمان خاص اغلب به نسبت ميانگين استاندارد زندگي تعريف مي‏شود.» (۷)
بانك جهاني در گزارش سال ۱۹۹۰ خود به منظور تعيين خط فقر رقم جهاني ۳۷۰ دلار را براي هر شخص در سال پذيرفته است تا بهاي حداقل كالري مصرف شده و ديگر نيازمندي‏هاي حياتي را به دست آورد. آنها كه درآمدشان كمتر از اين حد است فقير و آنهايي كه پايين‏تر از ۲۷۵ دلار است‏بسيار فقيرند. اين ارقام بر اساس قيمتهاي سال ۱۹۸۵ در برخي از كشورها با درآمد متوسط پايين تخمين زده شده است. مثل بنگلادش، مصر، هند، اندونزي، كنيا، مراكش، و تانزانيا. (۸) اين گزارش بر اساس اين ارقام ذكر مي‏كند كه‏۳۳ درصد جمعيت جهان سوم فقيرند و هيجده درصد بسيار فقيرند.
پيآمدهاي فقر، وسيع و گوناگون‏اند. به همراه نگرانيهاي اقتصادي، اثرهاي اجتماعي و فيزيكي بسياري در خانواده‏هاي فقير پديدار مي‏شود. گزارش سال ۱۹۹۵ يونيسف متذكر مي‏شود كه چهارده ميليون كودك هر سال به دليل بيماري و سوء تغذيه مي‏ميرند و بيست تا سي درصد كودكان در كشورهاي زير صحراي آفريقاقبل از رسيدن به پنج‏سالگي مي‏ميرند; اين درصد در هند ۱۲ و در افغانستان ۲۵ است در حالي كه در ايالات متحده يك درصد است. اين گزارش در مورد سوء تغذيه مي‏گويد كه اغلب جمعيت كشورهاي زير صحراي افريقا كالري لازم براي فعاليتهاي معمولي را به دست نمي‏آورند و اين كه بين ۳۰ تا ۶۰ درصد كودكان اتيوپي به دليل فقر غذايي دچار رشد ديرهنگام هستند. در پاكستان از هر چهار كودك يك تن به دليل فقر غذايي كم وزن به دنيا مي‏آيد در حالي كه در بنگلادش اين عدد يك نفر از هر دو بچه است. (۱۰) در نتيجه سوء تغذيه و كمبود خدمات پزشكي، اختلاف بزرگي در متوسط انتظار زندگي در اروپا (۷۷ سال) و كشورهاي فقيري مثل يمن و بنگلادش (۵۳ سال) مشاهده مي‏كنيم (۱۱) . بررسيهاي متعدد انجام شده در بين فقرا فت‏شديد ثبات خانواده، بيماري روحي و انواع رفتارهاي غير اجتماعي مثل جنايت و خطاكاري را نشان داده است. بي‏تفاوتي، بي‏عاطفگي، اعتقاد به جبر و تفويض براي توصيف دورنماي طبقه فقير استفاده مي‏شود. زندگي خانواده ممكن است پر از ترس، وحشت و خشونت‏باشد. بچه‏ها نوعا از نظر عاطفي و جسمي عقب مانده بزرگ مي‏شوند; اين وضعيتي است كه موجب تكرار چرخه زندگي والدين مي‏شود (۱۲) .
به سبب شدت فقر در جهان سوم و پيامدهاي جدي آن بر ثبات سياسي، توسعه اقتصادي و روابط بين‏المللي، سازمانهاي ملل متحد - بخصوص بانك جهاني و صندوق بين المللي پول- علاقه‏مند به بررسي مشكل فقر و ارائه راه حل‏هايي براي مقابله با آن هستند. كنفرانس ملل متحد درباره توسعه اجتماعي كه در كپنهاگ در مارس ۱۹۹۵ برگزار شد شاهدي بر توجه جهاني به مساله فقر است.
راهبردهاي سازمانهاي بين‏المللي براي مقابله با فقر
تا پايان دهه شصت، نظريه جديد در ميان سازمانهاي بين المللي اين بود كه بهترين استراتژي براي مقابله با فقر بهبود رشد اقتصادي در كشورهاي در حال توسعه است كه از طريق تحكيم زيرساختار اقتصادي، تشويق به سرمايه گذاري، آزادسازي اقتصاد و بالا بردن خودكفايي در توليد حاصل مي‏شود. اين نظر بر اين باور است كه درآمد حاصل از افزايش توليد ناخالص ملي به يك يا چند طريق به نفع تمام بخشهاي جامعه است كه به مرور زمان منجر به كاهش فقر خواهد شد. اين امر به دليل برخي از مطالعات اخير لزوما صحيح نيست; اين مطالعات نشان داده است فقر ممكن است‏حتي به رغم رشد اقتصادي زياد، افزايش يابد، آن چنانكه در مورد برخي از كشورهاي امريكاي لاتين در طول دهه هشتاد رخ داد. (۱۳)
دكتر محبوب الحق، دبير بخش برنامه‏ريزي خط مشي بانك جهاني (۸۲-۱۹۷۰) و نايب‏رئيس برنامه‏ريزي و توسعه در پاكستان (۸۸ -۱۹۸۲) گفته است كه مشخص شده رشد اقتصادي بجز در بخش شهري مدرن و در ميزانهاي بسيار بالاي رشد توليد ناخالص ملي براي توده‏ها خودبه‏خود منافع توده‏ها را تامين نمي‏كند. وي همچنين اضافه كرد كه «ستايش بي حد از رشد توليد ناخالص ملي و خود كفايي توليدي مدت زيادي است پايان يافته است، حتي مدافعان سر سخت رشد اقتصادي حداقل واقعيتهاي عدالت اجتماعي و توزيع را به طور رسمي مي‏پذيرند.» (۱۴) يك استاد راهنماي خطمشي و مديريت دولتي نوشت كه «فقر در كل جهان كاملا در حال رشد است و همانند يك مرض مسري خزنده گسترش مي‏يابد. حتي جوامع ثروتمندي مثل ايالات متحده هيچ راه حل مؤثري براي مشكلات مزمن هسته‏هاي فقر، پيدا نكرده‏اند.» (۱۵)
در پي عدم توفيق رويكرد رشد اقتصادي براي كاهش دادن فقر، سازمانهاي بين المللي، راهبرد قبلي خود را اصلاح كردند. گزارش توسعه جهاني (۱۹۹۰) رويكردي دوگانه را براي كاهش فقر توصيه كرده است:
۱- رشد زياد و كافي نيروي كارگري بر اساس انگيزه‏هاي مناسب بازار، زير ساخت فيزيكي، مؤسسات و تغييرات و نوآوريهاي فن‏آورانه.
۲- فراهم آوردن خدمات اجتماعي كافي از جمله تعليم و تربيت ابتدايي، مراقبتهاي مهم بهداشتي و خدمات برنامه‏ريزي خانواده.
با اين همه، اين گزارش - تا حدي محجوبانه - اضافه مي‏كند كه «انتقال پول براي كمك به كساني كه غير از اين صورت كمكي نمي‏گيرند، ضروري است: افراد خيلي‏فقير، بيمار، سالمند و شبكه‏هاي سالم بايد مورد حمايت قرار گيرند تا از افرادي كه نمي‏توانند ضربه‏هاي كاهش درآمد را تحمل كنند حمايت كنند.» (۱۶) اين گزارش حدس مي‏زند كه اين استراتژي - اگر دنبال شود - فقر را تا سال ۲۰۰۰ از يك ميليارد نفر به ۸۲۵ ميليون نفر كاهش خواهد داد. (۱۷) آمار و ارقام سازمان ملل در كنفرانس خود درباره توسعه اجتماعي (كپنهاگ، ۱۹۹۵) نشان مي‏دهد كه اندازه فقر نسبت‏به سال ۱۹۸۵، دويست ميليون نفر افزايش يافته و به‏۳/۱ ميليارد نفر رسيده است (۵۲۰ ميليون نفر در آسياي جنوبي، ۳۰۰ ميليون نفر در كشورهاي زير منطقه صحرا، ۱۸۲ ميليون نفر در امريكاي لاتين،۱۶۹ ميليون نفر در آسياي جنوب شرقي،۱۱۷ ميليون نفر در آسياي شرقي،۱۳ ميليون نفر در جهان عرب.) (۱۸) ذكر اين نكته جالب است كه گزارش بانك جهاني اهميت فراهم آوردن يك شبكه سالم براي افراد ضعيف اجتماع را پذيرفته است. اما اسلام اين حقيقت را يكهزار و چهارصد سال قبل زماني كه فرمان به زكات داد، تشخيص داد.
ميزان فقر در جهان اسلام
تصويري كه آمار سازمانهاي بين‏المللي در مورد فقر و توسعه انساني ترسيم كرده است، جهان اسلام را در ميان ملتهاي بسيار عقب‏مانده قرار مي‏دهد. تمام گزارشها و مطالعات مؤيد اين نكته است كه فقر بر كشورهاي زير منطقه صحراي افريقا و آسياي جنوبي حاكم است. اگر ما كشورهاي عضو سازمان كنفرانس اسلامي (۵۲ كشور) را نمايندگان جهان اسلام بدانيم، مي‏بينيم كه بيست و پنج تاي آنها جزء پنجاه و شش كشور بسيار فقير از منطقه زير صحراي افريقا و آسياي جنوبي به شمار مي‏روند. در ميان پنجاه كشور اولي كه در راس توسعه انساني در جهان قرار دارند، تنها يك كشور يعني برونئي وجود دارد كه در جهان اسلام كمترين جمعيت را داراست، و در ميان پنجاه كشوري كه در پايين فهرست توسعه انساني مي‏باشند تعداد۲۳ كشور مسلمان وجود دارد كه يازده تاي آنها در كل جهان بسيار عقب افتاده‏اند. اگر چه اين آمار براي چندين كشور مسلمان ناقص است، گزارش توسعه انساني (۱۹۹۴) تخمين مي‏زند كه ۱۸۵ ميليون نفر در كشورهاي سازمان كنفرانس اسلامي وجود دارند كه در فقر مطلق به سر مي‏برند، يعني‏۲۶ درصد جمعيت كل اين كشورها. (۱۹) از آنجا كه اين آمار در مورد تمام كشورها كامل نيست، تصوير حقيقي حتي بدتر خواهد بود. بنابراين وضعيت فقر در جهان اسلام بخصوص در آسياي جنوبي و منطقه زير صحراي افريقا تا سالهاي زيادي ادامه خواهد يافت. حال چاره‏اي كه اسلام براي مشكل فقر مي‏انديشد، چيست؟ و زكات چه نقشي را ممكن است در كم كردن اين مشكل ايفا كند؟
چاره فقر در اسلام
اسلام به فقر به عنوان يك مشكل اجتماعي خطرناك مي‏نگرد كه انسان را به امتحاني مي‏كشاند كه وي را از دين روي‏گردان مي‏كند و هويت و ماهيت وي را به مخاطره مي‏اندازد. فقر تهديدي بالقوه براي صلح و ثبات جامعه است. مقاصد و اهداف شريعت در حفظ ايمان، روح بشري، سلاله، اموال و فكر و انديشه با فقر به انجام نمي‏رسد. اين اهداف تامين نيازهاي مهم بشر همانند خوراك، پوشاك، مسكن و ازدواج را مي‏طلبد به طوري كه احتمال اين كه افراد به تجاوز از حدود مذهب و اخلاق كشانده شوند، وجود نداشته باشد. اسلام به حكومت و جامعه دستور مي‏دهد كه در سؤوليت‏حذف فقر از جامعه سهيم شوند. قرآن و سنت پيامبرصلي الله عليه وآله، در درون كليت وحي كه براي هر مكان و زماني نازل شده، روشها و وسايل انجام يافتن اين مسؤوليت را تعيين كرده‏اند. هدف فلسفه اقتصادي اسلام قبل از هر چيز عبارت است از حذف فقر با برآوردن نيازهاي اساسي انسان، تنگتر كردن شكاف بين فقرا و ثروتمندان و توسعه منابع خاكي براي رفاه انسان كه هر چيزي در آسمان و زمين مسخر اوست. اسلام در محدوده فلسفه اقتصادي خود راههاي بسياري براي حل مشكل فقر انديشيده است. برخي از اين راهها مربوط به حكومت، و برخي ديگر برعهده جامعه و برخي ديگر وظيفه مشترك حكومت و جامعه است. قبل از بحث درباره زكات، معرفي برخي از وسايل ديگري كه اسلام براي روبرو شدن با فقر به كار برده است، مفيد است، زيرا نقش زكات را بايد در سيماي كلي راه حل اسلام در اين باره ديد.
