|
تفسير «عرائسالبيان» از جنبه عملی و سير و سلوكی يكی از مهمترين متون عرفانی به شمار میآيد و «روزبهان بقلی شيرازی» در اين تفسير، كوشش در خوری برای جمع بين انديشه و عمل عرفانی از خود بروز داده است.
«روزبهان بقلی شيرازی» از عارفان بزرگ ايران در قرن ششم هجری است. او تا دو قرن پيش از وفات، از آوازه و اعتبار قابل توجهی برخوردار بود، اما پس از آن به دليل دشواری يا ديريابی نوشتههايش، چنان كه سزاوار او بود، شناخته نشد.
انديشههای او بسيار انتزاعی است و او ذهنی به غايت، خيالپرداز داشته است. اين چنين خصوصيتی، او را در قدرت تصويرگری بسيار توانا ساخته است و اين همه، نوشتههای او را به قول مؤلف «روحالجنان» ـ عبداللطيف بنصدرالدين روزبهان ـ با ويژگی غموضت و صعوبت مواجه ساخته است.
عشق زيباپرستی، زيربنای تفكر عرفانی اوست و به نظر او راه نيل به كمال منتها از اين طريق ميسر است. از ميان شصت اثری كه به نام نوشته شده، يكی هم تفسير عرائسالبيان است. شيخ روزبهان در اين تفسير عرفان ذوقی را به قلم آورده كه معرفت بدان، میتواند راهگشای پژوهشگران در فهم بهتر و عميقتر عرفان اسلامی و نيز چگونگی روش عارفان در مواجهه با قرآن باشد.
اين عارف سترگ، كه در فقه طريقه شافعی داشته و در كلام نيز قائل به اختيار ازلی و قضا علمی بوده است و تأليفاتی در زمينههای تفيسر قرآن، حديث، فقه و تصوف از خود به يادگار گذاشته است. نوشتههای او به ويژه تفسير عرفانی او از قرآن مورد مطالعه قرار گرفته و خصوصا توسط گروهی از خوانندگان در سرزمينهای عثمانی، آسيای مركزی و در هند حفظ شده است.
| جنبه مهم ديگر اين تفسير آن است كه گرچه مباحث فنی و متافيزيكی فراوانی در اين تفيسر عرفانی به چشم میخورد، اما بهرههای وافر اخلاقی آن نيز كم نيست. به ديگر سخن، اين تفسير از جنبه عملی و سير و سلوكی يكی از مهمترين متون عرفانی به شمار میآيد |
برخی آثار وی عبارتند از: در تفسير: «لطائفالاشرات فی تفسيرالقرآن» و «عرائسالبيان فی حقايقالقرآن»، در فقه: «الموشح فیالمذاهبالاربعه» و در اصول: «العقايد، كتاب الارشاد ـ كتاب المناهح» در ميان آثار صوفيانه بازمنده او به غير از تفسير «عرائسالبيان» از آثار زير میتوان نام برد: «كشفالاسرار» كه ترجمه احوال روحانی شخصی او است به زبان عربی كه در سال 577 هــ.ق نوشته شده است.
همچنين كتاب «منطقالاسرار» كه مجموعهای از شطحيات است، همراه با شرح اصطلاحات صوفيانه. شرح شطحيات كه ترجمه و شرحی است از منطقالاسرار همراه با بخشهايی از كتاب «الطوسين حلاج»، در پاريس به اهتمام «هانری كربن» در سال 1913 چاپ شده است. «عبهرالعاشقين» كه با مقالاتی در كتابشناسی و شرح احوال او توسط «هانری كربن» و «محمد معين» در تهران در سال 1971 به چاپ رسيده است.
