در مقاله حاضر اهميت و ارزش اعتدال و ميانهروى از منظر دين مبين اسلام و قرآن و نقش آن در زندگى فردى و اجتماعى مورد بررسى و كنكاش قرار گرفته است.
نويسنده با استناد به آيات قرآن، ويژگى امت اسلام را در رعايت اعتدال و حد وسط در تمام امور و زمينهها تشريح كرده است كه با هم آن را ميخوانيم.
مفهوم اعتدال
بيگمان زيادهروى و كوتاهى كه از آن به افراط و تفريط ياد ميشود از نظر بيشتر مردم امري ناپسند و زشت است. از اين رو همواره سفارش ميشود كه از زيادهروى و كوتاهى كردن در هر كارى پرهيز شود. كه اين سفارش يك حكم عقلانى محسوب ميشود.
در زبان فارسى از آن به اعتدال ياد ميشود كه برگرفته از عدل است.
كسي كه به عدالت است به افراط و تفريط گرايش ندارد؛ زيرا عدل به معناى قرار دادن هر چيزى در جاى خود است، چنان كه به كارگيرى هر چيزى براى كار خاص خود ميتواند به مفهوم عدل نزديك باشد.
كسي كه رويه اعتدال نداشته باشد رفتارى صالح نداشته و گرايش به فساد دارد؛ از اين رو پس از هر كار غير معتدلى سخن از فساد در كار ميشود و خواسته عمومي، اصلاح كار و به اعتدال رساندن آن است.
بر اين اساس ميتوان يك نوع رابطه منطقى ميان اعتدال و اصلاح يافت. به اين معنا كه هركار معتدلى صالح و درست است و هر كار غير معتدلى فاسد ميباشد و نيازمند آن است كه اصلاح شود. اصلاحات به معناى بازسازى كارى است كه به جهت فقدان اعتدال به فساد گراييده است.
در قرآن براى بيان مفهوم اعتدال از واژه قصد استفاده شده است. البته واژگانى چون وسط و سواء و حنيف نيز به اين معنا به كار رفته است؛ ولى بيشترين كاربرد در مفهوم و اصطلاح پيش گفته را ميتوان در واژه قصد و اقتصاد يافت. از اين روست كه در روايات اسلامى به پيروى از قرآن از واژه قصد براى بيان اصطلاح اعتدال استفاده شده است. (نك نهج البلاغه خطبههاى 94 و 103 و 195 و 222 و نيز نامههاى 21 و 31 و حكمت 140)
اهميت اعتدال در قرآن
در آموزههاى قرآن اعتدال در هر امرى پسنديده شمرده شده و حتى بسيارى از آنها براي ايجاد اعتدال در قواى انسانى و مهار و كنترل و هدايت آن به سوى اعتدال وارد شده است.
در ارزش و اعتبار اعتدال و ميانهروى همين بس كه در قرآن از راه راست به عنوان راه ميانه ياد شده است و در سوره قصص آيه 22 از زبان حضرت موسى (ع) بيان شده كه راه ميانه راه درست هدايت است و لذا ميفرمايد: قال عسى ربى ان يهدينى سواء السبيل؛ حضرت موسى گفت شايد پروردگارم مرا به راه ميانه و اعتدال راهنمايى و هدايت كند.
حتي حضرت ابراهيم دين خويش را دين اعتدال و ميانه برميشمارد و از آن به حنيف ياد ميكند تا بفهماند ميانهروى تا چه اندازه اصالت داشته و مهم است.
خداوند در بيان ويژگيهاى دين ابراهيمى كه از اصالت خاصى برخوردار است ميفرمايد: ما كان ابراهيم يهوديا و لا نصرانيا و لكن كان حنيفا مسلما و ما كان من المشركين؛ ابراهيم نه يهودى بود و نه نصرانى بلكه او بر دين معتدل اسلام بود و از مشركان نيز نبود. (آل عمران آيه 67)
ميدانيم كه دو شريعت كنونى يهودى و مسيحى در دو سوى افراط و تفريط قرار گرفتهاند؛ يكى در اوج ظاهرگرايى است و آن ديگرى در اوج باطن گرايي؛ يكى به دنيا و قوانين بسيار دشوار پاى بند است و قوانين سخت و بلكه تشديدى زيادى دارد و آن ديگرى داراى قوانين بسيار نرم و آرام به گونهاى كه گويى قوانين ندارد. يكى كاملا زمينى است و آن ديگرى كاملا اخروى و آسماني. از اين رو بيان ميشود كه دين ابراهيم دين وسط و ميانهاى بوده كه از افراط و تفريط به دور بوده است.
