ترکی | فارسی | العربیة | English | اردو | Türkçe | Français | Deutsch
آخرین بروزرسانی : شنبه 16 تير 1403
شنبه 16 تير 1403
 لینک ورود به سایت
 
  جستجو در سایت
 
 لینکهای بالای آگهی متحرک سمت راست
 
 لینکهای پایین آگهی متحرک سمت راست
 
اوقات شرعی 
 
تاریخ : سه شنبه 15 دي 1388     |     کد : 6112

اركان چهارگانه هدايت و هوشمندي همه اشياء

هوشمندي جهان هستي يكي از اركان چهارگانه هدايت است؛ از آنجا كه ميان هر شي‏ء و كمال يا غايت آن، نظم عِلّي و معلولي برقرار است، بي‏شك حركت به سوي آن غايت و كمال، به هدايت نيازمند است و چون تمام موجودات، داراي شعور و فهم هستند، پس هدايت براي تمامي اشيا ضرورت دارد...

هوشمندي جهان هستي يكي از اركان چهارگانه هدايت است؛ از آنجا كه ميان هر شي‏ء و كمال يا غايت آن، نظم عِلّي و معلولي برقرار است، بي‏شك حركت به سوي آن غايت و كمال، به هدايت نيازمند است و چون تمام موجودات، داراي شعور و فهم هستند، پس هدايت براي تمامي اشيا ضرورت دارد.
از نظر تكويني، چيزي در جهان هستي از هدايت الهي بيرون نيست؛ چنان كه قرآن كريم گفت و گوي حضرت موسي(عليه‌السلام) با فرعون را اين‏گونه ذكر مي‏كند كه فرعون پرسيد: خداي شما كيست؟ حضرت موسي(عليه‌السلام) جواب داد: ﴿قال ربّنا الّذي أعطي كلّ شي‏ء خلقه ثمّ هدي﴾(1)؛ پروردگار ما كسي است كه جهاز تكاملي و ساختار مناسب هر چيزي را به او داد و آن را به مقصد ويژه‏اش هدايت كرد. پس خداوند هر چيزي را به سلاح كمال‏يابي و هدايت دروني مجهّز كرده، او را راهنمايي كرده است تا با استفاده از آن، به سوي هدف نهايي خود حركت كند.
سه ركن ديگر هدايت، نظام‏هاي داخلي، فاعلي و غايي اشياست؛ نظام داخلي يعني هر چيزي داراي جهاز كمال‏يابي مناسب است و نظام فاعلي آن كه بخشنده اين آمادگي‏هاست، تنها خداست و نظام غايي‏اش در پيمودن راه مستقيم به سوي مقصود و مقصد نهايي نهفته است.
قرآن كريم سراسر جهان هستي را داراي شعور و هدايت مي‏داند؛ ﴿و إن من‏شي‏ءٍ إلاّ يسبّح بحمده و لكن لا تفقهون تسبيحهم﴾(2) و ﴿ربّنا الّذي أعطي كلّ شي‏ءٍ خلقه ثمّ هدي﴾(3) و ﴿سبّحِ اسم ربّك الأعلي٭ الّذي خلق فسوّي٭ و الّذي قدّر فهدي﴾.(4) هر چيزي را خدا هدايت مي‏كند؛ يعني آن شي‏ء مهتدي شعور و علم دارد، وگرنه چگونه آيت خداي عليم حكيم مي‏تواند باشد؟
پس اگر شرط هدايت پذيري، داشتن شعور باشد، هر چيزي در عالم شعور دارد. چون خداوند تمام عالم را داراي «هدف و شعور و هدايت» مي‏داند. از اين رو، بسياري از واژه‏ها كه از منظر برخي مجازاً استعمال شده‏اند، از منظر ديگران حقيقت‏اند؛ مثلاً «و اسئلِ القرية»(5) مجاز به حذفِ مضاف نيست و اگر كسي از «قريه» نتوانست بپرسد، بر اثر آن است كه زبان آن را نمي‏داند و اين نقص خود اوست.
پس به شهادت تسبيح سراسر جهان؛ ﴿و إن من شي‏ءٍ إلاّ يسبّح بحمده و لكن لا تفقهون تسبيحهم﴾ و نيز به گواهي همراهي اين‏ها با برخي از پيامبران در تسبيح
خداوند؛ ﴿إنّا سخّرنا الجبال معه يسبّحن بالعشي و الإشراق﴾(6)، سؤال از اينها حقيقت است، نه مجاز.
بنابراين، تنها مردان الهي نيستند كه شب و روز تسبيح‏گوي حقند و داد و ستدهاي دنيوي، آنان را از ياد خدا غافل نمي‏كند، بلكه كوه‏ها و بيابان‏ها با حضرت داود(عليه‌السلام) صبحگاهان و شامگاهان، خداوند را تسبيح مي‏گفتند.
از اين رهگذر معلوم مي‏شود كه اگر كسي اهل تسبيح باشد، از كاروان در حال حركت مسبّحان عقب نيفتاده است، نه جلو باشد كه سبب غرور شود. چون سالكان هوشيار و اهل تسبيح مي‏فهمند كه با ميلياردها موجود ديگر در حال حركت تسبيحي هستند.

1 ـ سوره طه، آيه 50.
2 ـ سوره اسراء، آيه 44.
3 ـ سوره طه، آيه 50.
4 ـ سوره اعلي، آيات 3 ـ 1.
5 ـ سوره يوسف، آيه 82.
6 ـ سوره ص، آيه 18.

هدايت در قرآن ، ص 33-35.


نوشته شده در   سه شنبه 15 دي 1388  توسط   مدیر پرتال   
PDF چاپ چاپ بازگشت
نظرات شما :
Refresh
SecurityCode