الف - نقش حكومت
اسلام افراد را به امرار معاش با كار سفارش مي‏كند. پيامبر اكرم‏صلي الله عليه وآله مي‏فرمايد: «هيچ‏كس غذايي بهتر از غذايي كه با دسترنج‏خود تهيه كرده است نمي‏خورد. داوود پيامبرعليه‏السلام عادت داشت از دسترنج‏خويش بخورد.» (۲۰) بر حكومت لازم است كه شهروندان خود را در پيدا كردن كارهايي كه در آنها تخصص دارند كمك كند. پيامبرصلي الله عليه وآله به مردي از انصار مدينه كه براي دريافت كمك گدايي مي‏كرد دستور داد تا تبري به دست آورد و هيزم بشكند و خرجي خانواده خود را درآورد. (۲۱) از حكومت مدرن اسلامي انتظار مي‏رود كه فرصت كار را براي تمام افراد تواناي خود با بهبود بخشيدن به توسعه اقتصادي و تعليم و تربيت افراد براي شغلهاي متعدد مورد نياز در بازار كار فراهم آورد. اسلام همچنين به حاكم توصيه مي‏كند كه درآمدهاي فعاليتهاي اقتصادي را به تساوي تقسيم كند تا ثروت ملت صرفا در ميان طبقه ثروتمند جامعه در گردش نباشد. قرآن مي‏گويد:
وما افاء الله علي رسوله من اهل القري فلله وللرسول ولذي القربي واليتامي والمساكين وابن السبيل كي لايكون دولة بين الاغنياء منكم... (حشر/۷)
«آن غنيمتي كه خدا از مردم قريه‏ها نصيب پيامبرش كرده است از آن خداست و پيامبر و خويشاوندان و يتيمان و مسكينان و مسافران در راه مانده، تا ميان توانگرانتان دست‏به دست نشود.»
از آنجا كه آزادي فعاليت اقتصادي به سود ثروتمندان است، بايد از طريق عدالت اجتماعي اين امر متعادل شود. براي رسيدن به اين هدف حكومت مي‏تواند از طريق‏اولويت دادن به فقرا در خط مشي‏هاي اقتصادي و مالي خود و نيز از طريق سرمايه گذاري سنجيده در مناطق فقيرنشين فعاليتهاي اقتصادي خود را پيگيري كند. جهان اسلام از توزيع بي‏تناسب ثروت بين كشورها و در داخل كشورها رنج مي‏برد، اما اسلام براي كمك به بخش فقيرتر، دعوت به كم كردن اين شكاف مي‏كند.
اسلام همچنين به حكومت‏سفارش مي‏كند تا تمام معامله‏هاي غير منصفانه و زيان‏بخش به حال جامعه، مثل وامهاي بهره‏دار، فروش مواد الكلي و مخدر، احتكار نيازمنديهاي اساسي، حق انحصاري، فريب در معاملات و غيره را ممنوع كند. حكومت‏بايد از حقوق اموال، اجراي قراردادها و توافقنامه‏ها و قانوني بودن تمام معاملات حمايت كند. بايد هر كسي كه حقوق ديگران را به هر بهانه‏اي پايمال مي‏كند، تنبيه كند. چنين حمايتي معمولا براي اعضاي ضعيفتر جامعه سودمند است. از طرف ديگر حكومت مسؤول هر فرد زيردست‏يا ناتواني است كه حامي ندارد و يا هر فرد نيازمندي است كه كمكي دريافت نمي‏كند. پيامبر اكرم‏صلي الله عليه وآله در مورد شهادت جعفربن ابي‏طالب (در جنگ موته) كه از خود كودكاني به جا گذاشته بود، فرمود: «من در اين دنيا و آن دنيا محافظ آنها هستم. حاكم حافظ كساني است كه هيچ حامي ندارند.» بخاري اين حديث را از پيامبرصلي الله عليه وآله نقل مي‏كند: «من نسبت‏به انسان مؤمن از خود او مسؤول‏ترم به طوري كه اگر مديون فوت كند و هيچ مالي نداشته باشد كه از آن مال دين وي پرداخت‏شود، وظيفه من است تا دين او را بپردازم. » (۲۲) از آنجا كه هدف اسلام برآوردن نيازهاي اساسي افراد است، وظيفه حاكم است تا چنانچه زكات به تنهايي براي رسيدن به آن مقاصد خاص كافي نباشد، مالياتهاي بيشتري از ثروتمندان بگيرد. امام ترمذي از پيامبر اكرم‏صلي الله عليه وآله نقل مي‏كند كه فرمود: «همانا بر ثروت حقوقي غير از زكات وجود دارد» سپس پيامبر اكرم‏صلي الله عليه وآله اين آيه از قرآن را تلاوت فرمود:
ليس البر ان تولوا وجوهكم قبل المشرق والمغرب ولكن البر من آمن بالله واليوم الآخر والملئكة والكتاب والنبيين و اتي المال علي حبه ذوي القربي واليتامي والمساكين وابن‏السبيل والسائلين وفي الرقاب واقام الصلوة واتي الزكوة والموفون بعهدهم اذا عاهدوا والصابرين في الباساء والضراء وحين الباس... (بقره /۱۷۷)
«نيكي آن نيست كه روي خود به جانب مشرق و مغرب كنيد، بلكه نيكوكار كسي است كه به خدا و روز واپسين و فرشتگان و كتاب خدا و پيامبران ايمان آورد. و مال خود را، با آنكه آن را دوست دارد به خويشان و يتيمان و درماندگان و مسافران و گدايان و دربند ماندگان ببخشد. و نماز گزارد و زكات بدهد و آنان كه در بينوايي و بيماري و به هنگام جنگ صبر مي‏كنند...».
ابن حزم، فقيه مشهور، اين نكته را بيان مي‏كند: «وظيفه ثروتمندان تمام كشورهاست تا از فقرا مراقبت كنند. امام مجبور بود اين وظيفه را در صورتي كه زكات براي كمك به فقرا كافي نمي‏بود بر عهده ثروتمندان بگذارد.» (۲۳) امام جويني مي‏گويد:«اگر چنين اتفاق بيفتد كه با تمام تلاش ممكن زكات نياز فقرا را برطرف نكند، وظيفه امام است تا از باقيمانده نيازمندان به عنوان اولين اولويت‏خود مراقبت كند، زيرا كل جهان نمي‏تواند ضرري را كه متوجه يك فرد فقير از جانب مسلمانان شده است، جبران كند.» (۲۴)
متوسط درآمد سرانه قطر، بحرين، سوريه و يمن مربوط به سال ۱۹۹۱ است و سومالي مربوط به سال ۱۹۹۰ است، ليبي و سودان مربوط به سال ۱۹۸۸، لبنان سال‏۱۹۸۷، عراق‏۱۹۸۹ و آلباني‏۱۹۸۶ مي‏باشد.
قزاقستان و ازبكستان در سازمان كنفرانس اسلامي به صورت ناظر شركت كردند. فلسطين و زنگبار عضو هستند ولي هيچ اطلاعاتي در مورد آنها در دسترس نيست.
ب - نقش جامعه
اسلام در رفع فقر، بيشتر بر نقش جامعه تاكيد دارد تا نقش حكومت، زيرا از جامعه مي‏خواهد كه پرداخت زكات يك عمل عبادي داوطلبانه باشد تا روابط برادرانه را بين مؤمنان استحكام بخشد و دليل ديگر اين كه جامعه از حكومت‏به نيازمندان نزديك‏تر است. اسلام با هدفي كه در اين‏باره دارد به مسلمان فرمان مي‏دهد تا از خويشاوندان نزديك خود مراقبت كند. حضرت پيامبرصلي الله عليه وآله مي‏فرمايد: «دست دهنده بالاترين دست است و از وابستگان خود شروع كنيد; مادر، پدر، خواهران و برادرانتان و سپس نزديكترين خويشانتان.» (۲۵) امام ابوحنيفه بر مسلمانان فرض دانسته است تا از خويشاوندان نيازمند نزديك خود حتي اگر كافرند حمايت كنند. (۲۶) به حاكم اجازه داده مي‏شود تا پرداخت مقدار معيني پول را از سوي افرادي كه از حمايت افراد نيازمند در ميان خويشاوندان نزديك خود امتناع مي‏كنند، بخصوص والدين و برادران و خواهران صغيرش، مقرر دارد. قوانين ارث وسيله‏اي است‏براي توزيع ثروت در ميان دايره وسيعي از خويشاوندان. اسلام توجه خاصي به خويشاوندان، همسايگان و افراد گرسنه دارد. حضرت پيامبرصلي الله عليه وآله آن قدر كمك به همسايگان را توصيه مي‏فرمود كه صحابه گمان كردند كه همسايه نيز سهمي از ميراث همسايگان ثروتمند دارد. (۲۷) پيامبرصلي الله عليه وآله همين‏طور در مورد گرسنگان هشدار مي‏دهد كه: «اگر شخصي گرسنه بخوابد، تمام مردم آن محل در اين‏باره مسؤولند كه عهد خداوند را رها كرده‏اند.» (۲۸) اما روش مهمي كه اسلام به وسيله آن تلاش مي‏كند تا فقر را از جامعه بزدايد، زكات است زيرا هدف آن در اولين مرحله فقر است و زكات از سوي بخش عظيمي از افراد كه صاحب نصاب هستند پرداخت مي‏شود. بعلاوه حكومت مسؤول برنامه ريزي براي جمع‏آوري و توزيع زكات است.