«شيخ شطاح» از چشمههای عرفان، شراب ناب نوشيده و چشم عنايت او پر شده و قلب او صيقلی شده است. او عارفی بود كه چشم دل او جز جمال چيزی را نمیديده و در نتيجه در شبك عشق و محبت الهی گرفتار آمده است. يكی از محققان و عرفان پژوهان در مورد روشهای سير و سلوك عارفان چنين گفته است: «هر يك از مشايخ صوفيان بنياد كار و طريقت خود را بر مبنای يكی از مقالات و پايداری در حقق بدان يا سير در يكی از احوال و مراقبت آنها نهادهاند. چنانكه بعضی سكر و عزلت و گروهی مراقبت باطن و دستهای محبت و ايثار را اصل قرار دادهاند و برخی از مشايخ راستين عشق و ولاء را پايه ترقی و كيميای سعادت شمردهاند.»
روزبهان بقلی در طريقه عشق، ممتاز است و مكتب عرفای او مكتب عشق است. عشق در نظر او قديم و قبل از عقل و روح دارای درجاتی است. عاشق با بقای معشوق حيات داشته و فنا نمیپذيرد و حدت بين عشق و عاشق و معشوق غايت سير يك عارف فانی است. به باور روزبهان عشق اساس طريقت است و انكار آن بیحاصل بر اين اساس، اگر عشق نبود وجود و هستی، تحقق نمیيافت. در منظومه تفكر عرفانی وی، عشق به جمال، نقشی محوری دارد. محققی اعتقاد او را در اين زمينه تحليل كرده است.
استعاره عروس يكی از تعبيرات اساسی برای تجربه عرفانی مكاشفته است. نگاه او به قرآن نيز در چارچوب چنين قاعده و نظامی قابل تفسير است. عنوان تفسير عرفانی او بر قرآن «عرائسالبيان» يادآور برقع برافكندن عروس، به هنگام وصال (عاشق) است و اين در حكم الگويی است برای ورود به حرم اسرار حق.
به نظر او قرآن كلام و امر آن موجود زيبايی مطلق يا مطلق زيبايی است. موسيقی، كه تجلی آن حسن و زيبايی است، هم در عبارات و هم در محتوای كتاب وحی قابل مشاهده است. رؤيت و كاشفههای او براساس گزارش آثار وی، چون كشفالاسرار پرده از اين زبيايیها بر میگيرد.
استعاره عروس يكی از تعبيرات اساسی برای تجربه عرفانی مكاشفته است. نگاه او به قرآن نيز در چارچوب چنين قاعده و نظامی قابل تفسير است. عنوان تفسير عرفانی او بر قرآن در حكم الگويی است برای ورود به حرم اسرار حق
|
بدينسان تفسير او عرائسالبيان، كوششی است برای انعكاس اين زيبايیها و در پيوند با اين زيبايی میتوان گفت اسلوب عرائس در مقايسه با تفاسير ديگر عرفانی، اسلوبی ويژه است كه ما در مباحث بعدی به آن خواهيم پرداخت، اما در عين حال بنا به قول يكی از محققان بايد بر اين نكته تأكيد ورزيد كه: «رگههای گرانقدر عرفان در عرائسالبيان درخشندگی خاص دارد و نشان دادن يكی، دو مورد از نمونههای عرفان در اين تفيسر كارهای است بيهوده؛ زيرا صفحهای از اين تفسير نيست كه قرآن، عشق و پرسش را با زبيايی و هنر و عرفان در نياميخته باشد.
چنانكه گفته شد روزبهان دو تفسير داشته است: يكی به نام لطايفالبيان فی تفسيرالقرآن كه در آن اقوال مفسرانی همچون «عبدالله بنعباس»، «ضحاك»، «قتاده»، «كلبی» و امثال ايشان را آورده و در آخر نيز قول خود را ديگری به نام عرائسالبيان فی حقايقالقرآن است. اين تفسير، تفسيری است عرفانی، اشاری و بر طريقه اهل تصوف كه شيخ روزبهان به زبان عربی آنرا نوشته است.
