آيا ما اكنون در حاشيه دستاوردهاي فناورانهاي هستيم كه ميتوانند دست به تكميل و تقويت نيروهاي ذهني انساني فراتر از محدوده قدرت شناخت و تشخيص ما بزنند. آيا بزودي ارتقا و افزايش قوهادراك يا همان قدرت مغز انسان با زدن كليدي همانند وصل كردن دوشاخه برق به پريز يا حتي از طريق توسعه و دستكاري ژنتيك امكانپذير خواهد شد؟
براستي معناي اين توسعه و پيشرفت براي آينده بشريت چه ميتواند باشد؟ پرسشهاي تأمل برانگيز فوق موضوع همايشي است كه اخيرا در آلمان و باعنوان علم اعصاب در متن برگزار شد؛ جايي كه انسانشناسان، متخصصان فناوري، متخصصان اعصاب، باستانشناسان و فيلسوفان با در نظرگرفتن مفاهيم ضمني مرحله آينده توسعه مغز انسان به ديدار هم شتافتند تا بدانند قضيه توسعه انسان آينده آيا عامل جدايي ميان طبقات اجتماعي بشري و چه بسا حتي منجر به بروز گونههايي متمايز و غالب با قدرتهاي بيهمتاي هوشي خواهد شد؟ اين گزارش با نيم نگاهي به مفاهيم مورد اشاره دانشمندان حوزههاي مختلف دانش بشري در همايش بزرگ علم اعصاب، انعكاسي از پيشرفتها و نيازهاي آتي توسعه حيات بشري از يك سو و چالشهاي پيش روي مفهوم انسان آينده در هزاره سوم از سوي ديگر است.
ما در ميانه انقلابي به ظاهر خاموش به سر ميبريم كه در جريان آن قرار است انسانها با گام نهادن در قلمرو نويني از دستاوردها در زمينه علوم و پزشكي، نويد بخش معرفي افرادي شوند كه قدرتمندتر، باهوشتر و پايدارتر خواهند بود و به نوعي نسخههاي توانمند و ديگر گونهاي از انسان معاصر به شمار ميروند. شواهد اين انقلاب را در هر جا ميتوان جستجو كرد. امروز شاهد افرادي هستيم كه بهطور معمول براي دستيابي به آنچه «ديد برتر» 1520 ميگويند، تحت اعمال جراحي LASIK قرار ميگيرند و براي بازيابي يا بهبود چشمگير عملكرد شنوايي خود به جراحي كاشت حلزون شنواييرو ميآورند. در اين ميان، هر چند براي قهرمانان ورزشي رو آوردن به مصرف دارو و مكملهايي همچون استروئيدها و هورمون رشد انساني (HGH) بهمنظور بهتر ساختن عملكردشان جاي بحث دارد، كلينيكهاي متعددي در كاليفرنيا يا جاهاي ديگر به طور قانوني هورمون رشد انساني را به مشتريان و درمان جويان مسنتر خود ارائه ميكنند تا مثلا آنها جواني را از سر بگيرند و از اين راه به سالمندان كمك ميكنند تا احساس شادابي و جواني بيشتر كنند و همچنين از زورمندي، طراوت و چالاكي بيشتري برخوردار شوند. امروزه ميليونها آمريكايي از متدهاي دارويي براي افزايش چالاكي، چابكي و هوششان بهره ميبرند. دانشجويان، سربازان ، افسران و مديران به اين نتيجه رسيدهاند كه داروي پرويژيل ميتواند هوش، حافظه و تمركز را تقويت كند در همين خصوص برنامه آمايش و جمعآوري اطلاعات مجله معتبر نيچر در سال2008 آشكار ساخت كه پاسخ 20درصد اصحاب دانشگاهي، دانشمندان و محققان به پرسشنامه حاكي از استفاده آنها از داروهاي ريتالين و پرويژيل براي بهبود بخشيدن قدرت تمركز، توجه و حافظهشان بوده است. ارتش ايالات متحده و همين طور لژيون خارجي فرانسه مبادرت به تهيه و توزيع داروهاي پرويژيل، دونپزيل و ساير داروهاي هوشمند در ميان سربازان و خلبانان نمودهاند تا از اين راه هوشياري، چابكي و عملكردشان را افزايش دهند. البته بهترين كلاس اين توانسازهاي انساني هنوز در راه است و شايد تنها كمتر از 10 سال افراد بتوانند موقتا از طريق تحريك مغناطيسي فراجمجمهاي(TMS)، هوش خود را تقويت كنند.