نقش زكات در رويارويي با فقر
زكات بر اين فلسفه روشن اسلامي مبتني است كه مالك واقعي ثروت خداست و اين كه مالكيت صرفا به انسانها سپرده شده است تا از آن ثروتي كه به دست آورده‏اند استفاده كنند. قرآن مي‏فرمايد:
وانفقوا مما جعلكم مستخلفين فيه... (حديد/۷)
«و از آن مال كه به وراثت‏به شما رسانده است، انفاق كنيد.»
اسلام براي افزايش ثروت افراد با توجه به رفاه كل جامعه مقررات خاصي تعيين كرده است. تمام مخلوقات آفريده‏هاي خدايند و او روزي دهنده آنان است و اين است علت آن كه وي به مؤمنان دستور مي‏دهد تا مراقب نيازمندان و فقرا باشند. از اين ديدگاه كلي زكات براي از بين بردن فقر واجب شده است. جالب توجه است ذكر كنيم كه كشورهاي بسيار پيشرفته در غرب تا اولين ربع قرن بيستم در مورد اجراي يك نظام فراگير امنيت اجتماعي فكري نكرده بودند. «حتي اكنون به نظر مي‏رسد احساس كلي اين باشد كه اين نعمتي است كه صرفا كشورهاي بسيار ثروتمند مي‏توانند از آن بهره ببرند.» (۲۹) مسلمانان به دليل ماهيت مذهبي زكات از زمان پيامبر اكرم‏صلي الله عليه وآله تا كنون به پرداخت آن ادامه داده‏اند. در جهان اسلام شش كشور وجود دارد كه زكات را بر اساس قانون جمع‏آوري مي‏كنند: يمن، عربستان سعودي، ليبي، سودان، پاكستان و مالزي، در حالي كه هفت كشور ديگر مؤسسات خاصي براي جمع‏آوري زكات بصورت داوطلبانه ايجاد كرده‏اند يعني مصر، اردن، كويت، ايران، بنگلادش، بحرين و عراق. (۳۰) تقريبا در هر كشوري كه در آن تعداد زيادي از مسلمانان وجود دارند، برخي مساجد يا سازمانها يا افراد مسؤوليت جمع‏آوري و توزيع زكات را بر عهده دارند. خصوصيت ديگر زكات آن است كه كاملا مشخص شده از چه كسي بايد گرفته شود و به چه كسي بايد داده شود. دولت وقت نمي‏تواند هر طور كه مي‏خواهد زكات را به مصرف برساند.
از آن جا كه مهمترين مورد مصرف زكات فقرا هستند، و خطمشي توصيه شده در مطالعات معاصر مشخص مي‏كند كه براي از بين بردن كامل فقر، «هر كشور نيازمند يك شبكه ايمني اجتماعي مناسب براي جذب افرادي است كه از بازار كار اخراج مي‏شوند.» (۳۱) زكات به دليل ماهيت ثابت و هميشگي خود به حكومت اجازه مي‏دهد تا نوعي راهبرد دراز مدت را در مقابله با فقر بنا نهد. در مصرف زكات، اولويت‏بايد به فقراي همان منطقه‏اي داده شود كه از آنجا زكات جمع‏آوري شده است. اين حكم احساس مطلوبي از همبستگي بين فقرا و ثروتمندان آن ناحيه ايجاد مي‏كند. زكات بر خلاف ماليات، بين افرادي كه زكات را مي‏پردازند و آنهايي كه آن را جمع‏آوري و توزيع مي‏كنند اختلاف ايجاد نمي‏كند و با پايين‏ترين هزينه جمع‏آوري مي‏شود. حتي در مورد جمع‏آوري قانوني آن، اكثر عاملان، كار خود را داوطلبانه انجام مي‏دهند. چون زكات به طور سالانه از سرمايه برداشت مي‏شود باعث تشويق سرمايه گذاري مي‏شود; در غيراين‏صورت سرمايه بتدريج‏با كم كردن زكات از بين مي‏رود.
تعريف فقر
فقها تعاريف متفاوتي براي دو گروه اشخاص تهيدست ارائه كرده‏اند: فقرا و مساكين. اين دو كلمه در ابتداي آيه‏اي از قرآن آمده‏اند كه افراد مستحق دريافت زكات را ذكر مي‏كند:
انما الصدقات للفقراء والمساكين والعاملين عليها والمؤلفة قلوبهم وفي الرقاب والغارمين وفي سبيل الله وابن السبيل فريضة من الله والله عليم حكيم. (توبه /۶۰)
«صدقات براي فقيران است و مسكينان و كارگزاران جمع‏آوري آن و نيز براي به دست آوردن دل مخالفان و آزاد كردن بندگان و قرضداران و انفاق در راه خدا و مسافران نيازمند، و آن فريضه‏اي است از جانب خدا و خدا دانا و حكيم است.»
ابويوسف شاگرد ابوحنيفه و ابن‏القاسم رفيق مالك گفته‏اند كه معني هر دو يكي است. اكثريت علما گفته‏اند كه آنها دو اصطلاح براي يك طبقه هستند كه طبقه نيازمندان است. (۳۲) امام طبري مي‏گويد: «فقير شخص نيازمندي است كه با در خواست كمك از مردم خود را خوار نمي‏كند و مسكين شخص نيازمندي است كه از مردم درخواست كمك مي‏كند.» (۳۳) شيخ قرضاوي كساني كه مستحق زكاتند يعني فقرا و مساكين را به سه دسته طبقه بندي مي‏كند:
۱- كساني كه اموالي ندارند و منبع درآمد نيز ندارند.
۲- آنها كه اموال‏كمي دارند و درآمد هم دارند ولي درآمدشان كمتر از نيمي از نيازهايشان است.
۳- آنها كه كمي مال و ثروت و درآمد دارند
مالكيه و حنبليه درباره نيازهاي فقرا در دوره يك ساله، و شيعه در دوره كل زندگي شخص سخن مي‏گويند. (۳۴)
از گفتار بالا مي‏توان نتيجه گرفت كه فقر نسبي است و بر اساس شرايط جوامع، متفاوت است. با اين همه، افراد فقير در سطوح مختلفي وجود دارند، يعني افرادي كه كمي دارايي دارند و آنهايي كه هيچ دارايي ندارند. اين نتيجه با نتيجه‏اي كه سازمانهاي بين‏المللي به آن رسيده‏اند متفاوت نيست، اما فقهاي مسلمان موارد زير را جزو نيازهاي اشخاص فقير قرار مي‏دهند: اثاثيه منزل، پوشاك، حيواني اهلي براي حمل و نقل يك خدمتكار در صورتي كه موقعيت اجتماعي اش اقتضا كند، كتاب و...
اين بدان معناست كه خط فقر در نظر علماي مسلمان بسيار بالاتر از حدي است كه توسط بنگاههاي بين‏المللي ارائه شده است.
قوانين زكات كه در برخي از كشورهاي مسلمان پذيرفته شده است تعاريف ساده و قابل انعطافي را در مورد اشخاص مستحق زكات به عنوان فقرا و مساكين، به كار مي‏برند. قانون زكات در سودان فقرا را به كساني اطلاق مي‏كند كه «غذاي يك سال خود را ندارند و سرپرست‏خانواده‏اي كه درآمد كافي براي اداره خانواده‏اش ندارد. اين قانون همچنين دانشجويان تمام وقتي را كه نمي‏توانند هزينه تحصيل خود را فراهم كنند را شامل مي‏شود.» مساكين را نيز به اين صورت تعريف مي‏كند: «نيازمنداني كه پول كافي براي غذا به دست نمي‏آورند، شامل معلولان و افراد ناتواني كه هزينه داروي خود را ندارند و نيز قربانيان حوادث طبيعي.» (۳۵) قانون زكات ليبي مربوط به سال ۱۹۷۱ مي‏گويد: «فقير، يعني كسي كه نياز غذايي خود به مدت يك سال را ندارد و مسكين كسي است كه مالك هيچ چيز نيست.» (۳۶) قانون پاكستان به دنبال تعريف ظاهري نيست‏بلكه از جنبه كلي مي‏گويد صندوق زكات بايد براي اهداف زير مورد استفاده قرار گيرد: «كمك به نيازمندان، تهيدستان و فقرا، بويژه كودكان و زنان بي سرپرست، معلولان جسمي و ذهني كه بر اساس قانون شرع براي خرجي زندگي شان و برگشتن به حال اوليه مستحق دريافت زكاتند.» (۳۷) از گزارشهاي خانه زكات در كويت روشن است كه كمك مالي آنها كه به نام فقرا و مساكين داده مي‏شود، به كودكان، زنان بي سرپرست، پيران، بيماران، خانواده زندانيان يا نگهبانان از دست رفته، دانش‏آموزان فقير و كساني كه درآمد پايين و كم دارند، مي‏رسد. (۳۸) بانك ناصر در مصر در زمينه توزيع زكات بين فقرا از رويكردي مشابه پيروي مي‏كند.
از نمونه‏هاي بالا آشكار مي‏شود كه تعريف فقير و مسكين هيچ مشكل عملي براي توزيع زكات ايجاد نمي‏كند. از آن جا كه زكات توسط مردم ساكن يك محل پرداخت مي‏شود، آنها نسبت‏به وضعيت مردمي كه اطراف آنها زندگي مي‏كنند آگاهند و مي‏توانند نيازهاي مهم آنها را بر اساس معيارهاي زندگي در آن ناحيه برآورد كنند. قابل درك است كه نيازهاي جوامعي مثل سودان يا پاكستان با نيازهاي جامعه كويت متفاوت خواهد بود. همچنين منطقي به نظر مي‏رسد كه بيشترين تاكيد بايد بر فقيرترين فقرا در هر جامعه‏اي باشد.
