در دو نوشتار قبل درباره مفهوم غلو و غالي بحث شد. غلو به معناي از حد فرد تجاوز كردن است و غالي كسي است كه مرتكب افراط شود.
در نوشتار قبل يكي از سردمداران غلو معرفي شد. عبدالله بن سبا (اگر واقعاً چنين شخصي وجود داشته است) يكي از اين افراد است. بهنظر ميرسد اين فرد با ساختن مطالب جعلي درباره اسلام و پيامبر ميخواسته تحت لواي مسلماني به اسلام و مسلمين ضربه بزند.
با اين حال بايد ميان غالي و مقصر تفاوت قائل شد. امام صادق(ع) فرمودند:فرزندان و جوانان خود را از معاشرت با غلات بر حذر داريد چون غاليان موجب فساد عقيده آنان ميشوند. بهدرستي كه غلات از بدترين خلق خدا هستند، چون عظمت خداي سبحان را كوچك ميشمارند و براي بندگان خدا ادعاي خدايي ميكنند.
سپس فرمودند: غالي اگر به سوي ما برگردد او را قبول نميكنيم ولي مقصر اگر به ما ملحق شود او را ميپذيريم.
از امام سؤال شد تفاوت اين دو در چيست؟ فرمودند: شخص غالي وقتي به ترك نماز، روزه، زكات وحج عادت كرد هرگز قدرت ترك عادت خود را ندارد و به طاعت خدا رجوع نميكند ولي مقصر زماني كه حق را از باطل شناخت، عمل ميكند و اطاعت ميكند (بحارالانوار، ج 25، ص 265، ص6).
در واقع غالي كسي است كه با انديشههايي پوچ در مقالات يا در سخنرانيهاي خود، پيرواني پيدا ميكند و آن را گسترش ميدهد تا جايي كه برخي از آنان معتقد بودند كه نماز 2ركعت بود كه آن را هم علي(ع) خواند و ما ديگر نيازي به خواندن نماز نداريم. يا حتي گروهي پا را فراتر گذاشتند و گفتند علي(ع) نعوذبالله خداست. اگر علي(ع) نعوذبالله خدا بود، پس چرا او را در محراب و هنگام نماز به شهادت رساندند؟ چنين كساني در همان عصر اول اسلام نيز بودهاند و خود مولاي متقيان نيز با برخي از آنان برخورد شديدي داشتهاند. اين افكار چيزي جز افكار شيطاني نيست و شيطان در اين مسير، افراد بسياري را گمراه كرده است. شيطان گاه از طريق معنويات افراد را به هلاكت ميكشاند و بايد در هر حالي به خدا توكل كرد و از او مدد خواست.
آنچه از مجموع روايات درباره غلو و غاليان برداشت ميشود اين است كه اگر انسان در مسيري كه خداوند تعيين كرده است براي كمال الهي حركت كند و پايش را به اندازه يك ميليمتر از اين مسير بيرون نگذارد؛ به مصداق حديث يونس بن ظيبان همه حقايق براي او بهوضوح روشن ميشود. اما اگر بخواهد در مسير الهي حركتي گستاخانه انجام دهد و سلوكي در تاريكي داشته باشد، ميتوان گفت اين حركت، مكاشفه شيطاني است و رياضت براي خدا نبوده و بيفايده است.
اين ره كه تو ميروي به تركستان است
اما شيعيان در رابطه با غلو چه وظيفهاي دارند؟ ابتدا بايد اين نكته را روشن كرد كه شيعيان در هر عصري و ظايف مختص به آن عصر را دارند. گاه در عصري وظيفه شيعيان تقيه است و در عصري ديگر، تبليغ پنهاني و در عصري ديگر قيام و زماني ديگر صلح و زماني نيز وظيفه آنان انتظار است. البته انتظار، خود زيرمجموعههايي دارد مانند شناخت، ياد، محبت، خودسازي، استقامت و نظاير آن. در نوشتار بعد درباره اين نكته بحث خواهد شد.
همشهري آنلاين- حجتالاسلام ياسر ولايي