در اين متد جديد پالسهاي ميليونيوم ثانيهاي از انرژي چند سانتيمتري به داخل مغز فردي كه كلاهك دستگاه را به سر گذاشته، انتقال مييابد و بر فعاليت الكتريكي در سلولهاي مغزي تأثير ميگذارد. آزمايشها نشان دادهاند چنين پالسهايي ميتواند زمان واكنش فرد به آزمونها را افزايش داده و حافظه را تقويت كند. از طرفي پيشبيني ميشود كه تا سال 2030 از فناوري نانو و نانو رباتهاي كاشتني براي تجديد سازمان و نوسازي معماري محدود و معيوب ناحيه عصبي مغز استفاده خواهد شد و بدن انسان ميزبان نسل جديدي از انواع و اقسام ايمپلنتهاي توانمندساز با وظايف گوناگون شود. در نتيجه گشودن درهاي بدن به روي فناوريهاي نوين، انساني كه چنين ايمپلنتهايي را دريافت ميكند، صاحب حافظهاي كارآمدتر و ظرفيت فكري افزونتري خواهد شد. دانشمندان دانشگاه واشنگتن در حال كار روي نوعي از لنزهاي تماسي هستند كه به فرد استفادهكننده از آن، قدرت مافوق بشري ميبخشد تا مثلا صفحات كنترل فرمان را به صورت تصاوير سه بعدي مشاهده كنند و جستجويي بصري در وب سايت با نگاهي متفاوت داشته باشند و به شكل الكترونيكي به ارائه اطلاعات كليدي فراموش شده درباره آشنايان قديمي مبادرت ورزند و اين همه ممكن است بسادگي و از طريق متمركز ساختن لنز چشمي روي فرد مورد نظر تامين شود. اكنون و از بعد ديگر، دانشمندان به دنبال افزايش دادن قواي جسماني افراد از راه تجديد ساختار و نوسازي پيكره انساني هستند.
نكته: ما در ميانه انقلابي به ظاهر خاموش به سر ميبريم كه در جريان آن قرار است انسانها با گام نهادن در قلمرو نويني از دستاوردها در زمينه علوم و پزشكي، نويد بخش معرفي افرادي شوند كه قدرتمندتر، باهوشتر و پايدارتر خواهند بود و بهنوعي نسخههاي توانمند و ديگر گونهاي از انسان معاصر به شمار ميرونددر همين خصوص، محققان اميدوارند روزي موفق به جايگذاري و تعويض ماهيچههاي بدن با مواد كمتر شناختهشدهاي موسوم به پليمرهاي الكترواكتيو شوند. طرفداران فناوري نانو زماني را پيشبيني كردهاند كه ما قادر به نو مهندسي و بازسازي پوست بدن به سمت موادي باشيم كه سبك وزن، قابل انطباق و سازگار با تغييرات محيطي و حقيقتا فناناپذير خواهند بود. دانشمندان احتمال ميدهند كه در آينده پيشرفت دانش بشري و بخصوص علم ژنتيك و مهندسي آن بتواند والدين را قادر به برنامهريزي ژنتيكي فرزندانشان براي ميزباني خصوصيات تقويت يافتهاي كند كه هوش پيشرفته و بدنهاي انعطاف پذيرتراز آن جمله محسوب ميشوند.