به فقير چه چيزي بايد داد؟
نظر كلي در ميان فقها آن است كه به فقرا و مساكين بايد چيزي داد كه بدون محدوديت در اندازه، آنها را راضي كند. اين نظر بر هدف شريعت‏براي حذف فقر و علل گرسنگي و نياز مبتني است، چنان كه قبلا شرح داده شد. عمر بن خطاب به كارگزاران خود در مورد زكات چنين دستور مي‏دهد: «هنگام توزيع زكات براي فقرا به آنها به اندازه‏اي بدهيد تا راضي شوند، پرداخت زكات به آنها را تكرار كنيد، حتي اگر بخواهد يكصد شتر بگيرد.» (۳۹) اين است علت آن كه برخي فقها مي‏گويند به يك مرد فقير بايد تا اندازه‏اي كه براي بقيه زندگي‏اش راضي شود، زكات داده شود. امام نووي گفته است: «به فقير و مسكين بايد چيزي داده شود كه آنها را از فقر بيرون آورد و به خودكفايي پايدار برساند و اين است آنچه شافعي به آن حكم كرده است.» (۴۰) بر اساس گفته نووي «خودكفايي‏» به معني غذا، لباس، خانه و تمام چيزهايي است كه براي شخص و خانواده‏اش آن‏گونه كه در شان آنهاست‏بدون ولخرجي يا خست لازم است. (۴۱) ابن حزم نظري مشابه دارد: «فقرا و مساكين بايد غذا، لباس زمستاني و تابستاني، خانه‏اي كه آنها را در مقابل باران، خورشيد و نگاههاي عابران نگاه دارد، دريافت كنند.» (۴۲)
نظر ديگر را مالكيه و اكثريت‏حنبليه داده‏اند كه گفته‏اند به فقرا و مساكين چيزي را بايد داد كه براي آنها و خانواده‏شان براي يك سال كامل كافي باشد، زيرا پيامبر اكرم‏صلي الله عليه وآله غذاي يك سال را براي خانواده‏اش ذخيره مي‏كرد. (۴۳) من نظريه ابن حزم را در اين‏باره چنين ديدم: «در مورد مقدار زكاتي كه به شخص داده مي‏شود اندازه معيني وجود ندارد. مي‏توان به او مقدار بسيار زياد يا كم داد. قرآن و سنت‏براي آن حدي قايل نشده‏اند. (۴۴) »
صرف‏نظر از آنچه فقها گفته‏اند، هزينه كردن زكات منحصرا به درآمد واقعي زكات و تعداد حقيقي افراد فقير جامعه بستگي دارد. اين مساله بيش از آن كه نظري باشد، عملي است كه درآمد حاصل از زكات در اكثر كشورهاي اسلامي براي برآوردن نيازهاي مهم فقرا در بقيه عمرشان يا حتي به مدت يك سال كافي نيست. كشورهاي مسلماني كه زكات را مي‏گيرند رويكردي ميانه را كه جمع بين دو راه زير است پذيرفته‏اند: كمك فوري اما محدود به فقرا و توانبخشي طولاني مدت به فقرا كه ايشان را نسبت‏به مالكيت‏يك منبع درآمد مداوم توانا گرداند. شوراي مركزي زكات در پاكستان مقرر كرد كه نبايد بيش از ۴۵ درصد پول زكات موجود در كميته‏هاي محلي به صورت كمك ماهانه به فقرا داده شود ونبايد كمتر از ۴۵ درصد بصورت توانبخشي به فقرا داده شود. شوراهاي ايالتي بايد ۴۰ درصد پول زكات خود را صرف دانشجويان فقير دانشگاهها، طلاب علوم ديني و مراكز تربيتي كنند. (۴۵) سودان ۶۵ درصد سهم فقرا و مساكين را به صورت كمك فوري به فقرا داده است و ۳۵ درصد بقيه را صرف وسايل توليد كرده (يعني ماشينهاي خياطي، تعدادي گوسفند، وسايلي براي كار هنري مشابه و غيره) و مالكيت آنها را به فقرا منتقل ساخته است. خانه زكات در كويت و بانك ناصر در مصر عملي مشابه را انجام مي‏دادند. اين نمونه‏ها نشان مي‏دهد كه مؤسسات فعلي زكات اين نظر را پذيرفته‏اند كه به فقرا بايد آن قدر داد تا فقر آنها را به صورت هميشگي از بين ببرد اما موجودي اين مؤسسات به آنها اجازه نمي‏دهد تا اين منظور را در مورد هر شخص نيازمندي كه توانايي كار ندارد، محقق سازند. برخي از كشورهاي ثروتمند مسلمان مثل كويت، امارات و عربستان سعودي بنگاههاي خاصي براي توزيع مازاد زكات در برخي از كشورهاي فقير مسلمان در آسيا و افريقا ايجاد كرده‏اند.
سهم فقرا از زكات
قرآن كريم هزينه كردن زكات را براي هشت گروه از مردم تعيين كرده است. بنابراين سهم تهيدستان، يعني فقرا و مساكين در بين كل اين هشت گروه چيست؟ شيخ قرضاوي پس از ارائه نظريات فقهاي متقدم در اين‏باره اين‏طور نتيجه‏گيري مي‏كند كه پول زكات بايد به تمام هشت گروه داده شود اگر چنانچه اين پول زياد است و درجه نياز آنها مثل هم است. لازم نيست‏سهمهاي برابر به گروههاي مختلف بدهيم، سهم هر گروه بايد بر اساس تعداد و وضعيت نيازشان باشد. (۴۶) امام ابوعبيد نظري مشابه اين دارد. از آن جا كه تساوي اين تقسيمها ضروري نيست، بيشترين سهم بايد به فقرا داده شود، زيرا روشن است كه تاكيد قرآن و سنت پيامبر اكرم‏صلي الله عليه وآله متوجه فقراست. برخي از فقهاي متقدم اين امر را تشخيص داده‏اند. ابن شهاب زهري گفته است: «سزاوارترين اين خانواده‏ها براي دريافت زكات بزرگترين آنها در تعداد و نيازمندترين آنهايند.» (۴۷) هدف زكات بر اساس گفته محمد بن حسن شيباني فقيه مشهور حنفي برآوردن نيازهاي فقراست و اگر زكات از عهده اين مهم برنيايد، امام بايد از منابع ديگر خود برداشت كند، به طوري كه بتواند هر شخص فقير و خانواده‏اش را قانع كند. (۴۸)
اگر ما به هشت طبقه اشخاص كه مستحق صدقه هستند آنچنان كه در قرآن ذكر شده است نظري بيندازيم، مي‏بينيم كه حداقل پنج طبقه آنها مي‏توانند فقير قلمداد شوند، چه در واقع و چه به طور موقت كه عبارتند از: فقرا، مساكين، بردگان، بدهكاران و در راه ماندگان نيازمند. حالت فقري كه در جهان اسلام حاكم است ايجاب مي‏كند كه در توزيع زكات اولويت‏به فقرا داده شود تا اين كه فقر از جوامع مسلمان زدوده شود. تبعات جدي فقر امروزه براي ما از هر زمان ديگري در گذشته روشنتر است. نگران كننده است‏بدانيم كه اغلب مؤسسات جمع‏آوري زكات نظريه اولويت دادن به فقرا را مي‏پذيرند. قانون پاكستان ۹۰ درصد پول زكات را به فقرا اختصاص مي‏دهد و دولت‏حقوق كارمندان شوراي مركزي زكات را از منابع خود مي‏پردازد. (۴۹) قانون زكات سودان نظريه توزيع زكات بين تمام هشت‏گروه را مي‏پذيرد اما هيات معتمدان (Trustees Board of) پرداخت ۴۵ درصد كل درآمد به فقرا و مساكين را به اضافه دو درصد به بدهكاران و سه درصد به در راه‏ماندگان مقرر مي‏دارد. (۵۰) بررسيها و گزارشهاي نوشته شده در مورد خانه زكات و بانك ناصر نشان مي‏دهد كه آنها بيشتر زكات رابين فقرا و كساني توزيع مي‏كنند كه درآمد پاييني دارند. خانه زكات بيش از بيست دفتر خارج از كويت‏براي كمك به كشورهاي مسلماني كه با فقر و بدبياري مواجه مي‏شوند تاسيس كرده است. در سال‏۱۹۳۳ مقدار هزينه‏اي كه توسط خانه زكات در خارج كويت‏شده است‏به ۵/۱۲ ميليون دلار رسيد. (۵۱)
درآمد زكات
درآمد زكات مستقيما با منابعي كه زكات از آنها جمع‏آوري مي‏شود، مرتبط است. فقها در گذشته و حال درتعيين اين منابع بين دو نظر اختلاف دارند. برخي دامنه وسيعي از منابع را برمي گزينند و برخي فقط منابع محدودي را مشمول پرداخت زكات مي‏دانند. معتقدان به منابع محدود نظرشان مبتني بر مثالي است كه پيامبر اكرم‏صلي الله عليه وآله در جمع‏آوري زكات زده‏اند حال آن كه گروه ديگر نظرشان مبتني بر موضاعات تصريح شده زكات و معناي كلي متون مذكور در قرآن و سنت است. مدافع نظريه محدود ابن حزم است كه آن را منحصر به منابعي مي‏كند كه توسط پيامبر اكرم‏صلي الله عليه وآله اين گونه بيان شده است: طلا، نقره، گندم، جو، خرما، شتر و گوسفند. (۵۲) در سوي ديگر امام ابوحنيفه منابعي را كه مي‏توان از آنها زكات برداشت‏شامل تمام محصولات كشاورزي بعلاوه اسب و جواهر مي‏داند. (۵۳) بسياري از علماي معاصر مثل ابوزهره، عبدالوهاب خلاف، غزالي، قرضاوي و مصطفي زرقه طرفدار توسعه منابع زكات هستند و معتقدند با گذشت زمان بسياري از منابع جديد درآمد و توليد ثروت از زمان پيامبر اكرم‏صلي الله عليه وآله گسترش يافته‏اند. شيخ زرقه مي‏گويد كه اغلب قوانين جزيي زكات چنان كه توسط مكاتب فقهي تعيين شده است، اجتهاد مستقل اين مكاتب است كه مبتني بر تفسير شخصي آنها از متون مي‏باشد. پيشرفتهايي كه از زمان آنها در جهان شده است تغيير تفسيري از متون را مي‏طلبد و قوانين مناسبي را بر اساس اجتهاد جديد تدوين مي‏كند (۵۴) . شيخ قرضاوي نظرات متفاوت فقهي را به تفصيل در كتاب ارزشمند خود يعني زكات بحث كرده است و نتيجه گرفته است كه مواردي كه قابل اخذ زكات است‏بايد بر اساس نيازهاي آن زمان توسعه يابد. وي حوزه گسترده‏اي از منابعي را ذكر مي‏كند كه قابل اخذ زكات هستند: تمام محصولات كشاورزي و دامداري، ثروتهاي فلزي و دريايي، املاك درآمدزا مثل ساختمانها و كارخانه‏ها، دستمزدها و درآمدهاي شغلي، سهامها و اوراق قرضه به اضافه منابع ديگر. (۵۵) اين نظريه براي نيازهاي عصر ما مناسب است و به حذف فقر در جهان اسلام كمك خواهد كرد.