در برخی متون تاريخی از اين تفسير با عنوان عرائس نام برده شده است. عرائسالبيان تاكنون چاپ منقحی نيافته و آنچه موجود است دو چاپ سنگی كه در كلكته و بمبئی به عمل آمده است و نسخه چاپی بمبئی هم از اوايل سوره انعام تا آخر قرآن در حاشيه «صفوةالصفا» «ابنبزاز» به چاپ رسيده است.
عرائسالبيان قديمیترين تفسير عرفانی برای قرآن است كه مطابق عقايد صوفيان و مبتنی بر تأويلهای ايشان است. روش روزبهان در اين كتاب چنان است كه نخست آيه را میآورد و پس از آن رأی و گفتار خويش بيان كند و سپس به نقل گفتار بزرگان صوفيه پردازد در سرآغاز نام كتاب را آورده است. همه اين تفسير نزديك 33600 بيت نوشته دارد.
میتوان بنيان تفيسر با تأويل روزبهان را در اين اثر عرفانی به ياد ماندنی، طريقه صوفيه و اقوال عارفان محسوب داريم. روزبهان آبشخور يا شواهد تفسيری خود را در ميان سخنان صوفيانی چون «جنيد بغدادی»، «شبلی»، «سهل تستری»، «ابنعطاء آدمی»، «ابوبكر واسطيم، «عبدالكريم قشيری»، «ابوسعيد خراز»، «ابوعبدالرحمن سلمی»، «ذوالنون مصری»، «ابوعثمان معزی»، «نصرآبادی» و ... يافته است و از اين بزرگان فراوان ياد كرده است. وی در مواردی نيز به سخنان امام علی(ع) امام صادق(ع) و امام رضا(ع) نيز استناد كرده است و آنها را در تفسير خود آورده است. تفسير عرائسالبيان به لحاظ تاريخی اهيمت دارد. اين اثر عرفانی به دنبال ظهور تفاسيری چون «لطايفالاشارات» «قشيری» كه از اركان مهم تفسير عرفانی محسوب است و نيز در امتداد حركت غزالی در عرفان ظهور میيابد.
در عرائسالبيان نوعی پيوستگی ميان ميراث عرفانی گذشته و آثار صوفيانه بعدی ملاحظه میكنيم. روزبهان بقلی در تفسير خود اقوال و نظريات مشايخ عرفان را تا زمان خود جمع و ضبط كرده است و اين خود خدمتی بس بزرگ است به بيان ديگر میتوان گفت اين تفسير در حكم نوعی دايرةالمعارف اقوال عرفانی مشايخ اين مكتب است.
جنبه مهم ديگر اين تفسير آن است كه گرچه مباحث فنی و متافيزيكی فراوانی در اين تفيسر عرفانی به چشم میخورد، اما بهرههای وافر اخلاقی آن نيز كم نيست. به ديگر سخن، اين تفسير از جنبه عملی و سير و سلوكی يكی از مهمترين متون عرفانی به شمار میآيد. از همين روست كه او طريقت «روزبهانيه» را تأسيس كرده و برای اهلالله رباطی ساخته است. مكانی كه در آن سالكين و مريدان در آن به لحاظ تربيت مادی و معنوی مورد توجه واقع میشدند. روزبهان عمر خود را در تربيت و تهذيب شاگردان خود سپری ساخته و در هدايت مريدان چنانكه كه نقل است به مدت 50 سال در مساجد شيراز به وعظ و پند پرداخته است و در جامع عتيق شيراز درس میگفته است.
بدينسان، بايد گفت عرائسالبيان از يك نگاه تفسير عرفانی كاملی است كه بنياد آن عشق و وحدت است. مفسر آن برای سير و سلوك روش و برنامه ارائه كرده كه اصول و مبانی آن در اين تفسير فراهم آمده است. از اين نظر شيخ روزبهان در اين تفسير، كوشش در خوری برای جمع بين انديشه و عمل عرفانی از خود بروز داده است.*
*منابع: پژوهشی در جريانشناسی تفسير عرفانی، محسن قاسمپور، انتشارات مؤسسه فرهنگی هنری ثمين؛ تفسير و مفسران، محمدهادی معرفت. |