حضرت فاطمه صرفا دخت يك پيامبر نيست كه براي خاطر ارتباط فرزندي با پيامبر، ارج و ارزشي داشته باشد. ايشان خود وارسته از هرگونه تعلقي، انساني بزرگ است كه ابعاد شخصيتياش همواره تحليل ميآفريند و همگان را مجذوب خويش ميكند. درباره حضرت فاطمه (س) بزرگان بسياري اظهار نظر كرده و در بياناتي به گوشهاي از عظمت و بزرگي ايشان پرداختهاند.
فخر رازى
فخر رازى صاحب تفسير بزرگ و معروف فخر رازى، در تفسير آيه شريفه «كوثر»، وجوه متعددى را نقل كرده است. يكى از اين وجوه آن است كه مراد و هدف از «كوثر»، فرزندان پيامبر اسلام(ص) باشد. وى مىگويد: «شأن نزول اين آيه، در رد تعيير و شماتت دشمنان پيامبر اسلام(ص) بود.
كه مىگفتند پيامبر «أبتر» (يعنى بدون فرزند و بىدنباله و مقطوعالنسل) است و هدف از اين آيه آن است كه خداوند متعال آنچنان نسل پربركت بر آن حضرت عنايت مىكند كه با گذشت زمان و سپرى شدن ايام و اعصار، همچنان باقى مىماند. نگاه كن كه چه تعداد از خاندان اهلبيت، كشته شدهاند، ولى باز جهان پر است از اولاد و فرزندان خاندان رسالت.
ولى از بنىاميه با آن همه كثرت تعداد و نفرات، اكنون هيچ فردى كه قابل اعتنا، اهميت و توجه باشد وجود ندارد. ولى بر آنان (فرزندان و اعقاب رسول خدا(ص) نگاه كن چه شخصيتهايى از علما و دانشمندان بزرگ مانند باقر(ع)، صادق(ع)، كاظم(ع)، رضا(ع) و امثال آنان، از خاندان رسالت، باقى مانده است».
توفيق ابوعلم
استاد توفيق ابوعلم كه يكى از نويسندگان معاصر از پژوهشگران مصر است، كتابى تحت همين عنوان و نام زيباى «فاطمه الزهرا» نوشته است كه يكى از آثار قابل توجه در اين زمينه است و خوشبختانه توسط آقاى صادقى به فارسى نيز ترجمه شده است. وى در اين كتاب مىنويسد: «فاطمه يكى از سازندگان تاريخ اسلام است.
در عظمت شأن و رفعت مقام ارجمند او همين بس كه او تنها دختر بزرگوار پيامبر بزرگ(ص) و همسر امام على بن ابىطالب (ع) و مادر حسن و حسين(ع) است. در حقيقت او، آرام جان و سرور دل پيامبر خدا(ص) بود. زهرا، همان بانويى كه ميليونها آدمى را چشم و دل به سوى اوست و نام گرامىاش بر زبان ايشان است، بانويى كه پدرش او را «مادر پدر» مىخواند. تاج كرامتى كه پدر بر تارك دختر خويش نهاد، مستوجب تكريم است».
لوئى ماسينيون
مستشرق و پژوهشگر معروف فرانسوى، لويى ماسينيون كه مدتى از عمر خود را وقف شناخت حضرت فاطمه زهرا(س) ساخته، در زمينه شناخت آن حضرت، با گامهاى تحقيق پيش رفته و تلاش و كوشش بسيار به عمل آورده است.
وى رساله محققانهاى در مورد مباهله مسيحيان نجران با پيامبر اسلام(ص)، كه در سال دهم هجرى در مدينه صورت گرفت، نوشتهاي كه در آن نكتههاى جالب توجه فراوانى مطرح شده است. در آن رساله مىگويد: « اوراد و دعاهاى ابراهيم(ع) از وجود دوازده نور كه منشعب از فاطمه هستند خبر مىدهد... تورات موسى(ع) از آمدن محمد(ص) و دختر پربركت او، و دو آقازاده به مانند اسماعيل و اسحق (حسن و حسين) نويد مىدهد... و انجيلهاى عيسى(ع) از آمدن احمد(ص) نويد مىدهد و نيز بشارت مىدهد كه دختر پربركتى خواهد داشت كه دو پسر به دنيا مىآورد... »
سليمان كتاني
نويسنده مسيحي به نام سليمان كتاني، درباره شخصيت زهرا(س)، شعر و حماسه به كار مىبرد، سمفونى احساساتش اوج مىگيرد و بهترين شورها و عواطف شاعرانه را نثار او مىكند... او در آغاز يكي از كتابهايش مىنويسد: «فاطمه زهرا(س) مقامى والاتر از آن دارد كه سندهاى تاريخى و روايتى به سوى او اشاره كنند و گرامىتر از آن است كه شرح حال گونهها به جانب وى راهنما باشند.