خوشبختانه مؤسسات جديد زكات نظري مشابه با نظر شيخ قرضاوي را پذيرفته‏اند. قوانين زكات در سودان، پاكستان، يمن و مالزي اين نظر را قبول دارند كه تمام انواع محصولات و ميوه‏ها قابل اخذ زكات هستند. عربستان سعودي، سودان و كويت درآمدهاي حاصل از اموال سرمايه‏اي را مشمول زكات مي‏دانند و قوانين عربستان، مالزي و سودان زكات بر مزد و شغل را مي‏پذيرند. تنها يمن از شركتهاي عمومي و سازمانهاي تجاري زكات مي‏گيرد و قوانين سودان و كويت زكات بر محصولات حيواني را مي‏پذيرند. قوانين ليبي و سودان فلزات و مواد معدني را مشمول زكات مي‏داند. (۵۶) قانون پاكستان فعاليتهاي سرمايه گذاري، حسابهاي پس انداز، اوراق قرضه و سهام در بانكهاي خصوصي را مشمول زكات مي‏داند. برخي از مؤسسات زكات مقداري از پول خود را براي درآمد زايي بيشتر، سرمايه گذاري مي‏كنند. اين نظر را عمل پيامبر اكرم‏صلي الله عليه وآله و صحابه وي كه اجازه دادند گوسفند زكات دوباره توليدمثل كند، تاييد مي‏كند. (۵۷)
ما در اين جا نمونه‏هايي از درآمد واقعي زكات را در برخي از كشورهاي مسلمان ارائه مي‏دهيم. سه مورد اول زكات را از طريق قانون جمع‏آوري مي‏كنند، حال آن كه دو نمونه آخر را داوطلبانه جمع مي‏كنند. سپس درآمد واقعي را با درآمدهاي تخميني چنان كه توسط برخي از محققان حساب شده است، مقايسه خواهيم كرد.
۱ - يمن
درآمد زكات در سال ۷۴-۱۹۷۳ ۷۴/۱۵ ميليون ريال يمن
درآمد زكات در سال‏۱۹۸۹ ۵/۴۹۹ ميليون ريال يمن
درآمد زكات در سال ۱۹۹۰ ۵/۵۱۱ ميليون ريال يمن
زكات صرفا از توليدات كشاورزي، حيوانات اهلي، كالاهاي تجاري، پول و زكات فطر جمع‏آوري مي‏شود.
زكات محصولات بين ۵۰ تا ۶۰ درصد كل درآمد است.
دلار در سال ۱۹۹۰ برابر ۱۴ ريال بود.
۲ - پاكستان
درآمد زكات در سالهاي ۸۱-۱۹۸۰ ۲۵/۸۴۴ ميليون روپيه پاكستان
درآمد زكات در سالهاي ۹۱-۵۳۱۹۹۰/۲۷۰۵ ميليون روپيه پاكستان
درآمد زكات در سالهاي‏۹۳-۱۹۹۲ ۱۵/۲۵۵۸ ميليون روپيه پاكستان
زكات كشاورزي از۱۷۹ ميليون روپيه در سال‏۸۳-۱۹۸۲ تا فقط ۲/۰ ميليون در سال ۹۴-۱۹۹۳ به دليل عدم موفقيت در جمع‏آوري زكات كاهش يافت.
دلار در سال ۱۹۹۲، ۳۰ روپيه بود.
۳ - سودان
درآمد زكات در ده سال (۱۴۰۹-۱۴۰۰ه) ۲۳۸ ميليون پوند سودان
درآمد زكات در سالهاي ۹۱-۱۹۹۰ ۵۷۰ ميليون پوند سودان
درآمد زكات در سالهاي‏۹۳-۱۹۹۲ ۳۳۷۵ ميليون پوند سودان
درآمد زكات در سالهاي ۹۵-۱۹۹۴ ۱۵ ميليارد پوند
زكات بخش كشاورزي حدود۷۶ درصد كل درآمد است.
زكات مربوط به چهار پايان در سال‏۱۹۹۳،۲۳۹ ميليون پوند بود ولي فقط به ده درصد مقدار تخميني آن رسيد. افراد پست عادت به پرداخت زكات نداشتند.
دلار در سال ۱۹۹۰، ۲۰ پوند و در سال‏۱۹۹۳، ۴۰۰ پوند سودان بود.
۴ - كويت
درآمد داوطلبانه از زكات در سال ۱۹۸۲ ۰۰۰/۶۴۵ دينار كويت
درآمد داوطلبانه از زكات در سال‏۱۹۸۳ ۰۰۰/۹۶۶ دينار كويت
درآمد داوطلبانه از زكات در سال‏۱۹۹۳ ۰۰۰/۰۳۲/۲ دينار كويت
درآمد داوطلبانه از زكات در سال ۱۹۹۴ ۰۰۰/۲۳۶/۲ دينار كويت
دولت هر سال چهار ميليون دينار خرج كرد تا صندوق زكات را تحكيم بخشد. اما دولت مثل ديگر كشورهاي توليد كننده نفت‏بر ثروت نفتي زكات مقرر نكرد.
دينار كويت‏برابر است‏با۳۳/۳ دلار امريكا
۵ - مصر: بانك ناصر
زكات داوطلبانه كه در سال‏۱۹۷۳ به بانك ناصر داده شد ۲۹۳۰۰ پوند مصري
زكات داوطلبانه كه در سال‏۱۹۸۳ به بانك ناصر داده شد ۲۱/۴ ميليون پوند مصري
زكات داوطلبانه كه در سال ۱۹۹۰ به بانك ناصر داده شد۹/۲۱ ميليون پوند مصري
زكات داوطلبانه كه در سال ۱۹۹۴ به بانك ناصر داده شد۶/۴۶ ميليون پوند مصري
دلار در سال ۱۹۸۵ برابر ۵/۱ پوند مصري و در سال ۱۹۹۴ برابر سه پوند مصري بود.
تمام بررسي‏ها متفق‏اند كه درآمد واقعي زكات در كشورهاي مختلف بسيار كمتر از مبلغي از زكات است كه بالقوه بر ثروت آن كشورها بسته مي‏شود. دكتر عبدالله طاهر تخميني را در مورد درآمد زكات در هيجده حكومت مسلمان (كه هشت تاي آنها كشورهاي توليد كننده نفت هستند) بر اساس آمار سازمان ملل درباره درآمد آن كشورها در سال ۱۹۸۰، ارائه مي‏دهد. وي نتيجه‏گيري مي‏كند كه كشورهاي توليد كننده نفت‏بايد زكات را بين ۱۰ تا ۱۴ درصد توليد ناخالص داخلي‏شان جمع‏آوري كنند. زكات براي كشورهاي غير توليد كننده نفت‏بايد بين ۵/۳ تا۷ درصد توليد ناخالص داخلي باشد. (۵۸) اين تخمينها شامل زكات چارپايان اهلي، پول، اوراق قرضه، طلا و نقره نمي‏شوند، زيرا نويسنده نتوانسته است اطلاعات مربوط را در مورد آنها به دست آورد. دكتر منذر كهف بررسي مفصلي پيرامون درآمد زكات در هشت كشور زير انجام داده است: مصر، اندونزي، پاكستان، قطر، عربستان سعودي، سودان، سوريه و تركيه. وي تصور كرد كه جمع‏آوري زكات بر سه نظر فقهي متفاوت مبتني است:
(۱)- نظريه اكثريت فقها;
(۲)- نظريه شيخ قرضاوي;
(۳)- نظريه ابن عقيل حنبلي
وي دريافت كه درصد زكاتي كه توليد ناخالص داخلي هر كشور به آن مربوط است، براساس سه نظريه مذكور چنين است:
جدول بالا نشان مي‏دهد كه درصد ميانگين درآمد زكات براساس اولين نظريه در اين كشورها۶/۱ درصد توليد ناخالص داخلي و۷/۳ و۳/۴ درصد به ترتيب براساس نظرات دوم و سوم است. (۵۹) اين تخمينها كه از آن محمد انس زرقه است‏با تخمينهاي طاهر و كهف مشابه بود. وي از بررسي خود در مورد سوريه و سودان نتيجه‏گيري مي‏كند كه درآمد زكات مي‏تواند سه‏درصد توليد ناخالص داخلي باشد. (۶۰) دكتر مقبل ذاكر در پايان نامه دكتراي خود (در سال‏۱۹۹۳) دريافت كه درآمد زكات در عربستان سعودي بايد به حدود ۴/۵۸۰۲ ميليون ريال سعودي (۱۵۴۶ ميليون دلار) در سال‏۱۹۸۶ رسيده باشد كه برابر است‏با۷۳/۲ درصد توليد ناخالص داخلي عربستان سعودي در همان سال. (۶۱) وي برخلاف عبدالله طاهر درآمد نفت را مشمول زكات نكرد. يك بررسي توسط وزارت دارايي كويت‏با كمك برنامه توسعه سازمان ملل متحد برآورد كرد كه زكات مناسبي كه از شركتها و مؤسسات تجاري كويتي اخذ شده مي‏بايد در سال‏۹۳-۱۹۹۲،۷۳۳ ميليون دلار باشد كه با ۱۲ درصد كل درآمد دولت در آن سال مطابق است. (۶۲)
بررسي آماري كاربردي كه توسط خانم وفاء محمد احمد درباره اثرهاي زكات بر سرمايه‏گذاري در جمهوري عربي مصر انجام شده است، نشان داد كه درآمد زكات در سه سال متوالي چنين بوده است:
سال ۱۹۵۸ برابر۲۳۰۹ ميليون پوند مصري
سال‏۱۹۸۶ برابر ۲۳۹۲ ميليون پوند مصري
سال‏۱۹۸۷ برابر ۲۶۴۱ ميليون پوند مصري
اين برآورد براساس ارقام رسمي ارائه شده توسط بانكها و بخشهاي دولتي انجام شد. (۶۳) اگر ما زكات سال ۱۹۸۵ را در اين بررسي با درآمد واقعي زكات جمع شده توسط بانك ناصر در همان سال مقايسه كنيم، مي‏بينيم كه مقدار جمع‏آوري زكات توسط اين بانك صرفا به ۳۶۰/۱ درصد زكات بالقوه مي‏رسد. چودري (Choudhry) زكات بالقوه در مورد محصولات كشاورزي را فقط در پاكستان در سالهاي‏۸۹ - ۱۹۸۸، ۱۴/۱۱ ميليارد روپيه پاكستاني مي‏داند. (۶۴) اداره فدرال آمار در پاكستان برآوردي منطقه‏اي در سال ۹۱ -۱۹۹۰ انجام داد تا به رقم ۴/۱۴ ميليارد روپيه به عنوان كل زكاتي كه توسط ساكنان پرداخت‏شده رسيد. (۶۵) اين رقم پنج‏برابر بيشتر از كل زكاتي بود كه توسط دولت در آن سال جمع شده بود و همين امر نشان مي‏داد كه مردم زكات را خارج از كانال رسمي مي‏پرداختند.
