به چشمان خود اعتماد نكنيد
جام جم آنلاين: آيا تا به حال اموال خود را نزد شخصي به امانت گذاشتهايد؟ از كرده خود پشيمانيد يا اگر لازم باشد دوباره اين كار را انجام ميدهيد؟
اگر جنسي را به شخص مورد اطميناني دهيد تا آن را بفروشد و پولش را به شما برگرداند و شخص اميني پس از فروش جنس، در قيمت آن تصرف نمايد، آيا جرمي محقق ميشود؟ يا اينكه شركتي بخشي از درآمد خود را به تبليغات به نفع شركت در خارج از كشور اختصاص دهد و متصديان شركت مبالغ مذكور را به نفع خود تصاحب كنند يا اينكه روساي شركت مبالغي از صندوق به عنوان مساعده و قرض دريافت كرده و به هيچوجه قصد استرداد آن را نداشته باشند يا آنكه متصديان شركت قروض شخصي خود را از حساب شركت بپردازند؛ به نظر شما كداميك از موارد مصداق جرم خيانت در امانت است؟ در همه موارد جرم خيانت در امانت صورت گرفته است.
جرم خيانت در امانت مانند جرايمي چون قتل، سرقت و كلاهبرداري از گذشتههاي دور وجود داشته و احاديث و دستورات زيادي از بزرگان دين درباره امانتداري نقل شده است. خداوند در آيه 37سوره انفال مردم را به رساندن امانتها به صاحبان آنها امر فرموده است.
درخصوص جرم خيانت در امانت ماده 674 قانون مجازات اسلامي مقرر داشته است: «هرگاه اموال منقول يا غيرمنقول يا نوشتههايي از قبيل سفته و چك و قبض و نظاير آن به عنوان اجاره يا امانت يا رهن يا براي وكالت يا هر كار با اجرت يا بياجرت به كسي داده شده و بنا بر اين بوده است كه اشياي مذكور مسترد شود يا به مصرف معيني برسد و شخصي كه آن اشيا نزد او بوده آنها را به ضرر مالكين يا متصرفين آنها استعمال يا تصاحب يا تلف يا مفقود نمايد، به حبس از 6 ماه تا 3 سال محكوم خواهد شد.»
بررسي عناصر تشكيلدهنده جرم
استعمالكردن: مصرف كردن يا استفاده كردن از مال مورد امانت جرم است، براي مثال شخصي خودروي خود را به دوستش امانت ميدهد تا در پاركينگ منزل خودش از آن نگهداري كند، ولي دوست وي از آن خودرو براي مسافركشي استفاده ميكند.
تصاحب: يعني شخص اميني به جاي انجام وظيفهاش رفتاري با مال مورد امانت كند كه مال ديگري را از آن خود بداند و با آن طوري رفتار كند كه ديگران گمان كنند او مالك مال است.
اتلاف: تلف يا نابود كردن مال مورد امانت، يكي ديگر از گونههاي خيانت در امانت است. از بين بردن مال مورد امانت به شكلهاي گوناگون متصور است.
حقوق جزا در يك تقسيمبندي كلي به دو رشته جزاي عمومي و اختصاصي تقسيم ميشود. حقوق جزاي اختصاص نيز معمولا در 3بخش مورد بررسي قرار ميگيرد:
الف: جرايم عليه اشخاص
ب: جرايم عليه اموال و مالكيت
ج: جرايم عليه آسايش و امنيت عمومي
جرايم عليه اموال و مالكيت (مورد ب) نيز خود شامل چهار نوع جرم ميشود كه عبارتند از: سرقت، صدور چك غيرقابل پرداخت، كلاهبرداري و خيانت در امانت. در جرم خيانت در امانت وجود رابطه حقوقي اماني اهميت ويژهاي دارد كه موارد آن به قرار زير است:
1- موضوع جرم بايد عيني مال يا وسيله تحصيل مال باشد.