اكنون كه دستاوردهاي علمي و فناوري نويد بخش آزادكردن پتانسيل انساني به وسعت و حدي غيرقابل تصور براي اكثر مردم قرن بيستمي است، بسياري از افراد با احترام و تبريك نسبت به چنين ابداعات و اختراعاتي برخورد ميكنند، البته نه با آغوش گشوده بلكه با تركيبي از ترس، اضطراب و اغلب ضديت و خصومت آشكار.
در آمريكا برخي اعضاي شوراي اخلاق زيستي رياست جمهوري كه نفوذ و تأثير زيادي بر سرمايهگذاري و سياستهاي علمي دولت دارند با قاطعيت نگرشي منفي را در خصوص فناوريهاي مربوط به تقويت و ارتقاي انسان ابراز ميكنند و حتي لئون كاس، رئيس سابق سنا با صراحت تمام و بيم آن كه چنين فناوريهايي بتوانند استخوان بندي اخلاقي جامعه را سست و تخريب كنند به ضديت و مخالفت با تحقيق در زمينه تقويت انساني و فناوريهاي ضد پيري برخاسته است. برخي ديگر از اعضاي سنا نيز از آزادسازي پتانسيل بشريت از قيود و محدوديتهاي زيست شناختي با عنوان روند خطرناك ياد ميكنند كه دولت بايد با آن به مخالفت برخيزد. يكي از انتقادات وارده به مساله ارتقاي انساني از سوي كساني كه با تحقيقاتي از اين دست به ضديت پرداختهاند، اين است كه بهكارگيري فناوريهاي توانزايي و ارتقاي بخشي به مثابه تقلب كردن فرد تقويت شده هستند، مثل اين كه فرد با استفاده از استروئيدها، هورمون رشد انساني و قرصهاي هوشمندساز به امتياز رقابتي ناعادلانهاي نسبت با ديگران نائل شود. بحث تقلب در برخي حوزهها اساسا اعتباري براي خود كسب كرده است، چون كه بسياري از اين فناوريهاي ارتقا بخش در زمينه ورزش به عموم معرفي شدهاند.
به اعتقاد كارشناسان، جدا از كاربرد فناوري ارتقا بخشي انساني در حوزه شناخته شده ورزش و توانزايي جسماني، چالش ديگري كه درخصوص بهكارگيري اين فناوري مطرح ميشود، اين است كه مثلا تحت چه منطق اخلاقي ميتوانيم گروهي از دانشمندان را از بهكارگيري داروهاي هوشمندكننده يا قرصهاي خلاقيت بخش منع كنيم، در حالي كه از اين راه ميتوانيم آنها را به كشف سريع تر سرنخهايي درباره سرطان يا ايدز كمك كنيم؛ تنهابا اين استدلال ساده كه چنين استفادهاي را در حكم نوعي تقلب درنظر ميگيريم؟ به همين ترتيب مثلا اگر شما درحال غرق شدن بوديد، ترجيح ميداديد نجات غريق تان فرد تقويت شدهاي از اين دست باشد كه ميتواند در عرض 30 ثانيه برسد يا فردي غير تقويت شده كه اين كار را ظرف 2دقيقه انجام ميدهد؟
با اين اوصاف، فرآيند ارتقا و افزون سازي قابليتهاي حواسي و حركتي انسان به ما در كشف مرزهاي واقعي موجوديت و جوهر بشري كمك ميكند. در اين ميان، مهمترين مساله اين است كه به جاي دنبال كردن راههايي براي محدود كردن ارائه و بهكارگيري اين فناوريها، ما بايد با شوق و رغبت از چنين فناوريهاي دگرگونكننده آينده به عنوان روشهايي براي اصلاح و بهبود بخشيدن وضعيت بشر استقبال كنيم.
سايت Discovery / مترجم: مهريار ميرنيا
جام جم آنلاين