اگر ما اين پنج كشور كه جمع‏آوري زكات آنها قبلا ذكر شد، بررسي كنيم و آنها را با توليد ناخالص داخلي‏شان بسنجيم، خواهيم فهميد كه جمع‏آوري واقعي زكات در مقايسه با تخمين بالقوه آن تا چه اندازه در حد پايين قرار دارد:
۱- زكات در يمن در سال‏۱۹۸۹ برابر است‏با۶/۰ درصد توليد ناخالص داخلي
۲- زكات در سودان در سال ۹۱ -۱۹۹۰ برابر است‏با ۵/۰ درصد توليد ناخالص داخلي
۳- زكات در پاكستان در سال‏۹۹ -۱۹۹۰ برابر است‏با۲۶/۰ درصد توليد ناخالص داخلي
۴- زكات در كويت در سال ۱۹۸۸ برابر است‏با۰۳/۰ درصد توليد ناخالص داخلي
۵- زكات در مصر در سال ۱۹۸۸ برابر است‏با ۰۱/۰ درصد توليد ناخالص داخلي
اين ارقام نشان مي‏دهد كه اگر زكات در اين كشورها بر طبق هر يك از سه نظريه ذكر شده توسط كهف (۶/۱ درصد يا۷/۳ درصد يا۳/۴ درصد توليد ناخالص ملي) جمع مي‏شد، درآمد چندين برابر مي‏گرديد. دلايل مهم جمع‏آوري ضعيف زكات در اغلب كشورهاي مسلمان عبارتند از:
الف - عدم اجبار قانوني.
ب - محدود كردن جمع‏آوري به منابع محدود.
ج - عدم شايستگي امور اجرايي جمع‏آوري زكات.
د - فقدان اعتماد بين موزعين زكات و اداره جمع‏آوري.
ه- تبليغات ضعيف درباره اهميت ديني زكات.
هر چند درآمدهاي زكات در تمام كشورهايي كه جمع‏آوري آن را سازماندهي كرده‏اند بسيار كمتر از منبع بالقوه آن است، آمارها نشان مي‏دهند كه افزايش مداومي در درآمد زكات تقريبا در تمام اين كشورها وجود داشته است و اين نشانه بسيار خوبي است. بعلاوه تعداد كشورهايي كه جمع‏آوري زكات را نهادينه كرده‏اند در حال افزايش است.
تاثير زكات
تجربه تاريخ اوليه اسلام ثابت كرد كه وقتي زكات به درستي جمع‏آوري و در بين مستحقان واقعي آن توزيع مي‏شد به كاهش و حذف فقر در آن جامعه منجر مي‏شد. خليفه عمر بن خطاب به والي خود در يمن، معاذ بن جبل، پس از آن كه براي او يك سوم زكات يمن را فرستاده بود چنين تذكر داد: «من تو را به عنوان جمع كننده ماليات نفرستادم بلكه براي اين فرستادم تا از ثروتمندان بگيري و به فقرا بدهي.» معاذ پاسخ داد: «من چيزي را براي شما نفرستاده‏ام جز آن كه كسي را پيدا نكرده‏ام تا آن را از من بگيرد.» در سال دوم معاذ نيمي از زكات يمن و در سال سوم تمام آن را براي خليفه به مدينه فرستاد و به وي گفت كه هيچ شخص فقيري را براي دادن زكات پيدا نكرده است. (۶۶) داستاني مشابه در زمان عمر بن عبدالعزيز نيز گفته شده است. ناقل مشهور حديث، امام بيهقي، نقل كرده است كه عمربن عبدالعزيز مردم را تا حدي ثروتمند كرده بودند كه هيچ فقيري پيدا نمي‏شد تا زكات را بگيرد. (۶۷) اين داستان را فرستاده عمر به افريقا (تونس) كه زكات را جمع‏آوري مي‏كرد ولي كسي را پيدا نمي‏كرد تا آن را به او بدهد، تاييد كرد. وي گفت: «من از پول زكات بردگان را مي‏خريدم و پس از آن كه قول مي‏دادند به مسلمانان بپيوندند آنها را آزاد مي‏كردم. (۶۸) » اين است علت آن كه گردآورندگان زكات در گذشته تنها در مورد تهيه غذا براي فقرا كار نمي‏كردند بلكه فراتر از آن مي‏رفتند، يعني ديون بدهكاران را پرداخت مي‏كردند، گرچه وي خانه، اثاثيه خانه كنيز و مركبي داشت; و نيز دختران را با همين پول شوهر مي‏دادند و بردگان را آزاد مي‏كردند. (۶۹)
بنابراين آيا مي‏توان حتي امروزه سازمان زكات را براي از ميان بردن فقر در جهان اسلام فعال كرد، همچنان كه در گذشته‏هاي دور اين كار انجام مي‏شده است؟ همان‏گونه كه قبلا ذكر شد، ميزان فقر در جهان اسلام يكي از بزرگترين ارقام در كل جهان است. بيش از ۴۰ درصد جمعيت كشورهاي مسلمان در فقر زندگي مي‏كنند. امروزه نسبت فقر بيشتر از گذشته است و تنفر از فقر به عنوان پيامد عدم عدالت اقتصادي در جامعه، در حال حاضر بيشتر از گذشته احساس مي‏شود. از طرف ديگر جمع‏آوري زكات به عنوان ساز و كار مبارزه با فقر در اغلب كشورهاي مسلمان مورد غفلت قرار گرفته است. از ۵۲ كشور عضو سازمان كنفرانس اسلامي،۱۳ كشور جمع‏آوري زكات را سازمان داده‏اند كه در ميان آنها فقط شش كشور اين كار را با وضع قانون در اين باره به انجام رسانيده‏اند، و حتي يك كشور وجود ندارد كه زكات را از تمام منابعي كه علماي معاصر مثل شيخ قرضاوي تعيين كرده‏اند، اخذ كند. در همين حال در بعضي از اين كشورها پرداختن زكات به دور از انتقاد نيست، زيرا منجر به اين مي‏شود كه برخي از فقرا حقوق خود در زكات را نپذيرند. با وجود استثناهاي معدود، جاي تاسف است كه ما در انتقال زكات از كشورهاي ثروتمند به كشورهاي فقير موفق نبوده‏ايم، حال آن كه در ايام باشكوه تاريخ اسلام چنين چيزي غالبا اتفاق مي‏افتاد. بنابراين تعجبي ندارد كه چرا امروزه سازمان زكات قادر به حل مشكل فقر در كشورهايي كه آن را به كار مي‏گيرند نيست. بايد به خاطر داشت كه اسلام در حذف فقر صرفا به زكات آن‏طور كه قبلا در همين مقاله توضيح داده شد، متكي نيست. به‏رغم اين نقطه‏ضعف‏ها، تاثير زكات در حذف فقر در كشورهايي كه جمع‏آوري زكات را نهادينه كرده‏اند مهم است. بررسي اين وضعيت در سه كشور مسلمان فقير يعني پاكستان، سودان و مصر اعتبار اين نتيجه را ثابت مي‏كند.