2- مال سپرده شده بايد متعلق به غير باشد.
براي تحقق جرم خيانت در امانت، مال اماني بايد از سوي مالك يا متصرف قانوني به اميني سپرده شود بهعبارت ديگر رابطه حقوقي اماني ميان امانتگذار و خائن برقرار شده باشد3- مال بايد به طريق قانوني، مشروط بر استرداد يا به مصرف معيني رسانيدن، سپرده شده باشد.
4- وجود رابطه عليت ميان فعل مرتكب و ضرر
5- حصول نتيجه مجرمانه: ضرر مالك يا متصرف قانوني
شرايط سپردن مال اماني
براي تحقق جرم خيانت در امانت، مال اماني بايد از سوي مالك يا متصرف قانوني به اميني سپرده شود، به عبارت ديگر رابطه حقوقي اماني ميان امانتگذار و خائن برقرار شده باشد، يعني اگر خائن برخلاف رضايت مالك، مال را تصاحب كرده باشد، جرم تحقق يافته از مصاديق سرقت خواهد بود، نه خيانت در امانت.
همچنين سپردن مال بايد از راههاي قانوني صورت گرفته باشد؛ پس اگر سارق مال مسروقه را نزد ديگري به امانت گذارد و اميني به جاي بازگرداندن مال آن را به ضرر سارق به صاحب اصلي كالا يا دولت بدهد يا اصلا از آن به نفع خود استفاده نمايد، مرتكب جرم خيانت در امانت نشده است.
مسالهاي كه در اينجا ممكن است مطرح شود آن است كه اگر دو نفر به طور شراكتي مالك مال مشاعي باشند و يكي از آنها كه مال به امانت به او سپرده شده، آن را به نفع خود تصاحب كند قابل تعقيب است؟ پاسخ اين است كه فرض كنيد برخي يك قطعه زميني را به طور مشاع شريك هستند و تمام شركا مال را به امانت به يك نفر از ميان خودشان ميسپارند، ولي او آن مال را به نفع خود تصاحب كرده و ميفروشد يا به اجاره واگذار ميكند، در اين بحث 2 نظر وجود دارد:
1- برخي علماي حقوق اعتقاد دارند كه در اينجا جرمي محقق نميشود، زيرا هر جزء از مال مشاع متعلق به تمامي شركا از جمله همين شريك است.
2- برخي هم اعتقاد دارند كه اين شخص مالك تمام مال نبوده و اقدامات او فقط به اندازه سهمش صحيح است و اقدام او نسبت به ديگران، عملي مجرمانه محسوب ميشود.
وجه تمايز خيانت در امانت با سرقت و كلاهبرداري
وجه تمايز خيانت در امانت با سرقت و كلاهبرداري اين است كه در دزدي مرتكب مال غير را به طور مخفي ميربايد و در كلاهبرداري متهم با توسل به اقدامات متقلبانه، مال غير را به دست ميآورد. در صورتي كه در جرم خيانت در امانت زيانديده از جرم با ميل و رضاي خود مال خود را در اختيار متهم ميگذارد.
نقش قانون مدني در جرم خيانت در امانت
مواد607، 608، 609 و 610 تحت عنوان وديعه و رابطه بين مودع و مستودع به اين موضوع پرداختهاند.
ماده 607 قانون مدني ميگويد: وديعه عقدي است كه به موجب آن يك نفر مال خود را به ديگري ميسپارد براي آن كه آن را به طور مجاني نگاه دارد. وديعهگذار، مودع و وديعهگير را مستودع يا امين گويند.
در وديعه طرفين بايد اهليت (عاقل و بالغ) براي معامله داشته باشند و اگر كسي مالي را از شخص ديگر كه براي معامله اهليت ندارد، به عنوان وديعه قبول كند بايد آن را به ولي او رد نمايد و اگر در دست او ناقص يا تلف شود ضامن است.
ميترا پازكيزاده