فاطمه (س) را همين چهارچوب كافى است كه وى دختر محمد(ص) و همسر على(ع) و مادر حسن و حسين(ع) و بزرگ بانوى جهان است» و در پايان كتابش مىگويد: «فاطمه، اى دخت مصطفى! اى روشنترين چهرهاى كه زمين به خود ديده است تو جز دو نوبت براى زمين لبخند نزدى: يك بار در سيماى پدر، آن دم كه در بستر آرميده بود و تو را مژده قرب وصل مىداد، لبخند زدى و لبخندى ديگر، بدان هنگام گرداگرد لبان تو مىگرديد كه جان بر لب داشتى و واپسين دم خويش را فروفرستادى...
تو هميشه با محبت زيست كردى، تو با پاكى و پاكدامنى زيستى، براى پاكيزهترين مادرى كه دو ريحانه زادى و پروردى و بر قامت آن دو جامهاى از بخشندگى پوشاندى... تو زمين را همراه با لبخندى استهزاآميز رها كردى و به ابديت پيوستى، اى دختر پيامبر! اى همسر على! اى مادر حسن و حسين و اى بزرگ بانوى بانوان همه جهانها و اعصار .»
قندوزى
قندوزى نويسنده كتاب ينابيعالموده است و در اين كتاب با اسناد خويش از ابن مالك روايت كرده است كه: «پيامبر اسلام هر صبح موقع نماز به در خانه فاطمه مىآمد و آنان را به نماز فرامىخواند و آيه «إنما يريد اللَّه ليذهب عنكم الرجس اهل البيت و يطهركم تطهيرا» را تلاوت مىكرد و اين كار 9 ماه ادامه داشت. اين خبر از سيصد تن از صحابه نقل شده است.»
عباس محمود عقاد مصرى
عباس محمود عقاد مصرى از متفكران عرب هم ميگويد: در هر ديانتى چهرهاى از زن كامل و ارزنده وجود دارد كه معتقدان به آن ديانت در مقابل او تعظيم مىكنند و او را بسان آيتى از خدا در بين آفريدگانش از زن و مرد مىستايند، وقتى در بين مسيحيان چهره حضرت مريم عذراء، مقدس است، در اسلام صورت فاطمه زهرا بايد مقدس باشد.
احمد بن حنبل
احمد بن حنبل امام و پيشواى فقه اهل سنت، در جزء سوم مسند خود، با اسناد خاص خويش از مالك بن انس نقل كرده است: «شش (در جايي ديگر 9 ماه آمده است) ماه بود كه پيامبر اسلام، هر روز هنگامى كه به نماز صبح مىرفتند، از درب خانه فاطمه عبور مىكردند و مىفرمودند: «نماز! نماز! اى اهلبيت»... و آنگاه آيه «انما يريد اللَّه ليذهب عنكم الرجس اهل البيت و يطهركم تطهيرا» را تلاوت مىفرمودند».
خطيب بغدادى
خطيب بغدادى، احمد بن على مورخ و محقق سني مذهب قرن پنجم، در تاريخ معروف خود، «تاريخ بغداد او مدينه الاسلام» در قسمت شرح حال حسين بن معاذ، با سندهاى خاص خود از عایشه نقل مىكند كه از پيامبر اسلام(ص) نقل كرده است: «هنگامى كه هنگامه روز محشر برپا مىگردد، ندا درمىدهند كه اى انبوه مردم!
سرهاى خود را پايينتر بگيريد تا فاطمه، دختر پيامبر اسلام عبور كند.» و در نقل ديگرى آورده است: ندادهندهاى در روز محشر ندا درمىدهد: «چشمان خود را بپوشانيد تا فاطمه دختر محمد(ص) عبور كند. »
دکتر على ابراهيم حسن
دکتر على ابراهيم حسن از ديگر متفكران عرب هم ميگويد: زندگانى حضرت فاطمه(س) صفحه برجستهاى از صفحات تاريخ را تشكيل داده است، در آن صفحه چهرههاى گوناگونى از بزرگى و عظمت را مشاهده مىكنيم، او همچون بلقيس يا ... نيست كه عظمت خود را از تخت بزرگ و ثروت كلان و زيبایى كمنظير خود داشتهاند و شهامتش در اعزام و رهبرى لشكرها و فرماندهى بر مردان است،
بلكه ما در مقابل شخصيتى قرار گرفتهايم که توانسته است هالهاى از حكمت و شكوه را بر پهنه گيتى بگستراند، حكمتى كه به كتابها و فلاسفه و دانشمندان برنمىگردد، بلكه تجربههایى است از روزگار مملو از دگرگونيها و پيشآمدهاى ناگهانى، شكوهى كه از فرمانروایى و ثروت برنخاسته بلكه از درون روح و اعماق جان او نشأت گرفته است...