۱ - پاكستان
تجربه پاكستان در مورد زكات به خوبي مورد بررسي قرار گرفته است. در ميان بررسيهاي مهم اين موارد را مي‏توان ذكر كرد: يك بررسي كه توسط مؤسسه بين المللي اقتصاد اسلامي زير نظارت دكتر فايز محمد (۱۹۹۲)، مطالعه زمينه‏اي كه توسط اداره فدرال آمار انجام شد (۱۹۹۱) و رساله دكتراي نسيم شيرازي (۱۹۹۳). از اين بررسيها مي‏توانيم نكات زير را نتيجه‏گيري كنيم: جمع‏آوري زكات بسيار كمتر از زكات بالقوه واقعي است و دليل آن عمدتا منابع مهمي است كه از شمول قانون خارج مانده‏اند مثل طلا، نقره، حسابهاي جاري، چارپايان اهلي، كالاهاي تجاري، حقوق و اموال يا حرفه‏هاي درآمدزا. مقدار زكاتي كه از تمام اين موارد جمع شد از۷/۷ ميليون ريال در سال‏۳-۱۹۹۲ و ۴/۷ ميليون ريال در سال ۹۴-۱۹۹۳ بيشتر نشد. (۷۰) قانون زكات هر كسي را كه اعلام كند مسلمان سني مذهب نيست، از پرداخت زكات معاف مي‏كند. چون زكات در اولين روز ماه رمضان هر سال از طرف سازمانهاي مالي كسر مي‏شود، هر كسي مي‏تواند به راحتي از پرداخت زكات بگريزد چنانچه پس انداز خود را قبل از آن تاريخ بردارد. زكات محصولات كشاورزي از۱۷۹ ميليون ريال به كمتر از يك چهارم ميليون ريال در سال‏۱۹۹۳ كاهش يافت. بعلاوه تمام آنچه توسط بانك مركزي جمع مي‏شد نيز به كميته‏هاي ايالتي و محلي زكات در همان سال پرداخت نمي‏شد. (۷۱)
در زمينه توزيع، مطالعات منطقه‏اي نشان داد كه فقر هنوز هم در پاكستان به رغم بكارگيري نظام زكات از پانزده سال پيش به اين سو در طيف وسيعي وجود دارد و اين كه تعداد زياد افرادي كه از زكات استفاده مي‏كنند با مقدار زكات اخذ شده برابري نمي‏كند. (۷۲) گزارش جديد بانك جهاني نشان داد كه وقوع فقر مصرفي از۴۶ درصد در سال ۸۵/۱۹۸۴ به ۳۴ سال ۹۱-۱۹۹۰ كاهش پيدا كرد. اين گزارش پيش بيني مي‏كند كه اگر رشد مصرف درآمد خصوصي در حد سه‏درصد باقي مي‏ماند فقر مصرفي بايد به بيشتر از ۲۲ درصد در سال‏۹۶/۱۹۹۵ كاهش پيدا مي‏كرد. (۷۳) برخي از اقتصاددانان ارشد، مثل دكتر محبوب الحق كه گمان مي‏كرد اين درصد بيشتر است‏با اين رقم به مخالفت‏برخاسته‏اند. (۷۴) مستمري ماهانه‏اي كه جهت امرار معاش به مستحقان داده مي‏شود براي برآوردن نيازهايشان كافي نيست. تعداد افرادي كه از صندوق توانبخشي كمك دريافت مي‏كنند اندكند و مقدار پولي كه به آنها داده مي‏شود براي اقدام به يك فعاليت درآمدزا كافي نيست. حدود ۱۵ درصد دريافت كنندگان زكات از نامناسب بودن نحوه پرداخت زكات و عدم درك قوانين اسلامي زكات از سوي تعداد زيادي از كميته‏هاي زكات شكايت كرده‏اند. (۷۵)
به رغم مشاهدات انتقاد برانگيز در مورد جمع‏آوري و توزيع زكات، اقدامات نظام زكات در پاكستان قابل ملاحظه است. موفقيت مقطعي اين نظام نشان مي‏دهد كه چنانچه نقايص آن اصلاح شود ممكن است‏سرانجام به حذف فقر در كل كشور منجر شود. اقدامات عمده را مي‏توان چنين خلاصه كرد كه افزايش جمع‏آوري زكات بيشتر از افزايش توليد ناخالص داخلي و قيمتهاست. در واقع جمع‏آوري زكات بين سالهاي ۱۹۸۰ تا۱۹۸۹ نزديك حدود ۵۲ درصد افزايش يافته اگر ما نتايجي را كه اداره فدرال آمار به آن رسيده است. بپذيريم (HIES, ۱۹۹۰-۹۱) در نتيجه، پرداخت زكات در آن سال در واقع پنج‏برابر (يعني ۴/۱۴ ميليون روپيه) بيشتر از كل ميزاني است كه دولت جمع‏آوري كرده است. يافته‏هاي اين بررسي نشان مي‏دهد كه بسياري از مردم آماده پرداخت زكات به عنوان يك وظيفه مذهبي‏اند اما نه از طريق سازوكار دولتي. اين بدين معناست كه توزيع رسمي زكات چنان كه در گزارشهاي اداره مركزي زكات منعكس شده است تصوير صحيح نقش زكات در جامعه را ترسيم نمي‏كند. همان بررسي نشان مي‏دهد كه مردم روستايي‏۶/۵۷ درصد از كل زكات را در مقايسه با ۴/۴۲ درصد مردم شهري مي‏پردازند. (۷۷) فايز درصد افرادفقيري كه زكات را به‏هر طريقي مي‏گيرند بين ۵۰ تا ۶۰ درصد تخمين مي‏زند. (۷۸) گزارش اداره فدرال آمار (HIES, ۱۹۹۰-۹۱) تصديق مي‏كند كه زكات نصيب فقيرترين افراد مي‏شود، يعني يك دهم جمعيت‏بسيار فقير ۹۴ درصد زكات توزيع شده را دريافت مي‏كنند. (۷۹) حدود ۵/۱ ميليون نفر كه اغلب سرپرست‏خانواده هستند، هر سال زكات دريافت مي‏كنند. (۸۰) تعداد بيوه‏ها، كودكان و افراد معلولي كه از زكات استفاده مي‏كنند حدود ۴/۱ ميليون نفرند. آنها ۴/۶ ميليارد روپيه را در طول سيزده سال گذشته دريافت كرده‏اند. ۶۰ درصد از كل پول قابل مصرف به افراد نيازمند به كمك اختصاص داده شده است در حاليكه ۴۰ درصد باقيمانده از طريق كمك مؤسسه‏اي به مصرف رسيده است. (۸۱) خانواده هايي كه از كمكهاي توان بخشي استفاده مي‏كردند به حدود ۲۸ درصد در سال‏۹۳-۱۹۹۲ افزايش يافتند و تعدادشان به ۵۸۸۰۰۰ نفر بالغ شد و مقرري در همان سال از ۹۸۰ روپيه به ۳۰۰۰ روپيه افزايش يافت.مقرري كمكي ماهانه براي ۱۵/۱ ميليون خانواده به ۹۹۲ روپيه در سال‏۹۳-۱۹۹۲ افزايش يافت. (۸۲) افزايش در پرداخت پول براي مراقبتهاي پزشكي، تعليم و تربيت، مؤسسات رفاهي اجتماعي و مدارس ديني به ۲/۱۲ درصد در سال‏۹۳-۱۹۹۲ رسيد. حدود ۴۳۶۰۰۰ نفر از پولي كه در آن سال به ۲۵۰ ميليون روپيه رسيد استفاده كردند. (۸۳) آنچه در باره اقدامات كميته‏هاي زكات ذكر مي‏شود اين واقعيت صرف است كه داوطلب شدن حدود ۲۵۰ هزار نفر براي خدمت در اين كميته‏ها بدو ن هيچ‏گونه چشمداشت مادي، توانايي زكات را براي تجهيز منابع انساني نشان مي‏دهد. در پرتو نتايج مذكور در بالا اگر جمع‏آوري زكات تا بالاترين حد آن يعني بين دو تا چهار درصد توليد ناخالص داخلي تحقق پيدا كند و تنها هدف از توزيع آن بخش فقير جامعه به روشي منصفانه و مؤثر باشد احتمال دارد نظام زكات بخوبي بتواند از عهده حذف فقر از جامعه برآيد.
گزارش بانك جهاني درباره نقش زكات در پاكستان اين نكته را پذيرفته است كه افرادي كه زكات را مي‏گيرند آسيب پذيرترين گروه جامعه‏اند و اين كه ۴۸ درصد از خانواده هايي كه در يك چهارم نهايي خانواده‏هاي فقير قرار دارند گيرندگان واقعي زكات هستند كه‏۴۹ درصد كل هزينه مصرفشان را دريافت كرده‏اند. بر طبق اين گزارش براي رساندن مقرري‏هاي كمكي براي كل اين گروه مستحقان بايد حدود سه ميليارد روپيه بطور سالانه با نرخ سود جديد هزينه مي‏شد. (۸۴)
۲ - سودان
تجربه سودان در مورد زكات برخلاف پاكستان سهمي از مطالعات و بررسيهاي علمي نداشته است. بنابراين منبع اطلاعات ما گزارشها و انتشارات ديوان الزكاة در سودان است. قانون زكات اين نظريه فقهي را مي‏پذيرد كه منابع آن را وسعت‏بخشد به طوري كه تمام انواع اموال و درآمد را شامل شود. بجز زكات فطره، تمام زكاتها بايد از طريق قانون به دولت پرداخت‏شود. در عين حال قانون به پرداخت‏كننده زكات اجازه مي‏دهد تا ۲۰ درصد زكاتش را راسا به مردم پرداخت كند. (۸۵) اين امر به احترام رسمي انجام مي‏شد كه برخي از افراد ثروتمند عادت داشتند زكات را به خويشاوندان خود يا خانواده‏هاي فقير يا مؤسسات مذهبي، از مدتها قبل از آن كه زكات اجباري شود، بپردازند.به رغم شرط منابع متعدد مشمول اخذ زكات و جديت دولت در جمع‏آوري زكات، درآمد زكات نيم درصد توليد ناخالص داخلي باقي مانده است. علل اين وضعيت احتمالا اين است كه زكات چارپايان اهلي كه يك ثروت قابل ملاحظه در سودان است آن چنان كه ديوان الزكاة تخمين زده است فراتر از ده درصد زكات بالقوه در اين بخش نرفته است. (۸۶) دامداران بياباني برخلاف كشاورزان رسم پرداخت زكات نداشته‏اند. اداره زكات ناآزموده است و با امكانات بسيار محدود فاقد كارمند كافي است گرچه جديت فراواني دارد. بعلاوه مشكلاتي عملي درباره ارزيابي برخي از منابع ثروت مثل كالاهاي تجاري، درآمدهاي بخش خصوصي و غيره وجود دارد. به رغم شرط ۲۰ درصد براي بخشنده‏ها، افراد بسياري وجود دارند كه ترجيح مي‏دهند زكات خود را خود به مصرف برسانند. با وجود اين، آمار زكات نشان داده است كه ميانگين افزايش زكات در طول چهار سال آخر (يعني ۱۴۱۵-۱۴۰۰ه) به رقم بالاي ۱۳۵ درصد در سال رسيده است. (۸۷)
اداره زكات در سودان تلاش كرد تا توزيع زكات را براي همه مستحقاني كه در قرآن ذكر شده‏اند به استثناي افرادي كه فعلا موجود نيستند مثل بردگان، تعميم دهد. ديوان اين سهم را براي ساختن ادارات خود در نواحي مختلف اختصاص داد. اگر نظري به گزارش سال‏۱۴۱۳ هجري به عنوان نمونه‏اي از روش توزيع بيندازيم، تصوير زير را به دست‏خواهيم آورد:
درآمد زكات در سال‏۱۴۱۳ ه برابر است‏با ۷۷۵/۳ ميليارد پوند.
الف - سهم سبيل الله (دعوت به جهاد) و آنهايي كه قلبهايشان آماده قبول حق است ۶۲۲/۱ ميليارد پوند.
ب - سهم فقرا و مساكين; ۲۵۱/۱ ميليارد پوند.
ج - سهم بدهكاران و ابن السبيل; ۱۰۱ ميليون پوند.
د - سهم عاملان زكات، هزينه ساختمان و اداره زكات ۱۱۰/۱ ميليارد پوند.