اسلام، دين اعتدال
به هر حال دين اسلام كه همان دين ابراهيمى است نيز در تعبير قرآنى از اين اعتدال بهره برده است و آموزههاى آن به دور از هرگونه افراط و تفريط است. البته در بينش قرآني، آموزههاى تورات و انجيل نيز از چنين خصلت و خصيصهاى برخوردار بودهاند؛ زيرا چنان كه گفته شد اعتدال اصل عقلايى و امضا و تاييد شده شريعت است و هر انساني به طور طبيعى به اعتدال و ميانهروى گرايش دارد مگر آن كه عوامل بيرونى موجب دگرگونى در گرايش درونى وى شده و او را از اعتدال خارج كند. آموزههاى كتب آسماني كه بر پايه فطرت سالم است نيز از اعتدال و ميانهروى بهرهمند هستند.
از اين رو ميتوان گفت آموزههاى توراتى و انجيلى از وصف اعتدال برخوردار بودهاند ولى به جهاتى از اين وضعيت بيرون رفته و دگرگون شدهاند.
خداوند در آيه 66 سوره مائده با توجه به اصل فطرت و نزول كتب بر پايه آن بيان ميكند كه آموزههاى آن دو كتاب آسمانى نيز به دور از افراط و تفريط بوده است و كسانى كه به كتب بى تحريف و تصحيف عمل ميكنند امت مقتصد و ميانهرو هستند.
امت اسلام امتى ميانه و معتدل است. اين اعتدال و ميانه روى را ميتوان در بينش، نگرش و گرايش امت ديد. قوانين آن بر پايه اعتدال است و اخلاق و احكام و آداب و ديگر امور زندگى بر اعتدال بنيان شده است. از اين رو خداوند از امت اسلام به امت وسط و ميانه ياد ميكند. (بقره آيه 143) و آنان را بهترين امتى ميداند كه در روى زمين ايجاد شدهاند. امتى كه اصل و اساس آن اعتدال و ميانهروى در همه چيز و همه كار است و از اين رو امت شاهد و نمونه و سرمشق ميباشند. (آل عمران آيه110)
ويژگى امت اسلام
با توجه به گزارشهاى قرآن و آموزههاى دستورى قرآن ميتوان دريافت كه امت اسلام به معناى امت قرآنى و جامعه برتر در حوزه عقيده و رفتار، امتى معتدل و ميانه هستند. آنان نه اهل تنزيه محض هستند و نه تشبيه محض. نه اهل زياده روى در امور اقتصادى و سياسى و نه اهل كوتاهى كردن در اين مسايل.
در رفتار و گفتار و اقتصاد و خوراك خود اعتدال و ميانهروى را مراعات ميكنند و در اعمال عبادى نيز راه افراط و تفريط را نميپيمايند. در انفاق و بخشش در راه خدا ميانهروى را اصل قرار ميدهند. نه چنان ميدهند كه خود وابمانند و نه آن چنان مشت فرو ميبندند كه گرد بخل بر ايشان نشيند. نه اهل اسراف هستند و نه اهل خساست. همواره از خدا ميخواهند كه ايشان را از اسراف و زيادهروى در هر كارى حفظ كند. (آل عمران آيه 147)؛ زيرا اسراف (كهف آيه 28) و افراط (مائده آيه 32) را عامل تباهى و فساد و علو و طغيان ميدانند. (يونس آيه 83 و دخان آيه 31) از اين روست كه جز ميانهروى از خدا نميخواهند.
اعتدال در راه رفتن و ميانهروى در سخن گفتن و پرهيز و دورى از فرياد زدن (لقمان آيه 19) گامهاى استوار و نرم برداشتن و مانند آن از امورى است كه بيانگر اعتدال ايشان در رفتار و گفتار است. حتى آنان در عبادت، راه ميانه ميپيمايند و بر خود سخت نميگيرند و خود را به رنج نميافكنند. (طه آيه 1 تا 3) امام صادق و امام باقر عليهما السلام درباره اين آيه ميفرمايند كه خداوند به جهت به رنج افتادن پيامبر (ص) در نماز خواندن از او ميخواهد كه چنين نكند و راه اعتدال را در عبادت در پيش گيرد. (تفسير قمى ج 2 ص 57 و نيز الميزان ج 14 ص 125)
به هرحال در آموزههاى قرآن اعتدال و ميانهروى يك اصل اساسى و ارزشى است و هر گونه افراط و تفريط در هر كارى ناپسند است. اين مطلب را از واژه امر كه به معناى هر كارى است ميتوان از آيه 147 سوره آل عمران به دست آورد.
امير محمدى