خداي سبحان، در آيات بسياري قرآن كريم را كتاب هدايت ناميده، ولي در اين زمينه كه هدايتش براي چه كساني است، بيانات گوناگوني دارد. در برخي آيات، قرآن هادي همهمردم خوانده شده است؛ ﴿شهر رمضان الّذي أُنزل فيه القران هدي للنّاس﴾(1) و ﴿الر كتاب أنزلناه إليك لتخرج النّاس من الظلمات إليالنّور﴾(2)
آيات ديگري، قرآن را كتاب هدايت مسلمانان و مؤمنان دانسته است؛ ﴿و نزّلنا عليك الكتاب تبياناً لكلّ شيءٍ و هدي و رحمة و بشري للمسلمين﴾(3) و ﴿إنّ هذا القرءان يقصّ علي بني إسرائيل أكثر الّذي هم فيه يختلفون٭ و إنّه لهدي و رحمة للمؤمنين﴾.(4) در مواردي نيز آن را هدايتگر متّقيان ميشمرد؛ ﴿ألم٭ ذلك الكتاب لا ريب فيه هدي للمتّقين﴾(5) و ﴿هذا بيان للنّاس و هدي و موعظة للمتّقين﴾.(6)
راز تفاوت اين آيات در تعدّد و چگونگي هدايت قرآن نهفته است. خداي سبحان دوگونه هدايت دارد: تشريعي و تكويني؛ قرآن كريم نيز كه تجلّي خداوند است، از اين دو نوع هدايت برخوردار است. هدايت تشريعي قرآن همگاني است و
هدايت تكويني آن فقط براي مؤمنان و متّقيان.قرآن خورشيد هدايتي است كه توانايي هدايت همه بشر را دارد. از سوي ديگر، همه انسانها بر فطرت توحيدي آفريده شدهاند؛ ﴿فأقم وجهك للدّين حنيفاً فطرت الله الّتي فطر النّاس عليها﴾.(7) پس شايستگي هدايت شدن به وسيله قرآن را دارند. زيرا قرآن حكيم نوري است كه هدفش بيرونكردن همه مردم از ظلمتهاست؛ ﴿يا أيّها النّاس قد جائكم برهان من ربّكم و أنزلنا إليكم نوراً مبيناً﴾.(8)
اين هدايت عام همان هدايت تشريعي، راهنمايي علمي و ارائه طريق است و پس از تحقّق هدايت تشريعي، اختيار با خود مردم است كه اين هدايت را بپذيرند و اين نور را ببينند يا نه؛ ﴿إنّا هديناه السبيل إمّا شاكراً و إمّا كفوراً﴾.(9) هدايت تشريعي هدايتي علمي است و در عمل و رفتار تخلّفپذير است؛ ﴿و أمّا ثمود فهديناهم فاستحبّوا العمي علي الهدي﴾؛(10) قوم ثمود را هدايت كرديم (به هدايت تشريعي) ولي آنها كوري و ضلالت را بر نور و هدايت تشريعي ترجيح دادند.
اگر كسي فطرت توحيدي خود را به سبب گناه، ضعيف و ناتوان نكرده باشد، هدايت تشريعي قرآن را ميپذيرد و در اين صورت، هدايت تكويني كه پاداشي الهي است، نصيب او ميگردد؛ ﴿و من يؤمن بالله يهد قلبه﴾.(11) هر كه به خداوند ايمان بياورد، خدا نيز او را هدايت تكويني و عملي ميكند و اگر هدايت تشريعي خدا را كاملاً پذيرفت، بر هدايتش ميافزايد؛ ﴿و الّذين اهتدوا زادهم هدي و ءاتاهم تقواهم﴾.(12) درباره اصحاب كهف ميفرمايد: ﴿إنّهم فتية ءامنوا بربّهم و زدناهم
هدي﴾.(13)هدايت خاصّ تكويني، با توفيق الهي همراه است و انجام فضايل و كارهاي خير را براي انسان آسان ميسازد، نه تنها او در اين راه رنج نميكشد، بلكه لذّت هم ميبرد؛ ﴿فأمّا من أعطي و اتّقي٭ و صدّق بالحسني٭ فسنيسّره لليسري﴾.(14) در اين هنگام، انسان در جهاد اكبر و مجاهده دروني و در جهاد اصغر و جبهه بيروني موفق و پيروز است و سنگرهاي دشمن درون و بيرون را با توفيقات الهي يكي پس از ديگري فتح ميكند.
بخشش و اهداي هدايت خاص به اراده و مشيّت خداست، مشيّتي كه براساس حكمت الهي سامان يافته، هيچ وسيلهاي آن را عوض نميكند؛ «يا من لا تبدّل حكمته الوسائل»(15) اگر كسي به رهآورد تشريعي قرآن ايمان آورد و پا بر هوس خود بگذارد و در اين راه كمي مقاومت كند، خداوند او را برميگزيند و هدايت پاداشي خود را نصيب او ميگرداند؛ ﴿الله يجتبي إليه من يشاء﴾.(16) كسي كه فطرت خود را سركوب و خاموش نكرده باشد، در پيشگاه هدايت قرآنِ حكيم سر فروتني فرود ميآورد و پس از آن، اُنس و اُلفتي ميان او و قرآن پديد ميآيد و آيات نوراني آن در دل و جانش مينشيند و او را به سوي لقاء الله پرواز ميدهد.
معارف قرآن درجات گوناگوني دارد و هر كه انيس و همراه قرآن شود، در ميان راه از معارف متوسّط آن بهره ميگيرد، سپس در پايان به درجات بالاتر آن راه مييابد و به همين جهت در جهان ديگر نيز به او گفته ميشود: بخوان و بالا برو؛ «إقرأ و ارقَ».(17) خواندن و بالا رفتن در آن جهان، ظهور اُنس و عروجِ متدرّج وي در دنيا
است كه همگي در سايه قرآن، يعني تجلّيگاه بزرگ ذات اقدس الهي است.
1 ـ سوره ابراهيم، آيه 1.
2. سوره نحل، آيه 89.
3. سوره نمل، آيات 77 ـ 76.
4. سوره بقره، آيات 2 1.
5. سوره آلعمران، آيه 138.
6. سوره روم، آيه 30.
7. سوره نساء، آيه 174.
8. سوره نساء، آيه 174.
9. سوره انسان، آيه 3.
10. سوره فصّلت، آيه 17.
11 . سوره تغابن، آيه 11.
12. سوره محمّدصلي الله عليه و آله و سلم، آيه 17.
13. سوره كهف، آيه 13.
14. سوره ليل، آيات 7 ـ 5.
15 . صحيفه سجاديّه، دعاي 13.
16. سوره شوري، آيه 13.
17. كافي، ج 2، ص 606.
هدايت در قرآن، ص 164-167.