ما ذكر كرديم كه اين توزيع، از درآمد حقيقي آن سال فراتر رفت و سهم فقرا ۳۰ درصد است در حاليكه سهم في سبيل الله (دعوت به جهاد) به‏۳۹ درصد رسيد. سهم عاملان زكات، ساختمانها و ادارات اجرايي آن نسبتا زياد است‏به طوري كه به‏۲۷ درصد رسيد. قابل درك است كه جنگ داخلي در جنوب سودان بر توزيع زكات تاثير گذاشته بود، ولي در همان زمان وضعيت اقتصادي در كشور نياز به توجه بيشتري به فقرا داشت. هيات معتمدان ديوان الزكوة از فراواني فقر در كشور آگاه بود و تصميم گرفت كه سهم فقرا ۴۵ درصد درآمد زكات باشد. وزارت دارايي در همان سال تصميم گرفت‏سهم فقرا را با پرداخت ۸۰۰ پوند سودان در هر ماه به پانصد هزار خانواده فراهم آورد. اما نتوانست اين برنامه را بيش از يك سال ادامه دهد. ديوان همچنين سعي كرد سرپرستان خانواده را براي كار آماده كند. اين وزارتخانه در سال‏۱۴۱۳ هجري، ۲۸۵ ميليون پوند براي ايجاد امكانات كار براي دوازده هزار خانواده فراهم كرد. نظام زكات در سودان تحت اوضاع اقتصادي و سياسي سختي اجرا مي‏شود. به رغم افزايش بسيار زياد در درآمد سالانه، تلاش براي از بين بردن فقر به وسيله زكات به سبب وضعيت عمومي موجود در كشور متوقف شده است. اما با توجه به وضعيت اقتصادي كشور و حجم فقر كه ممكن است همانند ديگر كشورهاي زيرصحرا به بزرگي‏۴۷ درصد جمعيت‏باشد، بسيار بعيد است تصور كنيم كه زكات به تنهايي مي‏تواند فقر را در سودان ريشه كن كند. برطبق اظهارنظر يك اقتصاددان برجسته سوداني، سياستهاي آزادسازي اقتصادي ۹۵ درصد جمعيت را زير خط فقر قرار داده است. (۸۸) حتي اگر جمع‏آوري زكات به چهار درصد توليد ناخالص داخلي برسد و كل درآمد بين فقرا توزيع شود، اين امر براي حذف فقر در كشور كافي نيست. به نظر مي‏رسد كه از بين بردن فقر در مورد برخي از كشورهاي اسلامي نقش فعال عوامل ديگري را مي‏طلبد كه قبلا در اين مقاله ذكر كرديم و از جمله انتقال مازاد زكات از كشورهاي ثروتمند به كشورهاي فقير است.
۳ - مصر
تجربه زكات در بانك ناصر نخستين تجربه است، چون در اوايل دهه ۱۹۷۰ آغاز شد. خصوصيت آن جمع‏آوري داوطلبانه زكات است و نخستين قدم براي تشكيل كميته زكات معمولا توسط برخي از شهروندان محترمي برداشته مي‏شود كه براي كسب وجهه به بانك روي مي‏آورند. بانك به سهم خود هزينه‏هاي اجرايي را تقبل مي‏كند و به اين كميته‏ها اجازه تصميم‏گيري در مورد هزينه كردن زكات را به شكل محلي در جايي كه جمع‏آوري مي‏شوند مي‏دهد. درآمد زكات بين سالهاي ۱۹۷۲ تا ۱۹۹۱ به ۱۱۸ ميليون پوند مصري رسيد كه دوازده ميليون نفر نيازمند از آن استفاده كردند. (۸۹) سازمانهاي ديگري نيز وجود دارند كه زكات را جمع‏آوري و توزيع مي‏كنند، مثل الجمعية الشرعية، بانك اسلامي فيصل، جمعية مسجد محمود و بانك بين المللي اسلامي. بانك ناصر به دليل كميته‏هاي تخصصي‏اش (حدود ۵۰۰۰ كميته در سال ۱۹۹۴) و مقدار زكاتي كه جمع مي‏كند مهمترين بانك است. درآمد زكات بانك اسلامي فيصل در طي ۱۴ سال (۱۴۱۴-۱۴۰۰ هجري) حدود ۲/۳۷ ميليون پوند مصري بود. بانك بين المللي در ظاهر منحصرا زكات مشتريان خود را دريافت مي‏كند. (۹۰) آنهايي كه در سال‏۱۹۹۳ از جمعية محمود زكات دريافت كردند، ۳۰۰۰ خانواده، ۶۸۰۰ بيمار، و ۵۰ دانشجوي كور بودند. الجمعية الشرعية از ۱۳۱۰۰۰ كودك در سال ۱۹۹۴ حمايت كرده، به‏۴۷۶ شخص معلول امداد رساند و به ازدواج ۴۷۴ دختر كمك كرد. (۹۱)
خدمات بانك ناصر به فقرا شامل آموزش و پرورش، مراقبتهاي پزشكي، پرستاري و امكانات لباسشويي مي‏شد. در سال‏۱۹۸۶ اين بانك چهار بيمارستان و بيست و پنج كلينيك در قاهره به علاوه پانزده كلينيك در استانهاي ديگر را اداره مي‏كرد. همچنين ۳۷۰۰۰ راننده فقير را طي چند سال به عنوان بخشي از برنامه‏هاي توانبخشي تاكسي‏دار كرد. (۹۲) اين بانك با كارهاي خيريه اجتماعي نظير فعاليتهاي دعوة نيز ارتباط دارد. گزارش توسعه انساني سال ۱۹۹۴ شيوع فقر در مصر را۶/۱۲ ميليون نفر يعني‏۲۳ درصد كل جمعيت ذكر مي‏كند. (۹۳) با توجه به توليد ناخالص داخلي مصر كه به ۵/۳۳ ميليارد دلار در سال ۱۹۹۱ مي‏رسيد، (۹۴) براي اين كشور حذف فقر در خلال چند سال ممكن است در صورتي كه زكات بين دو تا سه درصد توليد ناخالص داخلي جمع‏آوري شود.
نتيجه
اين تحقيق نتيجه‏گيري مي‏كند كه بسياري از كشورهاي مسلمان مي‏توانند فقر را در جوامع خود از طريق مؤسسات زكات از بين ببرند در صورتي كه جمع‏آوري آن از طريق قانون مقرر شود، منابع آن گسترش يابد تا تمام ابزار كسب ثروت را شامل شود و فقط براي اعضاي نيازمند جامعه هزينه شود. به هر حال امكان دارد اين امر از طريق يك برنامه طراحي شده در مدت چندين سال به انجام رسد. گزارش بانك جهاني تخمين زده است كه هزينه انتقال همه افراد به بالاتر از خط فقر فقط سه درصد كل مصرف در كشورهاي در حال توسعه است و همين هزينه براي خارج كردن افراد از فقر بسيار شديد يك درصد كل مصرف كافي است. (۹۵) ما قبلا ذكر كرديم كه نيروي بالقوه كامل زكات ممكن است‏به طور ميانگين به اندازه‏۳/۴ درصد توليد ناخالص داخلي برسد كه بيشتر از رقم پيشنهادي گزارش توسعه جهاني است. اما برخي از كشورهاي فقير مسلمان بخصوص در افريقاي زيرصحرا قادر به از بين بردن فقر در آينده قابل پيش‏بيني نخواهند بود، چنانچه فقط به درآمد زكات خود متكي باشند. بدين ترتيب اهميت همبستگي متقابل ميان مسلمانان در سطح جهان با دعوت به انتقال مازاد زكات از كشورهاي ثروتمند به كشورهاي فقير آشكار مي‏شود. دكتر فؤاد عمر آزمايشي نظري را به انجام رسانده است و ميانگين نيروي بالقوه زكات براي سال ۱۹۸۸ در كشورهاي عربستان سعودي (۷/۲ درصد توليد ناخالص ملي)، كويت (۱/۲ درصد توليد ناخالص ملي) و امارات متحده عربي (۱/۲ درصد توليد ناخالص ملي) را حساب كرده است. وي مسلم مي‏داند كه مازاد زكات در اين سه كشور ثروتمند كه احتمال دارد به كشورهاي ديگر انتقال يابد حدود ۲۰ درصد درآمد زكات معادل‏۵۹۳ ميليون دلار مي‏باشد. اين مازاد برابر است‏با تمام كمكهايي كه توسط كشورهاي صنعتي و سازمانهاي بين المللي به هفت كشور فقير مسلمان روي هم رفته پرداخت مي‏شود كه عبارتند از: جزاير كومور، جيبوتي، مالديو، گامبيا، افغانستان، سيرالئون ولبنان. نويسنده اين مقاله تاسيس يك سازمان بين المللي براي زكات تحت‏حمايت OIC را پيشنهاد مي‏كند. اين سازمان بايد از تمام مؤسسات زكاتي را كه در جهان اسلام فعاليت مي‏كنند شامل شود. اولين كنفرانس بين المللي زكات (كويت، آوريل ۱۹۸۴) قبلا تشكيل يك صندوق زكات را تحت‏حمايت OIC با شركت تمام كشورهاي مسلمان پيشنهاد كرده بود. اين سازمان مي‏تواند به كشورهاي مسلماني كه مايل به ايجاد يك نظام زكوي هستند كمك كند و از تجارت متقابل در توسعه اجرايي زكات و آموزش كارگران بهره گيرد. از همه مهمتر مي‏تواند در مورد انتقال مازاد زكات از برخي كشورهاي ثروتمند مسلمان به كشورهاي فقير همكاري كند. اين پيشنهاد بر استقلال مؤسسات زكات از كنترل دولتي تاكيد مي‏كند به طوري كه بتوانند به كشورهاي ديگر اعتماد و اطمينان بدهند و خود را از مسايل سياسي كه در بين كشورهاي مسلمان به وجود مي‏آيد دور نگه دارند.
نكته آخر براي افراد شكاك اين است كه آن چه ما در مورد حمايت از زكات مي‏گوييم مسؤوليت‏حكومت را از انجام ديگر اقدامات اقتصادي و اجتماعي براي از بين بردن فقر، رفع نمي‏كند. جهان اسلام با توجه به نرخ رشد اقتصادي در اين قلمروها و نرخ افزايش جمعيت قادر نخواهد بود بر مشكل فقر در چندين سال آينده غلبه پيدا كند. حداقل نظام زكوي به عنوان يك «شبكه مطمئن اجتماعي‏» براي تهيه آذوقه به نفع فقرايي كه سازوكار بازار آنها را از خود رانده است، مورد نياز است.
پي‏نوشت‏ها و مآخذ
۱- بخاري، مسلم و ابن ماجه.
۲- بقره: ۲۶۸.
۳- النسائي، المجلد الثامن، ص‏۲۶۲.
۴- ابونعيم در الحلية، البيهقي و الطبراني.
. ۵ - Encyclopaedia Britannica, ۱۹۹۲, p. ۹۳۶
۶- Ibid, p. ۹۳۶.
۷- به نقل از: N. S. Shirazi, 'An Analysis of Pakistan|s Poverty and its Alleviation Through Infaq' , a Ph.D.dissertaion, International Islamic University, Islamabad, ۱۹۹۳, p. ۶.
۸ - World Development Report ۱۹۹۰:Poverty, Oxford University Press, P.۲۷.
منبع: فصلنامه مشكوة - نويسنده: دكتر طيب زين‏العابدين
 مترجم: محمدعباس‏پور
 منبع: خبرگزاری تقریب


نوشته شده در   يکشنبه 7 آذر 1389  توسط   مدیر پرتال   
PDF چاپ چاپ بازگشت
نظرات شما :
Refresh
SecurityCode